#خاطرات_جبهه
🌀 آخخخخخ کمرم!
🔹 خدا رحمت کند شهید اکبر جمهوری را، قبل از عملیات از او پرسیدم:
در این لحظات آخر راستش را بگو چه آرزویی داری و از خدا چه می خواهی؟
🤔 پسر فوق العاده بذله گویی بود. گفت:
❗️ با اخلاص بگویم؟
گفتم: با اخلاص بگو.
گفت: از خدا دوازده فرزند پسر می خواهم تا از انها یک دسته عملیاتی درست کنم خودم فرمانده دسته شان باشم😁
شب عملیات آنها را ببرم در میدان مینها رها کنم بعد که همه یکی پس از دیگری شهید شدند بیایم پشت سیمهای خاردار خط، دستم را بگیرم کمرم
و بگویم:
آخ کمرم شکست! 🤣🤣🤣🤣
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
─═इई🍃🌸🍃ईइ═─
#زایندهرود ✅ را معرفی کنید👇
━━━🍃🌺🍃━━━
💢 sapp.ir/z_rood1 سروش
💢 eitaa.com/z_rood ایتا