eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی
329 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
232 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/MAHDI_EHTESHAMI شماره تماس: ۰۹۱۳۲۲۷۵۹۲۲ مهدی احتشامی
مشاهده در ایتا
دانلود
با اسمت عالمو دیوونه کردی چقد دل می‌بره آوازه‌ی تو واسَه‌ت فرقی نداره خوب یا بد فدای لطف بی اندازه‌ی تو همین که اشک می‌ریزم به یادت عزیز چارده معصوم می‌شم بدونِ تو به هم می‌ریزم اما صدات که می‌زنم آروم می‌شم می‌دونم که فراموشم نکردی می‌گیرم کربلامو آخر از تو منو مادر به دست تو سپرده خودمونیم آقا کی بهتر از تو؟! به این امّید جون دادی گمونم که قلب مُرده‌ی ما جون بگیره بمیرم اونقده سختی کشیدی که این دنیا به ما آسون بگیره یه جوری دوستت دارم که می‌خوام اگه نباشی تو، دنیا نباشه بعیده واسه‌ی بی سرپناها تو کشتیِ نجاتِت جا نباشه هنوزم تشنه‌ی "یاری" می‌دونم هنوزم بازه راه خونه‌ت آقا هنوزم خواهرت می‌خونه با اشک ((گلی گُم کرده‌ام می‌جویم او را)) ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
آقا سلام! خواهرتان روبراه نیست دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست می‌خواست تا به طوس بیاید ولی نشد ور نه رفیق بی کسی‌ات نیمه‌راه نیست وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد آسوده باش خواهر تو بی پناه نیست یک مرد هم نیامده نزدیک محملش شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان در قم محب فاطمه بودن گناه نیست زینب کجا و محمل بی سایبان کجا بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا زهر فراغ خورد ولی دست و پا نزد معصومه‌ات بجز تو کسی را صدا نزد مسموم شد ولی به هوای زیارتت با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد می‌خواست تا شهیده شود مثل مادرش هرچند تازیانه به او بی حیا نزد از کوچه‌ای گذشت که نامحرمی نداشت اطراف او کسی سخن نابجا نزد آقا اجازه؟! فاطمه‌ی تو زمین نخورد اینجا کسی به ساحت او پشت پا نزد اصلاً به جان فاطمه سوگند یارضا اورا کسی برای رضای خدا نزد اذنم بده به طعنه بگویم مدینه را قم، امن بود، فاطمه را بی هوا نزد این کوچه‌ها کجا! غم آن کوچه‌ها کجا! زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼ‌ﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ ﺍﺯﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩ‌ی ﺟﺎﻧﻢ دلگیرم ازین شهر و روا نیست بمانم ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ... ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ به‌خدا ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ! ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ... حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ‌ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ‌ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ... ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ‌ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست اینجا زدن فاطمه‌ها حرف کمی نیست ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ از مردم نامرد دراینجا اثری نیست در شهر قم از ضربه‌ی سیلی خبری نیست... ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
آقا سلام! خواهرتان روبراه نیست دور از تو کار هر شب او غیر آه نیست می‌خواست تا به طوس بیاید ولی نشد ور نه رفیق بی کسی‌ات نیمه‌راه نیست وقتی به قم رسید خرابه‌نشین نشد آسوده باش خواهر تو بی پناه نیست یک مرد هم نیامده نزدیک محملش شب را به آفتاب که اذن نگاه نیست اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان در قم محب فاطمه بودن گناه نیست زینب کجا و محمل بی سایبان کجا بال و پر رقیه کجا ریسمان کجا زهر فراغ خورد ولی دست و پا نزد معصومه‌ات بجز تو کسی را صدا نزد مسموم شد ولی به هوای زیارتت با اهل خویش حرفی ازین ماجرا نزد می‌خواست تا شهیده شود مثل مادرش هرچند تازیانه به او بی حیا نزد از کوچه‌ای گذشت که نامحرمی نداشت اطراف او کسی سخن نابجا نزد آقا اجازه؟! فاطمه‌ی تو زمین نخورد اینجا کسی به ساحت او پشت پا نزد اصلاً به جان فاطمه سوگند یارضا اورا کسی برای رضای خدا نزد اذنم بده به طعنه بگویم مدینه را قم، امن بود، فاطمه را بی هوا نزد این کوچه‌ها کجا! غم آن کوچه‌ها کجا! زهرا کجا و سیلی آن بی حیا کجا ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
ﺗﺎ ﮐﯽ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺳﻼ‌ﻣﯽ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ ﺍﺯﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ جان بی تو به لب آمده، ﺍﯼ ﭘﺎﺭﻩ‌ی ﺟﺎﻧﻢ دلگیرم ازین شهر و روا نیست بمانم ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﯾﻌﻘﻮﺏ ﺍﮔﺮ ﺟﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺭﺿﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ... ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﭘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺳﻔﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ، ﺑﻪ ﻗﻢ ﻫﻢ ﻧﻈﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﻤﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻢ ﯾﮏ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻣﺤﺮﻡ به‌خدا ﻫﺴﺖ ﺳﭙﺎﻫﻢ! ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺩّﻩﻫﺎ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﻗﺪﻡ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﺮﺳﺪ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺗﺎ ﻃﻮﺱ، ﻏﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻣﺎﺳﺖ ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﭘﺪﺭﻡ، ﻗﻢ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺳﺖ... حاشا ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﻢ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺴﺎﺯﻡ ﺣﺮﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺭﺿﺎ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮﻡ ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺮﺳﻢ ﯾﺎﮐﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺳﯿﺮﻡ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺣﺠﺮﻩ‌ﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺑﺎ ﯾﺎﺩ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﻖ ﻫﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮ ﺣﺎﺷﯿﻪ‌ﯼ ﺑﺮﮒ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ... ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ‌ﯼ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺴﯽ ﮐﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﻢ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺭﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﻤﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ نامحرم اگر هست در این کوچه غمی نیست اینجا زدن فاطمه‌ها حرف کمی نیست ﺑﯿﻦ ﻧﻈﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﻬﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﺑﯿﻦ ﺍﺛﺮ ﻫﻠﻬﻠﻪ ﺑﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﺎﺑﯿﻦ ﻏﻢ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ از مردم نامرد دراینجا اثری نیست در شهر قم از ضربه‌ی سیلی خبری نیست... ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
با دستِ بسته است ولی دست‌بسته نیست زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست هرچند سربه‌زیر... ولی سرفراز بود زینب قیام كرده چون از پا نشسته نیست زینب اسیر نیست، دوعالم اسیر اوست او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم داغ سه‌ساله دیده ولی باز خسته نیست حتی اگر به صورت او سنگ می‌خورد او زینب است، معجرش از هم گسسته نیست ✍️ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
به مناسبت از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه كه هیچ، سینه هم نزنید كربلا رفته‌ها! كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته‌ام نگهبانان به خدا زود می‌روم، نزنید! زائری داد زد كه نامردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمۀ حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی از علقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه‌های افلاكی است در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب كه در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن‌سوتر چند قرآن پاره می‌سوزد ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
«اصلاً رقیه نه، به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه‌ می‌کنی؟» در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن به او کمک نرساند چه‌ می‌کنی؟ اصلاً خیال کن که کسی دختر تورا در بین جمعیت بکشاند چه می‌کنی؟ یاکه خدانکرده کسی روی صورتش سیلی محکمی بنشاند چه می‌کنی؟ یا فرض کن که دختر تو جای بازی‌اش هرشب دعای مرگ بخواند چه می‌کنی؟ اصلاً کسی بیاید و با تازیانه‌اش خاک از لباس او بتکاند چه می‌کنی؟ ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
خوش آمدی، گله‌ای نیست، بهترم مثلاً... شبیه قبل نشستی برابرم، مثلاً... خیال می‌کنم اصلاً مدینه‌ایم هنوز بهشت چادر زهراست بسترم مثلاً دوباره مثل گذشته کشیده‌ای بابا خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلاً نسوخته‌ست، نه... امشب به پات می‌ریزم خیال کن که همان نازدخترم مثلاً... بگو: فدای سرت، گوشواره گم شده است بگو دوباره برای تو می‌خرم... مثلاً خیال می‌کنم انگشتر تو پیش عموست تو هم خیال کن آن‌جاست زیورم مثلاً اگر شکسته‌ام و زخم خورده، چیزی نیست خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلا خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر خیال کن که سر دوش اکبرم مثلا... کبود نیست کمی خاکی است صورت من نرفته دست کسی سوی معجرم مثلاً تو فکر کن مثلاً عمه را کتک نزدند مراقب است عموی دلاورم مثلاً شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم نخورد ضربه‌ی محکم به پیکرم مثلاً به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند ولی رسید به دادم برادرم مثلاً... :: به روی نیزه کنار تو دید یک سر را رباب گفت که خوابیده اصغرم مثلاً... ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
با اسمت عالمو دیوونه کردی چقد دل می‌بره آوازه‌ی تو واسَه‌ت فرقی نداره خوب یا بد فدای لطف بی اندازه‌ی تو همین که اشک می‌ریزم به یادت عزیز چارده معصوم می‌شم بدونِ تو به هم می‌ریزم اما صدات که می‌زنم آروم می‌شم می‌دونم که فراموشم نکردی می‌گیرم کربلامو آخر از تو منو مادر به دست تو سپرده خودمونیم آقا کی بهتر از تو؟! به این امّید جون دادی گمونم که قلب مُرده‌ی ما جون بگیره بمیرم اونقده سختی کشیدی که این دنیا به ما آسون بگیره یه جوری دوستت دارم که می‌خوام اگه نباشی تو، دنیا نباشه بعیده واسه‌ی بی سرپناها تو کشتیِ نجاتِت جا نباشه هنوزم تشنه‌ی "یاری" می‌دونم هنوزم بازه راه خونه‌ت آقا هنوزم خواهرت می‌خونه با اشک ((گلی گُم کرده‌ام می‌جویم او را)) ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
«اصلاً رقیه نه، به خدا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه‌ می‌کنی؟» در بین ازدحام و شلوغی بترسد و یک تن به او کمک نرساند چه‌ می‌کنی؟ اصلاً خیال کن که کسی دختر تورا در بین جمعیت بکشاند چه می‌کنی؟ یاکه خدانکرده کسی روی صورتش سیلی محکمی بنشاند چه می‌کنی؟ یا فرض کن که دختر تو جای بازی‌اش هرشب دعای مرگ بخواند چه می‌کنی؟ اصلاً کسی بیاید و با تازیانه‌اش خاک از لباس او بتکاند چه می‌کنی؟ ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................
خوش آمدی، گله‌ای نیست، بهترم مثلاً... شبیه قبل نشستی برابرم، مثلاً... خیال می‌کنم اصلاً مدینه‌ایم هنوز بهشت چادر زهراست بسترم مثلاً دوباره مثل گذشته کشیده‌ای بابا خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلاً نسوخته‌ست، نه... امشب به پات می‌ریزم خیال کن که همان نازدخترم مثلاً... بگو: فدای سرت، گوشواره گم شده است بگو دوباره برای تو می‌خرم... مثلاً خیال می‌کنم انگشتر تو پیش عموست تو هم خیال کن آن‌جاست زیورم مثلاً اگر شکسته‌ام و زخم خورده، چیزی نیست خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلا خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر خیال کن که سر دوش اکبرم مثلا... کبود نیست کمی خاکی است صورت من نرفته دست کسی سوی معجرم مثلاً تو فکر کن مثلاً عمه را کتک نزدند مراقب است عموی دلاورم مثلاً شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم نخورد ضربه‌ی محکم به پیکرم مثلاً به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند ولی رسید به دادم برادرم مثلاً... :: به روی نیزه کنار تو دید یک سر را رباب گفت که خوابیده اصغرم مثلاً... ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................