eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
627 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خادمه اهل بیت 🌺: بی جانم و جان می شود موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر در جانم ایمان می شود موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر مشهد رضا قم فاطمه با این کریمان والی ایران می شود موسی ابن جعفر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر یک قطره از دریای آقاییش این است یار فقیران می شود موسی ابن جعفر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر باید که با پای برهنه رفت سویش وقتی که رضوان می شود موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر یا موسی ابن جعفر خشکیده ام باید بیفتم در مسیرش، ای آقا جانم بر تشنه باران میشود موسی ابن جعفر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر جانم به لب آمد از این ماتم ز بس که زندان به زندان می شود موسی ابن جعفر آخ موسی ابن جعفر، وای موسی ابن جعفر، یا موسی ابن جعفر وقتی غل و زنجیر بر ساقش می افتد دردش دو چندان می شود موسی ابن جعفر آخ موسی ابن جعفر، وای موسی ابن جعفر، یا موسی ابن جعفر وقتی که می افتد میان سجده انگار در جامه پنهان میشود موسی ابن جعفر آخ موسی ابن جعفر، وای موسی ابن جعفر، یا موسی ابن جعفر حالا که زندانبان غرورش را شکسته داغش دوچندان می شود موسی ابن جعفر داغش فراوان می شود موسی ابن جعفر کارش فقط گریه است بر جد غریبش وقتی که عطشان می شود موسی ابن جعفر یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر یا موسی ابن . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می خوام یه کم روضه بخونم برات می خوام بگم چیکار کردن باهات رد زنجیر موند آقا روی پاهات کنج زندانی چه بلایی سرت آوردن خیلی تورو آزردن کفن برات آوردن و غصه برات خوردن با احترام بردن روی تنت نعلای تازه که نرفت آقا ای آه و واویلا ناموس تو نرفت میون گله ی گرگا ای آه و واویلا آقا غریبی اما به یاد شه بی حبیبی آقا غریبی اما همش یاد شیب الخضیبی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه خواهری روضه میخونه برات میخواد بگه از خشکی لبات بگه چیکار کردن با بچه هات خوش غیرتم بردن ماها رو میون اغیار آره بی علمدار هم صحبتم با خولی و شمر و سنان ناچار ای وای از اون بازار این دخترا با کتکِ زجر میشدن بیدار دادن مارو آزار چقد میبارید سنگ داداش از رو در و دیوار از مردم و انظار کوتاه نیومد،گفتم با ما راه بیا راه نیومد کوتاه نیومد،می گفت رقیه که بابا نیومد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روی لبات جای چیه خیرزان؟ انگشترت هست تو دست ساربان؟ سرت برای نیزه دار سایه بان من اومدم بالا سرت ای وای دیگه دیره شمر موتو میگیره یکی جلوی خولی نامرد و بگیره ای وای دیگه دیره پایین قتلگاه اخه شمر چقد آب میخورد خولی شراب میخورد از پیرمردا سنگ واسه کسب ثواب می خورد خولی شراب می خورد کار دعا نیست،این شمر از اینجا که بیرون بیا نیست کار دعا نیست،خولی هنوز ول کن ماجرا نیست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ایشالا دست جمع،به شوروشین قرار ما یه شب تو کاظمین عمریه که هستیم ما به زیر دینت پر زده دلامون سوی کاظمینت خیلی دلامون شده تنگت،آقا آقا آقا آقا قربون او صحن قشنگت،آقا آقا آقا آقا باب الحوائج،موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زمون رفتنم،شده خدا کجایی پسرم،بیا رضا کنج زندون غم دست و پام و بستن با جسارت اینا قلبم و شکستن ذکر لبم خلصنی یارب،شده شده شده شده قرعه بنامم دیگه امشب،شده شده شده شده باب الحوائج،موسی بن جعفر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آقا جونم همه،آورده ان برای تو کفن،پشت کفن اما من بمیرم واسه اون آقایی که کفن نداشتش غیر بورایی وقتی که رو سینه ی تو،نشست نشست دل تموم گریه کن ها،شکست شکست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی بمیرم برات که تموم عمر تو تو زندون گذشت روزات پریشون گذشت با یه دل پر خون گذشت امان از این سرگذشت الهی بمیرم برات که دیگه به آخرین نفس میرسی تو اوج دلواپسی امان از این بی کسی امان از این سرگذشت غریبونه اوردنت،الهی،بمیرم غلام ها تو رو بردنت،الهی بمیرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الهی بمیرم برات که کسی نشد بمونه بالا سرت تو لحظه ی آخرت شکسته بال و پرت امام از سرگذشت الهی بمیرم برات تو رو تازیونه میزدن بی هوا دلت میره کربلا که بالای اون نیزه ها چه ها به این سرگذشت نمیمونه انگشتری،الهی،بمیرم داره میخونه مادری،الهی،بمیرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
3.mp3
22.8M
| دوباره رزقمون زیاده [ علیه‌السلام ] 🎤حاج‌حسین‌ (علیه‌السلام) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دوباره رزقمون زیاده دیگه از این نمیشه بهتر خدا گذاشته روزیمون و تو سفره های موسی بن جعفر (ع) واااا خاک حرم تو روی چشمم به خاطر تو نفس میکشم آرزومه کاظمینی بشم واااا بیمه تو کردم این و بدن و میگری دست سینه زن و بده آقا حاجاتای منو رد غل و زنجیر ها روی بدنت افتاد منزل دوریه دنیا تو زندونی بغداد ای وای آه واویلا با این که تو قبله ی عشقه تموم اهل آسونی بگو بهم برای چی آقا معذب فی قرص جونی واااا خون دل از چشات اومده چی به سر ساق پات اومده فاطمه برا عزات اومده وااا دل تو خون از زمونه شده روضه ی مادرونه شده روزیه تو تازیونه شده اسمت رو رضای تو تا دم میگیره امشب با گریه معصومه گریه ام میگیره امشب ای وای آه واویلا دوباره موقع وداع و دوباره موسم عزا شد به سر زنان شدم که امشب سیاه به تن امام رضا باشد واااا آقای ما دیده داغ پدر کبوتری و بی بال و پر دارن میارن رو تخته ی در واااا دیگه ساعت جدایی شده دوباره دل عاشورایی شده گریز ما کربلایی شده با اینکه برا بابات هفت تا کفن آوردن اما ز تن جدت اون پیراهنم بردن ای وای ابی عبدالله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
4_77163335195297938.mp3
5.37M
| هستم گدای موسی بن جعفر 🎤حاج‌حسین‌ علیه السلام علیه السلام علیه السلام .(هستم گدایِ موسی بن جعفر جانم فدایِ موسی بن جعفر)۲ عشقِ نبیِّ خاتم تو هستی ... باب المرادِ عالم تو هستی ... (قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما شد کاظمینت ... وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا شد کاظمینت ...)۲ عمری دخیل صحن و سراتم محتاج لطف و نیمه نگاتم کار خدایی کنی،مشکل گشایی کنی باب الحوائج ... دستم به دامان تو،جانم به قربان تو  باب الحوائج ... قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما شد کاظمینت ... وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا شد کاظمینت ... پر غصه گشته روز و شبِ تو خلصنی یارب ذکر لب تو پرپر زنی در قفس،افتاده ای از نفس آه و واویلا ... از طعنه جان بر لبی،یاد غم زینبی آه و واویلا ... قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما شد کاظمینت ... وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا شد کاظمینت ... هستم گدایِ موسی بن جعفر جانم فدایِ موسی بن جعفر عشقِ نبیِّ خاتم تو هستی ... باب المرادِ عالم تو هستی ... قبلۀ حاجات ما،باب مناجات ما شد کاظمینت ... وعده گه عاشقا،ماوای شاه و گدا شد کاظمینت ... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
4_77163335195297923.mp3
14.22M
🎵 | کجایی مادرم تو لحظه های آخرم 🎤حاج‌حسین‌ 📋 علیه السلام کجایی مادرم تو لحظه های آخرم در انتظارتم که برسی بالا سرم بیا بیا ببین این نفسای خستمه مو میون این قفس بال و پر شکسته مو رسیده آسمون صدای ناله های من خلصنی یا ربه دعای این شبای من برس به داد من خدا خدا خدای من غریب آقام آقام غریب آقام آقام آقام بیا بیا ببین چیزی نمونده از تنم زنجیر و سلسله به دست و پا و گردنم از تازیونه ی یه ظالم یهودیه که روی پیکرم پرِ جای کبودیه می خنده دشمنم به اشک چشمای ترم از طعنه هاش داره می سوزه قلب مضطرم دلم آتیش گرفت از ناسزا به مادرم غریب آقام آقام غریب آقام آقام آقام به یاد کربلا دوباره نیمه جون شدم برا غم حسین دوباره روضه خون شدم بین دو نهر آب با لب تشنه وای من میون قتلگاه به زیر دشنه وای من بریدن از قفا سر غریب مادرو به زیر مرکبا تن عزیز حیدرو سرش به نیزه رفت جلو چشای خواهرو حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام درسته عاشقم ولی پر از شکایتم میشه بازم بگی که روا میشه حاجتم نگفتی که باید با این فراق کنار بیام آقا تو رو خدا یه بار دیگه بذار بیام به این شکسته دل آقا نما عنایتی منت بذار سرم تو که سحاب رحمتی منو ببر حرم توی شب زیارتی حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام امکان نشر در صورت ذکر منبع مجاز است در غیر این صورت مورد رضایت ما نمی‌باشد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
2986978589571.mp3
4.23M
🎵 فایل | نگاه خسته ی تان [ علیه‌السلام ] 📋 ✔️ | ✔️ ✔️ نگاه خسته تان ماتمی به دل انداخت برای سینه‌ی ما روضه ی محرم ساخت دوباره پیرُهن مشکی عزای شما و باد می وزد از مشهد رضای شما بخواه تا که کمی روضه خوان شوم آقا فدای آن تن مجروحتان شوم آقا چقدر برف نشسته است روی گیسویت شبیه مادرتان گشته است پهلویت امام گوشه نشینم ، نگو تو را زده اند نه نه نذار ببینم ، نگو تو را زده اند تو را به جان رضایت نگو چه بد زده است نگو که پای پلیدی تو را لگد زده است چقدر رنگ کبودی گرفته بازویت چقدر فاصله افتاده بیـن زانویت تکان مخور ز پرت خون تازه می آید از این شکاف سرت خون تازه می آید فدای آن همه زخم نشسته بر بدنت فدای ساق شکسته فدای آن دهنت امام یکسره مظلوم امام زندانی امام گمشده در ازدحام زندانی خمیده تشنه شکست غریب گردیدی شبیه حضرت شیب الخضیب گردیدی دوباره حرف عطش حالمان پریشان شد دوباره نوبت یک روضه از حسین جان شد نه سیدالاسرا تاب راه رفتن داشت نه این قلم جگر قتلگاه رفتن داشت و باز بر جگرم آه ِ بی قرار آمد صدای عمه علیکن بالفرار آمد فدای صبر شما من کمی کم آوردم به قلب قائمتان باز هم غم آوردم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
4_6006086269635923092.mp3
4.76M
🎵 | به زندان بلا موسی بن جعفر [ علیه‌السلام ] 🎤حاج‌حسین‌ 📋 ✔️ | علیه السلام ✔️ به زندان بلا موسی بن جعفر بگوید با دلی غمگین و مضطر کجایی ای رضا جان تا ببینی پدر بار سفر را بسته دیگر نور دیده رسیده جان من بر روی این لب ز درد دوری ات در تابم و در تب بگویم دم به دم "خلِّصنی" یا رب کرده مجروح غل و زنجیر دشمن ، پیکرم را شکسته بار غم بال و پرم را به دستت می سپارم دخترم را ای دل ای دل امون از غربت موسی بن جعفر به ظلم سندی شاهک در این تن نمانده جای سالم بر تن من زبان روزه در بین سیه چال شده افطار من سیلی دشمن بی مروت ، بیاور هرچه خواهی بر سر من بکش در خاک و خون این پیکر من نگو تو ناسزا بر مادر من لحظه ی مرگ ، به یاد درد و رنجی بی شکیبم به یاد روضه ی شاه غریبم به یاد داغ "ابدان الصلیبم" وا حسینا حسینم وا حسینم وا حسینا خودم دیدم که صحرا لاله گونه حسینم غرق در دریای خونه حودم دیدم که زهرا مادر من کنار قتلگاه روضه میخونه ای حسینم چرا تنهایی و لشکر نداری به روی خاکی اما سر نداری بمیره مادرت مادر نداری سر بریده ، اگر رأست به دست بی حیا بود چرا دیگر تنت در زیر پا بود نگاه هرزه ها بر خیمه ها بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
. اَلسَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد زبانحال آقامون موسی بن جعفر... گوشه ی زندان... 🔸من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد 🔸گشته کاهیده تن و مانده به جا تصویرم قربون غریبیت برم آقا... 🔸یا به زندان برسان مرگ مرا یا الله 🔸یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم چکار کردند با آقامون موسی بن جعفر... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت گوشه زندان تنهای تنها... 🔸لیک دوری رضا میکشدم در غربت 🔸گر نیاید به تسلای دل شب گیرم در حالات حضرت آوردند: (لا يَزالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ) چهارده سال آقا موسی بن جعفر رو... از این زندان به اون زندان منتقل میکردند... (: بنا به نقلی حضرت فقط 5 یا 6 سال زندانی بودند) خدا ميدونه تو این سالها... چقدر به امام رضا سخت گذشت... چقدر به دخترش فاطمه معصومه سخت گذشت... نميدونم تا حالا مسافر داشتی یا نه... هر روز برای اومدن مسافرت لحظه شماری میکنی... توی این سالها خیلی به شیعیان هم سخت گذشت... اما...بلاخره یک روز خبر دادند... گفتند آی شیعیان... قراره آقاتون موسی بن جعفر آزاد بشه... شاید شیعیان خوشحال شدند... اومدند پشت درب زندان ایستادند... منتظرند... بعد چهارده سال... قراره آقاشون رو ببینند... شاید یک نفر میگه اگه آقام بیاد... من دستهاش رو میبوسم... یه نفر میگه من روی پاهاش میفتم... یک نفر گل آورده... یارب مکن امید کسی را تو نا امید ... یکدفه دیدند درب زندان باز شد... چند نفر یک جنازه ای رو دارن میارن... یه نفر صدا میزنه... ( هَذَا إِمَامُ الرَّافِضَه فَاعْرِفُوهُ ) : عیون اخبار الرضا علیه السلام ج:1 ص:99 آی شیعیان انقدر منتظر بودید... اینم امامتون... ای وای... ای وای... 🔸کنج زندان چه بلائی به سرت آوردند 🔸چه بلائی به سرِ چشم ترت آوردند 🔸شدی آزاد دگر از قفس تاریکت 🔸ولی افسوس که بی بال و پرت آوردند هر طوری بود شیعیان اومدند... جنازه آقا رو تحویل گرفتند... با احترام کفن کردند... روی دست شیعیان... تشییع جنازه باشکوهی شد... با احترام بدن مطهر آقا موسی بن جعفر رو دفن کردند... اما عرضه بداریم... لا یوم کیومک یا اباعبدالله... کربلا بجای اینکه بدن رو دفن کنند... صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... اونقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب تاختند که... استخوانها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
4_5834704881113368094.ogg
168.3K
سبک 10 رها شد از بند ِغم ، امام خونین جگر دگر چرا شد روان، به روی یک لنگه در حمل شده از چه او،به دوش چندین غلام نشد چرا بعد مرگ، امام ما احترام کشته ی زهر جفا،کاظم آل عبا...‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 از اثر سلسله ،خون چکد از گردنش ردّ هزاران کتک مانده به روی تنش میان چاه نمور ، خزان شده باغ او میان زنجیر و کُند،شکسته شد ساق او کشته ی زهر جفا،کاظم آل عبا...‌ 🌸🌸🌸🌸🌸 اگر چه دارد هزار ،نقش جسارت به تن نهاده شد پیکرش میان چندین کفن دگر بدون کفن ،رها نشد پیکرش دگر میان تنور،نرفت سر اطهرش کشته ی زهر جفا،کاظم آل عبا...‌ غریب زهرا حسین..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7