eitaa logo
متن روضه ومدح اهلبیت طیرانی
217 دنبال‌کننده
121 عکس
82 ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سر و سامان عشق🔹 گذشته چند صباحی ز روز عاشورا همان حماسه، که جاوید خوانده‌اند او را همان حماسهٔ زیبا، همان قیامت عشق به خون نشستنِ سرو بلندقامت عشق به همره اُسرا، می‌روند شهر به شهر سپاه جور و جنایت، سپاه ظلمت و قهر ندیده چشم کسی، در تمام طول مسیر به جز مجاهدت، از آن فرشتگان اسیر «چهل ستاره» که بر نیزه می‌درخشیدند به مهر و ماه در این راه، نور بخشیدند طناب ظلم کجا، اهل‌بیت نور کجا؟ سر بریده کجا، زینب صبور کجا؟ هوا گرفته و دلتنگ بود، در همه جا نصیب آینه‌ها سنگ بود، در همه جا نسیم، بدرقه می‌کرد آن عزیزان را صبا، مشاهده می‌کرد برگ‌ریزان را نسیم، با دل سوزان به هر طرف که وزید صدای همهمه پیچید، در سپاه یزید سپاه، مستِ غرور است و مستِ پیروزی و خنده بر لبش، از شورِ عافیت‌سوزی... چو برق و باد، به هر منزلی سفر کردند چو رعد، خندهٔ شادی از این ظفر کردند ز حد گذشته پس از کربلا جسارتشان که هست زینب آزاده در اسارتشان گذار قافله یک شب کنار دِیْر افتاد شبی که عاقبت آن اتفاقِ خیر افتاد حَرامیان، همه شُربِ مُدام می‌کردند به نام فتح و ظفر، می به جام می‌کردند اگرچه شب، شبِ سنگین و تلخ و تاری بود سَرِ مقدّسِ خورشید، در کناری بود سری که جلوهٔ «والشّمس» بود در رویش سری که معنی «واللّیل» بود گیسویش سری، که با نَفَس قدسیان مصاحب بود کنار سایهٔ دیوارِ «دِیْر راهب» بود سری، که از همهٔ کائنات، دل می‌برد شعاع نوری از آن سر، به چشم راهب خورد سکوت بود و سیاهی و نیمهٔ شب بود صدای روشنِ تسبیح و ذکر یا رب بود صدای بال زدن، از فرشته می‌آمد به خطّ نور ز بالا نوشته می‌آمد شگفت‌منظره‌ای دید، دیده چون وا کرد برون ز دِیْر شد و زیر لب، خدایا کرد میان راه نگهبان بر او چو راه گرفت از او نشانیِ فرماندهٔ سپاه گرفت رسید و گفت مرا در دل آرزویی هست اگر تو را، ز محبّت نشان و بویی هست دلم به عشقِ جمالی جمیل، پابند است دلم به جلوهٔ خورشید، آرزومند است یک امشبی، «سَرِ خورشید» را به من بدهید به من، اجازهٔ از خود رها شدن بدهید دلم هواییِ دیدارِ این سَرِ پاک است سری، که شاهد او، آسمان و افلاک است بگو که این سر دور از بدن ز پیکر کیست؟ سرِ بریدهٔ یحیی که نیست، پس سَرِ کیست؟ جواب داد که این سر، سری‌ست شهرآشوب به خون نشسته‌تر از آفتاب وقت غروب سر کسی‌ست، که شوریده بر امیر، ای مرد! خیالِ دولتْ پرورده در ضمیر، ای مرد! تو بر زیارتِ این سر، اگر نظر داری بیار، آنچه پس‌اندازِ سیم و زر داری جواب داد که این زر، در آستین من است بده امانت ما را، که عشق، دین من است به چشمِ همچو تویی، گرچه سیم و زر عشق است هزار سکهٔ زر، نذرِ یک نظر عشق است بگو: که صاحب این سر، چه نام داشته است؟ چقدر نزد شما، احترام داشته است؟ جواب داد که این سر، که آفتاب جَلی‌ست گلاب گلشن «زهرا» و یادگار «علی»‌ست سَرِ بریدهٔ فرزند حیدر است، این سر سَرِ حسین، عزیز پیمبر است، این سر... گرفت و گفت خدا بشکند، دهان تو را خدای زیر و زبر می‌کند جهان تو را به دِیْر رفت و به همراه خود، گلاب آورد ز اشک دیدهٔ خود، یک دو چشمه آب آورد غبار راه از آیینه پاک کرد و نشست کشیده آه ز دل، سینه چاک کرد و نشست سری، که نور خدا داشت، در حریر گرفت فضای دِیْر از او، عطر دلپذیر گرفت... دوباره صحبت موسی و طور، گل می‌کرد درخت طیّبهٔ عشق و نور، گل می‌کرد خطاب کرد به آن سر: که ای جلال خدا! اسیر مهر تو شد، دل جدا و دیده جدا جلال و قدر تو را، حضرت مسیح نداشت کلیم، چون تو بیانی چنین فصیح نداشت چو گل جدا ز چمن با کدام دشنه شدی؟ برای دیدن جانان، چقدر تشنه شدی؟ هزار حیف، که در کربلا نبودم من رکاب‌دار سپاهِ شما، نبودم من ز پیشگاه جلال تو، عذرخواهم من تو خود پناه جهانی و بی‌پناهم من به احترام تو، «اسلام» را پذیرفتم رها ز ننگ شدم، نام را پذیرفتم دلم در این دلِ شب، روشن است همچون ماه به نورِ «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَ الله» فدایِ خون‌جگری‌های جَدِّ اطهر تو فدای مکتب پاک و شهیدپرور تو «شهادتینِ» مرا، بهترین گواه تویی که چلچراغ هدایت، دلیل راه تویی... من حقیر کجا و صحابی تو کجا؟ شکسته بال و پرم، هم‌رکابی تو کجا؟ نه حُسن سابقه دارم نه مثل ایشانم فقط، ز دربدری‌های تو، پریشانم به استغاثه سرِ راهت آمدم، رحمی «فقیر و خسته به درگاهت آمدم، رحمی» بگیر دست مرا، ای بزرگوار عزیز «که جز ولای توأم نیست هیچ دست‌آویز»... نگاه مِهر تو شد، مُهرِ کارنامهٔ من گلاب ریخت غمت در بهارنامهٔ من من از تمامی عمر امشبم تبرّک شد ز فیض بوسه به رویت، لبم تبرّک شد «شفق» اگرچه رثای تو از دل و جان گفت حکایت از سر و سامان عشق «عُمّان» گفت لینک ایتا👇👇 متن روضه ذاکراهلبیت طیرانی https://eitaa.com/zakerahlbeit
علیه‌السلام 🔹جانِ جهان🔹 سامرا از غم تو جامه‌دران است هنوز چشم «نرگس» به جمالت نگران است هنوز.. پسر حضرت هادی! به فدایت پدرم پدر حضرت مهدی! به فدایت پسرم حج نرفتی تو، ولی قبلۀ حاجات شدی تو خودت عین صفا مشعر و میقات شدی کعبه یک چاردهم، بی تو صفا کم دارد بی تو یک چاردهم، عطر خدا کم دارد ماهِ زیبا! حسنِ دوم زهرا! برخیز مهدی‌ات دل نگرانت شده، بابا! برخیز باز هم جانِ جهان را تو در آغوش بگیر صاحب عصر و زمان را تو در آغوش بگیر.. غم پرپر شدنِ چون تو کریمی، سخت است به رقیه قسم آقا! که یتیمی سخت است لینک ایتا👇👇 متن روضه ذاکراهلبیت طیرانی https://eitaa.com/zakerahlbeit
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیهاالسلام 🔹سلام بر اشکت🔹 سلام ما به تو، ای هاجر چهار ذبیح درود ما به تو، ای مریم چهار مسیح... ادب به قامت زهرایی‌ات قیام کند وفا به غیرت عباس تو سلام کند... اگر چه با همه گفتی کنیز زهرایی به چشم آل محمّد عزیز زهرایی تو بعد فاطمه در بیت وحی فاطمه‌ای تو آسمان ادب را همیشه قائمه‌ای به نفس پاک محمّد تو همدمی مادر مسیح عشق و ادب را تو مریمی مادر بهشت شیفتۀ چار لالۀ یاست کلید باب حوائج به دست عبّاست مزار توست کنار مزار چار امام که چار ماهِ تمامت به خون نشست تمام... مگر به گوش، پیام خدا ز غیب شنفت که مادر اسم تو را از نخست فاطمه گفت هزار قافله دل پای‌بست فرزندت نشان بوسهٔ مولا به دست فرزندت... اگر تو نام نبردی ز شاخۀ یاست گریست دیدۀ زهرا برای عبّاست الا تمام وجودت پر از نوای حسین به گریه نایبة‌الزینبی برای حسین روایتِ عطشِ کربلاست در اشکت سلامِ گریه‌کنان حسین، بر اشکت سرودِ زخم گلوی حسین، ورد لبت خلوص زینب و عبّاس در نماز شبت... تو مادر شهدا، همسر علی هستی هزار حیف، غریبانه چشم خود بستی خزان رسید چو بر برگ لالۀ یاست نبود، جعفر و عثمان و عون و عبّاست سپهر و مهر و مه و کوکبت کجا بودند علی، حسین، حسن، زینبت کجا بودند هماره ریخت به رخ از دو دیده، یاقوتت اگر به دوش غریبانه رفت تابوتت دگر به پیکرت آثار تازیانه نبود دگر مراسم تشییع تو شبانه نبود... لینک ایتا👇👇 متن روضه ذاکراهلبیت طیرانی https://eitaa.com/zakerahlbeit
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ علیه‌السلام فرازی از یک 🔹سورۀ فجر🔹 بوی گل از سپیده می‌آید اشک شوقم ز دیده می‌آید اختران لحظه لحظه با تسبیح دم‌به‌دم می‌کنند کار مسیح همه سیّارگان همه افلاک تا سحر سجده می‌برند به خاک آیۀ نور، زینتِ فلک است سورۀ فجر، بر لب مَلَک است نُه فَلَک باغ نرگس‌اند امشب اختران ماه مجلس‌اند امشب انبیا اشک شوق می‌بارند همه سوی مدینه رو آرند همه آرند در حریمِ عفاف دورِ گهوارۀ حسین طواف شب جشن و سرورِ خلق و خداست شب میلاد سیدالشهداست شب لبخند احمد است امشب شب عید محمّد است امشب.. عالم از عفو، گشته گل‌باران این حسین است ای گنه‌کاران مهر او تا ابد به ذِمّۀ ماست بعد حیدر ابوالائمۀ ماست.. عقل کلّ محو در نظارۀ او چشم فطرس به گاهوارۀ او.. خواجۀ کائنات، فخر بشر چون کتاب‌اللَّهَش گرفته به بر به چه خوش گفت سَیدالکونین: که حسین از من است و من ز حسین.. انبیا زنده‌اند از خونش تا قیامت نماز مدیونش حجّ ز خون حسین محترم است حرم از کربلای او حرم است به نیازش نیاز برده نیاز از نمازش نماز گشته نماز کربلا کعبه، حجّ شهادت او قتلگه کُشتۀ عبادت او لب خشکش حیاتِ آب بُوَد بعد حیدر ابوتراب بود مکتبش تا خداست مشعل راه نهضتش بعثت رسول‌الله دست حقّ بازوی علمدارش جان ما خاک پای انصارش روی آزادگی و عشق و امید از غلام سیاه اوست سفید روی «جُونش» چراغ دیدۀ ناس عابسش را شجاعت عبّاس مسلمش پیر عشق و پیرو راه در حبیبش کمال حُبّ‌الله روی حُرّش چراغ حرّیّت لالۀ سرخ باغِ حرّیت اکبرش حجّت خدای همه اصغرش پیر پارسای همه قاسم او قسیم ظلمت و نور چشم بَد از مه جمالش دور روح، سرمست روضۀ یاسش جان عالم فدای عبّاسش.. لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
سامره امشب تماشایی شده جنت گل هـای زهرایی شده لحظه لحظه، دسته دسته از فلک همچو باران از سمـا بارد ملک می زنند از شوق دائم بال و پر در حضـور حجت ثانـی عشر ملک هستی در یم شادی گم است بعثت است این، یا غدیر دوم است یوسف زهرا بـه دست داورش می نهد تاج امـامت بـر سرش عید «جاء الحـق» مبارک بر همه خاصـه بـر سـادات آل فاطمه عید آدم عیـد خاتم آمده عید مظلومـان عالم آمده عید قسط و عید عدل و دادهاست لحظه هـایش را مبـارک بادهاست عیـد قرآن، عید عترت، عید دین عیــد زهـرا و امیــرالمؤمنین عیــد یــاران فداکار علی است عید محسن، اولین یار علی است عیــد فتـحِ «میثـم تمار»هاست عید عمرو مالک و عمارهاست عید مشتاقان سرمست حسین عید ذبح کوچک دست حسین عید باغ یاسمن های کبود عید شادیِ بدن های کبود عید سردار رشیـد علقمه عید سقـای شهیـد علقمه عید ثـارالله و هفتـاد و دو تن عید سربازان بی غسل و کفن عید هجــده آفتـاب نـوک نی کرده نوک نی چهل معراج طی عید طاهـا عید فرقان عید نور عید قرص مـاه در خاک تنور عید عزت عیـد مجد و افتخار عید مردان بـــزرگ انتظـار آی مهدی دوستـان! عید شمـاست این شعاع حسن خورشید شماست آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش وعده فیض حضور آید به گوش مـژده روز ظهـور آیـد به گوش تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را می کشد چون شیر حق از دل خروش می رســد از کعبــه آوایش بـه گوش می برد از دل شکیب کعبه را می کشد اول خطیب کعبه را روی او آیینه روی خــداست پشت او محکم به نیروی خداست پیش رو خوبان عالم، لشکرش پشت سر دست دعای مادرش بـر سـرش عمـامه پیغمبر است ذوالفقارش ذوالفقار حیدر است پرچمش پیراهـن خـون خداست نقش آن رخسار گلگون خداست رشته هایش از رگ دل پاک تر از گل پرپر شده صـدچاک تر حنجـر او نینـوای زینبین نعره او یا لثارات الحسین اشک چشمش خون هفتاد و دو تن چهره: تصویـر حسین است و حسن خیمـه اش آغـوش حی دادگر مقدمش چشمِ قضا، دوش قدر عدل از نـور جمـالش منجلی پــایتختش کوفـه مـانند علی آسمـان پروانـه ای دور سرش خلق پندارند خود را در برش آسمان چـون حلقه در انگشت او ملک امکان قبضه ای در مشت او فـرش راه لشکـرش بــال ملک جــای سم مـرکبش دوش فلک مکـه را بستانـد از نـا اهل هــا بشکند پیشانـی از بوجهل هــا شیعه گردد حکمران در آب و گل کــوری این بازهـای کــور دل عیــد موسا و عصا و اژدهاست عید مرگ فرقه باب و بهاست ای امـام عصـر عاشورائیـان ای امیــد آخـر زهرائیــان ای به عهد مهدویت مهـد مـا ای نفس هایت دعای عهد ما عمر ما بی تو بـه سـر آمـد بسی ای پنـاه شیعـه تـا کی بیکسی تـو بـه ما بینایی و ما از تو کور تو به ما نزدیکی و ما از تو دور ای ز چشـم مـا به ما نزدیک تر تـا دل دشمـن شـود تاریک تر چند میثم با تو نزدیک از تو دور؟ سیـدی مـولایی عجـل لظهـور لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ؛ يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي بگذار قلب دشمنان از کینه پر باشد بگذار اسرائیل دنبال ترور باشد مارا که از این دشمنی کردن هراسی نیست جز ما کسی که در مسیر حق شناسی نیست ما چشم مان بر دست آقای محرم هاست سرمایه مان ایمان "تهرانی مقدم" هاست در سنگر علم و عمل آزاده ها داریم مانخبگانی مثل "فخری زاده " ها داریم آسوده ایم اما به لطف پاسداری ها هستیم زیر دِین خون "شهریاری" ها داریم از علم و تدبر جوشن امروزه سنگر پر است از "احمدیِ روشن" امروزه در جبهه ی ما حرف ایثار است و جانبازی الگوی جانبازی ما "صیاد شیرازی" طی کرده این نهضت مسیر سرفرازی را نسل "حججی" پر کند جای "حجازی" را نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست جز مکتب ما مکتبی "مغنیه" پرور نیست از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی تا "زاهدی" ؛ "سیدرضی" ؛ "قاسم سلیمانی" تسبیح شیعه "ما رایت الّا جمیلا" بود آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود نسل "بهشتی" وارثانی "باهنر" دارد فریاد ما در جبهه ی تبیین اثر دارد در بند زهرا فکر فردا بود در دنیا راه شهیدان راه زهرا بود در دنیا زهرا طریقش جز طریق پایداری نیست در مکتب او جای خفت جای خواری نیست ما را به راه راست دعوت می کند زهرا با فعل و تقریرش هدایت می کند زهرا مدیون زهرا بود هر نسلی حسینی بود اندیشۀ زهرا در افکارِ "خمینی" بود تصویر ما از فاطمه تعریف قرآنی ست شاگرد درس مکتبش سردار لبنانی ست سید که خار چشم دشمن های غاصب بود فتح الفتوحش هر زمان صدر مطالب بود سید که سرباز امام عصر حاضر بود میراث روح الله بود و از نوادر بود سید "اشداء علی الکفار " را فهمید آموزه های حیدر کرار را فهمید غیر از خدا از هیچ کس اصلا نمی ترسید از زوزه های گله ی دشمن نمی ترسید مانند شیر شرزه ای همواره غران بود از روز اول ذوالفقار شیعه برّان بود میراث سید لشگری در اوج باورهاست الگوی حزب الله لبنان حضرت زهراست رزمنده ها را نهضت زهرا به خط کرده مادر خودش سیدحسن را تربیت کرده ارزش ندارد جان اگر نذر ولایت نیست پایان راه شیرمردان جز شهادت نیست باید شناسایی کنیم اهداف دشمن را باید بشارت داد فرداهای روشن را سیدعلی مان فتح خیبر می کند فردا فرزند حیدر کار حیدر می کند فردا ما سر به داران مطیع رهبری هستیم آماده ی دستور فتح خیبری هستیم با سر می افتد قوم فرعون زمان در نیل شیعه کمر بسته به نابودی اسرائیل از جبهه ی حق میرسد آوای پیروزی قطعا تماشایی شود فردای پیروزی فردا همه راهی قدس از سمت لبنانیم در مسجدالاقصی نماز شکر می خوانیم در قدس اگر فردا نماز جمعه ای برپاست سید علی مان خطبه خوان مسجدالاقصی ست مشی و مرام صهیونیست از یاد خواهد رفت حیثیت پوشالی اش بر باد خواهد رفت راهی برای عده ای یاغی نمی ماند نامی از اسرائیل هم باقی نمی ماند فردا که شوق هر فلسطینی تماشایی ست بیت المقدس تا مدینه راهپیمایی ست دنیا به کام مهدی موعود خواهد شد صبح فرج وهابیت نابود خواهد شد لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit
باز شد پنجره ای سمتِ نسیمِ ملکوت نور تابید در آیینه ی صبح از جبروت تشنه ی بوی نفس های بهارش بودیم از همان روزِ ازل مستِ نگارش بودیم چه حضوری که از او عشق بشارت میداد چه طلوعی که خدا مُهرِ شهادت میداد نفسش عطرِ سلام و صلوات آورده است آسمان را قدمش آبِ حیات آورده است عطر سیبی ست که از گلشنِ عرش آمده است شاخِ طوباست و بر زینتِ فرش آمده است هر طرف جلوه ی خورشید جمالش پیداست حَسَن و نورِ حقیقت ز کمالش پیداست مژده مژده حسنِ دومِ زهرا آمد سیزده صورتِ اعجاز تماشا آمد نور افشانیِ عالم همه از جلوه ی اوست آخرین حجتِ حق از ثمر و میوه ی اوست پدرش آینه ی مکتبِ صادق باشد پسرش چشمه ی قرآنِ حقایق باشد از دمِ سوسنِ او بوی چمن می روید صبح از جامِ لبش حُسنِ حَسَن می بوید جلوه ی روشنِ او جلوه ی ایثارِ خداست دامنش سبزترین دامنِ گلزارِ خداست به قدمهاش چو داود گل آرایی کرد از دَمش حضرتِ یعقوب دل آرایی کرد بر لبش سوره ی توحید تلاوت دارد دامنش دولتِ مسعود امانت دارد شده آن بزم نشینِ دمِ او چون عیسی(ع) شده پروانه ی شمعش به دو عالم موسی(ع) حَسَن آیینه ی حُسنش به خدا اعجاز است ز نسیمش همه درهای اجابت باز است نور تابید و جهان غرقِ تبسّم شده است کهکشان در نفسش ذره شد و گم شده است یازده بار زمین سر به خضوع آمده است از دمِ اوست که خورشید طلوع آمده است یازده بار خدا صورتِ احمد چو کشید بینِ آن صورتِ زیبا رخ زیبای تو دید یازده پنجره وا شد به سوی دولتِ یار آخرین پنجره مانده است به دستانِ بهار شانت این بس پسرت حضرت مهدی باشد بعدِ حق عالمِ ما را متصدّی باشد! لینک ایتا👇👇 متن روضه ومدح ذاکراهلبیت طیرانی بحرینی https://eitaa.com/zakerahlbeit