#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
زنی مانند او باید هم عباس آفرین باشد
کنیز خانه مولا امیرالمومنین باشد
خودش بوده کنیز زینب و عباس هم نوکر
اگر مادر چنان باشد پسر هم اینچنین باشد
فقط محض کنیزی آمده در خانه حیدر
نمیخواهد که زهرای علی را جانشین باشد
چگونه گریه باید کرد در این مجلس روضه
اگر که روضه خوان ما خود ام البنین باشد
شنیدم که شکسته فرق او باور نکردم من
مگر اینکه اباالفضل علی قطع الیمین باشد
شنیدم بوسه بر دستش زده شرمنده ام کرده
همانی که خودش دست خدا در آستین باشد
حسین آمد کنار علقمه بالین عباسم
ولی گریان، که میداند وداع آخرین باشد
همیشه ایستاده با ادب در محضر ارباب
خجالت میکشد افتاده بر روی زمین باشد
نمیرد هرگز آنکس که دل او زنده از عشق است
بلی ام البنین تا حشر هم ام البنین باشد
#محمد_معارفوند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_اباالفضل
دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود
اگر زمان مناجات،"گریه" باب شود
عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافی است
چرا که دیده ی تر،بال و پر حساب شود
دلیل تَزکیه ی نَفس،حُسنِ تاثیر است
که گر به سنگ بگویی ببار،آب شود
چِقَدر سوخت دل ات از گناهکاری من
چِقَدر سوخت دل تو..،دلم کباب شود
تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن
بیا اجازه مده نوکرت خراب شود
به برده های سرِ این گذر نگاهی کن
یکی شبیه به من شاید انتخاب شود
چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم
چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود
سوار مرکب اُمّید می رسی از راه
به شرط آن که دل شیعه پارِکاب شود
تو را قسم به علمدار کربلا برگرد
بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود
بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد
بنا نبود که سقا ز غصه آب شود
قرار بود به شش ماهه دست کم برسد
بنا نبود که شرمنده ی رباب شود
پس از پسر بخدا حق دهیم اگر همه عُمر
برای اُمِّ بنین آبها،سراب شود
#بردیا_محمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
محرمانِ این حرم هستیم با اُمالبنین
معنیِ یافاطمه یعنی که یا اُمالبنین
عقل از درک مقامات بلندش عاجز است
عشق میگوید سلامالله علی اُمالبنین
زائزِ زهرا فقط این راز را فهمیده است
مصطفی بالاسر و پایینِ پا اُمالبنین
مرقد این فاطمه پایینِ پای فاطمه است
نیست از آن قبرِ پنهان راه تا اُمالبنین
زندگیات شد علی و بندگیات شد علی
آمدی تا قرب تا حق تا خدا اُمالبنین
با تو باید دید زهرایی شدن زینب شدن
با تو باید خواند ما اَدراک ما اُمالبنین
در نجف نقشِ ضریح مرتضی یافاطمه است
در حرم دیدم به ایوانِ طلا اُمالبنین
ابتدای این غزل از بیت زهرا شد شروع
ابتدایی که ندارد انتها اُمالبنین
آمدی گفتی به اذن الله عشق آغاز شد
نامِ تو شد مادرِ آیینهها اُمالبنین
از همان روزی که زینب گفت مادرجان به تو
از همان روزی که دختر شد تو را اُمالبنین
مادری کردی برای تشنگیهای حسین
مادری کردی برای مجتبی اُمالبنین
با کنیزان مینشستی و کنیزی کردهای
از خودت حتی زِ نام خود رها اُمالبنین
"ای تمام مادران قربان این نامادری"
ای پس از سوءُ القضا حُسن القضا اُمالبنین
چهار فرزندت فدای چهار فرزند علی
زندگی را ساختی با هشت تا اُمالبنین
آه از روزی که آمد بین آغوشت حرم
تکیه میدادی پس از آن بر عصا اُمالبنین
در میان کاروانِ بچههایت رفتی و...
یک نفر اما ندیدی آشنا اُمالبنین
تا که گفتی پیرزن دنبال زینب آمدم
گفت حق داری که نشناسی مرا اُمالبنین
جانِ من داغ کجا اینقدر پیرت کرده است
گفت رفتم قتلگاهِ کربلا اُمالبنین
ای بلا دیده کدامش در کجایش سخت بود
گفت وای از شام از شام بلا اُمالبنین
کربلا بود و هجومِ نیزها در نیزها
شام بود و ضربههایی بی هوا اُمالبنین
کربلا و خندها بر رو زدنهای حسین
شام بود و ناسزا در ناسزا اُمالبنین
خواندهای ویلی علی شبلی علیک یاحسین
خواندهای لاتدعونی ویک یا ام البنین
#حسن_لطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
سوگند به فرزند های راستینش
گشتیم و پیدا نیست در عالم قرینش
همراه زهرا مرتضی هم آفرین گفت
بر دامن پاک ابالفضل آفرینش
از نور حیدر گشته روشن آسمانش
از نور ساقی می شود روشن زمینش
او را بخوان دارا تر از دارا ترین ها
ما را بخوان مستضعفِ مستضعفینش
تا در دو دنیا دست مان خالی نباشد
کافی بُوَد ما را نخی از آستینش
بین تمام کنیه هایی که نوشتند
جان ها فدای کنیه ی ام البنینش
#شهریار_سنجری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
دل تو جز به غم و درد آشیانه نبود
انیس و یار تو جز اشک دانه دانه نبود
زبعد واقعه کربلا تو را راحت
زگریه سحر و ناله شبانه نبود
اگر چه بود به دل ماتم عزیزانت
به غیر وای حسین بر لبت ترانه نبود
تمام گریه تو بود از برای حسین
وگرنه داغ اباالفضل جز بهانه نبود
برای گریه چرا در بقیع میرفتی
تو را