از سر عادت و تکرار نوشتیم بیا
اصلا انگار به اجبار نوشتیم بیا
#ط___و زما بندگی و ترک گنه میخواهی
با همین قلب گنهکار نوشتیم بیا
کوفیان را همه محکوم نمودیم، ولی
مثل آن قوم جفاکار نوشتیم بیا
از سرصدق نخواندیم #ط__و را یک دفعه
در عوض یکصد و ده بار نوشتیم بیا
شهرمان پرشده از بوی گناه و ماهم
سر هر کوچه و بازار نوشتیم بیا
غافل از آه یتیمان چقدر آسوده
شکم سیر شب تار نوشتیم بیا
عوض خانه ی ماها به بیابان رفتی
شدی از قوم ، دل آزار... نوشتیم بیا
درد دین نیست دگر... درد گرانی داریم
دل سپردیم به اغیار نوشتیم بیا
نام #ط__و برلب و دل جای دگر میگردد
نشده طالب دیدار نوشتیم بیا
آه مظلوم شنیدیم "به ماچه " گفتیم
جای یاری #ط___و بسیار نوشتیم بیا
دلمان بنده ی دنیا شده و بیماریم
با همین حال اسفبار نوشتیم بیا
#اقاجاانم
🍃من غایبم و غیبت #ط__و یک بهانه است
هر وقت من بخواهمت اقا تو حاضری
🍃هی آبروی جد بزرگ تو میبرم
هی آبروی رفته من را تو میخری
🍃چشم تو خیس میشود و غصه میخوری
وقتی که از حوالی این شهر بگذری
🍃خاک ﺩﻭ عالمم به سر من شود کم است
وقتی که تو از من برای خودت منتظر تری
الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة
#گذر_از_تبادلات
گاهی به سمت گناه وگاهی به سمت #ط__و
این پای بی ثبات به دردم نمی خورد
🌸🍃🌸🍃🌸