این چندروز خیلی سرشلوغیم، با رفیق های جوجم صبح زود تا دیر وقت از این مسجد به اون مسجد
از این پایگاه به اون پایگاه.. ـ
باید ازشون ممنون باشم که مجبورن مامانی را تحمل کنن که اروم قرار نداره
و اونقدر دغدغه تو ذهنش که از اولین کلماتی که بچهاش گفتن دغدغه بود🙈
ولی باید خداراشکر کرد.
تازه کارهای خونه داری و بازی با خود بچها و مطالعات و مشاوره ها و کارهای پژوهشیمون هم بماند.
سخته ولی وقتی همه وجودت اتیش که همه تلاشتو برای وطنت بکنی ارزششو داره..
البته ناگفته نماند وقتی توی جنگیم و جهاد میکنیم، توی جنگ خواب و خوراک آنچنانی معنایی نداره، این سختی ها و خستگی های جسمی جزئی از جنگیدن مثل رزمنده ها در جبهه...(بچهایی که سرماخوردن، امیررضایی که هنوز دستش تو گچ و...)
لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
بماند به #یادگار #روزمرگی #ثبت_خاطره