eitaa logo
کانال زادگاهم تویه دروار
632 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
57 فایل
ارتباط با کانال: @mohammadtavakoliyan
مشاهده در ایتا
دانلود
وی خاطرنشان کرد: پوشیدن لباس نو و رنگ روشن و پختن غذای روز عید از آیین‌هایی بود که مردم مازندران در جشن سال نو تبری برگزار می‌کردند. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ @zadgahamtuyehdarvar
🕯▪️🕯▪️🕯▪️🕯 چهل غروب غمبار گذشت !!! چهل روز بی حضور گذشت 🖤 ▪️با نهایت تأسف و تاثر به اطلاع میرساند مراسم یادبود به مناسبت روز در گذشت جوان ناکام مرحوم مغفور شادروان روز چهارم مردادماه از ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸:۰۰ برگزار میگردد و پس از آن رهسپار آرامگاه ابدیش واقع در می شویم. 🕯▪️🕯▪️🕯▪️🕯 ▪️امید است با تشریف فرمایی خود در مراسم و تلاوت آیاتی چند از کلام الله و قرائت فاتحه و صلوات موجب شادی روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان باشید . ▪️روح پاکش شاد ▪️با ذکر فاتحه و صلوات @zadgahamtuyehdarvar
چهل روز از غروب غم انگیز گذشت... مادری که وجودش افتخار و صفا و صداقت بود... 🕯▪️🕯▪️🕯▪️🕯 🔘 با نهایت تاثر و تالم به اطلاع میرساند مراسم ختم و یادبود روز درگذشت مادری مهربان و فداکار مرحومه مغفوره شادروان حاجیه خانم (بیگم) 🖤 روز چهارم مردادماه ساعت ۱۷ الی ۱۸ بر سر مزار آن مرحومه واقع در برگزار می گردد. 🔘حضور شما سروران گرامی در مراسم و تلاوت آیاتی از قرآن و قرائت فاتحه و صلوات موجب شادی روح آن مرحومه و تسلی خاطر بازماندگان خواهد بود . ▪️روح پاکش شاد ▪️با ذکر فاتحه و صلوات 🕯▪️🕯▪️🕯▪️🕯▪️ @zadgahamtuyehdarvar
سخاوتمندی دنیا به اندازه باور شما وسعت می گیرد. دنیا نه از خود ثروتی دارد نه فقری، این ذهن شماست که انتخابگر است! همیشه دست روی بهترین ها بگذارید، کلید انتخاب در باور شماست... روز و روزگارت بخیر دوست من ... 📸 @zadgahamtuyehdarvar
‍ ✳️ خاطره ای از سه راه قوشه قدیم سلام. بزرگتر ها خاطرات زیادی از قهوه خانه قدیمی قوشه و آب انبارش دارند . برای دسترسی به شیر آب این آب انبار میبایست چهل ، پنجاه پله آجریش را پایین می رفتیم . آب بسیار خنڪ و گوارایی داشت ، میگفتند آب آن از آب تویه دروار پر میشود . سقف آب انبار فضای وسیع خوبی برای استراحت و نشست و برخاست دسته جمعی مسافران و زوار حج ، ڪربلا و مشهد بود . ڪسی مانع استراحت مردم در این مڪان نمی شد . حدودا هشت ساله بودم (حدودا هفتادسال پیش) یڪ شب را در روی سقف آب انبار قوشه به اتفاق اقوام نزدیڪ و افرادی ڪه برای پیشواز حجاج آنسال آمده بودند استراحت ڪردیم . نیمه شب با وزیدن بادهای خنڪ ڪویری در زیر چادر دستبافت عمه نازنینم مرحوم پناه برده ، همراه با نوازش مهربانانه اش شب را به صبح رسانده و مشتاقانه منتظر ورود حجاج بودیم . چهار نفر حجاج ، ، ، ( پدرم ) و بوسیله ماشین شخصی مرحوم ساڪن تهران برادر خانم مرحوم به قوشه رسیدند . در آن زمانها خودرو سواری بسیار ڪم و نایاب بود . همه با شور و شوق زاید الوصفی بعضا با اشڪ شوق حجاج خود را زیارت ڪردند . حجاج پس از استراحت ڪوتاهی در قوشه ، سوار همان ماشین شده و به طرف تویه دروار حرڪت ڪردند . حال همه حجاج خوب و شاداب بود ، دقیقا بخاطر ندارم از تویه دروار تا قوشه و برگشت با چه وسیله ای آمده بودیم ، با خودرو یا با چهارپا ( الاغ و قاطر ) . در آن‌زمانها رفتن حج نوبتی نبود ، پدرم با هفت هزار تومان راهی سفر مڪه شد . این عدد خاطرم هست ، چون همین مقدار پول را از دسترنجش در مقابل شن و ماسه شسته ای ڪه تحویل دستگاه ذوب سرب بالاتر از مدرسه داده بود طلبڪار بود ، پس از دریافت طلبش با همان پول راهی سفر مڪه شد . ڪلی سوغاتی به همراهش آورد . از جمله یڪ دست ڪت و شلوار سفید رنگ اندازه تنم ، ڪه تا آن روز چنین ڪت و شلواری نپوشیده بودم . حجاج در روستای صح و دروار هم مورد استقبال قرار گر فته ، در روستای تویه رسم بود مردم در محل دُل دُلی پاماله ‌پایین تر از دو سر ڪوچه، پشت باغ مشهدی گل بابا تجمع ڪرده ، با اسپند دود ، چاوشی و قربانی از حجاج و زوار ڪربلا و مشهد استقبال می ڪردند . اما گوشه ای از مشاهدات آن سالهای خودم (بچگی) از قهوه خانه قوشه را عرض ڪنم : قهوه خانه قوشه به وسیله یڪ خانم و آقای سمنانی اداره میشد . اولین بار بود ڪه مشاهده ڪردم یڪ خانم برای مسافرین و راننده ها چای و غذا سرو میڪند . قسمت غربی قهوه خانه خیابان نسبتا عریضی وجود داشت ڪه بلوار نادرشاه نام داشت . بعدها خودروهای سرویس تویه دروار در این خیابان پارڪ میشدند . اولین ماشین سواری را ڪه در تویه دروار چند سال بعد سوار شدم ، خودرو سواری بنز عمو شاه محمد بود ڪه درب های طرف راننده و شاگردش از جلو باز میشدند . مشاهده خودروهای سنگین عبوری از جاده اصلی قوشه مخصوصا دوازده چرخ ، برایم بسیار جالب توجه بود . نحوه پارڪ ڪردن خودروهای سنگین ، پیاده و سوار شدن راننده ها ، طرز نشستن آنها روی تخت یا صندلی قهوه خانه ڪه یڪ یا دو پای خود را جمع ڪرده و به استراحت می پرداختند ، برای ڪسی ڪه تاڪنون ڪمتر ماشین سنگین دیده ، تردد خودروهای سنگین و اتوبوس بسیار جذاب بود . ڪار آنها ( رانندگان ) را بسیار سخت و هنرمندانه تجسم میڪردم ، همینطور هم هست ، تمام حرڪات و سڪناتشان ، طرز گفتگو با قهوه چی و دستوراتشان به شاگرد ، غذا خوردن و سفت ڪردن ڪمربند بعد از غذا خوردن و حرڪت نیم تنه بالا همراه با یڪ نیمچرخ و بالا ڪشیدن شلوار و.. ..... بخاطر می سپردم ، دقت میڪردم ، چگونه خودرو را روشن می ڪنند ، گاز می دادند ، خارج شدن دود از لوله اگزوز تا حرڪت و تعویض دنده ، با تغییر صدای موتور و برخاستن خاڪ پشت سرشان را همچنان با دقت تمام به تماشا ایستاده تا از نظرم محو شوند ، به دور دستها نگاه میڪردم تا ماشین سنگین دیگری را در حال نزدیڪ شدن به قهوه خانه پیدا ڪنم ، فڪر میڪردم راننده های ڪمی چاق تر و میانسال با ڪلاه شاپو بهترین راننده ها هستند . از دور و غیر محسوس به ارزیابی آنها می پرداختم ،،،، تا قصه ای دیگر از سه راه قوشه قدیم ، خدا نگهدارتان باد . *⃣*⃣*⃣*⃣ ۸ آذر ۹۹ @zadgahamtuyehdarvar
سِلام  همولایِتی  ، تِی صبح بخیر و عالی بو سِلام به صبح قشِنگت سِلام به ایده ات سِلام به تویه دروار متحد سِلام به کوه های استوار سِلام  به دعای با طراوتت سِلام  به همه خو بی ها روز  و  روزگارت خوش تنت سالُم دلت شاد و لبت خِندان بو "الهی که  عاقبت  بخیر  بین" 🌹🌹🍏🍎🍎 ✍ 📸 @zadgahamtuyehdarvar
▪️﷽▪️ 🔘با نهایت غم و اندوه درگذشت پدری مهربان و همسری دلسوز و فداکار مرحوم مغفور شادروان فرزند مرحوم را باطلاع همولایتی‌های عزیز می‌رساند. 🔘ضمن عرض تسلیت و اظهار همدردی با خانواده محترم و بازماندگان و جامعه بزرگ تویه‌دروار، از خداوند متعال برای ایشان شادی و آرامش روح مسئلت می‌نماییم . ☑️مراسم تشییع و تدفین یکشنبه هفتم مرداد ساعت 17 به سمت آرامگاه ابدیش برگزار می گردد. 🔘مراسم سوم و هفتم همان روز در مسجد دهخدا به صرف شام منعقد میگردد. به همین مناسبت مراسم یادبود آن مرحوم روز سه شنبه ساعت 17 الی 18:30 مسجد برگزار می گردد. ☑️امید است با تشریف فرمایی خود در مراسم و قرائت آیاتی از قرآن و فاتحه و صلوات موجب شادی روح آن مرحوم و تسلی خاطر بازماندگان باشید. ▪️روح پاکش شاد ▪️با ذکر فاتحه مع‌الصلوات @zadgahamtuyehdarvar ◾️° 💐◾️ °◾️💐◾️ 💐◾️°💐◾️°💐◾️°💐◾️°