eitaa logo
زائرسرای امامزادگان شهرستان فردوس
201 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
12 فایل
خراسان جنوبی .شهرستان فردوس.خیابان دکتریاحقی.جنب بارگاه امامزادگان.زائرسرای امامزادگان اطلاع رسانی ازبرنامه وگزارشات فعالیتهای فرهنگی وعمرانی مجموعه امامزادگان وخدمات زائرسرا https://eitaa.com/joinchat/3008299466C75f5fda07e
مشاهده در ایتا
دانلود
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰شدت زلزله در‌گمرگ دوغارون تایباد/کامیون با بار میلرزد خبرگزاری صدا وسیمای خراسان جنوبی ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@zaersara4009 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از غزه مهد شجاعان و دلیران به مردم ایران درود می‌فرستیم... 🌹درود بر مقاومت اسلامی 🌹درود بر سربازان مهدی عج ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@zaersara4009 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رهبر معظم انقلاب ۴ روز پیش: رژیم صهیونسیتی حتما به دست فلسطینیان و نیروهای مقاومت ریشه‌‌کن خواهد شد. ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زائرسرای امامزادگان شهرستان فردوس
فصل اول : خداحافظ بهار! قسمت پنجم یک روز بعدازظهر با سحر، دختر کوچک دایی رفتیم سر چاه آب بکشیم. ما
فصل اول : خداحافظ بهار! قسمت ششم مادرم به واسطه ی پاکی و صداقتش خیلی مورد اعتماد کسانی بود که برایشان کار می کرد. هیچوقت حرفش را زمین نمی انداختند. خیلی اوقات برای جهیزیه نیازمندان یا غذای ایتام کمک جمع می کرد؛ این در حالی بود که خودمان برای ساخت خانه کلی زیر قرض بودیم و نیاز به کمک داشتیم. همه جز برادرم باید کار میکردیم تا بدهی دایی را پرداخت کنیم؛ اما مادرم باز از کمک به نیازمندان غافل نبود. به پیشنهاد یکی از دوستان مادرم، قرار شد من برای کار به خانواده ای معرفی شوم که زن و شوهری تنها بودند. مادرم ابتدا راضی نبود. سن و سالی نداشتم؛ هنوز چهارده سالَ هم نشده بود. کلی از خوبیهای آن خانواده گفت تا مادرم رضایت داد فقط برای یک سال به آنجا بروم. دوری از مادری که شبانه روز کنارش بودم و حتی برای یک روز بین ما جدایی نیفتاده بود، خیلی سخت بود؛ اما چاره ای نداشتم. مادرم برای اینکه زیر دِین کسی نباشد، با آبرو زندگی میکرد و شبانه روز زحمت می کشید. پای اجاق خانه ی مردم عرق میریخت و بدون اینکه حتی یک قاشق از آن غذا را بخورد، گرسنه به خانه بر میگشت. به نان و پنیر ساده خودش که با پول حلال می خرید راضی بود. پا روی دلم گذاشتم، بغضم را قورت دادم و به مادرم گفتم: «نگران نباش مامان! من میتونم تنهایی کار کنم؛ خیالت راحت. » روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 🌷➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@zaersara4009 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan
⭕️⭕️⭕️⭕️ فوری ⭕️⭕️⭕️⭕️ ⭕️⭕️⭕️⭕️فوری⭕️⭕️⭕️⭕️ ⭕️⭕️جشن مردمی حامیان فلسطین ⭕️⭕️امشب ساعت ۲۱-میدان انقلاب ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا