eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
330 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
233 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ روضه  جانسوز اسارت خاندان اهلبیت  علیهم السلام ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد این کار را برای رضای خدا نکرد پر میگشود اگر همه را باد برده بود سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد این کربلا چه بود که جز این مسافرت او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم. غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد بر در دروازه ساعات زینب پیر شد ولأندبن‌ عليك‌ بدل‌ الدموع‌ دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند) پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین ((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... ) سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه. اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم. عمه جانم عمه جانم کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ... ... من کعبة الرزایایم چون در این سفر هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ... حسین .... ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
56100زیر-گنبد-طلات.mp3
زمان: حجم: 27.09M
. |⇦•زیر گنبد طلا... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی ●━━━━━━─────── زیرِ گنبد طلا، گریه می‌کنم برات گریه می‌کنم آخه، گریه داره روضه‌هات علیا مُخدَّره، کی دلش اومد تو رو به اسارت ببره علیا مُخدّره، به خدا سوختن من از داغِ معجره علیا مُخدّره، خدا از هر کی گذشت، از شمر نگذره بعد از گودال آزار دیدی بعد از عباس بازار دیدی «عمه جانم جانم زینب» وقتی می‌زنم صدات، سینه می‌زنم برات تو صحن تو می‌خونم، روضه‌ی مُخدَّرات علیا مُخدّره، توی بزم مِی زمان، چه دیر می‌گذره علیا مُخدّره، داغ چوب خیزرون، از نیزه بدتره علیا مُخدّره، کاش چوبی که بالاست، محکم پایین نره «الشّام الشّام الشّام» سنگ و آتیش طعنه دشنام سنگ و چوب و طعنه دشمام «عمه جانم، جانم زینب» دم ضریحِ با صفات، روضه می‌‌خونم برات این بار روضه می‌خونم از قول برادرات علیا مُخدّره، غربت اینه که سَنان، با تو همسفره علیا مُخدّره، چند دفعه زدنت، اونم چند نفره علیا مُخدّره، اونکه دستت و بست، از خدا بی‌خبره حتما بوده بازوت زخمی مثل مادر پهلوت زخمی «خواهر جانم جانم زینب خواهر جانم جانِ خواهر عمه جانم جانم زینب» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 📲۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ 🌏http://eitaa.com/zakerin1401 ┈••✾•🌿⚘️🌷🌺🌷⚘️🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
حجة الاسلام والمسلمین میرزامحمدیروضه روز اول ۹۳.mp3
زمان: حجم: 9.65M
أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الّا اسْتَعبَرَ یعنی گریه‌ی بر ابی‌عبدلله نشانه‌ی ایمانِ گریه‌ی بر مسلم هم نشانه‌ی ایمان تَدمَعُ عَلَيهِ عُيونُ المُؤمِنينَ... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایذکُرُنی مُؤمنٌ الّا اسْتَعبَرَ یعنی گریه‌ی بر ابی‌عبدلله نشانه‌ی ایمانِ گریه‌ی بر مسلم هم نشانه‌ی ایمان تَدمَعُ عَلَيهِ عُيونُ المُؤمِنينَ  این آقا وقتی کربلا میخواد مشرف بشه، خودش که آمده کوفه خودش شهید کوفه هست پنج تا شهید هم تقدیم نهضت کربلا کرده است حالا بماند در بعضی نقل‌ها داره هشت تا اما این پنج تا مشهورند دوتا شهید دو آقازاده‌ی مسلم هستند که تو کربلا کشته شدند و اصلا روضه‌خوان‌ها بهش اشاره نمیکنن متاسفانه جناب محمد و عبدالله که در ناحیه مقدسه امام معصوم (ع) به این دو شهید کربلا سلام میدند دو تا آقا زاده‌اش هم که تو مسیر اسارت برگشت از کربلا تو منطقه‌ی مسیّب، محمد و ابراهیم کشته شدند یه دختر هم داره به نام حمیده، که او هم در حمله‌ی به خیام اباعبدلله ،جزء اون دخترای گمشده‌ی کربلاست هان... که هر چی زینب کبری گشت این دوتا بچه رو پیدا نکرد آخر متوسل به خود ابی‌عبدلله شد و بعد روز یازدهم هنگام شمارش دید دوتا بچه کمه گفتن یکی از همین دخترا که زیر بوته‌ی خار جون داده بود ، همین حمیده دختر مسلم هست... پنج تا شهید به ارباب داده با خودش شش شهید.. بریم در خانه‌ی او خیلی مقام داره ببین میتونی ایمانت رو محک بزنی ، برا مسلم میتونه چشمت گریه کنه یا نه؟ تَدمَعُ عَلَيهِ عُيونُ المُؤمِنينَ ، وتُصَلّي عَلَيهِ المَلائِكَةُ المُقَرَّبون ملائکه مقرب به مسلم درود و صلوات میفرستند بعد امیرالمومنین نگاه کرد دید پیغمبر یه مرتبه زد زیر گریه... فَبَکی رَسولُ اللّه حَتی جَرَتْ دُموعُه عَلی لِحیَتِه پیغمبر اونقدر گریه کرد محاسن مبارک خیس اشک شد ببین میتونی امروز گریه‌ات رو با گریه‌ی پیغمبر گره بزنی؟ البته ارباب ما هم برا مسلم گریه کرد تو منزل زُباله ، وقتی دوباره خبر آوردند که مسلم کشتند فَبَکیَ الحُسَین وَ قالَ رَحِمَ اللّهُ مُسلِماً السّلام عَلیک َ اَیُّها العَبدُ الصّالِح المُطیعُ لِلّه و لِرَسولِه و لِاَمیرالمومنین و الحسن و الحسین ▪️بنویسید مرا یار حسین ▪️کشته و مرده‌ی دیدار حسین تو هم میتونی این درخواست بکنی امروزا ▪️کم مخواه از عطای بسیارش... کم نخواهی تو ادعیه‌ی امام زمان ببین میگی اللهم اجعَلنا من خَیرِ اَعوانِه و اَنصارِه ما رو از برترین و بهترین یاران و انصارش قرار بده تو هم میتونی این خواسته رو داشته باشی ▪️بنویسید مرا یار حسین ▪️کشته و مرده‌ی دیدار حسین ▪️اولین بی‌سر بازار حسین ▪️مسلم کوفه علمدار حسین ▪️او دلش خواست سفیرش باشم... اما من... ▪️من دلم خواست اسیرش باشم ▪️تکه تکه ، بدنم گفت نیا اما ▪️پاره‌ی پیرهنش گفت بیا.. بیا.. باریکلا.. یه جوری امروز خود خدا داره من و تو رو به محرم میرسونه امام صادق(ع) فرمود: اول محرم که میشه خود خدا پیراهن خونی حسین رو از عرش آویزان میکنه، ما اون پیراهن رو می‌بینیم و گریه میکنیم.. ▪️پاره‌ی پیرهنش گفت بیا.. چندتا شباهت داره مسلم بن عقیل با اباعبدلله یکی دوتاش رو بگم محاصرش کردند... هان از مسلم میخوام دلت رو یجا ببرم تو خونه‌ی طوعه هست، تا فهمید خونه رو محاصره کردند بلافاصله از خونه اومد بیرون، مبادا زنی دوباره گرفتار بشه... مبادا بازم زنی بین نامحرم گرفتار بشه... یا زهرا... یه بار تو تاریخ این اتفاق افتاده دیگه بسه.. ▪️تنها نه یک نفر ،که در کوچه هر که بود ▪️کردند اتحاد به زهرا زدن؛ علی... ▪️یکی بیاد تو کوچه ها به مادرم کمک کنه ▪️اشک حسینو پاک کنه ، به خواهرم کمک کنه فاصله بگیر از اون درو دیوارو اون خونه بیا بیرون... تا فهمید خونه ی طوعه رو محاصره کردند از خونه اومدبیرون یه جوری جنگید که کسی به حریم خونه ی طوعه دیگه نزدیک نشه ، کاش شام غریبان بودی کنار خیمه ی زینب.... راوی میگه دیدم دامن زینب آتش گرفت... خانم چرا از خیمه بیرون نمیری ؟؟ اوج مصیبت اینجاست که حُمَیدِ بن مسلم باید وساطت کنه‌..‌. روز اولیه ببخشید یه جایی دلم رفت.... مرحوم محدث قمی مینویسد تا دید زینب میان خیمه ی آتش گرفته آمده، شمر تا دید زینب اینجاست حیا کرد بلافاصله از خیمه فاصله گرفت همه گریزها از روضه ب کربلاست امروز از کربلا بریم مدینه ، مرحوم محدث مینویسد شمر با اون همه قساوتش تا دید دختر علی وسط آتشه ، پشیمون شد اما من نمیدونم اون دومی چه دلی داشت... سادات ببخشید منو هر چی مادرتون صدا زد.... یا زهرا.... .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................