.
#اربعین
بودن میان ارض و سما چیز دیگریست
پای پیاده کرب و بلا چیز دیگریست
با اینکه وصف کرب و بلا را شنیده ام
درک تو در زمین بلا چیز دیگریست
باور نمی کنم که به من داده ای برات
این اربعین من بخدا چیز دیگریست
من حال خوش به عمر خودم کم ندیده ام
حال خوشم کنار شما چیز دیگریست
هر کس به شیوه ای به گدا مرحمت کند
آقا ارادتش به گدا چیز دیگریست
با دست های خالی از این جا نمی روم
هر حاجتی کنی تو روا چیز دیگریست
از من دعا و از تو اجابت عزیز من
آمین تو برای دعا چیز دیگریست
مرگ مرا به غیر شهادت رقم مزن
بودن میان جمع شما چیز دیگریست
محمد درّودی✍
.
.
#امام_حسن
السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی
رسانده است به لبهای شیعیان، جانها
تنی که دوخته شد بر کفن، ز پیکانها
گهی ز بارش اشک و گهی ز بارش تیر
سفینهایست گرفتار، بین طوفانها
به روی دست عزیزان خود شود تشییع
تنی نجیبتر از گل به زیر بارانها
به دامن کفنش گرچه گل زخون روئید
بر او ملائکه گل میبرد به دامانها
قدح به خون جگر میزند مگر عباس؟
به روی لب بفشارد ز بس که دندانها
حسین کز غم او جامه میدرد افلاک
چو لاله از غم او میدرد گریبانها
مدینه بود و فروچیده بود سفرۀ عمر
ز چار سوی جهان سفره دار احسانها
به سر سلامتی خواهر و برادر او
یکی نیامد از آن قوم نامسلمانها
زهی به همّت ناخن که بر تسلی دل
کشید شانه به گیسوی آن پریشانها
تأسّفی که ز یوسف نصیب یعقوب است
نصیب زینب کبری بود ز هجرانها
یتیم! هرکه بگرید به درد و داغ حسن
شود به روز قیامت قرین خندانها
#مرتضی_جام_آبادی
#شهادت_امام_حسن
.....┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#لبیک_یا_حسین (ع)
اربعین کربٌبلا
لذت دیگر دارد
حُکم رفتن طرفِ
کعبه یِ اطهر دارد
بین جاده ،
وسط تک تکِ زوار حسین
خودِ زهرا ،
نظری خاص به نوکر دارد
#رباعی_کربلا
#حامد_فصیحی
🌼
از هر دری درماند هرکس آمد اینجا
درمانده ها باب الرضا را می شناسند
#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
.
#حضرت_رقیه
السلام علیکِ یا بنت الحسین
نیزه نشین من به خرابه خوش آمدی
ای رأس بی بدن به خرابه خوش آمدی
در بزم شادی منِ تنها و بی پناه
با این همه مِحَن به خرابه خوش آمدی
روی لبان من که شده زخمِ سنگ ها
تنها تویی سخن ، به خرابه خوش آمدی
در اوج بی کسیِ منِ خسته از ستم
بابای خوب من به خرابه خوش آمدی
بابا هزار غنچه ی نیلوفری ز هجر
دارم به روی تن ، به خرابه خوش آمدی
نیلوفرت ببین شده نیلی ز دوری ات
در بند و در رَسَن ، به خرابه خوش آمدی
بالانشین من ، منِ پایین نشین ببین
ای شاه بی کفن به خرابه خوش آمدی
#محمدعلی_شهاب ✍
.
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ای ماهیِ دریا برایت گریه کرده ...
⚡️کسی که برای حَسنم محزون شود، قلبش در آن روزی که همه قلبها محزون میشوند، محزون نخواهد شد...
ابن عباس گوید:
یک روز رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نشسته بود، ناگاه امام حسن علیهالسلام آمد و پیامبر خدا پس از دیدن او گریان شد، و به امام حسن فرمود:
ای پسر کوچک و عزیزم نزد من بیا، رسول خدا او را آن قدر به خود نزدیک کرد تا وی را بر سر زانوی راست خود نشانید.
🩸تا آنجا که فرمود:
این حسن پسر من، از من است، نور چشم من، روشنی قلب من، میوه دل من، بزرگ جوانان اهل بهشت و حجت خدا است برای امت، امر او امر من، سخن وی سخن من است. کسی که پیرو حسن است، از من است و کسی که از فرمان او سرپیچی کند از من نخواهد بود.
هنگامی که من به حسن نگاه کردم به یاد آن ذلتهایی افتادم که پس از من خواهد دید. وضع حسن این چنین خواهد بود تا اینکه در اثر زهر کشته خواهد شد.
فَعِنْدَ ذَلِکَ تَبْکِی الْمَلَائِکَةُ وَ السَّبْعُ الشِّدَادُ لِمَوْتِهِ وَ یَبْکِیهِ کُلُّ شَیْ ءٍ حَتَّی الطَّیْرُ فِی جَوِّ السَّمَاءِ وَ الْحِیتَانُ فِی جَوْفِ الْمَاءِ
▪️در همان موقع است که ملائکه و آسمانهای هفت گانه برای شهادت او گریان میشوند و همه چیز برای مظلومیت حسن گریه میکنند، حتی پرندگان هوا و ماهیان دریا.
فَمَنْ بَکَاهُ لَمْ تَعْمَ عَیْنُهُ یَوْمَ تَعْمَی الْعُیُونُ وَ مَنْ حَزِنَ عَلَیْهِ لَمْ یَحْزَنْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَحْزَنُ الْقُلُوبُ
▪️هر کسی برای حسن گریه کند، چشمش در آن روزی که همه چشمها کور میشوند کور نخواهد شد. کسی که برای او محزون گردد، قلبش در آن روزی که همه قلبها محزون میشوند محزون نخواهد شد.
وَ مَنْ زَارَهُ فِی بَقِیعِهِ ثَبَتَتْ قَدَمُهُ عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ
▪️هر کس قبر حسن علیهالسلام را در بقیع زیارت کند، قدم او در آن روزی که قدمها در صراط میلغزند، لغزش نخواهد داشت.
📚الامالی،شیخ صدوق،مجلس ۲۴
✍بارها پاره شد اي يوسف زهرا، جگرت
ناسزا گفت، حضور تو، عدو بر پدرت
نه عجب گر ز غمت سنگ، به صحرا گريد
آبها خون شود و ماهي دريا گريد...
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️«زهر» با کبد امام حسن مجتبی علیهالسلام چه کرد ...
🩸راوی گوید:
من به همراه امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام در خانه بودم. امام حسن علیهالسلام از اتاق خارج شدند؛ وقتی که بازگشتند، فرمودند:
لَقَدْ سُقِیتُ السَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِیتُهُ مِثْلَ هَذِهِ الْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظَت قِطْعَةً مِنْ کَبِدِی فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِی.
▪️من چند بار مسموم شدهام، ولی هیچ کدام نظیر این بار نبود؛ این مرتبه یک قطعه از کبدم خارج شد و با چوبی که در دست داشتم آن را زیر و رو کردم.
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۵۶
🩸 إبن خزّاز قُمی در «کفایة الأثر» لحظات آخر امام مجتبی علیهالسلام را اینگونه شرح میدهد:
و بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ
▪️جلوی آن إمام، طشتی بود؛ خونی را که بالا میآورد در میان آن طشت میریخت، و نیز قطعات کبدش به وسیله آن زهر، خارج میشد.
📚کفایه الاثر,ابن خزّاز قمی، ص۲۲۲
🩸 در گزارشی دیگر نیز آمده است:
و أحَسَّ بِأمعائهِ کأنّها تُقَطّعُ بِالسّکّاکین و الطّشتُ یُرفعُ مِن بینِ یَدَیه مُمتَلئً بِالدّمِ عِدّةَ مرّاتٍ بالیَوم
▪️آن زهر، چنان اثری در بدن آن حضرت گذاشت که گویا امعاء و احشاء او را با چاقو، قطعه قطعه کرده باشند؛ آن طشتی را که در مقابل آن حضرت گذاشته بودند، در آن روز آخر، چند مرتبه پُر از خون و قطعات کبد آن حضرت شد و آن را برداشتند و دوباره گذاشتند.
📚العبرة الساکتة ج۱ ص۱۱۶
✍زهر آمد به سراغش، جگرش ریخت به هم
جگرش ریخت به هم، بال و پرش ریخت به هم
زینبش آمد و چشمان ترش ریخت به هم
همهی خاطرهها در نظرش ریخت به هم...
السلام علیک یا ابامحمد یا حسن بن علی
از چه گردیده خزان فصل بهارت ای وای
از دل غمزده و خاطره بارت ای وای
به شگفت آمده انبوه ملک از صبرت
شد خدا عاشق این حلم و وقارت ای وای
خاطر های تو گه نیلی و گاهی سبز است
همچو پاییز شده رنگ بهارت ای وای
آسمان خم شده بر پای تو ای روح شکیب
قدسیان در پی آرام و قرارت ای وای
آشنای همه ی اهل سماوات و زمین
تو غریبی ز چه در شهر و دیارت ای وای
ز شکیبایی بی حدّ تو ای اوج وقار
صبر و اندوه شده آینه دارت ای وای
اجر پیغمبر اگر مهر و مودت به شماست
از چه شد غرق بلا ایل و تبارت ای وای
ای تماشاگر اندوه و غم شاخه ی یاس
شده نیلی ز چه رو رنگ غبارت ای وای
همه ی هستی تو گشته فدا بهر خدا
داده ای در ره دین دار و ندارت ای وای
زهر از محرم تو گشته نصیب جگرت
خورده ای خنجری از پشت ز یارت ای وای
گشته پرپر همه گلبرگ تنت ای گل یاس
ز چه رو سبز شده رنگ عذارت ای وای
تشتِ خونین شده آیینه ی خون دل تو
خواهر خون جگری مانده کنارت ای وای
باید این گونه شود پیکر تو گلباران ؟
هر چه تیر است چرا گشته نثارت ای وای
نه فقط بارگه و صحن و سرا نیست تو را
خاک غربت شده آذین مزارت ای وای
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ سیدالشهداء علیهالسلام در لحظات احتضار إمام حسن علیهالسلام، از شدّت گریه از هوش رفتند ...
در نقلی آمده است:
امام حسن علیهالسلام در لحظات آخر عمر مبارک خود، به برادران و فرزندان واهل بیت و پیروان خود دستور فرمود که از برادرش حسین بن علی علیهماالسلام تبعیت کنند سپس خطاب به برادر فرمود:
ای برادر من به تو در مورد اهل و عیالم به نیکی سفارش میکنم و تبعیت نما از همان سفارشاتی را که جدّت رسول خدا و پدرت امیرالمومنین ومادرت فاطمه علیهمالسلام نموده اند.
ثُمَّ إنَّ الحسینَ بَکٰی بُکاءاً شدیداً حتّی غُشیَ علیه
▪️سپس امام حسین علیه السلام شدیدا گریه نمود تا اینکه از هوش رفت.
هنگامی که به هوش آمد امام حسن علیهالسلام به برادر خود فرمود: ای برادر! بر من غم مخور؛ همانا مصیبت تو عظیمتر از مصیبت من است و سختیهای تو بزرگتر از سختیهای من است.
📚معالی السبطین؛ ص۴۸
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️حکایت قصرِ سبز امام حسن و قصرِ سُرخ امام حسین «علیهماالسلام» در بهشت ...
در روایت آمده است:
هنگامی که شهادت امام حسن علیهالسّلام نزدیک شد،
وَ جَرَی السَّمُّ فِی بَدَنِهِ تَغَیَّرَ لَوْنُهُ وَ اخْضَرَّ
▪️و زهر در بدنش نفوذ کرد، رنگ مبارکش دگرگون و سبز گردید.
امام حسین علیه السّلام به وی فرمود:
چرا رنگ شما به سبزی مایل است؟
امام حسن علیهالسلام پس از اینکه گریان شد، فرمود: حدیثی که جدم راجع به من و شما فرموده صحیح است،
ثُمَّ اعْتَنَقَهُ طَوِیلًا وَ بَکَیَا کَثِیراً
▪️آنگاه دست به گردن امام حسین انداخت و گریهای طولانی کردند.
سپس امام حسین علیه السلام از آن حدیث جویا شد. امام حسن علیه السّلام فرمود: جد بزرگوارم به من فرمود:
در شب معراج که وارد باغهای بهشت شدم و از منزل اهل ایمان عبور کردم، با دو قصر مواجه شدم که بسیار عالی و در کنار یکدیگر و به یک شکل بودند، تنها تفاوتی که داشتند این بود که یکی از آنها از زبرجد سبز و دیگری از یاقوت قرمز بود. من به جبرئیل گفتم: این دو قصر برای کیست؟ گفت: برای امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام میباشند.
گفتم: ای جبرئیل! پس چرا یک رنگ نیستند؟ دیدم ساکت شد و جوابی نداد. گفتم: چرا سخن نمی گویی؟ گفت: از شما خجالت میکشم، گفتم تو را به خدا قسم میدهم که مرا از این موضوع آگاه کن.
🩸جبرئیل گفت:
أَمَّا خُضْرَةُ قَصْرِ الْحَسَنِ فَإِنَّهُ یَمُوتُ بِالسَّمِّ وَ یَخْضَرُّ لَوْنُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ
▪️علت سبز بودن رنگ قصر امام حسن علیهالسلام این است که در اثر سم شهید میشود و در وقت شهادت رنگش سبز خواهد شد.
وَ أَمَّا حُمْرَةُ قَصْرِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ یُقْتَلُ وَ یَحْمَرُّ وَجْهُهُ بِالدَّمِ
▪️ سبب قرمز بودن قصر إمام حسین علیهالسلام این است که آن حضرت شهید میشود و صورتش با خون خودش، سرخ خواهد شد.
فَعِنْدَ ذَلِکَ بَکَیَا وَ ضَجَّ الْحَاضِرُونَ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ.
▪️در همین هنگام بود که هر دو برادر گریه کردند و حضار هم ضجه زده و گریه کردند.
📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۴۷
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
◾️ روضهخوانیِ امام حسن برای سیدالشهداء «علیهماالسلام» در لحظات احتضار...
در نقلی آمده است:
وقتیکه سیدالشهداء علیهالسلام بر بالین برادر گریه میکردند، امام حسن علیهالسلام به او فرمودند:
یاأخاهُ لاتَحزَن عَلیَّ فإنَّ مُصابَکَ أعظَمُ مِن مُصیبَتی و رُزْئُک أعظمُ مِن رُزئی
▪️ای برادر بر من غمگین مباش که همانا مصیبت های تو عظیم تر از مصیبت من است و سختی تو بزرگ تر از سختی من است.
فإنَّك تُقتَلُ يا اباعبداللهِ الحسينُ بشَطِّ الفُراتِ بأرضِ كربلا عَطشانا لَهيفا وَحيدا فَريدا مَذبوحا
▪️همانا ای اباعبدالله تو کشته میشوی در کنار نهر فرات در زمین کربلا، در حالی که تشنه و غمگین و تنها هستی تو را ذبح میکنند.
و يَعلو صَدْرَكَ أشقي الأُمّة و يُحَمْحِمُ فَرَسُكَ و يقولُ في تَحَمْحُمِهِ الظَّليمةَ الظَّليمةَ مِن أُمَّةٍ قَتَلَتْ إبْنَ بِنتِ نَبيِّها
▪️و شقی ترین این امت بر سینهات بالا میرود؛ و در آن هنگام اسب تو فریاد میزند: الظَّليمةَ الظَّليمةَ ؛ شکایت از ظلم امتی میکند که پسر دختر پیغمبرش را کشتند.
و تُسْبي حَريمُكَ و يُؤتَمُّ أطفالُك و يَسيرونَ حريمُكَ علي الأقتابِ بِغَيرِ وُطاءٍ و لا فِراشٍ و يُحمَلُ رأسُكَ يا أخي علي رأسِ القنا بعدَ أنْ تُقتَلُ و يُقْتَلُ أنصارُك
▪️ و اهل و عیالت به إسارت میروند و فرزندانت یتیم میشوند و عیالت را بر شترانی بدون جهاز حمل میکنند و بعد از اینکه تو و یارانت را کشتند، سرِ تو را ای برادر بر سر نیزه میکنند.
فيالَيْتَني كنتُ عندَكَ أَذُبُّ عَنْكَ كما يَذُبُّ عنكَ أنصارُكَ بِقَتلِ الأَعداءِ و لكِن هذا الأَمرُ يَكونُ و أنتَ وحيدٌ لا ناصِرَ لكَ مِنّا
▪️ پس ای کاش آن روز نزد تو میبودم و از تو دفاع مینمودم همانطور که یارانت با کشتن دشمنانت از تو دفاع خواهند کرد ولی این واقعه اتفاق خواهد افتاد درحالی که تو تنها هستی و یاوری از جانب ما برایت نیست.
📚معالی السبطین ص۶۲