eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
627 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
روضه حضرت زینب کنار گودال حجت الاسلام میرزامحمدی السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ کربلا رفته ها، دیدی وقتی بهت میگن زیارت وداع  یه قدم جلو میزاری، یه قدم عقب؛ هی به این گنبد و بارگاه نگاه می کنی، میگی حسین جان نکنه سفر آخرم باشه، اونایی که اهل دل هستن برا اینکه بتونن دوباره این نشونی رو پیدا کنن می گن حسین جان دلمو پیشت گرو میزارم و میرم، آخه آدمی جایی میره که دلش اونجا بند بشه، به خدا زینب هم هر چی کتک خورد،هر کاری کردن نتونستن از کنار گودال ببرنش. فرمود داداش: لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الْمُقام  وَ الرَّحیل. اگه اختیار به من واگذار می شد بین موندن و رفتن به من اجازه می دادند: لَاخْتَرْتُ الْمُقامَ، کنار بدنت می موندم، حتی اگه حیوانات بیابان بدنمو پاره پاره کنن، کربلایی ها شب زیارتی هستا: اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ امشب بگو بی بی جان نام مار رو هم بنویس من می خوام مَعَ الْحُسین برم کربلا، آخه: وَ حَسُنَ اُولئِک رَفیقاً رفیق روزای بی کسی همیشه به دادم میرسی اینجوری هست یا نه،چقدر میخواستی گناه کنی، جاهای دیگه بری یه نغمه ی یاحسین دستت رو گرفت: رفیق روزای بی کسی واسه نوکرات دلواپسی همیشه به دادم میرسی حالا اومده کناره گودال، دونه دونه خاطرات رو داره برا برادر تعریف می کنه: یاد داری پس از عروسی  من آمدی تو به دیده بوسی  من آمدی تو لیک به خواب بودم من از غم تو در اضطراب بودم من آمدی تو با عبای خویشتن سایه افکندی به روی این بدن رسم پیغمبر این بود وقتی دخترش رو عروس کرد، تا سه روز خونه ی فاطمه نیومد، اینجا هم همینه،تا زینب و عروس کردن تا سه روز حسینش رو ندیده، الله اکبر، ام سلمه می گه: اومدم یه سری به این تازه عروس بزنم دیدم چشماش کاسه ی خونه، چیه خانم؟ گفت: مادر سه روز  حسینم رو ندیدم؛ تا این علقه و رابطه رو ندونی نمی تونی گودال رو بفهمی، ام سلمه می دونه کجا باید بره،سریع اومد خونه ابی عبدالله دید حسین هم زانوهای غم رو بغل گرفته، منم سه روز  زینبم رو ندیدم، تا ابی عبدالله حاضر شد،بی بی زینب قدری خوابش برد، از روزنه در آفتاب صورت خواهر رو اذیت می کرد، این صورتی که آفتاب هم حق نداشت ببینتش، فهمیدی چی می گم؟ تو کوچه های شام، هزاران چشمان نامحرم تماشا می کنن مارو. آی حسین،.همه فیض ببرن،امام، شهدا، علما، شهدای مدافع حرم فیض ببرن، ان شاالله بریم حرمش، اونجا هر چه قدر دلت می خواد داد بزن،البته نمیذارن داد بزنی،چون یه روزی یه نازدانه فریاد زد یه جوری ساکتش کردن؛ ابی عبدالله سایه کرد اون قدر مقابل آفتاب و بدن خواهر ایستاد،ضربان قلب زینب می گه حسین؛ بلند شد دید برادر آمده، دست دور گردن، شاید در مقام زبان حال گفته باشه: داداش ان شاالله یه روزی این احسانت رو تلافی می کنم، کجا می خواست تلافی کنه، اومد دید این بدن رو خاک گرم کربلا، آفتاب داره بر این بدن می تاب  فقط دو بیت گفت داداش: دین  احسانت بود بر گردنم آمده وقت تلافی کردنم حائل شد بین آفتاب و بدن برادر، اما نمی دونم چی شد لحن مناجاتش عوض شد گفت داداش: عفو کن ای یادگار مادرم سایه بانی نیست جز موی سرم حسین، نذاشتن سایه کنه، یه وقت دیدن سکینه میگه، أَبتا، أَبتا، أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة، یا حسین. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
حاج مهدی رسولی کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی می کنم.. روز عاشوراست دیگه … همه باهم امروز روضه خون بشیم … مادرش توی مجلسه … کشتی شکستۀ طوفان کربلا افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه … آقا انگشترشون‌رو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن … نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن … یه جوری بشه امروز دق کنیم از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه می‌کنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه … با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری می‌شد … از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا می‌جوشه خون تو ، با هر نفس نفس کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه …) هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای … بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه (خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه می‌کنه ، اومد بالای گودال دید …) بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه این لعنتی کی از رو سینه پامیشه ای صید و پا زده ، در خون برابرم حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه حسین …. عصر غریبیه ، سردار بی‌سپاه اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته (بیشرف توی مدینه اومد دشنه‌رو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار … ) دشنه و دربِ خونه‌ی مدینه یادته که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم حالا شده یه نیزه و اومده کربلا نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن یه بی‌حیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد … همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود … بعد هم نیزه رو … این قوم خیره‌سر تورو ، چه بی‌امون زدن فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن جوونای بی‌رحمشون ، با هربه میزدن مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن پیرمردای کوفه و شام ، از خیمه‌ها اومدن بیرون … بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین ر‌و بزنیم … اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! … بپرسید از اعراب … به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن … با خشب اومدن توی گودال … بسم الله الرحمن الرحیم … حسین … یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره … حسین لبیک یاحسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️ترکیب‌بند؛ «مردآفرین» ای باعث آرامش احوال مولا با تو همیشه خوب می‌شد حال مولا آسایشی در عمق جان خویش می‌دید هربار می‌رفتی به استقبال مولا در هر کتابی دیده‌ام، بسیار والاست شان تو در آیینه‌ی اقوال مولا از کودکی دنبال یک آیینه بودی تعبیر شد خواب تو در تمثال مولا ارث شجاعت داشت عباس تو از تو ارث ادب را برده بود از آل مولا جای تو حتی لحظه‌ای خالی نمانده در سینه‌ی از عشق مالامال مولا از چشم‌هایت اشک شادی شد سرازیر گفتند تا؛ «مادر» به تو اطفال مولا ای نام تو در نوع خود از بهترین‌ها هستند مدیونت همه «ام‌البنین‌»ها آن‌گونه که مهتاب زینت داده شب را نام تو زیبا کرده مفهوم ادب را «ام‌البنین» را «مادر شیران» نوشتد روزی که مولا بر تو بخشید این لقب را گفتی کنیز فاطمه هستی و دیدی نقش رضایت بر لب شاه عرب را در دامنت شیرین‌سخن‌ها پرورش یافت از نخل می‌گیرند محصول رطب را صفیّن می‌داند چه اندازه شجاعی چون پهلوانش داشته از تو نسب را دیدیم مهر مادری در چشم‌هایت از اخم تو خواندیم معنای غضب را ما صاف‌وساده کربلا درخواست کردیم چون ساده کردی صنعت حسن‌طلب را در آستان توست کار ما گدایی ای مادر عباس‌های کربلایی... زانو زده در محضر مادر اباالفضل درس ادب خوانده از این منبر اباالفضل آن دم که ایمان و وفا تقسیم می‌شد ساقی کوثر شد علی، ساغر اباالفضل یک‌عمر مشق او فقط نام حسین است ننوشته جز این درس در دفتر اباالفضل از بس ادب دارد که هرگز پیش زینب بالا نیاورده‌ست حتی سر اباالفضل پیدا نمی‌شد خم به ابرویش، اگرچه می‌بود رو در روی یک‌لشکر اباالفضل کافی‌ست از اوصاف او، تنها بپرسی در معرکه از مالک اشتر؛ «اباالفضل!» با چشم خود یک روز می‌بینیم آخر محشر به‌پا کرده‌ست در محشر اباالفضل هستند با اذن خدا روز قیامت دستان عباس علی باب شفاعت بعد از تو دیگر هیچ‌کس ام‌البنین نیست دیگر زنی مانند تو مردآفرین نیست اُم‌ُّ اَدَب...، اُم‌ُّ وَفا...، اُم‌ُّاَبَاالفَضل... غیر از تو وصف هیچ‌شخصی این‌چنین نیست شاگرد درس صبر مولا بوده‌ای که با این همه غم روی پیشانیت چین نیست در گریه‌ات جایی ندارد داغ فرزند قصد تو از این کار غیر از حفظ دین نیست وقتی که اشک دشمنان را هم درآورد پس خطبه‌ای چون خطبه‌ی تو آتشین نیست فرقی ندارد مدح تو با مدح عباس حتی گریز روضه‌ات هم غیر از این نیست؛ یا روی پای فاطمه یا روی نیزه است یعنی سر عباس تو روی زمین نیست... آن‌جا صدایت می‌زند؛ «مادر کجایی؟ آیا به دیدار عزیز خود می‌آیی؟» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
1_15460859061.mp3
5.14M
. [بند اول] تو همونی که میتونی حالم و عوض کنی پر و بالم بدی پرواز کنم و تو حظ کنی مث اب روی آتیش میمونه اسمت آقا هرکی اسم تورو برد درد اونو کردی دوا اسمت برام قسمه نوکرم این بسمه کربلا و قمرت همه چیز و کسمه جونم و پای عشق تو میدم آقا من و نزار تو‌ حسرت کرببلا این اربعین تو حرمت وعده ی ما بخر آقا ببر اقا به کربلا این سینه زنا (حسین ای جانم ای جانم ای جانم) [بند دوم] برا این غمت اقا جونم و من بدم کمه همه ی دلخوشی نوکر تو محرمه افتخارم اینه کلب دختر سه ساله ام شکرولله دادی دست دخترت حواله ام آرزومه حرمت دلخوشیمه کرمت از بچگی بود و هست رو دوشم جا علمت سینه زدن برای تو عبادته عبد تو بودن اخره لیاقته هرکی حسین گفت شامل عنایته مردن توی کربلا این آخره سعادته (حسین ای جانم ای جانم ای جانم) [بند سوم] من همون نوکرِ رو سیاهتم آقای من توی رویای حرم میگذرن این شبای من عمریه برای تو غلام و سینه زن شدم من حسینی شده ی دسته امام حسن شدم من گدای توام و تو هوای توام و من اسیرم اسیرِ کربلای توام و دیوونگی تو روضه ها نشونمه عشقت از اون روز ازل توخونمه حرم برای زندگی بهونمه اسمت آقا باعث عشق و حالمو جنونمه (حسین ای جانم ای جانم ای جانم) به قلم: وحید ابویی محمدجوادی رودی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
Delam Mikhast Har Shabe Jome.mp3
17.9M
‍       💚 علیک یا ابا صالح المهدی کربلایی# جلیل قائم محمدی دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا باشم به دنبال یوسف نرجس دربه در توی کوچه ها باشم مرا کشته درد شیدایی    امان ازاین عشق و رسوایی بیا ای حلال مشکلها              تو را جان مادرت زهر یا ابا صالح       یا ابا صالح دلم میخواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار به یاد آن صورت نیلی     که خورده بود از عدو سیلی دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم که یک صبح جمعه با مهدی  در کنار بقیع ندبه می خواندم رقیه بود و علی اصغر    سکینه بود و علی اکبر دلم میخواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات به هنگام مردنم می شد     آب غسل من آب شط فرات پیامبر بود و گل طه     علی بود و همسرش زهرا دلم میخواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان اگر آید یوسف زهرا  درد پهلویش میشود درمان شود قبر گمشده پیدا   شود درمان سینه زهرا دلم میخواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم دلم میخواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم بگیرم یک مشک پر آب و  ساعتی دوربچه ها باشم کنم پیدا دست سقا را               ببوسم من اشک زهرا را بیا ای حلال مشکلها               تو را جان مادرت زهرا             یا ابا صالح                 یا ابا صالح   .
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
بالام لای لای.mp3
2.18M
‍ زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها 🌷 با مداحی حاج جواد حسن زاده 🌷 ۱۴۰۳/۹/۲۲ عباسیم ای غم پروریم بنددلیم تاج سریم گل جان وئرورامّ البنین یولداقالوبدی گوزلریم آخر نفسدی آی بالا گل چال منه لایلای بالا دلده قراریم هارداسان زیبانگاریم هارداسان آچ شهپرون پرواز ائله باز شکاریم هارداسان زیبا جمالی آی بالا گل چال منه لایلای بالا ام البنینم خستیم اوغلوم سنه دلبستیم گل قاز بقیعده قبریمی زهراجانی جان اوستیم یوخ بیر کسیم ایوای بالا گل چال منه لایلای بالا گوز یاشلی عاشق قان اوتار تئزگل بوهجرانی قوتار گلسنده یوخدوراللرون تابوتیمی بس کیم دوتار سالّام حجازه های بالا گل چال منه لایلای بالا من آه اکوب وای درمیشم جنگه اوغول گوندرمیشم ایندی گلن یوخ یاسیمه یوزقبلیه دوندرمیشم بیربیر ملالیم سای بالا گل چال منه لایلای بالا گوز یولدا قالدیم گلمدون هی دردون آلدیم گلمدون گئتدون اوجاقامت بالا سنسیزقوجالدیم گلمدون گوندر منه بیر پای بالا گل چال منه لایلای بالا گل باشیمی آل دامنه روحیم گلور مهمان سنه قانلی علم سینمده دی بوبیر نشان بسدور منه گلمز بالاما تای بالا گل چال منه لایلای بالا جواب حضرت ابوالفضل علیه السلام ای قامتی چوگان آنا آلدیم پیامون جان آنا گل میزبان اولّام سنه ای جنته مهمان آنا دینجلدی روحون آی آنا لایلای آنا لایلای آنا معناده یار اولّام سنه باز شکار اولّام سنه جنتده حزن اولماز ولی من سوگوار اولّام سنه آغلار گوزون یوم دای آنا لایلای آنا لایلای آنا بیلّم آناجان خسته سن عباسیوه دلبسته سن جسمون اَریتدی غصه لر چوخ آغلاما جان اوسته شاعراستاد کلامی .
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
. طائر به آسمان تو باشد دلم حسین تنها به درب خانه ی تو سائلم حسین با این که هست قبله ی من کعبه ی خدا اما به سوی کرببلا مایلم حسین پرسند اگر که توشه چه داری به روز حشر نام تو را برم که تویی حاصلم حسین وقتی فقط به تربت تو سجده می کنم یعنی که هست قاطی آب و گلم،حسین من را خدا حواله کوی تو کرده که تنها به نام تو شده حل مشکلم حسین تنها دلم خوش است که دم از تو میزنم نه محتشم نه نیّر و نه مقبلم حسین شکر خدا که سایه ی تو بر سر من است شکر خدا به نوکری ات نائلم حسین ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
2_5391078842980917878.mp3
12.63M
ببار ای بارون ببار بردلم گریه کن خون ببار درشب تیره چون زلف یار بحر لیلی چو مجنون ببار - ای بارون فدای غم های تو خون می چکد از چشمان تو بی تاب روی زیبای تو میسوزه عالم در پای تو - ای آقا خون دل آسمون زبون میگره صاحب زمون ای امان ای امان ای امان عمه جان عمه جان عمه جان - ای عمه دل زارم در تبه گوشه چادر زینبه امشب جون همه برلبه روضه خون مادر زینبه - ای زینب دلم زار زینبه گوشه چادر زینبه امشب جون همه برلبه روضه خون مادر زینبه - وای زینب رسیده جون برلبم میسوزه سینه پر تبم آسمون سینه تیره شبم قربونی غم زینبم - وای زینب اگر که غوغا نکرد اگه شکوه زغمها نکرد سفره دلشو وا نکرد غصه جگرشو پاره کرد - ای زینب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
مروه کرببلا حال و هوایی دارد مروه کرببلا حال و هوایی دارد این سراشیبی گودال منایی دارد خبرش پر شده در دشت ز مرکب افتاد به زمین خوردن آیینه صدایی دارد کینه توزان جمل دشنه‌شان کند شده می‌زند بر تن او هرکه عصایی دارد مادرش دوخته با دست شکسته نکشید مگر این پیرهن پاره بهایی دارد نیزه‌ها پای مناجات لبش گریه کنند خودمانیم عجب سوز صدایی دارد قبله این سوست همینطور رهایش نکنید آخر این کشته مظلوم خدایی دارد بی‌کفن گوشه گودال بلا افتاده چه کسی بین شما کهنه عبایی دارد حق بده زینب دل‌خسته پریشان باشد دلبرش بر سر نی زلف رهایی دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
. نشسته ام سر ره تا که یار باز آید خزان شدم که دوباره بهار باز آید ستاره های شب تیرگی نوید آرند که ماه مردم چشم انتظار باز آید بلاله های ز خون شسته میخورم سوگند که باغبان سوی این لاله زار باز آید کویر تشنه شد این بوستان و منتظر است که ابر رحمت پروردگار باز آید چو نخل خشک گرفتم هزار دست دعا کز آن بهار مرا برگ و بار باز آید به اشک مخفی شب زنده دار ها سوگند که صبح خیزد و آن روزگار باز آید بسان سایه شدم گوشه گیر و منتظرم که آفتاب من از کوهسار باز آید ز خون دل همه شب دیده را نگار کنم مگر بخانه خود آن نگار باز آید قرار داده ام از دست و می دهم جان هم اگر قرار دل بی قرار باز آید از آن نباخته ام جان ز دوریش که میاد بزحمت افتد و سوی مزار باز آید ز اشک، چشمه چشمم از آن سبب خشکید که خون بدامن این جویبار باز آید به سوی کلبه یعقوب مژده بر میثم که روشنایی آن چشم تار باز آید استاد حاج ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
🖤💔🖤💔🥀🕊🕊🕊 بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
خدايا آنچه از دين تو محو شده است به وجود او تازه گردان و آنچه از كتاب تو را تغيير داده‏اند به وجودش زنده ساز وَ أَظْهِرْ بِهِ مَا غُيِّرَ مِنْ حُكْمِكَ حَتَّى يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ غَضّاً جَدِيداً خَالِصاً مُخْلِصاً و آنچه از حكمتهاى تو را دگرگون كرده‏اند به وجود او ظاهر كن تا آنكه دين تو باز طراوت تازه يابد و خالص از شائبه اوهام گردد لاَ شَكَّ فِيهِ وَ لاَ شُبْهَةَ مَعَهُ وَ لاَ بَاطِلَ عِنْدَهُ وَ لاَ بِدْعَةَ لَدَيْهِ‏ و شك و شبهه در آن راه نيابد و باطل و بدعت از آن دور گردد اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِنُورِهِ كُلَّ ظُلْمَةٍ وَ هُدَّ بِرُكْنِهِ كُلَّ بِدْعَةٍ بار خدايا به نور جمال او تاريكيهاى عالم را روشن گردان و بناى هر بدعت را به قدرت او ويران ساز وَ اهْدِمْ بِعِزِّهِ كُلَّ ضَلاَلَةٍ وَ اقْصِمْ بِهِ كُلَّ جَبَّارٍ وَ أَخْمِدْ بِسَيْفِهِ كُلَّ نَارٍ و هر گمراهى را به دوران عزتش نابود ساز و هر گردنكشى را بدست او در هم شكن و به شمشير او آتش هر فتنه را خاموش گردان وَ أَهْلِكْ بِعَدْلِهِ جَوْرَ كُلِّ جَائِرٍ وَ أَجْرِ حُكْمَهُ عَلَى كُلِّ حُكْمٍ وَ أَذِلَّ بِسُلْطَانِهِ كُلَّ سُلْطَانٍ‏ و به عدل او جور ستمكاران را از زمين بر انداز و او را بر سر همه حاكمان فرمانروا كن و به دور سلطنتش هر سلطنت را ذليل ساز اللَّهُمَّ أَذِلَّ كُلَّ مَنْ نَاوَاهُ وَ أَهْلِكْ كُلَّ مَنْ عَادَاهُ وَ امْكُرْ بِمَنْ كَادَهُ‏ بار خدايا هر كه مخالف اوست ذليل كن و هر كه دشمن اوست هلاكش گردان و هر كه با او مكر انديشد به مكر مجازات كن وَ اسْتَأْصِلْ مَنْ جَحَدَهُ حَقَّهُ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ سَعَى فِي إِطْفَاءِ نُورِهِ وَ أَرَادَ إِخْمَادَ ذِكْرِهِ‏ و هر كه انكار حق او كند و امرش را خوار شمارد و بخواهد نور او را خاموش كند و ذكر او را از ميان مردم ببرد او را نابود گردان اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى‏ خدايا درود فرست بر محمد مصطفى (ص) و بر على مرتضى (ع) وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى‏ و بر فاطمه زهرا (ع) و بر حسن (ع) صاحب مقام رضا و بر حسين (ع) صاحب مقام برگزيده وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلاَمِ الْهُدَى‏ و بر جميع اوصياء پيغمبر كه همه چراغ شام تار عالمند و نشانهاى هدايت وَ مَنَارِ التُّقَى وَ الْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَ الْحَبْلِ الْمَتِينِ وَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِيمِ‏ و مظاهر تقوى و حلقه محكم و زنجير مستحكم حق و راه راست خدايند وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ وُلاَةِ عَهْدِكَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ‏ و درود فرست‏بر ولى خودت و وليعهدان تو و پيشوايان از فرزندان او طول عمرشان مرحمت فرما وَ زِدْ فِي آجَالِهِمْ وَ بَلِّغْهُمْ أَقْصَى آمَالِهِمْ دِيناً وَ دُنْيَا وَ آخِرَةً إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ و زيستشان را زياد كن و آنان را به بالاترين آرزوى دين و دنيا و آخرت برسان بدرستى كه تو بر هر چيز توانايى. و بدان که موافق روایتی، شب شنبه حکم شب جمعه را دارد و شایسته است آنچه در شب جمعه خوانده می شد در آن شب نیز خوانده شود. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7