مداحی آنلاین - بی مردم - مهدی رسولی.mp3
6.71M
🔳 #فاطمیه
🌴ای نهضت بیداری یا فاطمةالزهرا
🌴در بطن زمان جاری یا فاطمةالزهرا
🎙 #حاج_مهدی_رسولی
⏯ #استودیویی
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
سلام فرزندم ❤️
به مدینه، خانه مادرت، خوش آمدی !
چرا در مدینه دنبال مزار من میگردی؟
تمام آسمانها و زمین خانه من است!
تمام دریاها مهریه من،
و شفاعت تمام خلق، بهای خون من است...
هرکه دلش برای من می تپد، مقیم خانه من است... فرزند من است.... عزیز من است.
آمده ای مرا ببینی؟ کجا میگردی؟
کافیست در کوچه پس کوچه های مدینه، خودت را گم کرده و صدایم بزنی!
مادر هستم دیگر!
طاقت نمی آورم، خودم با شتاب می آیم و پیدایت میکنم...
کافیست بچه گانه صدا بزنی، تا مادرانه پاسخ دهم !
اما یادت باشد، بچه بجز مادرش، اغیار را صدا نمیزند، هر وقت خودش را آلوده کرد، مادر پاکش میکند، تو از آلوده شدن خسته شدی، من از پاک کردنت خسته نمیشوم...
بیا پاک و مطهرت کنم، آبروی تو آبروی من است. مادر حواسش به همه بچه هایش هست.... حتی آلوده ترین ها....
بیا، بیا گوشه چادرم را بگیر، پناهنده شو و با من قدم بزن...
چشمهایت را ببند، بیا به محله بنی هاشم،
خانه ما همین محله بود، نزدیک مسجدالنبی، خانه ما سجده گاه ملائک بود و محل نزول وحی، و محل سفارشهای پیامبر، و آیه تطهیر، و آیات شفاعت....
اما.... آه از درب و دیوارش،
آه از ماجرای هجوم و آتش و شهادت محسنم!
هنوز در گوش مدینه فریادم جاریست:
یا فِضَهُ خُذِینیِ، واللهُ قُتِلَ ما فِی اَحشائی....
آه از هتک حرمت علی و من....
اینجا محله بنی هاشم است.
همان کوچه های باریک و رمز آلود، همان دیوارهای بلندی که رازهای غریبی در دل دارد.
رازهایی که گفتنی نیست!
اما مثل همین روزها کوچه بنی هاشم ماجرایی را دید بالاتر و سخت تر از نینوا....
دلم شکست، صورتم سیاه شد، قباله فدک یادگار پدرم پاره شد و حرمتم، حرمتم، حرمتم شکست..... حرمتم....
هنوز در این کوچه، فرزندم حسن مجتبی هر روز می آید و روی خونابه هایی که از مادرش بر زمین ریخته، خاک میریزد، مبادا چشم حیدر به آن خونابه ها بیفتد و خیبرشکن، شکسته شود...
هنوز میوه دلم در این کوچه، هر روز دنبال تکه های گوشواره ای میگردد که ....آه....
آه.... چه بگویم که دلت خون نشود؟
مهمان من...، مسافر راه دور که سالها منتظر دیدارم بودی، عزیز دلم...
کسی اینجا گوش شنوا نداشت و نشنید.
اما برای تو میگویم:
اینجا مدینه است، همان مدینه....
هنوز که هنوز است بعد از هزار سال،
بردن نام من ، جرم است....
بردن نام علی تاوان دارد...
کافیست! اشکهایت را با گوشه چادرم پاک میکنم. بیا از کوچه بیرون برویم،
روضه را رها کن، وارد مسجد النبی شو، آرامش بگیر....
از باب جبرائیل وارد شو...
چقدر اینجا زیباست.. چه آرامبخش....
چقدر نماز را دوست دارم.
دو رکعت نماز برایم هدیه کن....
مابین مزار و منبر پیامبر به فرموده پدرم، باغی از باغهای بهشت است.
علتش چیست؟
شاید، شاید مزار مادرت آنجاست...
و شاید در بقیع است...
و شاید....
مزار مادرت داخل خانه علیست!
میدانی یعنی چه ؟
شب تا صبح ، صبح تا شب، داخل خانه...
بچه های یتیمی روی مزار مادرشان....
آستین به دهان و بیصدا گریه میکنند...
ای مسافر مدینه،
امروز بجای آن فریادهای بیصدا،
تو ضجه بزن، ناله بزن و یک دل سیر گریه کن.
همسرم، فرزندانم،
اسماء ، فضه و....
هنوز بلند گریه نکرده اند....
پس تو برایم روضه بخوان....
اما گفتم که بدانی:
نه زخم سینه، نه درد پلهو، نه ورم بازو، همسر رشیده و مجاهد خستگی ناپذیر حیدر را از پا نینداخت، آن دردی که قاتل مادرت شد ، بیکسی و غربت علی بود....
بیا برویم بیرون از مدینه، اینجا همسایه ها از گریه های جهادی من گلایه و شکوه کردند، برویم آنجا که علی برایم زیر سایه نخلی، سایبانی ساخت تا در صحرا بلند گریه کنم،
بیت الاحزانم را میبینی؟ از شدت کینه حتی آن درخت نخل را نیز بریدند!
به مدینه خوش آمدی !
اینجا میهمان منی...
خستگی ها و ملالت ها و دردهایت را به من بگو، سبک شو، آرام شو ، برات شفاعت را بگیر و خیالت راحت ! مادر داری !
وقتی به شهر خودت برگشتی،
سلام مرا به همه فرزندانم برسان و بگو :
مادرتان مراقب شماست....
شما هم
مراقب مهدی من باشید....
امضاء : مادرت فاطمه الزهرا(س)
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................
💎امام صادق عليه السلام از پدر گرامى و از جدّ بزرگوارش عليهما السلام نقل مى كنند كه پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود:
اى مردم! آيا مى دانيد فاطمه عليها السلام چگونه آفريده شده است؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
فرمود: فاطمه عليها السلام حوريّه اى به شكل آدميان آفريده شده است، نه اينكه از جنس آنان باشد.
آنگاه فرمود: او از عرق جبرئيل عليه السلام و پر او آفريده شده است.
گفتند: اى رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم اين امر براى ما مشكل شد، مى فرماييد: او حوراى انسيه است، ولى انسى نيست و مى فرماييد: او از عرق جبرئيل و پر او آفريده شده است.
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: اكنون براى شما مى گويم، پروردگارم سيبى از بهشت به وسيله جبرئيل براى من فرستاد كه آن را به سينه اش چسبانيده بود، پس جبرئيل عرق كرد، سيب نيز عرق نمود و عرق آن دو مخلوط شده و يكى گشت، آنگاه جبرئيل گفت: السلام عليك يارسول اللَّه!
گفتم: و عليك السلام يا جبرئيل!
گفت: خداوند متعال اين سيب را به تو از بهشت هديه كرده است.
من آن را گرفتم و بوسيدم و به چشمانم گذاشته و به سينهام چسبانيدم، آنگاه گفت: يا محمّد! تو بايد آن را بخورى.
گفتم: آيا هديه پروردگارم را بايد بخورم؟
گفت: آرى، تو مأمورى آن را بخورى.
وقتى آن را شكافتم نورى از آن درخشيد كه من وحشت نمودم.
جبرئيل گفت: آن را بخور، اين نور منصوره فاطمه است.
گفتم: اى جبرئيل «منصوره» كيست؟
گفت: جارية تخرج من صلبك إسمها في السماء المنصورة، وفي الأرض «فاطمة».
دخترى است كه از صلب تو به وجود مى آيد كه نام وى در آسمان «منصوره» و در زمين «فاطمه» است.
گفتم: اى جبرئيل! چرا در آسمان «منصوره» و در زمين «فاطمه» ناميده شده است؟
گفت: سمّيت «فاطمة» في الأرض، لأنّه فطمت شيعتها من النار وفطمت أعداؤها عن حبّها.
در زمين بدين جهت «فاطمه» ناميده شده، زيرا كه شيعيان وى از آتش دوزخ بركنار خواهند بود، و دشمنانش از مهر و محبّت او بى بهره اند.
و همين است فرمايش خداى متعال كه مى فرمايد: «وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ × بِنَصْرِ اللَّهِ» [۱] ؛ «در آن روز مؤمنان به وسيله نصرت و يارى خدا خوشحال و مسرور مى شوند» يعنى: به نصرت و يارى فاطمه عليها السلام. [۲]
📖[۱]سوره روم، آيه ۴ و ۵
📖[۲]تفسير فرات،ص ۳۲۱، ح ۶
..............................................
🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙
http://eitaa.com/zakerin1401
..............................................