eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.7هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
9.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام ـ محمود کریمی در شب غصه دلم رنگ سحر می خواهد انشاالله یه همچین شبی ههمون بقیع باشیم، فردا روزش کلنگ زنی ساختن حرم باشه، بشینیم تا صبح برای امام صادق گریه کنیم، کلنگ حرم بزنیم در شب غصه دلم رنگ سحر می خواهد وقت پرواز شده بال سفر می خواهد غربت شهر مدینه همه جا معروف است روضه اش خون دل و دیده ی تر می خواهد حُرمتِ موی سپیدم که در این شهر شکست قصه ای شد که سرانجام جگر می خواهد همه ی قوت من را اثر زهر گرفت آه هم از بغض ترک خورده اثر می خواهد نیمه شب، دشمن و بی حرمتیش یادم هست او چه از جان منه سوخته پر می خواهد آه طرف کوچه کشیدند و عبایم افتاد بردن پیر مگر چند نفر می خواهد آتش و هیزم و کوچه همه اش تکراری است غم این صحنه فقط ضربه در می خواهد نه عمامه به سرم بو زمبن افتادم نه کسی دور برم بود زمین افتادم جام چشم منه بی تاب پر از غم می شد داشت لبریز غم و گریه ی نم نم می شد هر قدم پشت سر مرکب دشمن آن شب از نفس های منه سوخته دل کم می شد بند نعلین و کهنسالی و رنج کوچه به زمین خوردن من داشت مسلم می شد ماه شوال که حال دل من را می دید با زمین خوردن من داشت محرم می شد وقتی سه بار شمشیر تا نیمه از غلاف بیرون کشید، آخرین بار غلاف کرد، غلط کار شد گفت: منو ببخش اشتباه کردم؛ چی دیده مگه، ازش پرسیدن گفت: هر موقع اومدم شمشیر بکشم دیدم روسول خدا پشت سر جعفر بن محمد ایستاده، غصبناک، بار سوم اومدم شمشیر بکشم فرمود: منصور یه مو از سر جعفرم کم بشه دودمانت به باد میدم؛ ترسیدم. فرمود: منصور دو تا کار دارم، گفت: یکی اینکه نیمه شب دنبال من نفرست، بچه ها خانواده ام دلواپس میشن، دوماً اگه خواستی کسی بفرستی این ابن ربیع ملعون نفرست، بی ادبه جسارت می کنه فحش می ده کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
********************* متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام ـ سید مهدی میرداماد خدا، بغضی توی گلوم نشسته ببین چقدر دلم شکسته دستای من رو کینه بسته، خدا خدا، دشمن ما چقدر پلیده می بینه که موهام سفیده ولی بازم من و کشیده، خدا آتیش گرفته قلبم، آتیش گرفته خونم میون آتیش و دود روضه می خوام بخونم یه روزی پشت این در زهرشون و رسوندند یه روزی پشت این در مادرم و سوزوند خدا خدا خدایا خدا، آخه چه رسم روزگاره افتاد نفس هام در شماره منم پیاده اون سواره، خدا به خدا روضه از این بالاتر نیست، اون بی حیا خودش سوار اسب شد، امام صادق هفتاد ساله رو پشت سرش کشوند….. خدا، آخه چه رسم روزگاره ابن ربیع حیا نداره هی نام مادر و میاره وقتی شبیه بابا اون بی حیا من و برد همون جا افتادم که مادرم من زمین خورد انگار دارم می بینم بابام و دست بسته تو گوشمه صدای گوشواره ی شکسته خدا خدا خدایا خدا، درسته قلبم دریدن به روی من شمشیر کشیدن ولی سرم رو نبریدن خدا، درسته حق منو خوردن منو تو کاخ مستی بردن سرمو تو تنور نبردن،خدا نمیره روی نیزه هرگز سر بریده ام نمی سوزه تو آتیش محاسین سپیدم هیچ وقت رو ناقه دسته خواهرم نبندن هیچ موقع مردم مست به دخترم نخندن وقتی منصور شمشیر کشید، وقتی نتونست جسارت کنه، افتاد رو دست پای امام صادق گفت: حالا هر چی بخوای برات فراهم میکنم، هر چی بخوای بهت میدم، امام گفت: من چیزی از تو نمیخوام فقط منو زود برگردون به خونه ام اهل وعیالم نگرانن، آخه منو نصف شب با سر برهنه آوردی، زود منو برگردون زن بچم نگرانن؛ یه روزی هم حسین یه نگاه به خیمه ها کرد دید دارن به خیمه ها حمله میکنن، اگه دین ندارید آزاد مرد باشید هنوز حسین داره نفس میکشه بیاید کار منو تموم کنید، آی حسین….. قاتل حیا کن چشم مولا نمیه باز است کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام ـ سید مهدی میرداماد یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره گریه کن ها سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره امون ای دل،امون ای دل،امون از غریبی ان شاءالله خدا قسمت و روزیتون کنه،اما من یه توصیه به خیلی از دوست ها و رفقا دارم، اگه مدینه قسمتت شد،دعا کنید روز برسید مدینه،کسی که نیمه های شب می رسه مدینه، بذار برات توصیفش کنم اون دل شب چه خبره،اون هایی که نرفتن ،همچین که اتوبوس وارد شهر مدینه شد،از دور قبه الخضراء رسول خدا پیداست، همه بلند می شن دست رو سینه میذارن،السلام علیک یا رسول الله،هنوز سلام گفتن زائر تموم نشده، همه دارن یه جوری نگاه میکنن،دارن دنبال یه گمشده میگردن،دنبال چی میگردی زائر مدینه؟میگن داریم ببینیم بقیع پیدا میشه یا نه،باید بگیم خیلی نگرد،تو همه ی مدینه یه جا تاریکه،اونم بقیعه، می خوام بیام مدینه کنج بقیع خیمه ی غم بپا کنم من زانو بغل بگیرم تنگ غروب مادرم رو صدا کنم من ای مهربونم،تازه جوونم مجلس امام صادق علیه السلام ناخداگاه میره به سمت روضه ی مادرش، خود امام صادق این طور بوده،ما پیرو این آقاییم، مگه نگفت: شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا ،مگه ما از زیادی گل اونها نیستیم،مگه نگفت: عجنوا به ماء محبتنا ،خود امام صادق این جوری بود، اومد پیش حضرت نشست،حضرت فرمودند،نبودید چند وقت ،سر درس غیبت داشتی،گفت:آقا جان اولاد دار شدم،دستم بند بود،حضرت گفت:خدا چی بهت داده،گفت:آقا جان دختر دار شدم،حضرت فرمود:خدا رحمتش رو بر تو نازل کرده،اسم دخترت رو چی گذاشتی؟خوشحال با غرور گفت:آقا چه اسمی بهتر از اسم مادر شما زهرا،تا گفت:اسمش رو فاطمه گذاشتم، دیدن حضرت رفت تو هم،ناراحت شد،گریه کرد،گفت:آقا چرا گریه میکنی،من حرف بدی نزدم، آقا فرمود:مواظب باش بهش بی احترامی نکنی. خود امام صادق فرمود:خدا رحمت کنه شیعه ای که برای مادر ما بلند گریه کنه،من دوجمله روضه بخونم حرفم تمام،خونه رو آتیش زدن،نیمه ی شب،عموم روایات میگن، حدود هفتاد سال سن حضرت بوده، به ابوالائمه به شیخ الائمه معروف بوده، من یه سئوال میکنم ازت،یه پیرمرد تو خیابون ببینی،حتی اگه نسبت هم نداشته باشی،همچین که ببینی که موی سفید داره احترامش میکنی،می ری دستش رو میگیری از خیابون ردش میکنی،مراقبشی،امام صادق ما،امامی که با اون سن بالا ،نمی دونم چه جوری بگم،همین یه جمله میکشه،نانجیب خودش سوار بر اسب،امام رو پا برهنه و پیاده تو کوچه های مدینه،نذاشت امام لباس بپوشه،بدون عمامه، آی شیعه ها ،امام تون رو با سر برهنه از خونه بردن،میان در خونه ات ببرنت،مراعات میکنی میگی زن و بچه ات نفهمن،بردن امام رو به قصر اون ملعون بی حیا،همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند کرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال کردن چرا نزدی،چرا کار رو تموم نکردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب کرده میگه بنداز شمشیرت رو،به دست و پای امام صادق افتاد،به آقا گفت:هرحاجتی داری،از من طلب کن،پیغمبر یه جوری من رو نگاه کرده من میترسم،گفت:من از تو هیچ چیز نمی خوام،فقط من رو زود برگردون به خونم،آخه زن و بچه ام وحشت کردن،الان منتظر من هستن،آدم حواسش به زن و بچه خودشه،ببرمت کربلا،قربون اون حسینی برم،که تو گودال افتاده بود،دید دارن به خیمه هاش حمله میکنن،حسین…….یه تکیه به نیزه داد صدا زد آی نامردها،اگه دین ندارید،لااقل آزاده باشید،هنوز حسین زنده است،بیایید کار حسین رو تموم کنید،آی حسین…. قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است مهلت بده این آخرین راز و نیازاست نامحرمان را دور سازید ای ملائک یه بانوی قامت خمیده در نماز است آی حسین…… کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام ـ مرحوم کافی منصور دستور داد: بروید امام جعفر صادق(ع) را بیاورید. جوان رذلی که اسمش محمد بود شبانه نردبان گذاشت و از روی دیوار بی خبر آمد بالای بام و از آنجا به صحن خانه نگاه کرد، دید امام صادق دارد نماز می خواند. جوان پایین آمد و بعد از آنکه نماز آقا تمام شد به آقا گفت: آقا من مأمورم شما را ببرم. فرمود: مانعی ندارد. پس بگذار من به اتاق بروم و لباس بپوشم. گفت: نمی شود آقا. هر چه آقا اصرار کرد این جوان بی ادب قبول نکرد. با آن وضعیت از خانه بیرون آمدند. این پسر رذل سوار بر استر شد امام صادق(ع) پیرمرد هم پیاده به راه افتاد. این جوان هی استر را تند می راند. محمد بن ربیع می گوید: یک وقت نگاه کردم دیدم از بس آقا دویده نفسهایش به شمارش افتاده. دلم سوخت. عنان استرم را کشیدم و استر را نگه داشتم. پایین آمدم و گفتم: جعفر بن محمد! تو هم سوار شو! آقا سوار شد. رسیدیم به کاخ. ربیع پدر محمد جلو آمد و سلام کرد. گفت: آقا عذر می خوام. می دانید مأمورم و معذورم. آقا فرمود: اجازه می دهید من دو رکعت ناز بخوانم؟ گفت: بفرمایید. حضرت کناری ایستاد و دو رکعت نماز خواند. ربیع می گوید: دیدم بعد از نماز، دستهایش را بلند کرد طرف آسمان و لبهای مقدسش آهسته آهسته می جنبید. اما نمی دانم چه می گفت. زمزمه های آقا تمام شد. فرمود: ربیع! می خواهی مرا ببری ببر. ربیع می گوید: آستین آقا را گرفتم و داخل کاخ آوردم. تا چشم منصور دوانقی به قیافه امام صادق(ع) افتاد، آنقدر به ایشان توهین کرد که حد نداشت. امام صادق(ع) با سر بدون عمامه، با بدن بدون عبا و قبا، با پای برهنه ایستاده بود و این نانجیب هر چه از دهانش بیرون می آمد به آقا گفت.آقا هم سرشان را پایین انداخته بودند. یک وقت منصور دست به قبضه شمشیرش برد و به اندازه یک وجب شمشیر را بیرون کشید. ربیع می گوید: ای داد! الان اقا را می کشد. یک وقت دیدم منصور شمشیرش را غلاف کرد. مقداری فکر کرد باز به اندازه دو وجب شمشیر را بیرون کشید. گفتم الان آقا را می کشد. باز دیدم شمشیر را غلاف کرد. یک وقت دیدم تمام شمشیر را بیرون کشید. به خودم گفتم : به خدا قسم اگر شمشیر را به من بدهد و بگوید:امام صادق را بکش اول خودش را می کشم. هر طور می خواهد بشود. یک وقت دیدم تمام شمشیر را غلاف کرد و از تختش پایین آمد. امام صادق(ع) را بغل کرد و بوسید. آقا را برد جای خودش نشاندو عذر خواهی کرد. گفت: آقا معذرت می خواهم سوءتفاهمی شده بود آقا! خواهش می کنم برگردید. منصور گفت: ربیع! اسب مخصوص خودم را بیاور. آقا را رساندم به خانه و برگشتم. آمدم به منصور گفتم: بیرون کشیدن آقا با این وضع و شمشیر کشیدن و با عزت آقا را به خانه رساندن به هم جور در نمیآید. منصور گفت: ربیع! به خدا قسم می خواستم امشب جعفر را بکشم. تا دست به قبضه شمشیر بردم،یک وقت دیدم پیغمبر(ص) استین هایش را بالا زده و جلو آمد. یک شمشیر هم در دستش بود آن را بلند کرد و فرمود: آی منصور! به خدا خودت و قصرت را از بین می برم اگر یک مو از سر پسرم جعفر کم شود. من ترسیدم و شمشیرم را غلاف کردم. با خودم گفتم: شاید خیالاتی شده ام. بار دیگر به اندازه دو وجب شمشیرم را از غلاف بیرون کشیدم. دیدم پیغمبر(ص) نزدیکتر آمد و فرمود: منصور! وهم و خیال است؟ تو را از بین ببرم؟ ترسیدم و شمشیر را غلاف کردم. باز دفعه سوم به خودم تلقین کردم شاید وهم و خیال است. این دفعه همه شمشیر را بیرون کشیدم. دیدم پیغمبر(ص) پایش را گذاشت روی پله اول منبر و فرمود: می خواهی تو را از بین ببرم؟ باورم شد. شمشیر را غلاف کردم و به احترام آقا را بر گرداندم. می دانم الان دلهایتان دارد بهانه می گیرد. بگویم؟ می گویم: یا رسول الله! ای کاش یک سری هم به کربلا می آمدی. یا رسول الله ای کاش یک سری هم به گودال قتلگاه می زدی. رسول خدا! اگر شما نیامدید زینب(س) آمد. زینب(س) با یک عده زن و بچه آمد. یک عده زنهای داغ دیده آمدند. ای خدا! بالای بلندی رسید. دید لشکر دور حسین(ع) را محاصره کرده است. شمشیر دار با شمشیر می زند، نیزه دار با نیزه می زند. عصا دار با عصا می زند. آنهایی هم که حربه ای نداشتند آنقدر سنگ به بدن مقدس ابی عبدالله زدند. لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
متن مداحی شهادت امام صادق (ع) - مدح و روضه امام صادق (ع) ۲۲ تیر ۱۳۹۶26180 نظر ◾️السلام علیک ایها الامام الصادق،السلام علیک ایهاالامام الناطق،السلام علیک ایها الفائق الراتق، السلام علیک ایهاالسنان الاعظم◾️   (کوچه کوچه مدینه لبریز از   عطر و بوی محمّدی شده است) 2   به تن شهر باز گشته حیات   غرق در رفت و آمدی شده است   دم به دم با دم مسیحائیت   منتشر می کنی حقایق را   به دیار مدینه می بخشد   چشم های تو صبح صادق را   مثل جدّت مدینة العلمی   ششمین آفتاب اندیشه   با بیان پیمبرانه‌ی تو   شد به پا انقلاب اندیشه   با شکوه تو تا هزاران سال   سرفراز است رایت شیعه   که به «قال الامام صادق» ها   زنده مانده هویّت شیعه   لحظه لحظه زُراره پرور بود   یابن طاها! نبوغ چشمانت   *چه شاگردهایی تربیت کرده امام صادق؛خود حضرت فرمود: "لولا زراره لاندرس احادیث ابی" اگر زراره نبود احادیث پدرم امام باقر مندرس میشد.مدرسه ای راه انداخت،شاگردان بزرگ تربیت کرد؛اما اینقدر شاگرد داره بعضی از منابع نوشتند:تا دوازده هزار،بعضیا نوشتند تا چهار هزار.یه جمله ای رو مرحوم کلینی در کافی نقل کرده،آقا فرمود: " اشکوا الی الله وحدتی و تقلقلی بین اهل المدینه"من بین مردم مدینه غریبم...ای غریب مدینه...اصلا همه ائمه ما مدینه غریب بودند...مگه جدت امیرالمومنین در این مدینه غریب نبود؟! *   لحظه لحظه زُراره پرور بود   یابن طاها! نبوغ چشمانت   شده صدها مفضّل و جابر   ریزه خوار فروغ چشمانت   در عروج الهی ات هر دم 2   جان تو شوق بندگی دارد   نیمه‌ی شب قنوت دستانت   درس عشق و پرندگی دارد   آن شبی که در آتش کینه   باغ یاس و شقایقت می سوخت   *آتیش آوردند در خونه امام صادق... "فَأَلْقَى اَلنَّارَ فِي دَارِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ‏ فَأَخَذَتِ اَلنَّارُ فِي اَلْبَابِ وَ اَلدِّهْلِيزِ"   والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه منزل آتیش گرفت...   والی مدینه آمد آتیش زد در خونه ی آقا رودر خونه آتیش گرفت،آستانه در آتیش گرفت...   *دلت کجا رفت؟! مثل مادرت که  در خونشو آتیش زدند...اونجام در خونه رو سوزوندن ...منو ببخش آقا یا جعفربن محمد،یه سوال دارم: وقتی شما رو دست بسته بردند،وقتی در خونتونو آتیش زدن آیا جلو چشمت ناموستو زدند؟نه به خدا...آقاجونم آیا همسر باردار داشتی بیاد دم در؟! یا زهرا...دیگه چی؟!*   آن شبی که در آتش کینه   باغ یاس و شقایقت می سوخت   هیزم و تازیانه آوردند   چقدر قلب عاشقت می سوخت   ای محاسن سپید آل الله!   دست بسته تو را کجا بردند   *نذاشتند عمامه برداره،نذاشتند لباس به تن کنه،با لباس منزل،پای برهنه...من یه تصویر میکنم برای شما:اگر خدای ناکرده یکی از مراجع تقلید ما رو بیان این جوری ببرن ما جیگرمون خون میشه؛امام صادقه،پسر پیغمبره...راوی میگه وقتی از در منزل بیرون آمد روی آتش راه میرفت میگفت: "انا بن اعراق الثری،انابن ابراهیم خلیل الله"من پسر ابراهیمم...*   ای محاسن سپید آل الله!   دست بسته تو را کجا بردند   تن تو در مدینه بود اما   دلتان را به کربلا بردند   *اگه میخوای دلت جلا بگیره امام مهربان ما به ریان بن شبیب فرمود: "یابن شبیب ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین"اگه میخوای گریه کنی برا حسین گریه کن...هر چی که روضه میشنوی نوای حسین جان هم داشته باش...حسین حسین حسین...*   تن تو در مدینه بود اما   دلتان را به کربلا بردند   قلب تو مثل این حسینیه ها   شب جمعه همیشه هیأت داشت   داغ هفتاد و دو گل پرپر   در نگاه ترت اقامت داشت   مجلست روضه خوان نمی خواهد   در حضورت اشاره ای کافی است   تا شود حجره‌ی تو کرب و بلا   گریه‌ی شیرخواره ای کافی است   *اگر گهواره را پس داده بودند2   دلش خوش بود با طفل خیالی...   یه وقت مادر نگاه کرد بچه روی دست بابا پرپر میزنه...   از سویدای دل یا حسین...*   شاعر: یوسف رحیمی کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
اللهم صل وسلم وزد وبارک علی السید الصادق الصدیق العالم الوثیق الحلیم الشفیق الهادی الی الطریق الساقی شیعته من الرحیق و مبلغ اعدائه الی الحریق صاحب الشرف الرفیع و الحسب المنیع و الفضل الجمیع الشفیع بن الشفیع المدفون بالبقیع المهذب الموید الامام الممجد ابی عبدالله جعفر بن محمد صلوات الله و سلامه علیه✴️ (نه رواقی، نه گنبدی، حتی سنگ قبری سرمزار تو نیست)2 غیرمُشتی کبوتر خسته خادمی، زائری، کنار تو نیست *حرم امام رضا امشب چه خبره؟اما مدینه امشب  کنار بقیع خبری نیست؛نمیگذارند کسی بایسته گریه کنه برای رییس مذهب شیعه...* بغضهایم کجا دخیل شوند پس ضریحت کجاست آقاجان *سلام من به بقیع و به چار قبر خرابش نه بذار بهتر بگم: سلام من به بقیع و به چار قبر رفیعش* روضه خوان ها چرا نمی خوانند گریه ها بی صداست آقاجان گنبدی نیست تا دلم بپرد پابه پای کبوتران شما کاش می شد که دانه ای گیرم امشب از دست مهربان شما حرف ِ گلدسته را نباید زد تا حسودان شهر بسیارند از شما خانواده آقاجان درمدینه همه طلبکارند *مدینه همه از بچه های علی طلبکارند...شاید نباید اول روضه اشاره کنم؛همونایی که آمدند در خونه ی جد غریبت امیرالمومنین؛وقتی هیزم آوردند منابع اهل سنت نوشتند،مردم تعجب کردند.گفت:هیزم بیارید،میخوام خونه رو بسوزونم،مردم گفتند: "ان فیها فاطمه" تو این خونه فاطمه زهراست،مگر میشه؟ چی جواب داد؟"قال: و ان..."اگه زهرا هم باشه خونه رو میسوزونم.زبون حال امیرالمومنین چی شد؟ در وسط کوچه تو را میزدند2 کاش به جای تو مرا میزدند... گوشه ی چشم تو چرا شد کبود؟ به من بگو مگر علی مرده بود؟ وای من و وای من و وای من2 میخ در و سینه ی زهرای من... ای مادر...* از شما خانواده آقاجان درمدینه همه طلبکارند حیف آن چاهها که حیدر کند چقدر مادرت دعاشان کرد عوض آن همه محبت ها این مدینه چه خوب جبران کرد کاش ایران می آمدی آقا2 نزد ما اهلبیت محترمند پیرمظلوم بی حرم، اینجا پسران تو صاحب حرمند   *چقدر ما امامزاده داریم،همشون رو آباد کردیم.اگه بقیع رو دست ما ایرانیا میدادند مثل حرم امام رضا درست میکردیم؛مثل خادمای با ادبش میبردیم مدینه...* کاش ایران می آمدی آقا مُلک ری قبله ی ولا می شد مثل مشهد برایتان اینجا مشهد الصادقی بنا می شد کاش ایران می آمدی آقا قدمت روی چشم ما جا داشت کاش خاک شلمچه و فکه عطریاس عبایتان را داشت کاش ایران می آمدی آقا در مدینه غریب افتادید من بمیرم برایتان؛ گیر ِ عده ای نانجیب افتادید کاش ایران می آمدی آقا مردمش از مغیره بیزارند حرمت گیسوی سپیدت را در مدینه نگه نمی دارند *اومدند در خونه ی امام صادق رو آتیش زدند؛آستانه ی در آتیش گرفت...آقاجونم! اگه در خونتو آتیش زدند جلو چشمت ناموست رو نزدند... اگه در خونتو آتیش زدند،همسر بار دارت پشت در نیومد... صدای نالتو برسون مدینه:یا زهرا...* شاعر: وحید قاسمی کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ❣﷽❣ 🔘 ⚫️ 🔘 🖤.. 🔻ای‌حضرت‌صادق سروجانم بفدایت 🔻دریاب‌دلی را‌که نشسته است بپایت 🔻من بردر این خانه‌گدا بوده‌و هستم 🔻ای‌یوسف زهرامددی کن به گدایت ⬅️بیخود نبود امام صادق هر وقت دلش برای عزای جدش حسین تنگ میشد روضه ای به پا میکرد..به شاعر امر میکرد مرثیه بخونه و آقا گریه میکردند.. ⏺از یه طرف بیاد مادرشون فاطمه و مدینه می افتادند..گریه میکردند.. طوری که محاسن حضرت..دستمال حضرت از اشک تر میشد.. ↩️حرفم اینه...آخه روضه امام صادق..هم بوی مدینه میده هم بوی کربلا... بیایید امشب برا غربت امام صادق ع هم مدینه ای گریه کنیم هم کربلایی... 🍁چه‌ظلم‌ها‌که‌به‌اولاد مصطفی کردند  🍁خدا گواست به آل علی جفا کردند  🍁به بیت‌حضرت صادق هجوم آوردند  🍁قیامتی دگر از این ستم به پا کردند 🍁سر برهنه دل شب ز خانه‌اش بردند  🍁چه‌ظلم‌ها‌که‌به‌آن‌نجل مصطفی کردند  🍁همه سواره و او را پیاده می‌بردند  🍁نه‌رحم‌کرده،نه‌ازحضرتش حیا کردند  🍁سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او  🍁عجب‌به‌عهد رسول‌خدا وفا کردند!  🍁امام‌صادق مارا به زهر کین کشتند  🍁مدینه را زغمش دشت کربلا کردند  ☑️یا زهرا ..نیمه های شب به دستور منصور دوانیقی تو خونه امام صادق ریختن..درحالی که آقا مشغول عبادت بود..سجاده رو از زیر پای آقا کشیدند..بمیرم...آقا با صورت به زمین افتاد.. حضرت رو با سر برهنه از خونه بیرون کشیدند.. 🔘ابن ربیع خدا لعنتش کنه سوار مرکب بود..اما امام صادق مظلوم رو با پای پیاده میکشوند... میگه برگشتم نگاه کردم دیدم عرق به پیشانی آقا نشسته و هی نفس نفس میزنه.. آخرالامر منصور امام رو مسموم کرد و به شهادت رسوند 🔳هر جا نشستید همه بگین... ◻️غریب آقا... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 ✔️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)✔️ کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
test (1).mp3
8.14M
مرتضی شاهمندی کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
(ع) 🔘🔘🔘 دوّمین بار است در شهر نبی، در سوخته خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته ارثِ زهـراییِ این آقـاست که کاشانه اش بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته 🔘🔘🔘 (حاج قاسم جناتیان قادیکلایی) زمین و آسمان غم داره امشب گمونم اینکه ماتم داره امشب عزای حضرت صادق غمینم دو چشمون زین عزا نم داره امشب 🔘🔘🔘 بقیع امشب خموش ای وای برمن نداری زائری ازمرد و از زن بسازیم اذن حق گنبد و بارگاه بقربونت کنم این سرو این تن 🔘🔘🔘 جفا دیدی تو از منصور ملعون ز کینه کرده بر قلب شما خون در آتش سوخت سرایت. آن جفا کار چه ظلمی کرده بر تو چرخ گردون 🔘🔘🔘 پیاده سوی قصرش برد شبانه ربیع آن خیره سر با صد بهانه بگفتی آنچه مأموری بجا آر ندیدی روز خوش اندر زمانه 🔘🔘🔘 تو از کینه شدی مسموم عدوان پس ازظلم ستمهایی به دوران جگر شد پاره از زهر عدویت (صفا) شد از غمت محزن و نالان (حاج قاسم جناتیان قادیکلایی) 🔘🔘🔘 شعله ها پشت در خانهٔ حق برپا شد زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد گویی‌آتش‌زدن‌خانه دراینجا رسم است خانه هایی که در آن نام علی احیا شد (ناصر شهریاری ) 🔘🔘🔘 موسپید است دگر از تب و تاب افتاده روی دستش چو علی رد طناب افتاده دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده 🔘🔘🔘 گلزار بقیع مدفنی را کم داشت در هجر امام شیعیان ماتم داشت می ر یخت ز تابوت امام صادق خاکی که مدینه بر سر عالم داشت 🔘🔘🔘 پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر 🔘🔘🔘 آنان که شکوه در حقایق دیدند گل را ورقی ز حُسن خالق دیدند پُر نورترین ستارۀ دنیا را در آینۀ امام صادق دیدند 🔘🔘🔘 جهل بشر از دانش تو کاسته شد آئینه علم از تو پیراسته شد از گلشن وحی بس که گُل پاشیدی گل زار علوم از تو آراسته شد 🔘🔘🔘 خواهی به حضور دوست لایق باشیم باید که به راه عشق عاشق باشیم با پیروی از راه امـام صــادق ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم 🔘🔘🔘 ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق با یک نظاره حاجت او را روا کنی هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق 🔘🔘🔘 آموزگار مکتب اثنی عشر تویی آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی آن سروری که در عوض ناسزای خصم پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی 🔘🔘🔘 چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند دست تو را چو حیدر کرار بسته اند اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند پای برهنه و سر عریان به کوچه ها تو بودی و خیانت منصور بی حیا ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود تو سوختی به یاد شهیدان کربلا 🔘🔘🔘 کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
❣﷽❣ 🏴 🎤 🏴 🔸بر أحمد و بر آل محمّد صلوات 🔸برهشت‌وچهار نورسرمد صلوات 🔸هرکس صلوات می‌فرستد یکبار 🔸ده بار خدا بر او فرستد صلوات 🔹🔶🔹 🔹مذهب‌جعفری‌ و ایده احمد داریم 🔹لِله‌الحمدکه‌این‌دولت‌ سرمد داریم 🔹مازخود‌هیچ‌نداریم‌که‌بدان‌فخر کنیم 🔹هرچه‌ داریم همه‌از آل محمّد داریم 🔰‌یَابن‌رَسوُل‌للّه‌یاحُجة‌اللّه... ✨دلم  هوای بقیع دارد و غم صادق ✨عزا گرفتـه دل من ز ماتم صادق ✨ دوباره‌بیرق مشکی‌به‌دست به‌ دل‌گیرم ✨ زنم‌ به سینه که آمدمحرم صادق ✨سلام من بقیع و به تربت صادق ✨سلام‌من‌ به‌مدینه‌به غربـت صادق ✨زغربتش‌چه‌بگویم که‌سینه‌ها خون‌است ✨برای‌صادق زهرامدینه محزون است ⬅️ نمیدونم مدینه رفته یا نه، اما من میگم اگه مدینه بری ایشالله روز برسی مدینه... (شاید بپرسی چرا) آخه وقتی زائر وارد مدینه میشه، نگاه می‌کنه گنبد آقا رسول الله رو میبینه، گلدسته هارو میبینه،، می‌فهمه اینجا مزار رسول خداست، چراغ های روشن رو میبینه، ،خادما رو می بینه،، امابر میگرده دنبال چیزی میگرده،، (دنبال چی میگردی) میگه بهم گفتن قبرستان بقیع نزدیک قبر پیغمبره.. بگین ببینم مزار امام حسن کجاست.. مزار امام باقر ع کجاست..مزار امام سجاد ع کجاست..مزار امام صادق ع کجاست.. میگه بگین ببینم گنبد و گلدسته امام صادق کدومه؟؟ بگم ای زائر مدینه.. برای امام صادق دنبال حرم نگرد، آقای من و تو غریبه( مظلومه)3 ☀️ یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره (ایشالله مدینه برات بخونم) ☀️سینه زنها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره ☀️غریب آقا3آقام امام صادق ⬅️امروز برا غربت آقا گریه کن، آقای من و تو سنگ قبرم نداره... آقای غریبم، آقای مظلومم... ⏺ان شالله دست جمع تو مدینه برا غربت امام صادق ناله بزنیم.. دوست داری یک شب تا صبح مدینه باشی..سر تو به شبکه‌های بقیع بذاریُّ ناله بزنی.. ♻️قربون مظلومیت برم آقا.. 💢مدینه ای که متعلق به پیغمبر و فرزندان آقارسول اللهِ.. اما چه کردند با فرزندان پیغمبر... چقدر آقارو آزار و اذیت کردند... منصور لعنة الله علیه دستور داد خونهٔ امام صادق رو به آتش کشیدند.. دیدن آقا یه گوشه ای نشسته داره گریه میکنه.. آقا حق داری گریه کنی آخه خونتو آتش زدند.. یه لحظه صدای نالهٔ آقا بلند شد..صدا زد.. لحظه ای دیدم این زن و بچه ها دارن می دوند، یادم افتاد کربلا.. اون لحظه ای که خیمه های جد غریبم حسینُ آتش زدند.. این زن و بچه ها تو بیابونای کربلا میدویدند.. هی زمین میخورد بلند میشد صدا میزد.. بابا بابا بابا صدا مبزد.. 🔅کتکم نزن( خودم میام)2 🔅آخ موهامو نکش (خودم میام)2 🔅عمه مو نزن(خودم میام)2 ✅روز روز شهادت فرزند حضرت زهرا س امام صادقه س.. آی مردم... آقا رو به شهادت رسوندن، امروز جمع شاگردای امام صادق اومدن، بدن امام صادقُ غسل دادن، کفن قیمتی پوشوندن، سیل جمعیت اومدن برا تشییع جنازه.. ☑️اما من یه تشییع جنازه دیگری هم سراغ کربلا... یه بدنی هم کربلا تشییع شد... اما تشییع جنازه اش ویژه بود.. ده نفر نعل تازه زدن، رو بدن عزیز دل زهرا تازوندن... 🔺(برادر داری یا نه) ☑️ آخ کاری کردن که دیگه خواهر برادرو نشناخت... ⬇️خیره خیره نگاه کرد.. آیا تو برادر زینبی... 🔘 آخ دیدم غمت ای دلبر (ای کاش نمی دیدم)2 داداش 🔘من آمده بودم تا رخسار تو را ببوسم 🔘 دیدم که نداری سر (ای کاش نمیدیدم)2 ⚫️ نشست کنار بدن حسینش، دستهارو کرد زیر یه بدن پاره پاره، یه بدن بی سر... (چی گفت) گفت داداش دلم میخواد صورتتو ببوسم اما سر در بدن نداری حسین جان... میخوام دستتو بوسم انگشتُ انگشتر نداری داداش.. یه وقت دیدن این خواهر دلسوخته خم شد.. لبها رو گذاشت به رگهای بریده هی صدا میزد برادر غریبم حسین... برادر مظلومم حسین... حسین... ناله داری به ناله های دل امام صادق ع به غربت امام صادق ع ..از سویدای دل ناله بزن بگو .... 🍁در کوی محبتت نشستیم حسین 🍁باشوق‌توچشم‌خویش‌بستیم حسین 🍁آن روز که ما را به لحد بگذارند 🍁محتاج کرامت تو هستیم حسین 🔲 کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
❣﷽❣ زهر طرف به کمان تیر کین نشانه گرفت دل مرا که زغم بود خون نشانه گرفت هنوز خانهٔ زهرا نرفته بود از یاد که آتش آمد واز بیت من زبانه گرفت چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند زدیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت سپاه کفر به خانه ام هجوم آورد مرا به زمزمه وناله شبانه گرفت زباغ فاطمه صیاد،مرغ سوخته را دل شب آمد وتنها در آشیانه گرفت سر برهنه وپای پیاده برد مرا پی اذیت من بارها بهانه گرفت هنوز خستگی راه بود در بدنم که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت گرفت آل علی اجر خویش را آما زتیغ وزهر جفا وزتازیانه گرفت وقتی منصور به خلافت رسید دستور داد آقا رو از مدینه به عراق بیارند ربیع حاجب گوید//یه روزی آقا رو طلب کرد به مجلسش ،شمشیری به من داد گفت وقتی حضرت صادق اومد تونگاهت به من باشه هر وقت دیدی دست به روی دست زدم با شمشیر اونو به قتل برسون میگه من جرأت این را نداشتم از فرمان سرپیچی کنم دیدم آقا اومد منم منتظر دستور بودم اما دیدم آقا رو تحویل گرفت /گفت ای فرزند رسول الله آوردمت قرضت را بدم،حاجتت را برآورده کنم عذر خواهی کرد به ربیع گفت سه روز دیگه بفرستش بره مدینه یه روز وقتی تنها شدیم پرسیدم ای امیر خشم اول واحسان آخر این چه سری هست گفت میخواستم بکشمش اما دیدم پیغمبر روبرویم ایستاده از ترس این کار وکردم قربون اون خون دلهایت ارباب من ابراهیم ابن جبله میگه یه روز امام رفت برای زیارت وطواف حرم منو فرستاد گفت برو عبای جعفر را در گردنش بنداز وبیار رفتم به حرم نزد امام گوشه آستین پیراهن وگرفتم آقا بیا بریم فرمود همان شکلی ونهوی دستور داری منو ببر آقا دستم بریده باد بیحرمتی کنم قبل ورود به کاخ منصور دو رکعت نماز خوند وارد شد به منصو ر ودعایی زیر لب زمزمه کرد منصور لعین گفت: ترا میکشم تو علیه ما دسیسه میکنی گفت منصور من دیگه پیر شدم منو به حال خودم بزار چندی دیگر به خدایم ملحق میشم منصور مرخصش کرد کسی فرستاد بپرسه آیا مرگ من رسیده یا مرگ جعفر وقتی فهمید بخودش میگفت خوشحال شد چی بگم از کدام اذیت وآزار منصور بگم یه روز دستور داد خانه آقا رو آتش بزنند آتش به همه جای خانه کشید حضرت میان آتش میرفت میگفت من از نسل ابراهیمم که خدا آتش وبرایش سرد کرده وگلستان نمود اما بمیرم براش منصور زهر پنهانی برای کار گذاران خود فرستاد امام را مسموم کنند حضرت مسموم شد هی مادر وصدا میزد از جور منصور لعین موسای من گشته یتیم یارب بفریادم برس یارب بفریادم برس از زهر منصور دغا آتش گرفت قلب مرا یارب بفریادم برس۲ آتش زدند کاشانه ام از کینه سوخته خانه ام یارب بفریادم برس۲ ظلم وستمها دیده ام از دست اعدا دیده ام یارب بفریاد برس۲ فرزند وزار و مضطرم یکدم بیا اندر برم برزانویت گیر این سرم یارب بفریادم برس همه را دستو داد دور بسترش جمع کنند فرمود اهل بیت من لََن ْ یَنالو شَفاعَتُنا منِ السْتِخَفَّ بَالْصلواة شفاعت ما اهلبیت به اونهایی که نماز رو سبک بشمارند نمیرسه بزار آخرین قسمت روضه رو با زبان مادری منور کنم چند بند از ستمها رو بگم امام صادق امان از کینه واز ظلم واز جور امان از اون شرارت های منصور ضلم وستم به آل الله هاکرده به حضرت صادق جفا هاکرده منصور نابکار و بی مروت خله هاکرده آقا ره اهانت گاهی تهدید به قتل آقا کرده گاهی دستور جلد مولا کرده شوی سرد آقاره با زیر لباس آزار هاکرده اون نامرد ونسناس ونه خنه ره تش بزّوهه دشمن بشتوسّه از عدو وه حرف وسخن میون راهروی تش زوئه قدم یاد کربلا برمه کرده نم نم خلیل الله من هَسْمه یادگار گلستون هاکرده تش ره کردگار آقا ره عاقبت مسموم هاکرده مولای دل ره چنده خون دکرده وقت مرگ اهلبیت ره بزّو صدا بفرما جمع بووین شما عزیزا شفاعت اما اون کس بدوره سبک بیره نمازه با خشوع ره اگر چه مسموم از جفا بهیعه وقت مردن آقا تنها نهیعه ونه سر از قفا جدا نهیعه خاخر اسیر اشقیا نهیعه مره یاد بموعه روز عاشورا وقتی که زینب بورده در قتله گاه هردم صدا زوئه جان برار ره پیدا نکرده شه دله قرار ره میون کشته ها هاکرده هدار شاید بوینه شه مهربون برار تنِ بی سر خاخر بزّو صدا بته زینب قهرمون کربلا نظر هاکن میونِ قتله گاه ره این تن بی سر تنه براره خاخر مجه خله جفا بهیعه تشنه لب سر زتن جدا بهیعه کربلا عمه جان زینب اومد کنار بدن دید بدن سر نداره لباس به تن نداره فرمود أ انتَ اَخی واَبْنُ اُمّی آیا توبرادر زینبی آیا تو پسر مادر زینبی گاهی رو رو میکرد مدینه وپیمبر را مخاطب میکرد ومیفرمود یا جدا یا رسول الله این حسین توست بی سر افتاده خوشم که جوهر عشق تو در سرشت من است محبت تو همان خط سرنوشت من است گنهکارم از آستان قدس حسین کجا روم کربلا بهشت من است (تهیه وتنظیم قاسم جناتیان قادیکلایی) کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins
test.mp3
6.02M
مرتضی شاهمندی کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
‍ ❣﷽❣ 🎧 🎤 🎧 🔰 🖤.. 🔅ای آنکه خدا ستوده درقرآنت 🔅جانم به فدای سینهٔ سوزانت 🔅ای‌جعفرصادق ای‌امام‌مسموم 🔅سوزد دل ما به تربت ویرانت ⬅️هرکی چشمش به قبر خاکی آقا بیفته..دلش آتیش میگیره.. من نمیدونم الان بقیع زائر داره یا نه.. بیایید امشب با پای دل بریم کنار قبر خاکی و غریب آقا بنشینیم.. 🔸بنال‌ای‌دل‌که‌شور‌غم به پا‌شد 🔸مدینه سربه سرماتم سرا شد 🔸ز بیداد و ستم کاری منصور 🔸رئیس مذهب شیعه فدا شد ⬅️منصور دوانیقی دستور داد خونه امام صادق رو آتیش زدند...فردای اون روز چند نفر از شیعیان به محضر آقا رفتن..دیدن آقا گریانه..‌.عرض کردند چرا گریه میکنید آقا جان..فرمودند: وقتی خونه ام آتیش گرفت..زنان و دخترانم رو دیدم از این طرف به اون طرف میدویدند..با اینکه من داخل خونه بودم..اما گریهٔ من از جدم حسین و روز عاشوراست.. اونموقعی که خیمه هارو آتیش زدند..دشمن با تازیانه دنبال بچه های حسین.. ♻️همه بگید یا حسین... ✅ 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠 کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
❣﷽❣ 🦋🌹 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 شعله ها پشت در خانهٔ حق برپا شد زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد گویی‌آتش‌زدن‌خانه دراینجا رسم است خانه هایی که در آن نام علی احیا شد (ناصر شهریاری ) 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 موسپید است دگر از تب و تاب افتاده روی دستش چو علی رد طناب افتاده دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 گلزار بقیع مدفنی را کم داشت در هجر امام شیعیان ماتم داشت می ر یخت ز تابوت امام صادق خاکی که مدینه بر سر عالم داشت 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 شعله ها پشت در خانه ی حق برپا شد زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد گویی آتش زدن خانه در اینجا رسم است خانه هایی که در آن نام علی احیا شد 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 دست بسته دل شب هستی ما را بردند پسر فاطمه را بار دگر آزردند خانه ی فاطمه را بار دگر سوزاندند بی عمامه پسر شیر خدا را بردند 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 موسپید است دگر از تب و تاب افتاده روی دستش چو علی رد طناب افتاده دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 آنان که شکوه در حقایق دیدند گل را ورقی ز حُسن خالق دیدند پُر نورترین ستارۀ دنیا را در آینۀ امام صادق دیدند 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 جهل بشر از دانش تو کاسته شد آئینه علم از تو پیراسته شد از گلشن وحی بس که گُل پاشیدی گل زار علوم از تو آراسته شد 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 خواهی به حضور دوست لایق باشیم باید که به راه عشق عاشق باشیم با پیروی از راه امـام صــادق ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق با یک نظاره حاجت او را روا کنی هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 آموزگار مکتب اثنی عشر تویی آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی آن سروری که در عوض ناسزای خصم پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند دست تو را چو حیدر کرار بسته اند اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند پای برهنه و سر عریان به کوچه ها تو بودی و خیانت منصور بی حیا ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود تو سوختی به یاد شهیدان کربلا 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 💥هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥 کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر گره‌گشا در دل شب از مرحوم استاد فاطمی‌نیا کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨الهـی پر از نیـازم 🌙و اجابت آن را در آمینِ تو می‌جویم ✨خـدای مـن، بی نیـازم کن 🌙و خالی از هر نیـاز ✨ڪه جز بہ روزی آسمـانی تـو 🌙نیـازم نیسـت ✨مهـربـانـا شبمـان را 🌙با آرامـش بہ بامـداد برسـان ✨الهـی مراقـب قلب عزیزانمـان بـاش 🌙امیـدوارم طلـوع صبـح فـردا ✨طلـوع خبرهای خوش باشد 🌙شبتون غرق در آرامش الهی کپی باذکرصلوات ثواب مضاعف دارد https://eitaa.com/zakerinehomolbanins @zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا