eitaa logo
متن روضه ومدح اهلبیت طیرانی
217 دنبال‌کننده
122 عکس
85 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Moharram 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.49M
▪️مداحی جدید اصحاب امام حسین محرم 1403 لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
|⇦•شامیان من در مدینه... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی سماواتی •✾• شامیان من درمدینه سیدُ ذوالاِحتشامم ظالمان من سبط پیغمبر و فرزند امامم زاده‌ی شاه حجازم این چنین ازجور عدوان دربه در، در کوچه های کوفه و بازار شامم *پرسیدن آقا کجا به شما سخت گذشت؟؟ سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" اونقده پشت دروازه ی ساعات نگهمون داشتند تا شهر رو آذین بستند، چراغان کردند، لباس نو به تن پوشیدند، وقتی هم که واردشون کردند سنگشون زدند، خاکستر روشون ریختند، خارجی خطابشون کردند، تازیانه اشون زدند، مقابلشون چنگ و دف و نی زدند و رقصیدند..* کعب نی بر من زدند از کینه این نامرد مردم با وجود اینکه پیغمبر بُود جدِّ گرامم چون غلام زنگ بارم برغل و زنحیر بستند من که حوران‌ کنیزند و بُود غِلمان غلامم *کاری کردند اینجا دیگه ناله اش بلندشد "اُقاد ذلیلاً فی دمشق کأننی من الزنج عبد غاب عنه نصیر. و جدی رسول الله من کل مشهد و شیخی امیر المومنین وزیر" فیا لیت امی لم تلد لی" ای کاش مادرمنو نمی زایید.."و لم أکن یزید یرانـــی فی البلاد اسـیرُ" تا یزید من رو اینگونه اسیر نبینه.. «حسین..» *بمیرم حق داشت تا زنده بود گریه کنه آب می دید گریه می کرد،غذا براش می آوردند میل کنه تا چشمش میافتاد به غذا روضه می خوند و گریه می کرد.. جوان می دید گریه می کرد،طفل شیرخواره می دید گریه می کرد... امان از اون لحظه ای که می دید گوسفندی رو می خوان ذبحش کنند جلو می رفت با گریه می پرسید آیا آبش دادید یا نه ؟؟ بله آقا ما مسلمانیم...ناله اش بیشتر میشد صدا می زد.. آی مردم! پدر منوکربلا غریب با لب تشنه سر بریدن... مشغول صحبت بود دید دوتا دختر بچه از این اتاق به اون اتاق دویدند شروع کرد به گریه کردن.. آقا چی شده؟ فرمود: یاد عصر عاشورا افتادم...* لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1641.mp3
9.28M
|⇦•شامیان من در مدینه... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی•✾• شامیان من درمدینه سیدُ ذوالاِحتشامم ظالمان من سبط پیغمبر و فرزند امامم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
|⇦•پیرمرد بلا کشیده منم... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی •✾• پیرمرد بلا کشیده منم پسر شاهِ سر بریده منم روضه خوانی که هر چه می‌گوید با دو چشم کبود دیده، منم *روضه خوانی که همه ی ماجراها رو به چشمش دیده...* آن که از ناقه دید بانویی پای یک بوسه شد خمیده منم آن امامی که با تنی تبدار عقب ناقه ها دویده منم *امروز باید همه ناله بزنن، فرمودن: امروز روز گریه ست، این آقا قریب سی و پنج سال کارش گریه بوده، قریب سی و پنج سال کارش ناله بوده..* آن که وقت فرار از خيمه ناله ی دختران شنیده منم *دیدن عمه ی سادات اومد، عزیز برادرم! یادگار برادرم! خيمه ها رو آتش زدن چه کنیم؟ بعد از بابات تو امید زینبی فدات شم، یه وقت فرمود: "یا عمّتی علیکنّ بالفرار" به زن و بچه بگید از خيمه ها فرار کنن، تمام این دخترا تو بیابونا فرار کردن.. آخ بمیرم تو این دخترا سه ساله هم فرار میکرد، اما یه فرقی داشت، دیدن دامنش آتیش گرفته، بابا کسی که آتیش میگیره میگن نگهش دارید، هوا بهش نخوره آتیش گر میگیره، این دختر فرار میکرد آتیش گر می‌گرفت، اون مرد عرب میگه دنبالش رفتم، دیدم دستاشو رو سرش گذاشت، صدا زد.. من بابا ندارم...* آن که بین بوریا دل شب پیکر یک امام چیده منم آن که در گوشه ی خرابه ی شام دفن کرده گُلی شهیده منم *همه ی این روضه ها یه طرف، همه ی این مصیبتا یه طرف، همه ی این دردا یه طرف.. اما روضه ی امروز چیه؟ حرف خود امام سجاده، همه ی اون مصیبتایی که کربلا دیدن بذارین کنار، که وقتی روز عاشورا صدا زد.. عمه جان! پرده ی خيمه رو بزن کنار، تا زینب پرده ی خيمه رو زد کنار، دیدن این آقای بیمار دو دستشو زد رو سرش، گفت: عمه جان میدونی چرا زمین و آسمان تیره شده؟ بابای غریبمو کشتن، اونم با لبِ تشنه..* همه ی روضه ها کنار ولی آن که بازار شام دیده منم روضه در یک کلام وای از شام درد بی التیام وای از شام کاش مادر مرا نمیزایید ناله های مدام وای از شام *چیشد مگه تو شام قربونت برم؟* ناسزاهای بد به ما گفتن همه جای سلام، وای از شام قافله تا غروب گیر افتاد کوچه ها ناتمام وای از شام دختر فاطمه اذیت شد از نگاه حرام وای از شام گذر از کوچه های تنگ یهود آتش از روی بام وای از شام جای حیدر ز دختر حیدر می‌گرفت انتقام وای از شام «ای حسین...» لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1628.mp3
10.83M
|⇦•پیرمرد بلا کشیده... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج رضا گرمابی •✾• همه ی روضه ها کنار ولی آن که بازار شام دیده منم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit روضه در یک کلام وای از شام درد بی التیام وای از شام
|⇦•داغ ها تو دیدی در کرب وبلا... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی •✾• شام غریبان آقا امام سجاد علیه السلامه السلام علیک یا مولای یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله السلام ای قبله ی اهل نظر السلام ای گریه ی شب تا سحر السلام ای روضه های پر شرر السلام ای عابد خونین جگر ای که غم گشته انیس خاطرت ای که جز مهدی نباشد زائرت *الان کنار اون قبر خاکی امام سجاد، آقا زائر نداره، در شام غریبانش شاید فرزندش امام زمان زائرش باشه، یا صاحب الزمان تسلیت میگیم آقا، سلام ما رو هم برسون مولا..* ای مزارت قبله ی اهل ولا ای امام چهارمِ ارض و سما ای همیشه در دلت روضه به پا داغ ها دیدی تو در کرب و بلا *چه چیزایی دیده امام سجاد، آقاجان یا صاحب الزمان ببخشید آقا..* گر که دیدی پاره پاره پیروهن این همه شمشیر و نیزه یک بدن در دل گودال جسمی بی کس است سر به روی نی به روی خاک تن *چه مصائبی دیده امام سجاد؟ تمام بار این مصیبت بعد از ابی عبدالله بر دوش امام سجاد بوده..* روز تشییع پدر تیر سه پر پیرش کرد قبر کوچک تن سقا چقدَر پیرش کرد *بدن سه نفر و امام سجاد ذره ذره جمع کرد، یکی بدن علی اکبر، یکی بدن عمو جانش اباالفضل‌ العباس کنار نهر علقمه، از یه جا دست جمع میکنه، آه! ذره ذره این بدن ها رو جمع کرد، اما یه وقتی هم صدا زد بنی اسد بوریا بیارید، بدن بابا رو ذره ذره جمع کرد توی حصیر گذاشت..* روی نیزه شدن آن همه سر پیرش کرد خیزران و لب و دندان پدر پیرش کرد زیر زنجیر تمام بدنش زخمی بود تا چهل سال دلش مثل تنش زخمی بود *بمیرم، امام باقر اومد این بدن رنجور باباش امام سجاد رو دفن کنه، دید بعد از این همه سال جای غل و زنجیر رو بدن و گردن امام سجاد باقی مانده، آه! از لحظه ای که امام سجاد اومد بدن باباشو دفن کنه... نمیدونم با چه حالی رفت درون قبر این بدن مقدس حسین رو درون قبر گذاشت، بنی اسد دیدن آقا بیرون نمیاد، آمدن نگاه کنن، دیدن خم شده لب ها رو گذاشته به رگ های بریده ی باباش حسین، آمد بیرون، نمیدونم با چه حالی خاک ریخت، این خاک رو صاف کرد، با انگشت مبارک نوشت "هذا قبر حسین بن علی بن ابیطالب" این قبر حسینه، کدام حسین؟ "الذی قتلوه عطشانا" همون حسینی که با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن...* " صلی الله علیک یا مظلوم یا ذبیح العطشان یا حسین" لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 1223(1).mp3
5.25M
|⇦•داغ ها تو دیدی... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی•✾• ای مزارت قبله ی اهل ولا ای امام چهارمِ ارض و سما ای همیشه در دلت روضه به پا داغ ها دیدی تو در کرب و بلا لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
|⇦•چندی ست که گم گشتهٔ... وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج‌مهدی سلحشور •✾• چندی‌ست که گم‌گشتۀ؛ در نیمۀ راهم بسته‌ست همه پنجره‌ها؛ رو به نگاهم حس می‌کنم آیینۀ دل تیره و تار است بر روی مفاتیحِ دلم، گرد و غبار است *چرا دلم‌ رو گرد و غبار گرفته؟..* از بس که مناجاتِ سحر را نسرودم سجادۀ بارانی خود را نگشودم پای سخنِ عشق، دلم را ننشاندم یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم یک عده در آغاز به مقصود رسیدند یعنی همه‌ جا غیرِ خدا هیچ ندیدند اما منِ بیچاره صدا را نشنیدم آوازه‌ی مردان خدا را نشنیدم باید که کمی کم کنم این فاصله‌ها را با خَمسه عَشر طی کنم این مرحله‌ها را بر آن شده‌ام تا که صدایت کنم امشب تا با غزلی عرضِ ارادت کنم امشب ای زینتِ تسبیح و دعا زمزمه‌هایت در حیرتم آخر بنویسم چه برایت من کمتر از آنم که به پایِ تو بیفتم عالم همه سجاده شد افتاد به پایت چون ریخت خدا در رگِ تو خونِ خدا را بر دوش گرفتی عَلمِ کرب‌ و بلا را با خطبۀ تو تا به ابد کرب‌وبلا ماند ویرانه‌ای از کوفه و از شام به جا ماند ای خطبۀ طوفانی تو شورِ قیامت در معرکه خون کرده به پا تیغِ کلامت یعنی زِ خدا تا که نشان هست به عالم دستانِ علی را نتوان بست در عالم بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم *بگذار این روضه رو از زبان زین‌العابدین عرض کنم..آقا که همه‌ی عمرش شده گریه‌ی برای حسین..گفتن آقاجان! شهادت، ارث شما خانواده‌ست. چرا اینجوری گریه می‌کنید؟فرمود: درسته اما شنیده بودی تا به امروز یکی از زنهای ما به اسارت بره؟..خودم دیدم دستان عمه‌ام زینب رو بسته ان..* بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم مردان همه وحشی و زنان هندِ جگرخوار اولاد پیمبر وسطِ کوچه و بازار *روضه اینه بخدا..گفت بابا!* وقتی تو شدی کافر و این قوم، مسلمان بر نیزه شکستند سرِ قاریِ قرآن *یه وقت شروع کرد با سر داداش بالا نیزه حرف زدن..داداش! از ما رفع تهمت کن قرآن بخون بالا نیزه..سر داداش شروع کرد بالا نیزه قرآن خواندن: " أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً" یه کاری کردن با این قاری قرآن گفت: داداش بسه دیگه قرآن نخوان.. شروع کردن با سنگ به لب و دندان حسین زدند..آخ بمیرم برات کار به یه جایی رساندن وقتی زین‌العابدین، بابا رو توو خاک گذاشت دیدن گریه‌‌ی آقا شدت گرفت سوال کردن آقاجان چه شده؟فرمود: چشمم افتاد به شونه‌های بابام جای کیسه‌های نان و خرما رو شونه‌های بابام مانده هنوز آقایی که بر دوش، کیسه‌های نان و خرما می‌گرفت درِ خونه‌ی فقرا می‌بردکارش یه جایی رسید توو شام. مرحوم جزایری نوشته:یه کسی اومد خدمت حضرت زینب سلام الله علیها داشت صدقه می‌داد به این بچه‌هاصدقه بین بچه‌ها تقسیم می‌کردنان و خرما می‌داد آقایی که کیسه‌های نان و خرما به دوش می‌بردکارش به یه جایی رسید به زن و بچه‌اش کیسه‌های نان و خرما آوردن دادن..حضرت زینب این نان و خرما رو از دهن بچه‌ها می‌گرفت صدقه بر ما حرامه..خانم مگه شما کی هستین؟ما اهل و عیال پیغمبریم یه جمله‌ای نوشته مقتل..گفت:من نمی‌دونم شما کی هستین اینا میگن خارجی هستین..خارجی هستین یا نیستین نمی‌دونم!اهل و عیال پیغمبر هستین نمی‌دونم! اما از خدا می‌خوام خدا زن و بچه‌ی منو به حال و روز شما نندازه نگاه می‌کنم با این معجرپاره‌ها سرها رو پوشوندین..نگاه می‌کنم پاها همه آبله زده نگاه می‌کنم صورت‌ها همه زرد شده...* "صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا مَظْلومْ یَااَبَاعَبدِاللهِ..اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَ ثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ، الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامْ" لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
روضه خانگی - امام سجاد(ع) - 275.mp3
14.8M
|⇦•چندی است که گم‌گشتهٔ... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده در مجلس رهبر انقلاب به نفسِ حاج مهدی سلحشور•✾• بند آمده راهِ نفس از بغضِ گلویم بگذار بگریم کمی از شام بگویم لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
سر سفره به غدا که نظرش می افتاد فکر اطفال گرسنه به سرش می افتاد شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد گله میکرد ز چشم بد بازاریها سر بازار همینکه گذرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت از حال به دلش روضه ی ذبح پدرش می افتاد این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین یاد گودال فقط سینه زد و گفت حسین یاد روزی که‌ ز خیمه نگران زد بیرون با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون بی رمق جانب گودال نظر می انداخت دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون از تن شاه لباس عربی را بردند نیزه از هرطرف پیکر آن زد بیرون چادر فاطمه را هم‌ بخدا خونی کرد خون‌ آن حنجر خشکیده چنان بیرون‌ زد حاجت این دل غمدیده روا میشد کاش آن چهل منزل در پیش دوتا میشد کاش دور ناموس خدا حلقه نامحرم بود خواست کاری بکند حیف که‌ فرصت کم بود آنطرف‌ چشم  نوامیس بدستانش بود اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود هرکه‌ پرسید ز بازار فقط گفت الشام.. گفت‌ آنقدر بدانید که‌ خولی هم بود وسط مجلس می تکیه به زینب دادم چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت سید پوریا هاشمی لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
از امام سجاد (ع) سوال کردند : آقاجان در این سفر کجا از همه بیشتر برای شما سخت گذشت امام (ع) سه مرتبه فرمودند : الشام الشام الشام آقا جان پدر ، عموزاده ها ، یاران شما را کربلا شهید کردند چرا میگید الشام امام سجاد (ع) می فرماید : سخت ترین روزها برای ما وقتی بود که ما را وارد شهر کردند. همه دشمن ما بودند از صبح تا بعد از ظهر مارا نزدیک دروازه شهر نگه داشتنددروازه ی ساعات هر کی میومد به ما ناسزا می گفت هی سنگ میزد هی می خندید ، این زن و بچه به خود می پیچیدند وارد شام خرابم کردند خارجي زاده زاده خطابم کردند خوب از غصه کبابم کردند به سر ني سر بابم کردند حالت سوختگان ديدن داشت سنگها بود که باريدن داشت لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
مرثیه_امام_سجاد ناله‌یِ واعطشا بر جگرش می‌افتاد آب می‌دید به یادِ قمرش می‌افتاد بی سبب نیست که از جمله‌یِ "بَکّائون" است دائما اشک ز چشمانِ ترش می‌افتاد شیرخواره بغل تازه عروسی می‌دید یادِ لالایِ رباب و پسرش می‌افتاد با دلی خون‌شده می‌گفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش می‌افتاد روضه‌ی گم شدن و دفنِ رقیه می‌خواند تا به صحرا و خرابه نظرش می‌افتاد گوسفندی جلویش ذبح که می‌شد، یادِ خنجر کُند و گلویِ پدرش می‌افتاد وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه قطعه‌هایِ پدرش دور و برش می‌افتاد جلوی پای سکینه دم دروازه ی شهر از رویِ نیزه علمدار سرش می‌افتاد لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit