eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
627 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم وترحیم خوانی: توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم 👉 نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم برای دیده شدن آنقَدَر هوار کنم! خدا،خدا نکنم پس بگو چکار کنم ز دست معصیتم سمت تو فرار کنم دوباره بنده‌ی بی بند و بار برگشته گدای بی سر و پا..،شرمسار برگشته قبول..،بال و پرم درخور پریدن نیست هنوز روحِ من از جنس پرکشیدن نیست اسیر‌نفس‌شده..،بنده‌ی رسیدن نیست دلِ شکسته ی من لایق خریدن نیست اگرچه عمر سراسر تباه آوردم ببین..،به مرحمت تو پناه آوردم به سویت آمده‌ام دردِ من گرفتاری‌ست به گریه آمده‌ام اشک چشم من جاری‌ست به توبه آمده‌ام ، توبه‌ای که تکراری‌ست ببخش،لحن دعاهای من طلب‌کاری‌ست در آتشت چو بیندازی‌ام سزاوارم میان شعله بگویم که دوستت دارم همیشه عبدِ خطاکارِ نابلد بودم به پیش جوشش لطفَت شبیه سد بودم همیشه آنکه اطاعت نمی کند بودم برای صاحب امرم مطیع بد بودم چگونه از غم هجرت نمرده ام آقا به درد فصل ظهورت نخورده ام آقا شبیه تو -خودمانیم- نیستیم همه بدون تو به‌‌نظر خوب زیستیم همه برای وصل تو تنها گریستیم همه به انتظار تو باید بایستیم همه به صبح صادق دنیا سلام باید کرد برای حضرت قائم قیام باید کرد به وقت فتنه ی شب،مثل نور باید بود فقط نه شور که اهل شعور باید بود میان معرکه مردی غیور باید بود در این زمانه ز جنس ظهور باید بود رفیق!این همه غفلت سرِ قرار بس است برای آمدن یار..،انتظار بس است خطوط قرمز شیعه شعاع باور ماست دعای زینب کبری همیشه سنگر ماست حدود حبّ علی خطِّ مرز کشور ماست هرآنکه هست علی‌دوست پس برادر ماست مدافعان حرم یک عقیق گل‌گون‌اند نگین لشکر عشّاق فاطمیّون‌اند هنوز روز خوش کوفیانِ عاشوراست هنوز مقصد اصلی مُسلمین حیفاست هنوز پرچم فتح المبین حق بالاست هنوز در رگ ما خون حاج‌قاسم هاست اگرچه دست علمدار ما جدا شده است به برکتش چقدر مرد رزم پا شده است به گوش مَکر خروشی به رنگ شیون ماست به روی پیرهن حیله ردِّ سوزن ماست به غِیر رو نزدن..،این شعار میهن ماست تلاش دشمن ما..،ناامید کردن ماست علاج هجمه ی این فتنه دوری است ای دوست کلید رفع موانع صبوری است ای دوست به چند قطره نده اشتیاق دریا را میان روضه بیارید لشگر ما را زمان گریه پسر دید کِیف بابا را خدا زیاد کند نسل سینه‌زن ها را اگر قرار بر این شد پدر شود نوکر چه خوب صاحب چندین پسر شود نوکر همیشه خیر مرا از خدا تقاضا کرد دعای مادرم آخر که کار خود را کرد... خودش نشست کناری..،مرا تماشا کرد مرا اسیر علیّ و فقیر زهرا کرد محبت علی و فاطمه خریده مرا به روضه نان حلال پدر کشیده مرا به جسم مرده دمیده که جانمان بدهد برای بردن نامش زبانمان بدهد حسین گفته سه‌ساله..،تکانمان بدهد قدم قدم حرمش را نشانمان بدهد مخواه جان رقیه که غرق غم باشم فقط اجازه بده اربعین حرم باشم برای بندگی‌ام راه و چاه می خواهم به زیر سایه ی قرآن پناه می خواهم به گریه ام نظری کن..،نگاه می خواهم لباس نوکری از دست شاه می خواهم کسی به غیر علی رهنمون و پیرم نیست به غیر شاه نجف هیچ‌کس امیرم نیست بگو چه کار خوشی که رقم نزد مولا به جز مسیر الهی قدم نزد مولا به غیر قله ی ایمان علم نزد مولا بمیرم آن همه غم دید و دم نزد مولا میان کوچه به زخم دلش نمک می خورد چگونه فاطمه از چل نفر کتک می خورد! ای که سی سال تو با درد مدارا کردی روز و شب آرزوی دیدن زهرا کردی بعد تشییع تن یاس شکسته هر روز مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی ماه تنهای پر از زخم، پس از مادرمان کس نفهمید که با چاه چه نجوا کردی تو از آن روز که مسمار به پهلوش گرفت سر خود را به دم تیغ مهیا کردی خنده ی آن زن ملعونه تو را کشت نه تیغ بعد ها راز دل خویش هویدا کردی خنده ی اولی و دومی و قنفذ را بارها در گذر کوچه تماشا کردی سرت از تیغ شکست و دلت از ضرب قلاف فرق سر را شبیه پهلوی زهرا کردی یوسف من چاه را با نیزه ها حس کرده ای پنجه ناپاک صدها گرگ را حس کرده ای
ختم وترحیم خوانی: شرح غمهای شما را چه کسی می فهمد روضه ی کرببلا را چه کسی می فهمد اینکه سلطان جهان بر بدنش جای کفن بوریا رفته خدا را چه کسی می فهمد تیغ و شمشیر مگر کم شده در کرببلا معنی سنگ و عصا را چه کسی می فهمد؟ غیر بابای، پسر اربن و اربا دیده چیدن تن به عبا را چه کسی می فهمد اینکه در اوج کرم باشی و مجبور شوی بزنی رو به گدا را چه کسی می فهمد؟ غیر سقا که شکوهش همه از غیرت بود ناله واعطشا را چه کسی می فهمد؟ جز دلِ سوخته ی عمه ی سادات، غمِ تن در دشت رها را چه کسی می فهمد غیر آن دختر گم گشته ی در صحرا،درد پای پر آبله ها را چه کسی می فهمد داغ شرمندگی خون خدا بر سر نی روبه روی اسرا را چه کسی می فهمد 👉 خدا به این جهان اگر رنگ و لعاب میدهد به عشق خانواده ی ابوتراب میدهد قرار شد بهشت را به نام نوکران کند وگرنه مزد گریه را علی الحساب میدهد خدا به احترام تو به هر که زائرت شود به زیر قبه ات دعای مستجاب میدهد ورود، باب قبله و خروج، باب علقمه هرآنچه باب میل بود از این دو باب میدهد به هرکسی که رو زدم فقط مرا جواب کرد ضریح توست خواهش مرا جواب میدهد گلاب پاش روضه ی شماست چشم خيس ما به چشم ما هميشه فاطمه گلاب میدهد تو تشنه ی فرات نه، فرات تشنه ی تو بود لب کویر و خشک تو به آب، آب میدهد چقدر در خیال خود دروغ روضه خوانده ام هلال میرسد به تو دو قطره آب میدهد به سوگَواریِ تنت جواب رد به سایه داد رباب درس معرفت به آفتاب میدهد 👉 کانون ذاکران امام حسین زرند
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
یک لحظه بی حسین جهان دلپذیر نیست بیچاره آن کسی که به عشقت اسیر نیست شکر خدا که چشم من از کودکی حسین چون چشمه در عزای تو بود و فقیر نیست از برکت دو چشم پر از زمزم است که فردای حشر نوکر تو سربه زیر نیست ای دستگیر آدم و نوح و خلیل ها چیزی شبیه روضه تو دست گیر نیست در روزهای سخت نگاهت گره گشاست ای آنکه غیر نام تو نعم الامیر نیست خیری ندیده است نه دنیا نه آخرت هر کس مسیر زندگی اش این مسیر نیست گفتی به روی باز و گل خنده ات به حُر هرگز برای توبه در این خانه دیر نیست در آسمان شهر دلم گر چه ماه هست جز چشم ماه علقمه ماه منیر نیست من در تمام عمر تو را گریه میکنم ای عشق بی کفن دلم از گریه سیر نیست آه ای ذبیح فاطمه در هیچ مذهبی تیر سه شعبه تشنه ی طفل صغیر نیست لا یوم مثل یُومَکَ، ای پاره پاره تن در کربلا مگر کفنی جز حصیر نیست؟ قاری لحظه های غم انگیز زینبی شاهی به جز تو نیزه برایش سریر نیست "ای کشته ی فتاده به هامون" غم تو را در هفت آسمان خدا یک نظیر نیست "یَومُ الوُرود" میشود و چشم نوکرت چشم انتظار هیچ کسی جز امیر نیست حُبُ الحسینَ جُنَّنی این است زندگی سنگم زنند باز از عشقت گزیر نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7