eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
329 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
232 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام میرزا محمدیSokhanrani - Roz 01 - 3.mp3
زمان: حجم: 15.15M
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد ▪️نوکران، سینه زنان، گریه کنان، مویه کنید ▪️سر برهنه ز جنان ، حضرت خاتم آمد ▪️پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست ▪️در حسینیه ی ارباب، خدا هم آمد کی داده به ما این گریه‌ها رو منشاش چیه؟! ▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست ▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد فرمود ابا بصیر از روز عاشورا که حسین ما را کشتند ، مادرم هر روز بر ابی عبدالله گریه می‌کنه، گریه‌های مادرم هم شَهَقه است یعنی گریه همراه با ضَجّه و ناله و فریاد... ▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست ▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد روز محشر که همه ی خلق خدا حیرانند رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد به زائر ابی عبدالله ،قیامت ، ندا میاد ، به برکت زیارت حسین، تو حق شفاعت پیدا می کنی، ▪️قدر بال مگسی اشک بشوید دل را ▪️قطره ای پاک تر از چشمه ی زمزم آمد روز اولیه پرونده نوکریت رو عرضه کن ▪️عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله ▪️که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد جلوتر از تک تک ما کی اومده توی مجلسش... ▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده... به بی بی نشون بده افتخار کن ▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده ▪️لشکر گریه کنان شه عالم آمد ▪️تا ابد یار قتیل العبراتیم همه ▪️صاحب گریه و زهرا سکناتیم همه بی مقدمه برم سراغ روضه مسلم، از شبی که طوعه به او پناه داد، لب به آب و غذا نزد طوعه تا صبح چند مرتبه رفتم و آمدم ، دیدم فقط داره توی سجاده گریه می‌کنه، انگار پشیمانه چیزیه کاش ابی عبدالله نیاد کوفه... لب به آب و غذا نزد این آقایی که شبانه تو کوچه‌های کوفه سرگردانه، وقتی حمله کردند به خانه طوعه، مسلم مرد جنگه حریفش نشدند اما مسلم تدبیرش رو به کار برد اجازه نداد درگیری در صحن خانه اتفاق بیفته... بلکه یه بار دیگه زن آسیب ببینه بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون.... طوعه کجا فاطمه کجا ... خانه طوعه کجا خانه حضرت زهرا کجا ... لذا بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون بیش از این دیگه خجالت زده نشه حالا زبان حال مسلم رو با ابی عبدالله اشاره من اشاره کنم ناله ی وز اول با خودت... ▪️بر سر شانه کوه غم از من ▪️زخم خوردن زیاد و کم از من ▪️تو سلامت مدینه برگردی ▪️خنجر کُند و شمر هم از من دارند بلا رو با هم تقسیم می‌کنند با ابی عبدالله ▪️این شب بی ستاره از مسلم ▪️جگر پاره پاره از مسلم ▪️سر اکبر به نیزه ها نرود ▪️سر دارالاماره از مسلم آقا جان ▪️بزن آتش که خِرمنش با من ▪️از دهن نیزه خوردنش با من ▪️تو نخی از عبات کم نشود ▪️بی کفن ماندن تنش با من هان ناله هات رو رها کن ابی عبدالله برا مسلم گریه کرده‌ ها حیفه حقش رو ادا نکنی حسین ، ▪️سر بازار و ازدحام از من ▪️کینه ی شهر انتقام از من ▪️خواهرت را فقط تو بگردان ▪️هرچه سنگ است روی بام از من همش رو به جان می‌خرم اما زینب رو دیگه نیار... حالا تقسیم دارند می‌کنند ▪️بعد من ،اصل ماجرا با تو ▪️دردها با تو کربلا با تو ▪️سهم من بود گردنِ کوفه ▪️ته گودال و چکمه ها با تو ▪️بعد من ناله ی حرم با تو ▪️بی قراری دخترم با تو.... ابی عبدالله بغلش کرد حمیده رو یه جوری نوازش کرد نگفته فهمید یتیم شده... حسین ▪️بعد من ناله ی حرم با تو ▪️بی قراری دخترم با تو ▪️به پر بسته ام نگاه نکن ▪️سر دروازه میپرم با تو سرش رو وقتی از بدن جدا کردند پرتاب کردن روی زمین، سر رو ابن زیاد فرستاد برای یزید ، عرفه کجا اول ماه صفر کجا.. سرش رو که روز عرفه فرستادند یزید دستور داد بزنند روی دروازه شام... تا اول صفر سر مسلم بالای دروازه شام آویزان بود... آنقدر آفتاب صورتش رو سوزاند که وقتی زن و بچه‌اش رسیدند به شام، سر رو نشناختند از کجا فهمیدن سر مسلمه تا وقتی سر ابی عبدالله رو کنار سر مسلم زدند ، تازه فهمیدند ،این سر مسلمه که از اون روز بالا سر دروازه آویزانه ▪️بعد من رنج همسفر با توست ▪️سر نی گریه تا سحر با توست ▪️به زمین خوردنم صدایش ماند ▪️انعکاسش به طشت زر با توست حسین جان هرچی من اینجا مبتلا بشم در برابر اطلاعات شما هیچه آقا ▪️قسمت تلخ داستان با تو ▪️شام غم پس حسین جان با تو ▪️من که چیزی نمانده از لب هام با شمشیر لب‌های مسلم رو بریدند اما آقا ▪️زحمت چوب خیزران با تو همه روضه‌ها رو جمع کرده‌ ها اسم اونی رو ببرم که خیلی بهش ارادت داری، بند آخر من ▪️ آخر کار قائله با من ▪️ریسمان ،بند ،سلسله با من ▪️خار در پای دخترت نرود ▪️آن سه تا تیر حرمله با من .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
حجت الاسلام میرزا محمدیSokhanrani - Roz 01 - 3.mp3
زمان: حجم: 15.15M
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد ▪️نوکران، سینه زنان، گریه کنان، مویه کنید ▪️سر برهنه ز جنان ، حضرت خاتم آمد ▪️پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست ▪️در حسینیه ی ارباب، خدا هم آمد کی داده به ما این گریه‌ها رو منشاش چیه؟! ▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست ▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد فرمود ابا بصیر از روز عاشورا که حسین ما را کشتند ، مادرم هر روز بر ابی عبدالله گریه می‌کنه، گریه‌های مادرم هم شَهَقه است یعنی گریه همراه با ضَجّه و ناله و فریاد... ▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست ▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد روز محشر که همه ی خلق خدا حیرانند رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد به زائر ابی عبدالله ،قیامت ، ندا میاد ، به برکت زیارت حسین، تو حق شفاعت پیدا می کنی، ▪️قدر بال مگسی اشک بشوید دل را ▪️قطره ای پاک تر از چشمه ی زمزم آمد روز اولیه پرونده نوکریت رو عرضه کن ▪️عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله ▪️که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد جلوتر از تک تک ما کی اومده توی مجلسش... ▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده... به بی بی نشون بده افتخار کن ▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده ▪️لشکر گریه کنان شه عالم آمد ▪️تا ابد یار قتیل العبراتیم همه ▪️صاحب گریه و زهرا سکناتیم همه بی مقدمه برم سراغ روضه مسلم، از شبی که طوعه به او پناه داد، لب به آب و غذا نزد طوعه تا صبح چند مرتبه رفتم و آمدم ، دیدم فقط داره توی سجاده گریه می‌کنه، انگار پشیمانه چیزیه کاش ابی عبدالله نیاد کوفه... لب به آب و غذا نزد این آقایی که شبانه تو کوچه‌های کوفه سرگردانه، وقتی حمله کردند به خانه طوعه، مسلم مرد جنگه حریفش نشدند اما مسلم تدبیرش رو به کار برد اجازه نداد درگیری در صحن خانه اتفاق بیفته... بلکه یه بار دیگه زن آسیب ببینه بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون.... طوعه کجا فاطمه کجا ... خانه طوعه کجا خانه حضرت زهرا کجا ... لذا بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون بیش از این دیگه خجالت زده نشه حالا زبان حال مسلم رو با ابی عبدالله اشاره من اشاره کنم ناله ی وز اول با خودت... ▪️بر سر شانه کوه غم از من ▪️زخم خوردن زیاد و کم از من ▪️تو سلامت مدینه برگردی ▪️خنجر کُند و شمر هم از من دارند بلا رو با هم تقسیم می‌کنند با ابی عبدالله ▪️این شب بی ستاره از مسلم ▪️جگر پاره پاره از مسلم ▪️سر اکبر به نیزه ها نرود ▪️سر دارالاماره از مسلم آقا جان ▪️بزن آتش که خِرمنش با من ▪️از دهن نیزه خوردنش با من ▪️تو نخی از عبات کم نشود ▪️بی کفن ماندن تنش با من هان ناله هات رو رها کن ابی عبدالله برا مسلم گریه کرده‌ ها حیفه حقش رو ادا نکنی حسین ، ▪️سر بازار و ازدحام از من ▪️کینه ی شهر انتقام از من ▪️خواهرت را فقط تو بگردان ▪️هرچه سنگ است روی بام از من همش رو به جان می‌خرم اما زینب رو دیگه نیار... حالا تقسیم دارند می‌کنند ▪️بعد من ،اصل ماجرا با تو ▪️دردها با تو کربلا با تو ▪️سهم من بود گردنِ کوفه ▪️ته گودال و چکمه ها با تو ▪️بعد من ناله ی حرم با تو ▪️بی قراری دخترم با تو.... ابی عبدالله بغلش کرد حمیده رو یه جوری نوازش کرد نگفته فهمید یتیم شده... حسین ▪️بعد من ناله ی حرم با تو ▪️بی قراری دخترم با تو ▪️به پر بسته ام نگاه نکن ▪️سر دروازه میپرم با تو سرش رو وقتی از بدن جدا کردند پرتاب کردن روی زمین، سر رو ابن زیاد فرستاد برای یزید ، عرفه کجا اول ماه صفر کجا.. سرش رو که روز عرفه فرستادند یزید دستور داد بزنند روی دروازه شام... تا اول صفر سر مسلم بالای دروازه شام آویزان بود... آنقدر آفتاب صورتش رو سوزاند که وقتی زن و بچه‌اش رسیدند به شام، سر رو نشناختند از کجا فهمیدن سر مسلمه تا وقتی سر ابی عبدالله رو کنار سر مسلم زدند ، تازه فهمیدند ،این سر مسلمه که از اون روز بالا سر دروازه آویزانه ▪️بعد من رنج همسفر با توست ▪️سر نی گریه تا سحر با توست ▪️به زمین خوردنم صدایش ماند ▪️انعکاسش به طشت زر با توست حسین جان هرچی من اینجا مبتلا بشم در برابر اطلاعات شما هیچه آقا ▪️قسمت تلخ داستان با تو ▪️شام غم پس حسین جان با تو ▪️من که چیزی نمانده از لب هام با شمشیر لب‌های مسلم رو بریدند اما آقا ▪️زحمت چوب خیزران با تو همه روضه‌ها رو جمع کرده‌ ها اسم اونی رو ببرم که خیلی بهش ارادت داری، بند آخر من ▪️ آخر کار قائله با من ▪️ریسمان ،بند ،سلسله با من ▪️خار در پای دخترت نرود ▪️آن سه تا تیر حرمله با من .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
حجت الاسلام میرزا محمدیSokhanrani - Roz 01 - 3.mp3
زمان: حجم: 15.15M
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد ▪️نوکران، سینه زنان، گریه کنان، مویه کنید ▪️سر برهنه ز جنان ، حضرت خاتم آمد ▪️پیرهن مشکی ما حوله احرام عزاست ▪️در حسینیه ی ارباب، خدا هم آمد کی داده به ما این گریه‌ها رو منشاش چیه؟! ▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست ▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد فرمود ابا بصیر از روز عاشورا که حسین ما را کشتند ، مادرم هر روز بر ابی عبدالله گریه می‌کنه، گریه‌های مادرم هم شَهَقه است یعنی گریه همراه با ضَجّه و ناله و فریاد... ▪️چشم ماگریه کنان، وصل به چشم زهراست ▪️زین سبب سلسله ی اشک منظم آمد روز محشر که همه ی خلق خدا حیرانند رتبه ی زائر ارباب مقدم آمد به زائر ابی عبدالله ،قیامت ، ندا میاد ، به برکت زیارت حسین، تو حق شفاعت پیدا می کنی، ▪️قدر بال مگسی اشک بشوید دل را ▪️قطره ای پاک تر از چشمه ی زمزم آمد روز اولیه پرونده نوکریت رو عرضه کن ▪️عرضه بر دوست کنم نوکری یک ساله ▪️که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد جلوتر از تک تک ما کی اومده توی مجلسش... ▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده... به بی بی نشون بده افتخار کن ▪️فاطمه (س) منتظر آمدن ما بوده ▪️لشکر گریه کنان شه عالم آمد ▪️تا ابد یار قتیل العبراتیم همه ▪️صاحب گریه و زهرا سکناتیم همه بی مقدمه برم سراغ روضه مسلم، از شبی که طوعه به او پناه داد، لب به آب و غذا نزد طوعه تا صبح چند مرتبه رفتم و آمدم ، دیدم فقط داره توی سجاده گریه می‌کنه، انگار پشیمانه چیزیه کاش ابی عبدالله نیاد کوفه... لب به آب و غذا نزد این آقایی که شبانه تو کوچه‌های کوفه سرگردانه، وقتی حمله کردند به خانه طوعه، مسلم مرد جنگه حریفش نشدند اما مسلم تدبیرش رو به کار برد اجازه نداد درگیری در صحن خانه اتفاق بیفته... بلکه یه بار دیگه زن آسیب ببینه بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون.... طوعه کجا فاطمه کجا ... خانه طوعه کجا خانه حضرت زهرا کجا ... لذا بلافاصله جنگ رو از منزل طوعه برد بیرون بیش از این دیگه خجالت زده نشه حالا زبان حال مسلم رو با ابی عبدالله اشاره من اشاره کنم ناله ی وز اول با خودت... ▪️بر سر شانه کوه غم از من ▪️زخم خوردن زیاد و کم از من ▪️تو سلامت مدینه برگردی ▪️خنجر کُند و شمر هم از من دارند بلا رو با هم تقسیم می‌کنند با ابی عبدالله ▪️این شب بی ستاره از مسلم ▪️جگر پاره پاره از مسلم ▪️سر اکبر به نیزه ها نرود ▪️سر دارالاماره از مسلم آقا جان ▪️بزن آتش که خِرمنش با من ▪️از دهن نیزه خوردنش با من ▪️تو نخی از عبات کم نشود ▪️بی کفن ماندن تنش با من هان ناله هات رو رها کن ابی عبدالله برا مسلم گریه کرده‌ ها حیفه حقش رو ادا نکنی حسین ، ▪️سر بازار و ازدحام از من ▪️کینه ی شهر انتقام از من ▪️خواهرت را فقط تو بگردان ▪️هرچه سنگ است روی بام از من همش رو به جان می‌خرم اما زینب رو دیگه نیار... حالا تقسیم دارند می‌کنند ▪️بعد من ،اصل ماجرا با تو ▪️دردها با تو کربلا با تو ▪️سهم من بود گردنِ کوفه ▪️ته گودال و چکمه ها با تو ▪️بعد من ناله ی حرم با تو ▪️بی قراری دخترم با تو.... ابی عبدالله بغلش کرد حمیده رو یه جوری نوازش کرد نگفته فهمید یتیم شده... حسین ▪️بعد من ناله ی حرم با تو ▪️بی قراری دخترم با تو ▪️به پر بسته ام نگاه نکن ▪️سر دروازه میپرم با تو سرش رو وقتی از بدن جدا کردند پرتاب کردن روی زمین، سر رو ابن زیاد فرستاد برای یزید ، عرفه کجا اول ماه صفر کجا.. سرش رو که روز عرفه فرستادند یزید دستور داد بزنند روی دروازه شام... تا اول صفر سر مسلم بالای دروازه شام آویزان بود... آنقدر آفتاب صورتش رو سوزاند که وقتی زن و بچه‌اش رسیدند به شام، سر رو نشناختند از کجا فهمیدن سر مسلمه تا وقتی سر ابی عبدالله رو کنار سر مسلم زدند ، تازه فهمیدند ،این سر مسلمه که از اون روز بالا سر دروازه آویزانه ▪️بعد من رنج همسفر با توست ▪️سر نی گریه تا سحر با توست ▪️به زمین خوردنم صدایش ماند ▪️انعکاسش به طشت زر با توست حسین جان هرچی من اینجا مبتلا بشم در برابر اطلاعات شما هیچه آقا ▪️قسمت تلخ داستان با تو ▪️شام غم پس حسین جان با تو ▪️من که چیزی نمانده از لب هام با شمشیر لب‌های مسلم رو بریدند اما آقا ▪️زحمت چوب خیزران با تو همه روضه‌ها رو جمع کرده‌ ها اسم اونی رو ببرم که خیلی بهش ارادت داری، بند آخر من ▪️ آخر کار قائله با من ▪️ریسمان ،بند ،سلسله با من ▪️خار در پای دخترت نرود ▪️آن سه تا تیر حرمله با من .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
حجت الاسلام میرزا محمدیSokhanrani - Roz 01 - 3.mp3
زمان: حجم: 15.15M
▪️راه را باز نمایید محرم آمد ▪️دم بگیرید که هنگامه ماتم آمد ▪️دست بر سینه نهاده همه تعظیم کنید ▪️مادری دست به پهلو، کمری خم آمد .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................