فردا یکشنبه ۲ دیماه؛ دیدار مداحان اهل بیت با رهبر انقلاب به مناسبت ولادت حضرت زهرا (علیهمالسلام)
🔹در خجسته سالروز میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها و نیز سالگرد ولادت حضرت امام خمینی(ره)، جمعی از مداحان اهلبیت علیهمالسلام طبق روال سالهای گذشته با رهبر انقلاب دیدار خواهند کرد.
🔹این دیدار صبح یکشنبه ۲دیماه در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار میشود و تعدادی از ذاکرین در این مراسم به مدیحهسرائی و بیان فضائل و مناقب اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام خواهند پرداخت.
@FATEHEIIN_NEWS | فاتحیننیوز
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
روز مادر
مادران اسمانی🥀🥀🥀🥀🥀🥀
چه گویم روز مادر مادرم نیست
حضور نازنین اش در برم نیست
شب عید و شب میلاد زهرا
صفای خانه و تاج سرم نیست
چنان ظلمت گرفته خا نه ام را
شب ظلمت هلال احمرم نیست
قلم عا جز بود توصیف مادر
که هر واژه به نامش محترم نیست
شب عیدو من از فقدان مادر
که میسوز م ولی خاکسترم نیست
طلا گم کرده ام در خاک هستی
پی آن بودم اما زرگر م نیست
چنان رفتی ز بین ما تو مادر
نشان از تو دگر دورو برم نیست
به دنبال محبت بودم اما
به غیر از او کسی باب کرم نیست
تو بودی هستی ام ای مادر من
دگر بی تو قوای پیکر م نیست
نثارت میکنم یک حمد و سوره
به یادت چیزی از این بهترم نیست
بیاد آمد غم زهرای اطهر
بمیرم از برایش یک حرم نیست
اگر اشعار شاعر بود ه نا قص
(سعیدی )باشد او که محتشم نیست
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
#در_غم_مادر وپدر_در_نزدیکی_عید
#سبک_چو_گیسوی_تو_من...
...........
خدایا روز عید از ره رسیدو پدرم نیست
جدا گشتن زبابا ای خدا در باورم نیست
غمین و بیقرارم به دل صد ناله دارم
خدایا ناامیدم که من باباندارم ۲
🖤🌹🖤
به روز عیدوشادی خون بگریم از فراغش
چنان ناله کنم تا سینه ام سوزد ز داغش
به هجرش من اسیرم دگر از دنیا سیرم
همه شادند ولیکن من از داغش غمینم
🖤🌹🖤
چسان باور کنم آن نازنینم خفته در خاک
سزا باشد کنم من از غم او سینه ام چاک
کجا رفت مهربانم عزیزم همزبانم
از آنروزی که رفته سیه شد روزگارم
🖤🌹🖤
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#مجلس ترحیم
# ختم مادر(روز مادر)
#(سر مزار خونده میشه)
#روزدوم(هفتم چهلم سالگرد)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️سلام ای مونس شبهای تارم
♦️سلام ای مادرم ای غمگسارم
♦️سلام ای خفته در خاک جدایی
🔻بگومادر دیشب داخل خونه رو نگاه می کردم دنبال تو می گشتم مادرجان
♦️سلام ای خفته در خاک جدایی
♦️عزیز جان من مادر کجایی
♦️سر قبرت نشینم بادل تنگ
♦️بریزم اشک چشمون بر روی سنگ
♦️که تو بودی چراغ خانه ما
♦️دگر تاریک شد کاشانه ما
⬅️مجلس امروز به مناسبت دومین روز درگذشت مادری مهربان خواهری دلسوز برگزار گردیده انشاالله روح این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد خانواده محترم شما دو روزه جای خالی مادر رو احساس می کنید
دو روزه صدای نازنین مادر به گوش شما نمی رسه به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد امروز روز مادر ولادت فاطمه (س) انشاالله روح این مادر با بی بی پهلو شکسته محشور بشه امروز.آمدید سر قبر مادر گفتید مادرم روزت مبارک مادر همه سال در کنار ما بودی حالا جای خالی شما رو احساس می کنیم مادرم امان از درد یتیمی واقعا خیلی سخته انشاالله هیچ خانواده ای را داغ مادر نشان ندهد
اما جمله ای از زبان شما عزیزان بگم
🔸همی نالم که مادر دربرم نیست
🔸صفای وسایه او برسرم نیست
🔸مرا گر دولت عالم ببخشید
🔸برابر با نگاه مادرم نیست
⬅️ اما دخترهای مرحومه کجا نشسته اید نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم
اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر،
حالا دلت آمده شد یک جمله روضه برایتان بخونم روح این مادر فیض ببرد
دلها روببرید مدینه آن جایی که امیرالمومنین نیمه های شب دست بچه هایش رو می گرفت می آمد کنار قبر فاطمه زهرا (س) می گفت بچه ها آرام آرام گریه کنید دخترهای مرحومه کجای قبر نشسته آید زینب صدا می زد
🔸الا ای مادره پهلوشکسته
🔸ببین زینب کناره قبرت نشسته
ای صدا می زنه مادرجان بلند شو حسن بهانه مادر می گیره حسین بهانه مادر می گیره
مادر شب ها پرستار حسین توهستم مادرجان یادم نمیره آن ساعتی که بابام علی تابوت شما روبلند کرد دنبال تابوتت می دویدم ناله می زدم مادر مادر
🔸خدا مادرم را کجا میبرند
🔸گمانم برای شفا میبرند
🔸من و خانه داری
🔸من و سوگواری
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
#ذاکراهل بیت(ع) استاد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
1403//10/2
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
181.7K
#سرود_ولادت_حضرت_زهرا_س
#سبک_هرکس_دل_دیوونه_داره_بکف_بگ
مکه شده از لطف خدا جنت الاعلا
گردیده جنان از قدم حضرت زهرا
گل گلشن نبی وا شده از لطف خدا
مه روی فاطمه زینت عرش کبریا
یا زهرا یا زهرا٢
زیبا گل گلشن ولا وا شده امشب
دختر نبی زینت دنیا شده امشب
دختر خدیجه و جان رسولِ دو سرا
روح تقوا بوَد و هم نفس شیر خدا
یا زهرا یا زهرا٢
دینداری همسر نبی داده نتیجه
زین هدیه ی حق شاد شده قلب خدیجه
بوسه میزند رسول محترم به روی او
شده مادرش خدیجه مست عطر و بوی او
یا زهرا یا زهرا٢
به به که ز آسمان دین سر زده خورشید
آن کس که بود همچو نبی مظهر توحید
مکه از مقدم او گشته چنان وادی طور
پر شده خانه ختم مرسل از شادی و شور
یا زهرا یا زهرا٢
آمد به جهان نور خدا دخت پیمبر
همسنگر مولای جهان ساقی کوثر
سر زد از مکه ز لطف کبریا نور جلی
آن که باشد همه دم مونس و غمخوار علی
یا زهرا یا زهرا٢
در شام ولادت گل احمد مختار
عیدی بدهد بر همگان حیدر کرار
ای که هستی دو جهان فاطمه جان خیر کثیر
دست ما را به حق حیدر کرار بگیر
یا زهرا یا زهرا٢
از کودکی بر بیت علی در زده ام من
دم از کرم و عطای حیدر زده ام من
افتخار من اینه حیدری ام حیدری ام
ریزه خوار سفره فاطمه و کوثری ام
یا زهرا یا زهرا٢
در شام ولادت تو مهمان تو هستم
شرمنده ی لطف تو و احسان تو هستم
آمدم در شب میلاد شما بر تو پناه
مادر از لطف و کرم به جمع ما نما نگاه
یا زهرا یا زهرا٢
#رضا_یعقوبیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
4_5909103318226964020.mp3
991.9K
.
#سرود
#میلاد_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_سرود
چراغونه خونه ی طاها
خنده نشست رو لب مولا
سورهی کوثر شده نازل
فاطمه اومده به دنیا
آرومه تو آغوش بابا
زهرا سلام الله علیها
پیغمبر میخونه فداها..........ابوها
چه دختری ام ابیها
اللهم صل علیها
همهی زندگی مولا..... یازهرا
یازهرا یازهرا یازهرا
حور و ملک محو تماشاست
تو خونهی نبی چه غوغاست
بریم برای عرض تبریک
ولادت حضرت زهراست
بانویی که نداره همتا
فاطمه سیدةالنسا
بهترین مادره تو دنیا.....یازهرا
صدیقة الکبری یازهرا
انسیة الحورا یازهرا
ذکر لب مولا یازهرا........یازهرا.
یازهرا یازهرا یازهرا ۳ یازهرا
نور خدا روی زمینه
بانویی که عرش نشینه
اومده تا بگه به عالم
علی امیرالمومنینه
شفیعه ی شیعه تو محشر
همسر وصی پیمیر
ذکر لب زهرای اطهر ....... یاحیدر
نور و قدر و یاسین و کوثر
برا مرتضی یار و یاور
ضربان قلبش یاحیدر ....یاحیدر
یاحیدر یاحیدر یاحیدر...... یاحیدر
#عبدالزهرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از اشعار ناب آیینی
4_5809712423468273689.mp3
433.9K
حضرت_زهرا
سرود_مسجدی
ام ابیها خوش آمدی
دختر طاها خوش آمدی
کوثر و تطهیر و قدر و نور
حضرت زهراخوش آمدی
هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی
دار و ندار پیمبری
کعبه امید حیدری
راضیه، مرضیه، فاطمه
طاهره ای و مطهری
هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی
معنی و مصداق کوثری
آینه حُسن داوری
بهتر و برتر ز ساره و
مریم و حوا و هاجری
هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی
امّ کتاب محمدی
کوثر ناب محمدی
اصل همه آیه های نور
فصل خطاب محمدی
هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی
ای همه عالم گدای تو
گفته محمد فدای تو
خوانده برای پیمبرش
ذات الهی ثنای تو
هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی
✍ #غلامرضاسازگار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۞﴾﷽﴿۞}
⚫️ مراسم جلسه هفتگی هیأت خادمین بقیة الله همراه با سفره حضرت رقیه سلام الله علیها ⚫️
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🎤سوره یاسین
کربلایی محمدرضا محسنبیگی
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🎤قرائت زیارت آلیاسین و زیارتنامه حضرت رقیه سلام الله علیها:
کربلایی سیدروحالله علیزاده
🎤سخنران:
دکتر مولایی(مشاور خانواده) با موضوع نقش زن در تربیت فرزند
🎤مرثیهسرایی:
کربلایی مهدی مختاری
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🕖زمان و مکان : سه شنبه ۴ دیماه همزمان با نماز جماعت مغرب و عشاء
شهرک توانیر خیابان علیاصغر(ع) مسجد سیدالشهدا(ع)
ـــــ꧂ــــ❁ـــــ❁ـــــ❀ــــ꧁ــ
🔹لینک کانال روبیکا، هیئت خادمین بقیة اللَّه
https://rubika.ir/khademin_baghiatalah
......................................
🔹لینک کانال ایتا هیئت خادمین بقیة الله:
https://eitaa.com/dkitla
......................................
🔹لینک پیج اینستاگرام هیأت خادمین بقیة الله https://www.instagram.com/khademin_baghiatalah?igsh=MWNlZDg3N3NzMzJibw==
............................................................
لینک کانال سقاخانه حضرت ابوالفضل علیه السلام بلوار سردارسلیمانی
https://rubika.ir/joinc/DBAIEIFJ0LSIBVRPHHZJEMGYBSBNXPAP
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
#ترحیم_خوانی
#پدر
#زمزمه
به سبک :ای صفای قلب زارم
شده ام غمگین و نالان
خسته و زار و پریشان
پدرم رفته ز دستم
سوزد از داغش دل و جان
الا آرام جان - مرا روح و روان
کجائی ای پدر - کجائی مهربان
پدر جانم پدر - پدر جانم پدر(۲)
پدرم بودی قرارم
رفتی ای دار و ندارم
مثل باران در عزایت
اشک حسرت من ببارم
دلم در خون نشست - که بابا دیده بست
خدایا قلبم از - غم بابا شکست
پدر جانم پدر - پدر جانم پدر(۲)
پدر ای آرام جانم
ای امیدم مهربانم
ای بهار زندگانی
رفتی و آمد خزانم
الا تاج سرم - تو بودی یاورم
غروب بودنت - نگردد باورم
پدر جانم پدر - پدر جانم پدر(۲)
ای بهشت آرزویم
افتخار و آبرویم
چون ملائک پر کشیدی
یاور و یار نکویم
ندارد جان صفا - به غم شد مبتلا
شده نجوای من - بیا بابا بیا
پدر جانم پدر - پدر جانم پدر(۲)
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
321.3K
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
#قسمت۱۹
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🔹قطعه آتش
✴️چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند.
❇️با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم،صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود...سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد.
✴️در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم،نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود
❇️نیک جواب داد:
افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند.
✴️نیک سپس ادامه داد: البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد....
❇️پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنجا دور شدیم.
✴️رفتیم تا به شخصی رسیدیم که دستانش را جلو گرفته و با احتیاط قدمهای کوتاه برمیداشت..
❇️نیک به او اشاره کرد و گفت : این شخص از وقتی از غار بیرون آمده کور شده. آنگاه به یک جاده انحرافی اشاره کرد و گفت:این جاده دنیا پرستان است که او به زودی وارد آن میشود.
✴️پرسیدم چرا⁉️ گفت چون دنیا را به آخرت و دنیا پرستان را به مومنین ترجیح میداده است.. این افراد بزرگترین ضرر و زیان را برای خود خریده اند ...
✅دوباره به راه افتادیم. راه مستقیم را به خوبی طی کردیم. گاهی از کسی جلو میزدیم و گاهی دیگران از ما سبقت میگرفتند.. در مسیر خود آدمهای گوناگونی میدیدیم.
❇️آدمهایی که دو زبان داشتند که از دهانشان بیرون زده بود و اتش از آنها زبانه میکشید و میسوزاندشان که به گفته ی نیک اینها دورو و منافق صفت بودند.
✴️همچنین افرادی که اعمال منافی عفت و لذتهای نامشروع را مرتکب شده بودند را در حالی مشاهده کردیم که لگامی از آتش بر دهان آنها زده شده بود و میسوختند.
❇️اما از همه زجرآورتر جاده انحرافی زنان بود. این مسیر به بیابانی ختم میشد که زنان بسیاری در آن عذاب میشدند.
✴️عده ای به موهایشان آویزان شده بودند که نتیجه نشان دادن موها به نامحرم بود.
❇️گروهی دیگر از زنان زیر فشار ماموران مشغول خوردن گوشت بدن خود بودند چون اینها در دنیا خود را برای نامحرمان زینت کرده بودند و باعث از هم پاشیدن زندگی های بسیاری شده بودند.
✴️برخی نیز سرشان به شکل خوک و بدنشان به شکل الاغ بود چرا که در دنیا به سخن چینی عادت داشتند.
❇️آنچه شگفتی مرا در تمام این صحنه ها بر انگیخته بود این بود که نیک های آنان همگی صدها متر دورتر بودند و از هدایت و کمک به صاحب خود عاجز بودند...
🔵گذرگاه مرصاد
✴️براحتی مسافت زیادی را پیمودیم تا به یک گردنه رسیدیم. در پشت تپه سرو صداهای زیادی می آمد . وقتی به بالای تپه رسیدیم از آنچه دیدم بسیار متعجب شدم و ترس و اضطراب وجودم را فرا گرفت.
✅جاده و بیابانهای اطراف آن پر بود از ماموران الهی و اشخاصی که گیر افتاده بودند.
⬅️هرکس قصد عبور از جاده را داشت شدیدا کنترل میشد.
✴️آهسته به نیک گفتم : اینجا چه خبر است⁉️
❇️نیک گفت: اینجا گذرگاه مرصاد است.
گفتم: گذرگاه مرصاد چیست⁉️
✴️گفت: محل رسیدگی به حق الناس...اینجا اگر کوچکترین حقی از مردم بر گردنت باشد ازکشتن انسان گرفته تا سیلی و بدهکاری،همه ی اینها باعث گرفتاری تو می شود...
❎بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند.
عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند.
❇️عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند.
✴️هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد.
❇️نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم.
🔺با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم⁉️😰
✴️نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد...
✍ادامه دارد..
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
#قسمت۱۸
#سرگذشت_ارواح_در_عالم_برزخ
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین
🔵جاده های انحرافی
✴️سرانجام از آن تاریکی وحشتناک عبور کردیم و وارد بیابانی بی انتها شدیم . هنوز چند قدمی از غار دور نشده بودیم که نیک ایستاد و گفت:ببین دوست من از اینجا به بعد پیمودن این راه با خطرات بیشتری همراه هست. هرکس در دنیا به نحوی دچار انحراف شده در اینجا نیز گرفتار می شود.
❇️👈سپس به جاده ی روبه رو اشاره کرد و گفت:این راه مستقیما به وادی السلام میرسد. اما باید مواظب بود چون مسیرهای انحرافی زیادی در پیش رو است
✴️چرا که جاده های راست و چپ گمراه کننده و راه اصلی راه وسط است.
زیر لب زمزمه کردم: الهی اهدنا الصراط المستقیم...
❇️آنگاه از من خواست که پشت سرش حرکت کنم.همه ی کسانی که از غار عبور کرده بودند با نیکهای بزرگ و کوچک خود و با سرعتهای متفاوت جاده را میپیمودند.
✴️پس از مدتی راهپیمایی به یک دوراهی رسیدیم.نیک به سمت چپ اشاره کرد و گفت:
❇️این جاده ی حسادت🔥 و سرکشی است.هرکس وارد این راه شود سر از جاده ی شرک در می آورد که در نهایت به وادی العذاب منتهی میشود.
✴️در همین حال شخصی را دیدیم که وارد آن جاده شد. لحظاتی به او نگاه کردم و ناراحت شدم که پس از عبور از این همه سختی مسیر انحرافی را در نهایت برگزید ...
❇️از صمیم دل ارزو کردم که پشیمان شود و برگردد. هنوز این خاطره از ذهنم پاک نشده بود که با صحنه ی دیگری مواجه شدم.
✴️شخصی را دیدم با قیافه ی کوچک که ترسان و لرزان از کنار جاده حرکت میکرد.نیک نگاهی به من کرد و گفت: پایت را روی سر این شخص بگذار و رد شو.
❇️با تعجب پرسیدم:چرا⁉️ نیک گفت: اینها افرادی هستند که در دنیا متکبر و خودخواه بودند. در اینجا قیافه هایشان کوچک میشود تا مردم آنها را لگدمال کنند.
✴️وقتی تکبر این جور افراد را به یاد آوردم عصبانی شدم با لگدی ان شخص را روی زمین انداختم و بر صورتش پا نهادم و راهم را ادامه دادم.
❇️چیزی نگذشت که به یک سه راهی رسیدیم. نیک ایستاد و گفت: مستقیم به راه خویش ادامه بده و به سمت راست و چپ توجه نکن.
✴️ زیرا جاده سمت راست مخصوص کسانی است که سخن چین بودند و با نیش زبان خود مردم را آزار ئ اذیت میکردند. در این مسیر گزندگان خطرناکی کمین کرده اند که این عابران را میگزند.
❇️در همین حال شخصی به آن جاده قدم نهاد و چیزی نگذشت که از لابلای خاک چندین مار بزرگ🐍 و وحشتناک خود را به او رساندند و نیشهای وحشتناک خود را در بدن او فرو کردند...
شخص در حالیکه از درد ناله و فریاد میکرد روی خاک افتاد...
✴️بخاطر دلخراش بودن صحنه رویم را به سمت چپ برگرداندم اما از دیدن شخصی که با شکم بسیار بزرگش قادر به راه رفتن نبود و مرتب زمین میخورد تعجب کردم.
❇️چیزی نگذشت که بخاطر نداشتن تعادل به سمت جاده ی چپ کشیده شد و در آن مسیر افتان و خیزان به راه خود ادامه داد.
✴️از نیک پرسیدم چه شد⁉️گفت این جاده ی مخصوص رباخواران است که به سخت ترین عذاب الهی گرفتارند...
🔵داغ کردن
✅به تپه ای رسیدیم. تعدادی از ماموران را دیدم که روی جاده ایستادند و چند نفر را متوقف کرده اند.در کنار ماموران شعله های آتش🔥 زبانه می کشید.
از ترس و وحشت خودم را به نیک رساندم و مانع از حرکت او شدم.
✴️ نیک لبخندی زد و با مهربانی دستی به روی سرم کشید و گفت:نترس با تو کاری ندارند. اینها در کمین افراد خاصی هستند.در همین لحظه صدای جیغ و فریادی بلند شد .
❇️وقتی نگاه کردم دیدم یک نفر ایستاده و از پیشانی اش دود🌫🔥 و آتش بلند است. سکه ی🕳 گداخته شده ای به پیشانیش چسبانده بودند. در همین حال ماموران سکه ی دیگری برداشتند و اینبار به پهلوی او چسباندند.
🔺صدای ناله و فریادهای دلخراشش تمام دشت را پرکرده بود..😢
✴️با حیرت به نیک نگاه کردم و او گفت:سزای او همین است. اینها سکه هایی است که در دنیا ذخیره و انبار کرده بود و با وجود محرومان و فقیران بسیاری که بودند هیچی به آنها نمیداد و حقشان را ادا نمیکرد.☝️🏻
❇️نیک این را گفت و به سمت پایین تپه حرکت کرد. من هم با ترس و وحشت پشت سرش به راه افتادم .
✴️هنگامی که به ماموران قدرتمند رسیدیم و انها کاری به ما نداشتند و راه را برای عبور ما باز کردند نفس راحتی کشیدم..
✍ادامه دارد...
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
#ترحیم_خوانی_مجمع_الذاکرین