#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
ای امیرالمؤنین را یار، یا امّ البنین
ای سَراپا پاکی و ایثار، یا امّ البنین
مکتب تو مهربانی، اسوهی تو فاطمه
داری از او همچنان آثار، یا امّ البنین
دامنت عبّاسپرور، همسرت مولا علی
مرتضی خو، فاطمه رفتار، یا امّ البنین
بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری
از تو آید ای علی را یار، یا امّ البنین
از تو بُرد عبّاس میراث وفا و عشق را
تا که شد سقّا و پرچمدار، یا امّ البنین
بودهای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش
غربت قبرت کند اقرار، یا امّ البنین
چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا
چار شیر بیشۀ پیکار، یا امّ البنین
جعفر و عثمان و عونت اختر و، عبّاسْ ماه
بین آل احمد مختار، یا امّ البنین
خویش را پیوسته میخواندی کنیز فاطمه
در حضور عترت اطهار، یا امّ البنین
چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین
در زمین کربلا هر چار، یا امّ البنین
چار داغت بود بر دل، باز بود اشکت روان
بر حسین آن رهبر احرار، یا امّ البنین
بود نامت فاطمه! دردا که همچون فاطمه
گریه کردی روز و شب بسیار، یا امّ البنین
فاطمه از داغ پیغمبر، تو از داغ حسین
سینه پُر از نالههای زار، یا امّ البنین
میکشیدی با سرِ انگشت، نقشِ چار قبر
میزدی آتش به دل صد بار، یا امّ البنین
گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه
کز عدو پیوسته دید آزار، یا امّ البنین
تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانهات
تو ندیدی صَدْمه از مسمار، یا امّ البنین
دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست
پیش چشم حیدر کرّار، یا امّ البنین
گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه
ای روان اشک تو بر رخسار، یا امّ البنین
چشم «میثم» در غم تو در عزای فاطمه
گشته از خون جگر سرشار، یا امّ البنین
✍استاد #غلامرضا_سازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
گفتم امّالبنین دلم پا شد
گرههایی که داشتم وا شد
مادر آب را صدا زدم و
خشکسالم شبیه دریا شد
سورهی حمد نذر او کردیم
گمشده داشتیم و پیدا شد
با ادب بود و روی دامانش
تا گل نازدانهای جا شد
به مدینه نگفت مادر شد
گفت مولای شهر بابا شد
با کنیزی خانوادهی عشق
در دو عالَم عزیز زهرا شد
خادمی کرد تا که عباسش
از ازل تا همیشه آقا شد
همهی بچههاش عیسایند
گر چه عباس او مسیحا شد
آنقدر خرج گریه شد، افتاد
آنقدر خرج گریه شد، تا شد
تا قیامت به احترام حسین
ذکر لبهاش واحسینا شد
گفت: گفتند روز عاشورا
در غروبی که خیمه غوغا شد
بین تقسیم آبروی حرم
مشک بیآب، سهم سقا شد
کاش دست عمود نخلستان
سد راهش نمیشد اما شد
گفت: گفتند بعد از آنی که
علی اکبر ارباً اربا شد
قد سقا شبیه قاسم شد
قد قاسم شبیه سقا شد
گفت: گفتند بر سر نیزه
سر عباس من تماشا شد
بسته بودند اگر، نمیافتاد
بسته بودند اگر به نی جا شد
* *
خوب شد همره حسین نرفت
در مسیری که سر به نیها شد
خوب شد مجلس شراب نرفت
در همان جا که جشن برپا شد...
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
پس از زهرا نمیبینی زنی را اینچنین باشد
زنی اینگونه همپای امیرالمؤمنین باشد
قدم بگذاشت در بیت علی فخر کلابیه
که مفهوم جدیدی از ادب روی زمین باشد
شده بانوی این خانه ولی چشمی ندید اصلاً
سر یک سفره با اولاد زهرا همنشین باشد
اگر ام الاسد خوانند او را، این روا باشد
ولی میخواست نام او فقط ام البنین باشد
شجاعت را به فرزندان خود چون شیر میداده
که ام الغیرت و ام الادب، شیر آفرین باشد
::
ابالفضلم! همیشه سید و مولا بخوان او را
کسی را که ز نسل رحمةٌ للعالمین باشد
علمداری که در باران تیر علقمه داده
دو دستش را که دستان خدا در آستین باشد
سروده چارپاره در عزای کربلا اما
هنوز از خیسی چشم عروسش شرمگین باشد
به جای چار فرزندی که در کرببلا داده
بنا شد در کنار چار امامش همنشین باشد
تویی بانو نخستین سفرهدار داغ عاشورا
که تا محشر قیام کربلا با تو عجین باشد
::
اگر چه مادرم زهرا نشد اما خدا را شکر
برای من همین بس مادرم ام البنین باشد
✍ #عباس_جواهری_رفیع
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7