#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح_مرثیه
بوسه بر نامش زد و با جان و دل تعظیم کرد
ماتمش رخت عزا را بر تنِ تقویم کرد
زنده شد عیسی کنارِ ذکرِ یازهرایِ(س) ما
حضرت مریم به اسم اعظمش تعظیم کرد
دست تاریخ آمد و در کوچه ای غربت کشید
شهر را با مردمانِ بی وفا ترسیم کرد
مهربانی های بی حدّ و حسابش عاقبت
جملهٔ «ألجار ثمّ الدار» را تنظیم کرد
اولین نان تنور خانه اش را فاطمه(س)
پخت و بین تک تکِ همسایه ها تقسیم کرد
وای از قوم نمک نشناس! آنکه جای حق
یاورِ باطل شد و دل را به او تسلیم کرد
مکرِ شورای سقیفه کار دستِ شیعه داد
مرتضی(ع) را از خلافت سالها تحریم کرد
گفت بر آتش بسوزان «چادر» و «در» را سریع
بی حیا مزد رسالت را چنین تفهیم کرد
در حمایت از علی(ع)زهرا(س)گذشت از هرچه داشت
محسنِ(ع)شش ماهه اش را پشت «در» تقدیم کرد!
#مرضیه_عاطفی
ذاکران امام حسین
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت
#مرثیه
عدو که رفت پایش مانده بر در
زغال و دود جایش مانده بر در
گذشت و روز بعدش مرتضی دید
کمی از بال هایش مانده بر در
در آن غوغا صدا زد «آه فضه»
تمنایش ، صدایش مانده بر در
نفس در سینه اش بالا نیامد
هنوزم های هایش مانده بر در
نشد فرصت که چادر را بپیچد
دو سه نخ از عبایش مانده بر در
-
میان شعله ها گرم دعا بود
دعایش، ربنایش مانده بر در
#وحید_ولوی
ذاکران امام حسین
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل_مرثیه
حمله بعد از قَتل پیغمبر نباشد بهتر است
سوختن را دَر اگر از بَر نباشد بهتر است
در میان شعله آهن می شود مثل مُذاب
پس اگر مسمار رویِ دَر نباشد بهتر است
یا زمانی که شِکَسته می شود دَر بالَگد
دَر میان شُعله ها مادر نباشد بهتر است
مرتضی مَشغول قرآن جمع کردن بود، پس
زیرِ دَر آیاتی از کوثر نباشد بهتر است
کافران را چادُر زهرا مسلمان می کند
زیر دست و پا اگر معجر نباشد بهتر است
در نگاه رَهگُذر ها و اهالی محل
دست بَسته فاتح خیبر نباشد بهتر است
این برای مجلسِ ختم پدر زیبنده نیست
دختر غمدیده در بستر نباشد بهتر است
از غمِ رویِ کَبود و بازویش دِق می کند
وقتِ غسلِ فاطمه حیدر نباشد بهتر است
انتهای روضه ی او شعر در گودال رفت
روی حنجر خنجر لب پَر نباشد بهتر است
کاش وقت ذبح در گودال خون مادر نبود
پیش اسماعیل اگر هاجر نباشد بهتر است...
#علی_اصغر_یزدی
ذاکران امام حسین
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت
تنور خانه مان سرد است زهرا
دل حیدر پر از درد است زهرا
ندارم بی تو من پشت وپناهی
علی را غم هماوردست زهرا
سلامم را دگر پاسخ نگویند
مدینه پر ز نامردست زهرا
چه سازم با با غم ودرد یتیمان
رخ اطفال تو زردست زهرا
چه دشوار است بی تو زندگانی
دلم از زندگی سرد ست زهرا
دمی بر خیز وبین داغ فراقت
چه کاری با علی کردست زهرا
#اسماعیل_تقوایی
#ذاکران امام حسین
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#مدح
احترام مادر سادات بر ما واجب است
لحظه لحظه، کو به کو، هر آن و هر جا واجب است
هر که باشی شاه یا بنده، سیه رو یا سفید
سجده کردن با تواضع پای زهرا واجب است
آفرینش را خدا تنها به عشق او سرشت
احترامش مسلمین را نه، به دنیا واجب است
معنی صوم و صلات و دین و قرآن، فاطمه است
این سؤالی نابجا باشد که آیا واجب است؟
این حدیث معتبر را از پیمبر بشنوید
که رضای فاطمه بر تک تک ما واجب است
-
ماسوا شد وقف زهرا، فاطمه وقف علی است
جان سپردن در مسیر حفظ مولا واجب است
ای کسانی که میان کوچه غوغا کرده اید!
«انّ فیها فاطمه»، اکرام «زهرا» واجب است
#وحید_ولوی
ذاکران امام حسین
اشعار ناب آیینی:
بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
#امام_حسن_ع_غربت
در حریمی که روضه ممنوع است
روضهخوان شما خودِ قبر است
پیش جهل مدبران بقیع
چارهی بغضِ در گلو صبر است
در مسیر کبوتران حرم
آب و دانه سحر نمیریزند
در هوای تو لطمهزنها هم
خاک غربت به سر نمیریزند
سنگ قبر تو شش جهت دارد
پس ضریح تو نیز ششگوشست
هرکه از باب قاسم آمده است
بعد عمری هنوز مدهوشست
گنبدت را ندیدهاند مگر
تپهخاکی که پشت مرقد توست
در حقیقت قلوب انسانها
بارگاهی برای مسند توست
از مفاتیح ندبه جایز نیست
«گریه» از غربت تو محروم است
هرکه فرزند فاطمه باشد
بین مردم همیشه مظلوم است
سوتوکور است هر شبِ جمعه
چون شب دفن مادرت زهرا
سوتوکور است مثل آن کوچه
که نکردید خانه را پیدا
آتش درب خانه میباشد
علت قلب داغ دار بقیع
سپر اهل خانه محسن شد
مثل آن نردهها کنار بقیع
خاکهای بقیع میگفتند
چادر مادر تو خاکی نیست
در مصافی که ظلمت و نور است
نور را از پلید باکی نیست
✍ #علی_اصغر_یزدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
بهمناسبت #سالروز_تخریب_بقیع
مینویسم روایتی پُر درد
مینویسم حدیث پُر اندوه
مینویسم که غم تلنبارست
ذرهذره به روی دل، چون کوه
مینویسم که مرغ دل پَر زد
باز هم در هوای پاک بقیع
مینویسم که مرغ دل افتاد
باز از غم به روی خاک بقیع
آنچنانیِ که داغ دخت نبی
به دل و قلب شیعه آتش زد
باز هم آتشی به دلها زد
غم تخريب مرقد و گنبد
شد بدست حرامیان تخریب
مرقد پاک چار امامِ همام
عرش گشته سیاهپوش ای وای
از پلیدی نطفههای حرام
مینویسم خدا دل آزردهست
باز هم از مصیبتی جانکاه
مینویسم ملائک افسردند
بسکه از این ستم کشیدند آه...
مینویسم دوباره رفت از هوش
فاطمه در جنان ز بیتابی
صحن و گلدستهها، ضریح و حرم
خاک شد از جفای وهابی
آسمان گوئیا به خاک افتاد
شد غمین زین عزا وجود زمین
اشکهای علی در آمده است
اشک زهرا و اشک اُمِّبَنین
ناکسان از عناد لطمه زدند
باغ پُر لاله و شقایق را
خاک کردند قبر سجاد و
باقر و مجتبی و صادق را
کاش میشد که جمعهای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
تا که با دست با کفایت او
شود آباد آن دیار غریب
آیدو گردد او چو حاکم بر
طائف و جده و دمام و ریاض
عربستان به کل شود نابود
حسنستان شود تمام حجاز
و به امر امام خود سازند
با طلا نقره مردم ایران
گنبدی زرد و چار گلدسته
و ضریحی به طرح فرشچیان
سمت باب الحسن بسوی حرم
همره صاحب الزمان آنگاه
ذکر یک دسته "یا حسن جان"ست
ذکر دیگر علی ولی الله
✍ #جواد_کریم_زاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
ذاکران امام حسین