ـــــــــــــــ
فیلم مرشد، روایتگرِ شخصیتی بهنام فِرِدی کوئل است. سربازی که بعد از جنگ جهانی دوم با مشکلات روحی و روانی دستوپنجه نرم میکند. فِرِدی دنبال آرامش است اما گذشته و آشفتگیهای درونی، رهایش نمیکند.
در ابتدا، سرعتِ داستانگویی فیلم، بالاست اما هرچقدر پیش میرود، روند داستان کند میشود و توزیع داستان، نامتناسب است.
فردی به صورت اتفاقی به یک کشتی پناه میبرد و از این طریق، با رهبر جنبشی معنوی آشنا میشود؛ رهبری که طرفدارانش او را مرشد مینامند و در تلاش است تا با روشهای خاص خود، فردی را هم درمان کند.
فیلم مرشد، داستان پیچیدهای دارد و فهمیدن لایههای پنهانش سخت است. انگار که باید برای فهمِ درستِ داستان، بعضی صحنهها را چندباره دید و تحلیل کرد. مخاطب برای فهم درونمایه داستان به زحمت میافتد و مجبور است قطعههای پازل را کنار هم بگذارد تا فهم خوبی نسبت به داستان پیدا کند.
چیزی که بیشتر از همه درگیرم کرد، شخصیت اصلی داستان است. حالت چهره، مدل چشمها، طرز ایستادن، همه و همه، گویای این شخصیت است.
🎥 مرشد
▪️کارگردان ~ پل توماس اندرسون
▪️ژانر ~ درام
@zaatar
ـــــــــــــ
حسین: مامان خداروشکر بقیه ساندویچ رو نخوردم و الا میمردم.
محمد: خب میمردی، بهتر.
#برادرانهطور
#عشق_موج_میزنه
@zaatar
4_5866236228898133797.mp3
7.74M
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت
مگر که نامهٔ بیچارگان جواب ندارد
نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان
بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد
@zaatar