eitaa logo
متن و سبک ذاکرین
215 دنبال‌کننده
6 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ سلام الله علیها دل بیقرارم تا منو تأییدم کنه حضرت زهرا چشم انتظارم ، کِی نوبتم میشه که زائرت شَم آقا دل مبتلاته ، دل مستمند لطف یک گوشه نگاته اینجوری عادت کردم دیگه کرب و بلا تو روضه هاته باز این دل هوای گریه و ناله داره جنت صفای یک گوشه از شیش گوشتو نداره ... حسین دلم رو بردی ، منو تو آخر حرم نبردی ... دل غرق درده ، باز این دلم هوای کربلاتو کرده چطور نسوزم ، دلم هوای صحن باصفاتو کرده خداوکیلی تو عطر گلها عطر و بوی یاسو عشقه ساده بخونم بین همه عشقا فقط عباسو عشقه من تا ابد اسیر گریه و سوز و اشکم طعنه به دریا میزنم ماهیِ میدون مشکم ... حسین دلم رو بردی ، منو تو آخر حرم نبردی ... ای تار و پودم ، اگه تو لیلی نبودی مجنون نبودم خدا میدونه به نام زینبت سند خورده وجودم شاه و امیرم قسمت نشد اگه تو کربلا بمیرم یه کاری کن تا یه روز تو صحن مشهدالرضا بمیرم وقتی که تو حریم امام رضا میشینم مابین هر حیاط یه دونه بین الحرمین میبینم ... حسین دلم رو بردی ، منو تو آخر حرم نبردی ... •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @zakerein
1_47371606.mp3
1.93M
✨﷽✨ سلام الله علیها 🎵 MP3 دل بیقرارم تا منو تاییدم کنه حضرت زهرا ... 🎤🎤 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2536177680C0b8e21b1e5
✨﷽✨ سلام الله علیها ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... واجبه که غسلت بدم تو حیاط خونه ولی اونقده که بازوت کبود شده نمیتونه علی اسماء بریز آب روان رو بدن زهرا ولی ولی کمی آهسته تر که داره میمیره علی علی رو تنها گذاشتی با روضه های مدینت رسیده دستم به زخم عمیق بر روی سینت حالا میفهمم که راز حسن تو کوچه چی بوده رسیده دستم به جایی که از همین غم کبوده ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... کجا داری میری گلم شبونه و بی سر صدا با خودت علی رو ببَر بانوی من ای باوفا چرا نفست قطع شده ، صدات دیگه درنمیاد پاشو حسنت رو بغل کن که مادرش رو میخواد راحت بخواب ای عزیزم دیگه نداری تو دردی با رفتنت از تو خونه علی رو بیچاره کردی چجوری آروم بگیرم بدونت آروم جونم خدا نگهدار تو ای بانوی قامت کمونم ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... میچکه خون تازه ای از زیر تابوتت ولی داره میمیره دخترت بیا نرو جون علی پشت سر تابوت تو با دیده ی تر زینبت چادر خاکیته سرش ، میزنه به سر زینبت به زیر لب میگه زینب خدایا مادر جوونه داره میره از تو خونه شبونه و مخفیونه بشکنه دست مغیره چه خاکی بر این سرم کرد با حمله ای وحشیونه به خونه بی مادرم کرد ... غم تو منو میکُشه زهرا ، مرو از خونه ... •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @zakerein
1_47188093.mp3
6.64M
✨﷽✨ سلام الله علیها 🎵 MP3 غم تو منو میکشه زهرا ... 🎤🎤 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2536177680C0b8e21b1e5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ سلام الله علیها اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم اُم البنین قمرامُ و کشتن اُم البنین قمراتُ و کشتن اُم البنین پسرامُ و کشتن اُم البنین پسراتُ و کشتن اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____________ مادر نبودی که ، تنها شدم تنها کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا مادر نبودی که ، آب و صدا میزد پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد اُم البنین بی پر و بال رفتم اُم البنین دیگه از حال رفتم ام البنین هر جوری که میشد از خیمه تا ته گودال رفتم ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____________ مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو غوغای غارت رو ، حد جسارت رو مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم اُم البنین اشکامون و دیدن اُم البنین همه میخندیدن ام البنین نبودی تویِ شام دور سر داداشم رقصیدن ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @zakerein
1_50364694.mp3
3.72M
✨﷽✨ سلام الله علیها 🎵 MP3 ام البنین... آه یا ام البنین ... 🎤🎤 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2536177680C0b8e21b1e5
✨﷽✨ سلام الله علیها خانمی که تا خود خورشید ، قامت داشته در رشادت با ابالفضلش رقابت داشته مادرِ باب‌ُ الحوائج بوده و با این ‌حساب دامن او را گرفته هرکه حاجت داشته میرسد از والدین اخلاق فرزندان ولی این زن از اول به فرزندش شباهت داشته اول از عباسِ او اذن حرم را خواسته هرکسی در کربلا قصد زیارت داشته با کلام نافذش در روضه‌ها حاضر شده در زمین کربلا هر چند غیبت داشته تحت فرمانش کلام و تحت امرش وا‌ژه‌ها صحبتش با ابروی عباس نسبت داشته فاطمیه رفته و آمادۀ رفتن شده بس که بر زهرای مرضیه محبت داشته بعد زهرا آمده پس بعد زهرا میرود اینچنین در مکتب مولا ولایت داشته دانه پاشیده برای کفتران قبر او در مدینه هرکسی یک جو لیاقت داشته تا ابد شرمنده‌ی عباس شد چون قبر او بیشتر از قبر فرزندش مساحت داشته •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @zakerein
1_50367483.mp3
7.74M
✨﷽✨ سلام الله علیها 🎵 MP3 خانمی که تا خود خورشید، قامت داشته ... 🎤🎤 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2536177680C0b8e21b1e5
✨﷽✨ سلام الله علیها به جایِ اشک میچکه خون از چشام میرسه تا آسمونا ناله هام جیگرِ سنگ آب شده از گریه هام چهار تا پسر داشتم چهار تا قمر داشتم چهار یلِ سردار و تیغِ دو سر داشتم هر چهار تا فدا سر فاطمه قربانیِ پسرِ فاطمه ... چهار تا پسر داشتم چهار تا قمر داشتم چهار یلِ سردار و تیغِ دو سر داشتم به جای اشک میچکه خون از چشام میرسه تا آسمونا ناله هام جیگر سنگ آب شده از گریه هام مدینه از ناله هام غوغا شده قد من هم مثل زینب تا شده صدای گریه م مثه زهرا شده چهار تا امیر داشتم چهار بچه شیر داشتم چهار اقیانوس تو قلبِ کویر داشتم عباسم برا حسین جون سپرد خوش حالم که پسرم آب نخورد چهار تا پسر داشتم چهار تا قمر داشتم چهار یلِ سردار و تیغِ دو سر داشتم کنار من دخترایِ فاطمه برا پسر هام گریونن همه رو لبشون روضۀ عباسمِ چهار تا شهید داشتم سروِ رشید داشتم پایِ ولی چهارتا ، عبد و مرید داشتم جون دادن فدائیام ، با حسین نالۀ روز و شبام ، یا حسین •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @zakerein
1_50378390.mp3
3.54M
✨﷽✨ سلام الله علیها 🎵 MP3 به جای اشک میچکه خون از چشام ... 🎤🎤 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 http://eitaa.com/joinchat/2536177680C0b8e21b1e5
✨﷽✨ سلام الله علیها قسم به گریه ی صاحب عزایِ اُمِّ بَنین من آفریده شدم با دعای اُمِّ بَنین قسم به کعبه که از کعبه حُرمتم بیش است چنان که سوختم از ماجرایِ اُمِّ بَنین پس از ظهور اگر آمدم مدینه رفیق قرارمان دَمِ ایوان طلایِ اُمِّ بَنین به جانِ دستِ قلم،در جزا نمی سوزد دلی که سوخت در نینوایِ اُمِّ بَنین مکان گریه برای حسین اگر حرم است مگو بقیع، بگو کربلایِ اُمِّ بَنین شبیه مشک اباالفضل می چکد اشکم به پای غربتِ بی انتهایِ اُمِّ بَنین اگر چه دست ندارد به تن،ز راه کرم گرفته دستِ مرا،مرتضایِ اُمِّ بَنین به یادِ چادر زهراست،بالِ شان خاکی کبوترانِ حریمِ هوایِ اُمِّ بَنین *می اومد پشت بقیع می نشست،مدینه ای ها می اومدن،کربلایی ها می اومدن،دورِ اُمُّ البَنین حلقه می زدند،شروع می کرد روضه خواندن،یه جمله اُمُّ البَنین می گفت،زینب گریه می کرد،یه جمله زینب می گفت، اُمُّ البَنین گریه می کرد،اما اونی که اون وسط روضه رو به هم می ریخت ناله زدن های سکینه بود،ناله می زد،ناله می زد،می گفت: اُمُّ البَنین منو حلال کن، من مشک رو دادم دستِ عباست* نخورد آب زمانی که روضه می خوانده گرفته بوده یقیناً صدایِ اُمِّ بَنین "محمّدقاسمی" تو زیبا شدی،کوه و دریا شدی یه باغی پُر از عطرِ گُل ها شدی یه همدم تو غم ها برایِ علی یه زهرا ترین بعدِ زهرا شدی تو موندی کنار علی یک تنه تو گفتی که زهرا پناهه منه نذاشتی علی بهت بگه فاطمه نذاشتی که زینب دلش بشکنه *اصرار کرد،علی جان! دیگه منو فاطمه صدا نزن...چرا؟ چون هر وقت میگی:فاطمه! این بچه ها زانوهاشون رو بغل می گیرند،یاد مادرشون می افتند...* نخِ چادُرت دلبری میکنه تو رو فاطمه یاوری میکنه واسه بچه هاش مادری کَردیُ برا بچه هات مادری میکنه چقدر مثل زهرا شده شوکتت چقدر مثل زهرا شده غیرتت ان شاءالله نشه دست و بازوت کبود ان شاءالله که نیلی نشه صورتت ان شاءالله که آتیش نیاد سویِ تو نشینه غلافی رو بازویِ تو بمونی همیشه کنارِ علی نره میخِ در تویِ پهلویِ تو الهی نبینی غمِ حیدر رو نبینی غمِ ساقیِ کوثر رو نداره دلی خوش زدیوار و در امیری که کنده دَرِ خیبر رو می ترسم بخونم برات روضه من فقط اینه دیگه دعام دائماً ان شاءالله توی کوچه عباسِ تو نبینه چیزایی که دیده حسن خدا گر زحکمت ببندد دری زرحمت گشاید دَرِ دیگری خدا محسنُ بُرده پیشِ خودش به جاش داده عباسِ نام آوری *نیمه شب که کاروان از مدینه حرکت کرد،یه خورده که از شهر فاصله گرفت،دو نفر خودشون رو رساندند به قافله،یکی عبدالله بود،دست بچه هاشو گرفته بود رسوند به قافله،اینقدر زینب خوشحال شد،گفت:عبدالله خدا خیرت بده،دستِ خالی نیستم کربلا،قربونی هایِ منو آوردی،نکنه رباب هدیه داشته باشه من نداشته باشم،نکه نجمه هدیه داشته باشه من نداشته باشم،خدا خیرت بده...بچه هارو گرفت برد.. نفر دوم هم،ابی عبدالله نگاه کرد دید یه خانوم بلند قامتی داره خودش رو میرسونه به قافله،نگاه کرد دید اُم البنینِ داره میاد،گفت:عباسم مادرتون داره میاد،با شما کار داره،عباس که برگشت،سریع برگشت داداش هاشو خبر کرد،مادر اومده با ما کار داره،چهار برادر اومدن،دور مادر حلقه زدن،ابی عبدالله داره از دور این منظره رو میبینه،لذت میبره،قند تو دل حسین داره آب میشه،دور مادر که حلقه زدن،گفت:عباسم!عونم،عزیزانم،دارید با حسین می روید کربلا،اگه حسین برگشت حق دارید برگردید،اگه حسین برنگشت حق ندارید برگردید،نکنه شما باشید یه مو از سر حسین کم بشه،پای شما ایستادم برای اینچنین روزی،عباسم! نکنه من شرمنده ی فاطمه بشم،نکنه من خجالت زده بشم،همه دغدغه اش اینه کربلا میرن میتونن روی مادر رو سفید کنند یا نه؟ گذشت،گذشت،حالا از کربلا قافله برگشته،کربلایی ها از این طرف با محوریت زینب،مدینه ای ها از طرف دیگر با محوریت اُم البنین،راه باز کردن این دو مادر شهید رسیدن به هم،دست به گردن هم انداختن،نشستن زمین،ام البنین به زینب سر سلامتی میده،زینب به ام البنین،این دوتا شروع کردن برا هم روضه خواندن،هر کار کرد زینب که از عباس بگه،ام البنین نذاشت،هی می گفت:عباسم رو رها کن،از حسینم چه خبر؟ خیلی که اصرار کرد زینب گفت: بهت بگم ام البنین چه خبر شد؟ فقط بگم خوب شد کربلا نیومدی،برو ببین رباب رو ، چه حال و روزی داره،دیگه از زیر آفتاب نمیآد تو سایه،گفت: بیشتر توضیح بده زینب جان،گفت:آمدم بالای یک بلندی ایستادم دیدم دور حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد،شمشیر دار با شمشیر میزد،اونی که شمشیر و نیزه نداشت سنگ میزد،اُم البنین! نگاه کردم دیدم پیرمردها دارن با عصا میزنند،حسین.... •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• JOIN🔜 💥 @zakerein