eitaa logo
زائرسرای امامزادگان شهرستان فردوس
198 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
11 فایل
خراسان جنوبی .شهرستان فردوس.خیابان دکتریاحقی.جنب بارگاه امامزادگان.زائرسرای امامزادگان اطلاع رسانی ازبرنامه وگزارشات فعالیتهای فرهنگی وعمرانی مجموعه امامزادگان وخدمات زائرسرا https://eitaa.com/joinchat/3008299466C75f5fda07e
مشاهده در ایتا
دانلود
📆یک شنبه ۳تیرماه ۱۴۰۳ ✅مراسم گرامیداشت شهدای خدمت همزمان باجشن غدیر دردهه ی ولایت وامامت 📿بلافاصله بعدازنمازمغرب وعشا 🎤سخنران:جناب آقای دکترقناعت استاندارخراسان جنوبی 🕌صحن وسرای بارگاه مطهرامامزادگان شهرستان فردوس ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009
🌿🤲 دعایی امید بخش از حضرت امام هادی ﴿عَلَيهِ السَّلام﴾ 🍃🌺 از حضرت علی بن محمد النقی ﴿عَلَيهِما السَّلام﴾ روایت شده است که فرمودند: دعایی است که من در بسیاری از اوقات، خدای را بدان می خوانم، و از پروردگار عزوجل در خواست کرده ام که: هر کس در زیارتگاه من، تو را با آن بخواند، او را ناامید نساز، و آن دعا این است: یا عُدَّتِی عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یا رَجَائِی وَ الْمُعْتَمَدُ وَ یا کهْفِی وَ السَّنَدُ وَ یا وَاحِدُ یا أحَدُ وَ یا قُلْ هُوَ اللهُ أحَدٌ أسْألُک اللّهم بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِک وَ لَمْ تَجْعَلْ فِی خَلْقِک مِثْلَهُمْ أحَداً صَلِّ عَلَی جَمَاعَتِهِمْ وَ افْعَلْ بِی کذا وَ کذا (به جای کذا و کذا حاجت خود را بگوید). 📿 اهمیت و عظمت استغفار محمد بن ریان می گوید: نامه ای خدمت حضرت امام هادی ﴿عَلَيهِ السَّلام﴾ نوشتم و از آن حضرت درخواست کردم که دعایی را برای شدائد، مشکلات، مهمات، بلایا و بر آورده شدن حوائج دنیا و آخرت به من بیاموزد و مرا به رهنمودی اختصاص دهد؛ چنان که پدران آن بزرگوار، موالیان و علاقه مندان خود را به تعلیم مطالبی اختصاص می دادند. ✍ آن حضرت در پاسخ من نوشتند: «ملازم استغفار باش ، یعنی ذکر استغفرالله را رها نکن» 📚 بحارالانوار، ج۹۲، ص۱۵۶ . 💐 میلاد با سعادت آقا امام هادی ﴿عَلَيهِ السَّلام﴾ بر شما مبارک باد ؛ هدیه به پیشگاه با عظمتشان صلوات. 🌿🌺 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم وَ فَرَجَنَا بِهِم وَ بِحَقِّهِم وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ. 🌺🌿 🙏 ملتمس دعا ✍ غلامعلی کریمی ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@zaersara4009 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan
18.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 شکوه و عظمت میدان امام اصفهان با حضور نیروهای انقلابی ، ادامه دهندگان راه رئیس جمهور شهید. 📹 تصاویر هوایی از حماسه مردم سرافراز اصفهان در استقبال از دکتر سعید جلیلی. 🌿🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ الْسِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌸🌿 ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@zaersara4009 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷‌سلام امام زمانم 🍃سلام بر مهدی 🌷‌وقتی به تو سلام میکنم وجودم سرشار از امید می‌شود....... و زندگی،شروع به لبخند زدن می کند. 🌷🌷 🌷🍃🌷 🌷🌷 🌷‌وقتی به تو سلام میکنم روزم پر از برکت می‌شود،پر از روزی 🍃‌وقتی به تو سلام میکنم جانم لبریز از بوی نسیم و بهارو شادمانی می‌شود.... سلام مهدی یاوران منتظر.....🌷 هفته تون بخیر وسعادت، پربرکت سراسر خیر وخوبی...... 🌷‌اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ...... ‌اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج🤲 ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@zaersara4009 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan
✅خشتهایی برای بهشت مشارکت‌کنندگان در این پویش می‌توانند هزینه یک کاشی از این حرم را به مبلغ ۲۰۰ هزار تومان پرداخت کنند و جزو واقفان حرم ابا عبدالله الحسین (ع) قرار گیرند. بنا به سنتی قدیمی نام شما به عنوان متولی ساخت این کاشی پشت کاشی نوشته خواهد شد. علاقه‌مندان برای ثبت نام در پویش کاشی حرم می‌توانند نذورات خود را برای مشارکت در گسترش حرم امام حسین (ع) به شماره حساب 💳 ۵۸۹۲۱۰۷۰۴۵۱۷۱۵۹۵ انصارالمهدی واریز وعکس فیش واریزی همراه نام خودرابه شماره 09158341675📱 ✅ستادبازسازی عتبات عالیات شهرستان فردوس واحدخواهران ارسال نمایند. ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009
زائرسرای امامزادگان شهرستان فردوس
فصل چهارده:‌ عطر خوش خدا قسمت دوم اجازه نمی‌دادم حسین شندرغاز پولی را که از مغازه درمی‌آورد خرج خان
فصل چهارده:‌ عطر خوش خدا قسمت سوم وقتش رسیده بود برای حسین آستین بالا بزنم. گلویش پیش محبوبه، دختر سکینه خانم، دوست قدیمی‌ام گیر کرده بود. محبوبه پدر نداشت، عموهایش همه‌کاره‌اش بودند. بعد از خواستگاری و سنگ‌اندازی‌های رجب، صیغه محرمیت خوانده شد. به‌خاطر چند سکه کمتر و بیشتر بحث می‌کردند. پا پیش گذاشتم و به خوشی تمامش کردم. اتاق طبقه سوم را برایشان آماده کردم. جهیزیه را چیدیم و عروسی ساده‌ای گرفتیم. آمدند سر خانه و زندگی خودشان. روزهای خوش زندگی داشت برمی‌گشت. از طرف محل کارم به‌مدت چهار ماه رفتم مکه مأموریت. داشتم بال درمی‌آوردم. روزی هزار مرتبه خدا را شکر می‌کردم و از بچه‌های شهیدم تشکر می‌کردم که فراموشم نکرده‌اند. همه‌جا حضورشان را حس می‌کردم. مطمئن بودم دستم را می‌گیرند. بعد از چهار ماه برگشتم خانه، دیدم لوله‌های آب ترکیده و زندگی‌ام را آب برداشته. رجب دست به هیچ‌چیز نزده و گفته بود: «وقتی مامانتون برگشت، خودش درست می‌کنه؛ من پول ندارم خرج کنم!» خانه را از اول بازسازی کردم. هرچه حق مأموریت گرفته بودم را خرج کردم. خستگی به جانم مانده بود. چند روزی مرخصی گرفتم و در خانه ماندم تا استراحت کنم. اخبار اعلام کرد بعد از نمازجمعه، پیکر شهدای تازه تفحص شده به سمت معراج شهدا تشییع می‌شود. طاقت نداشتم در خانه بمانم. روز جمعه چادر سر کردم و رفتم دانشگاه. بعد از نماز، همراه مردم شهدا را تشییع کردیم. پشت تابوت‌ها راه می‌رفتم و به یاد علی گریه می‌کردم. زیرلب زمزمه می‌کردم و می‌گفتم: «کجایی غریب مادر؟! روی کدوم خاک افتادی؟! چرا من بعد از دوازده سال دوریِ تو هنوز زنده‌م علی جان!» ابتدای خیابان کارگر جنوبی ضعف کردم. خیلی خسته بودم. رمق راه رفتن نداشتم. می‌خواستم برگردم خانه، اما دلم نیامد. کنار خیابان نشستم تا کمی بهتر شوم. راننده تاکسی‌ای به طرفم آمد و گفت: «مادر! مثل اینکه حالتون خیلی خوب نیست. کجا می‌خوای بری؟ تو این جمعیت ماشین پیدا نمی‌کنی. می‌خوای برسونمت خونه؟!» - نه آقا! من کم‌کم با جمعیت میرم جلو. ممنون. - چرا تعارف می‌کنی حاج‌خانوم؟! اگه نمی‌خوای برگردی خونه، من تا نزدیک معراج می‌برمت. شهدا رو هم میارن اونجا. ماشین از کوچه‌پس‌کوچه‌ها رفت و نزدیک پارک شهر پیاده‌ام کرد. اطراف خیابان بهشت خیلی شلوغ بود. جمعیت منتظر رسیدن تابوت شهدا بودند. کنار خیابان پیرزنی ایستاده بود و عکس علی را در دست داشت. به طرفش رفتم. گفتم: «خانوم! میشه عکس این شهید رو بدی من ببینم؟» گفت: «نه‌خیر! نمیشه. این عکس مال خودمه، دوستش دارم، نمیدم.» اصرار بی‌فایده بود. به سمت معراج حرکت کردم، دیدم همه‌جا عکس علی را نصب کرده‌اند! پیش خودم گفتم: «خدایا! یعنی علی برگشته؟! مگه نگفت خبرت می‌کنم مامان؟! پس چرا...» جمعیت به خیابان بهشت رسید. تا چشم کار می‌کرد، آدم بود و تابوت شهید! وسط موج جمعیت گیر کرده بودم و به جلو می‌رفتم. شهدا را منتقل کردند داخل معراج. جمعیت کم‌کم متفرق شد. رفتم نزدیک معراج نشستم. یکی دو ساعتی طول کشید تا آن اطراف خلوت شود. پاسدار جوانی از در بیرون آمد. به طرفش دویدم. - آقا! این شهدایی که امروز تشییع شدن همه گمنام بودن؟! شهیدی هست که شناسایی شده باشه؟! - نه حاج‌خانوم، همه گمنام نبودن. بینشون یه تعدادی شناسایی شدن. - میشه ببینی اسم پسر من تو این شهدا هست یا نه؟! آخه همه‌جا عکس علی شاه‌آبادی رو نصب کردن. - نه حاج‌خانوم، نمیشه. امروز خیلی شلوغه، برو فردا صبح بیا. - پسرم! من مریضم، حالم اصلا خوب نیست. تو رو خدا برو ببین. من تا فردا دق می‌کنم! چند نفر دیگر هم آمدند دور پاسدار حلقه زدند، اصرار کردند اسم شهیدشان را جست‌وجو کند. بالاخره قبول کرد و رفت پیگیری کند. به ده دقیقه نکشید که بیرون آمد و گفت: «کسایی که اسم به من دادن خوب گوش کنن. اسامی شهدایی که می‌خونم، شناسایی شدن...» پنجمین شهید علی بود که اسمش را خواند. فریاد زدم: «یا زهرا! پسرم برگشته.» از هوش رفتم و جلوی در معراج افتادم. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009
✨ 🔸 یعنی؟ شناخت زمان؛ شناخت نیاز؛ شناخت اولویت؛ شناخت دشمن؛ شناخت دوست؛ شناخت وسیله هائی ڪه در مقابل دشمن بایدبڪار برد؛ 🔹این شناخت ها "بصیرت" است... ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009
📆یک شنبه ۳تیرماه ۱۴۰۳ ✅مراسم گرامیداشت شهدای خدمت همزمان باجشن غدیر دردهه ی ولایت وامامت 📿بلافاصله بعدازنمازمغرب وعشا 🎤سخنران:جناب آقای دکترقناعت استاندارخراسان جنوبی 🕌صحن وسرای بارگاه مطهرامامزادگان شهرستان فردوس ➖➖➖➖➖➖➖ (ع) 🆔@emamzadegan_ferdows 🆔https://t.me/Amamzadegan 🆔@zaersara4009