🖋️روایتسوم | خُنکا…
از سر و رویش معلوم بود که خستگیِ پیادهروی و گرمای مسیر اَمانش را بریده است…زیارت اولش است... از سراشیبی بابالقبله به آرامی پایین آمد… تا میانههای مسیر آمد ولی ایستاد… مات و حیران به ضریح حسین(ع) چشم بسته بود… اشکهایش خبر از قلب فراق کشیدهاش میداد… به خود جرئت داد تا به سمت ضریح برود… دست در دست پنجرههای ضریح گذاشت… “خُنکای” پنجرهها مرحم زخمهای قلبش شد و تمام وجودش را آرام کرد… اما مدام زیرلب میگفت : خدا خیرش بدهد…
…
🏴برای مشارکت در تأمین هزینه اعزام #زائراولی_ها به لینک داخل بیو مراجعه نمائید.
مشارکت از طریق:
*۷۸۰*۲۱۵#
شماره کارت
۶۰۳۷-۹۹۷۹-۵۰۳۰-۹۳۲۹
به نام زائراولیها
…
#ضریح #خنکا #بین_الحرمین #حسرت #اربعین #کربلاء #زیارت_نیابتی #امام_حسین #حضرت_عباس #زائراولی_ها #پویش_ملی_زائر_اولی_ها
…
@zaeravaliha
🖋️روایتچهارم | نخل…
…
از زیبایی این خیابان زیاد شنیده بود…اما تا به حال ندیده بود، بار اول است که میبیند، شنیدن کی بود مانند دیدن... میان هیاهوی بین الحرمین ایستاده بود… به “نخل” ها خیره شده بود… نسیم دلنشینی برگها را تکان میداد تا به زوار حسین(ع) خوشآمد بگویند…
گاهی به این سمت خیابان مینگریست ، گاهی به آن سمت… گاهی به گنبد حسین(ع)، گاهی به گنبد برادرحسین(ع)… اما مدام زیر لب میگفت: خدا خیرش بدهد…
…
🏴برای مشارکت در تأمین هزینه اعزام #زائراولی_ها به لینک داخل بیو مراجعه نمائید.
مشارکت از طریق:
*۷۸۰*۲۱۵#
شماره کارت
۶۰۳۷-۹۹۷۹-۵۰۳۰-۹۳۲۹
به نام زائراولیها
…
#نخل #نخلستان #بین_الحرمین
#عشاق_الحسین #زیارت
#گنبد #گلدسته #زائراولی_ها #پویش_ملی_زائر_اولی_ها
…
@zaeravaliha
🖋️روایتپنجم | سقف…!
…
آفتاب جای خود را به آرامی به ماه میدهد… غروب زیبایی است… زیارت اولش است… میان گلستان فرشهای حرم نشسته و چشم خود را به “سقف” گره زده است… سقف شیشهای حرم حضرت عباس(ع)… از میان شیشههای بلورین به گنبد نگاه میکند… اشکهایش را مدام پاک میکند تا لحظهای از قمر آسمان چشم برندارد… امّا مدام زیر لب میگوید : خدا خیرش بدهد…!
…
🏴برای مشارکت در تأمین هزینه اعزام #زائراولی_ها به لینک داخل بیو مراجعه نمائید.
مشارکت از طریق:
*۷۸۰*۲۱۵#
شماره کارت
۶۰۳۷-۹۹۷۹-۵۰۳۰-۹۳۲۹
به نام زائراولیها
…
#سقف #شیشه #بین_الحرمین
#عباس #اباالفضل #زیارت
#گنبد #گلدسته #زائراولی_ها #پویش_ملی_زائر_اولی_ها
…
@zaeravaliha
🖋️روایتششم | ششگوشه…
…
زیارت اولش است… از بابالرجاء وارد حرم شد و از دیدن سیل جمعیتی که به سمت ضریح حسین(ع) میرفت متحیّر شد…! میترسید دل به دریا بزند… اما این مسافت را نیامده بود که دستخالی برگردد..! شال خود را به کمر بست و وارد جمعیت شد… هدفش جای دیگری بود اما ناگهان خود را در آغوش اَمن “ششگوشه” دید… درست مثل اینکه ضریح او را بغل کرده باشد… پایین پای اباعبدالله(ع) آبی بود بر آتش قلبش… اما مدام زیر لب میگفت: خدا خیرش بدهد…
…
🏴برای مشارکت در تأمین هزینه اعزام #زائراولی_ها به لینک داخل بیو مراجعه نمائید.
…
#شش_گوشه #پایین_پا #اباعبدالله #بین_الحرمین #عراق #ایران
#عشاق_الحسین #زیارت
#گنبد #گلدسته #زائراولی_ها #پویش_ملی_زائر_اولی_ها
…
@zaeravaliha
.
..
…
🖋️روایتهشتم | کتیبه…
…
شنیده بود که برای زیارت امامحسین(ع) ، ابتدا باید از حضرتعباس(ع) رخصت گرفت... زیارت اولش است... بعد از زیارت عباس(ع) از بینالحرمین به سمت حرم امامحسین(ع) راه افتاد... از بابالشهدا وارد حرم شد... ابهت و زیبایی حرم وجودش را لبریز از وصال کرد... به حجرهها نگاهی انداخت... بیشتر دقت کرد... سردر هر حجره "کتیبه" ای نصب شده بود... هر کدام از کتیبهها ، روضهای مصور بود... السلام علی الرأس المرفوع... علی الشیب الخضیب... علی الخدّ التریب... السلام علیک یا مظلوم... یا غریب... یاعطشان... اشکهایش توان مقابله با این عبارات را نداشت و جاری شد... امّا مدام زیر لب میگفت: خدا خیرش بدهد...
...
🏴برای مشارکت در تأمین هزینه اعزام #زائراولی_ها به لینک داخل بیو مراجعه نمائید.
…
#کتیبه #بابالقبله #حرم #اربعین #زیارت #ناحیه_مقدسه
#بین_الحرمین #زائراولی_ها #پویش_ملی_زائر_اولی_ها
…
@zaeravaliha