هدایت شده از اشعار ناب آیینی
دست مرا بگیر که دستم به سوی توست
از خود مرا مران که دلم مرغ کوی توست
ای پادشاه لطف و کرم قبلهگاه عشق
دریای جود تشنه آب سبوی توست
هرگز ز بارگاه تو جایی نمیروم
آقا که زندگی من از آبروی توست
آهویم و به شوق تو در دام ماندهام
چشمان من نظارهگر ماه روی توست
چون غنچه دلم که شکفتهست در حرم
بر هر گلی که مینگرم مست بوی توست
هر جا که جای پای تو باشد سر من است
هر جا که پای من برسد گفتگوی توست
از راه دور آمدهام باز میروم
چشم امید من به سپیدی موی توست
میگریم از فراق تو چون ابر نوبهار
باران سیل اشک مرا میل جوی توست
در آتش فراق نسوزان دل مرا
مشکن دلی که داخل آن آرزوی توست
ای شاه روی نوکر خود را زمین نزن
حالا که دستهای گدایی بهسوی توست
#حسن_صفاری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7