eitaa logo
کانون ذاکران امام حسین زرند
259 دنبال‌کننده
628 عکس
173 ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته می‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌های دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سورۀ ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهی به خورشيد رئوفش آرى دعای حضرت جانان گرفته نسل امامت می‌شود پاينده با او از برکتش دل‌های شيعه جان گرفته او می‌رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد عالم همه قطره اگر دريا تو هستی کل خلائق عبد اگر مولا تو هستی فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستی مانده‌ست ابتر، کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطينا تو هستی مانند کوثر چشمۀ جاری نوری با اين حساب آیينۀ زهرا تو هستی ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظۀ بابا تو هستی ابن الرضایی، تو کريم بن کريمی ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی چشمان تو خورشيد هر اهل يقينی‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفرينی‌ست با عشق تو قلبی نمی‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خُلدِ برينی‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلی هر رشته از مهر شما حبل‌المتينی‌ست من روزی هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌های نازنينی‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايی هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهی که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌های ما پروانۀ باب الجواد است هر شب دل من در هوای کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است 🔹 🔹 پسر عشق رسید و پدری را جان داد حق به یعقوب دلی خاتمهء هجران داد تشنه بودیم که الله به ما باران داد یک ولیعهدِ پُر از خیر به یک سلطان داد نه مدینه که زمین نور شد و زیبا شد صلواتی بفرستید رضا بابا شد شب گذاشته‌ست ببینید سحر آمده‌است به هواداری خورشید قمر آمده‌است مهربان ذات پدر را پسر آمده‌است نه پسر شیرهءشیرین جگر آمده‌است هرچه خواهید بگیرید رضاشاد شده که جواد آمده و خانه‌اش آباد شده سالیانی به ره این گل دلبندش بود چشم بر راه طلوع رخ فرزندش بود تشنهء دیدن هنگامهء لبخندش بود عاشق بوسه به لبهای پر از قندش بود که خدا داد به او دیر، ولی غوغا کرد برکت دارترین را به رضا اهدا کرد برکت از نوک پا تابه سرش می‌ریزد خیر با هر قدمی دوروبرش می‌ریزد اهل انفاق گداسان به درش می‌ریزد جود با دیدن او کُرک و پَرش می‌ریزد چون خدا خواسته که باب مراد است مراد همه جود خدا دست جواد است جواد هر چه گوییم ز جود و کرمش کم گفتیم هر چه گوییم ز اعجاز دمش کم گفتیم هرچه گفتیم ز خیر قدمش کم گفتیم از تبار و نسب محترمش کم گفتیم ریشه‌اش حیدری و فیض زاصلش باشد حضرت مهدی موعود ز نسلش باشد او رسیده‌ست که دل‌تنگی بابا ببرد روزه‌داران رجب را سوی دریا ببرد دست ما گیرد و ما را سوی بالا ببرد به مسیر پسرش مهدی زهرا ببرد تا مبادا که گرفتار و نابود شویم دور وغفلت زده از مهدی موعود شویم سائلیم و ز کَفَش لطف و عطا میگیریم درد داریم و طبیب اوست دوا می‌گیریم از مسیح رضوی زاده شفا میگیریم کاظمین و نجف و کرب و بلا میگیریم جود کن در شب میلاد به ما زر برسان دل مارا وسط روضه‌ء اصغر برسان تیر آمد به گلو خورد پدر حیران شد باسه شعبه عطش کودک او درمان شد وسط معرکه درمانده و سرگردان شد وای از پوست سرش بود که آویزان شد مادرش بر در خیمه به سر و صورت زد مگرآن تیر ز حلقوم برون می‌آمد؟ 🔹 🔹 چیزی نگفت از حاجتش حاجت روا شد با دست پر‌ زائر زد از صحن تو بیرون جز تو که می بخشد بدون مزد و منت شانِ نزولِ تنفقوا مما تحبون؟ نقل است باید مال دنیا خواست از تو هرچه کرم داری خودت روزی ما کن ما شیعیان اینکه تو را داریم کافیست از کاظمین خوشکلت ما را دعا کن ابن ابی داوود یا یحییِ بن اکثَم فرقی ندارد،عالمان شهر بغداد از بحث علمی با تو می‌ترسند،آقا با چون تویی اصلا نباید هم در افتاد حرف از برائت می زنم زیرا تو گفتی: طاغوت ها را می کشی از قبر بیرون آن لحظه رویاییست پیش چشم مادر سوزاندن جسم کریه آن دو ملعون مَن اَیقَنَ بِالخَلفِ جادَ بِالعَطِّیه گفتی:ببخشم، تا خدا بر‌ من ببخشد در هم خریدن از رعیت لطف شاه است من دوستت دارم اگر خوبم اگر بد در روزگار بی کسی در عصر‌ غیبت وقتی که دشمن می زند تیشه به ریشه در حفظ باور ها به تو دل بسته ام چون داری هوای ما جوان ها را همیشه 🔹 🔹 جلوه ها بسیار اما دل یکی، دلبر یکی بین این میخانه ها، باده یکی ساغر یکی ریشه های ما یکی، مصدر یکی، محشر یکی تا ابد حیدر یکی، کوثر یکی، مادر یکی چارده تا جلوه دیدیم
4_5962786028560326055.mp3
1.31M
زمزمه روضه شهادت امام صادق علیه السلام به سبک از هر چی پست بدم میاد زهر کینه منو سوزوند و در تبم این نیمه جون من اومده رو لبم بد جوری زخمیه تیر غربت شدم تو شهر مادریم من بی حُرمت شدم یه بی حیا منو کشید تو کوچه ها منو کشید تا افتادم روی زمین روی خاکا منو کشید مادر مادر بیا بیا سوزوندن خونمو شبیه مادرم امّا دیگه نسوخت آتیش موی سرم گیر افتاد فاطمه ما بین شعله ها با یه ضرب لگد شد مُحسنش فدا نامردا مادرُ زدن بی هوا مادرُ زدن جا پا رو چادرش نشست چون با پا مادرُ زدن مادر مادر بیا بیا پشت مرکب یهو وقتی خوردم زمین افتادم یاد اون دختر نازنین رقیّه بود و زجر خواب از چشماش پرید موهاشُ از رو اسب از پشت سر کشید درد من درد کربلاس دردی که درد بی دواس رقیّه رو تا میزدن داد میزد که عموم کجاس؟
تا آن زمان که گردش این روزگار هست تا آن زمان که روز وشبی برقرار هست کم یا زیاد بسته به میزان لطف حق پای پیاده عشق به هر دل سوار هست وقتی گدا شدن به در دوست عاشقیست پس در تمام عمر به هر لحظه کار هست ما ظاهراً اگر چه خدا را ندیده‌ایم اما یقین که جلوه آیینه‌دار هست یک گل رسید و معنی ضرب المثل شکست یک یاس آمده که همیشه بهار هست یک برگ یاس با همه عالم برابر است معنی یاس یک کلمه هست و مادر است هرکس که مادر است دو عالم برای اوست بام بهشت نقطه پایین پای اوست مادر شدن برای دو عالم شرافتی است بر دختری که گفته پدر هم فدای اوست او قبل خلقت آمده قبل از همه رود سوی بهشت باغ گلی که سرای اوست شرط و شروط خلقت دنیاست فاطمه این میل باطنی عمیق خدای اوست آمد کسی که بین قنوت شبانه‌اش همواره اسم یک یک همسایه‌های اوست تصویر خالصانه ذکر و دعاست او همسایه همیشه قرب خداست او او کوثر است و چشمه دریاترین خم است نور است و نور بخش سپهر است و انجم است پیداتر از همه شد و بین بزرگی‌اش در لابلای ثانیه‌های زمان گم است از آب و خاک مهریه او جوانه زد هر دانه‌ای که بر سر هر خوشه گندم است مصرف نکرد غیر خودش در مسیر حق زهرا تمام مرتبه الگوی مردم است از خود گذشت تا که ولایت علم شود زهرا بپای دین خدا مثل اهرم است دین خدا ز همت او جان گرفته است زن با نگاه فاطمه عنوان گرفته است ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
شبم صبح و صبحم پر از نورهاست         دلم مست ومستی پرازشورهاست  کلیم دلم را به دریا زدم شدم نوح و درباورم طورهاست به دریای طوفانی معجزه  عصا بهترین پاروی کورهاست عصایم فقط عشق بی انتهاست     همان عشق پاکی که از دورهاست مراسجده باید کند هرچه مست    جنون درتب و خون مغرور هاست سه پلّه مرا تاخدا مانده است     سرم تشنه ی دار منصور هاست چه می بینم این بار روی زمین     مدینه چرا مرکز حور هاست؟ همه در تعجّب همه در سکوت     زمین ازفلک غرق مأمورهاست سلیمان شهر مدینه به تخت     به دور وبرش ازملک مورهاست صلا می رسد رجعت کوثر است      قیامی پراز نفخه ی صورهاست قیامت بپا شد بگو باهمه رقّیه رسیده است یافاطمه همه مست و درعین ناباوری          شده خیره بر روی این کوثری که آمد زآفاق و ازموعدش         جلوتر نموده بپا نموده محشری درخشان چو درّ نجف از صدف      زنسل علی آمده گوهری تمام آئینه کرده زهرا ظهور      در این چهره ی نازتر ازپری مگو لعل و گوهر به این نور کل    مشو رد زمدحش چنین سرسری خدا با جمالش برای ملک زده در زمین قبله ی دیگری دراین خانواده همه شاخص اند    ولی کس ندیده چنین دختری کسی مثل او کی به یک نیم خند     زبابای خود می کند دلبری به دستان بابا بود دیدنی    ندیده کسی اینچنین منظری ابالفضل زیبا تر از قبل شد     چوزد بوسه براین رخ مادری قیامت بپا شد بگو باهمه رقّیه رسیده است یافاطمه سه ساله ولی راه صد ساله رفت     چه شیدا چه زیبا چه خوش، واله رفت گل از خجلت او شد عمرش قلیل     بهار حقیقی هرساله رفت سفید آمد و یاس خوش رنگ بود    ولی حیف شد مثل آلاله رفت کبوتر شد و ماهی رود بود      بمیرم که بی پّر وبی باله رفت ستاره شد و یکدفه مثل برق    درآن تیرگی شب ضاله رفت دلیل کم چشم کم سوش شد   زبسکه زهر دیده اش ژاله رفت وگرنه که سیلی امانش نداد    که ازحنجرش قدرت ناله رفت چه زجری کشید آنشب ازدست زجر    از آن مشت از صورتش هاله رفت تمام تنش بسکه خون مرده بود     که هوش از سر شخص غساله رفت فقط با تیمّم بدون کفن    تن آسمان زیر یک چاله رفت قیامت بپا شد بگو باهمه رقّیه رسیده است یافاطمه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7