#فاطمیه
#امام_زمان_عج
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان
نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان
غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را
مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان
بگو که دل شکسته ای از این زمانه خستهای
ز فتنههای این زمان بگو به صاحب الزمان
دلت که بیقرار شد و بیقرار یار شد
دعای ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان
گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن
ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان
گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد
برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان
فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی
شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان
رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد
گفت غمم تو عمه جان بگوبه صاحب الزمان
#سیدمجتبی_شجاع
.
#زمینه
#امام_زمان_فاطمیه
#سربند_مهدوی
غصه دار صورت نیلی
وارث چادر خاک آلود
مثل عمر مادرت ای کاش
عمر غیبت تو کوتاه بود
یر شده از ظلم و جور ، تمام دنیا بیا
به حرمت مادرت ، حضرت زهرا بیا
العجل العجل یا بقیّةالله
مادرم چرا پریشونه
چرا بسترش پر از خونه
پیچیده تو مدینه دیگه
فاطمه زنده نمیمونه
کاسه صبرم دیگه ، سر اومده ای خدا
مادر بیمارمو ، شفا بده ای خدا
وااُماه وااُماه
......
زخم روی سینه مادر
داره روز به روز میشه بدتر
هر نفس که میکشه صدبار
میمیره زنده میشه مادر
چه کردی ای میخ در ، مگه با پهلوی او
براش بغل کردنِ ، حسین شده آرزو
وااُماه وااُماه
.....
اومده عیادتش اونکه
مادرم رو خون جگر کرده
تا ببینه ضربه هایی که
تو کوچه زده اثر کرده
طوری زدن با غلاف ، شاخه و گلبرگشو
اگه نمرد از خدا ، خودش بخواد مرگشو
وااُماه وااُماه
#عبدالحسین ✍
#فاطمیه
.👇
.
#کوچه_بنی_هاشم
#غسل_شبانه
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
🩸سرخیِ چشمی که تا زمان دفن هم خوب نشد ...
در نقلی آمده است:
📋 ثُمَّ لَطَمَ عُمَر خَدَّها حَتّى احْمَرَّتْ عَينَها
▪️... سپس عمر با دستان نحسش چنان ضربهای به وجه مبارک صدیقه کبری سلاماللّهعلیها زد که چشمان مبارک آن حضرت سرخ شد.
📚عوالم العلوم ج۱۱ ص۳۷
🔖 و این «سرخی چشم» ادامه داشت تا آن ساعتی که «اسماء» گوید:
🥀 در حال غسلدادن دیدم بیاختیار صدای گریه امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه بلند شد. گفتم: حق دارید در گریه کردن در این مصیبت عظمی و بلیّه کبری! لیکن دیدم بیاختیار صدای مبارک به گریه بلند شد! سبب آن چه بود؟
🥀 مولا علی علیهالسلام فرمود: ای اسماء! در حال غسل دادن نظرم افتاد به صورت فاطمه سلاماللهعلیها ؛ دیدم که از ضربت آن بیدین کبود شده است و چشم مبارکشچون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش ورم کرده است چون یک دُملُج (دستبند)...
📚انوار الشهاده، ص۴۳۴
.
#مقتل
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_س
🩸وقتی که امام صادق علیهالسلام در جواب یک «سؤال شرعی»، رنگشان تغییر نموده و برای راوی روضه میخوانند...
مردی نزد امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان پرسید: آیا جایز است جنازهای را شبانه در نور آتش تشییع داده شود درحالی که آتشدان، چراغ یا هر وسیلهای که نور از آن استفاده شود همراه آن جنازه وجود داشته باشد؟
📋 فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام مِنْ ذَلِکَ وَ اسْتَوَی جَالِساً
▪️رنگ چهرهٔ مبارک امام صادق علیهالسلام از این سخن دگرگون شد( و به یاد مصیبت مادرشان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها افتاده) و سر پا نشستند.
🥀 سپس امام علیهالسلام ظلمهایی که اولی و دومی و اتباع آن دو بر سر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها آوردند، برای راوی مفصلاً شرح داده و در آخر فرمودند:
📋 فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ علیهالسلام فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ
▪️هنگامی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به شهادت رسید،در دل شب بود که مولا علی علیهالسلام فوراً شروع به تجهیز و آماده ساختن جنازه مطهر آن حضرت شد، چنان که خود آن بانو سفارش فرموده بود.
📋 فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلِیٌّ الْجِنَازَةَ وَ أَشْعَلَ النَّارَ فِی جَرِیدِ النَّخْلِ وَ مَشَی مَعَ الْجِنَازَةِ بِالنَّارِ حَتَّی صَلَّی عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلًا
▪️آن گاه که مولا علی علیهالسلام از تجهیز او فارغ گشت، جنازه را از خانه خارج ساخت و آتش را در شاخهای از درخت خرما برافروخت و با نور آتش، جنازه را تشییع کرد و برآن نماز گزارد و شبانه به خاکش سپرد.
📚علل الشرایع ج١ ص١٧٧
📚بحارالانوار ج ٧٨ ص٢۵٣
.........
#مقتل #غسل_شبانه
#فاطمیه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
🩸ای أسماء ! دستم رسید به بازوی ورمکردهٔ زهرا... به دندهٔ شکستهٔ او...
در نقلی آمده است:
📋 و بَینَما هُوَ یُغسّلُها اِذِ اعْتَزَلَها ناحیةً و صارَ یَبکِی
▪️همینکه امیرالمؤمنین علیهالسلام داشت پیکر مطهر زهرای مرضیه سلاماللهعلیها را غسل میداد، ناگهان به گوشهای رفت و (سر به دیوار گذاشت و) با صدای بلند شروع به گریهکردن نمود.
📋 وَ الحسَنُ عَن یَمینِه و الحُسینُ عَن شِمالِه و زَینبُ بَینَ یَدَیه
▪️امام حسن سمت راست، امام حسین سمت چپ و زینب کبری علیهمالسلام در مقابل آن حضرت ایستاده بود.
📋 فَقالَتْ أسماءُ: سَیّدی! أکْمِلْ غُسلَها وَ ابْکِ بَعدَ ذٰلکَ لِفِراقِها
▪️اسماء به پیش آمد و گفت: ای آقایمن! بهتر نیست که اول غسل پیکر مطهر زهرا سلاماللهعلیها را تمام کرده و سپس از فراق او گریه نمایید؟!
🥀 در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند:
ای أسماء! در حال غسلدادن، نظرم افتاد به صورت فاطمه سلاماللهعلیها؛ دیدم که از ضربهٔ آن بیدین، کبود و چشم مبارکش چون خون، سرخ شده است و بازوی مبارکش مثل یک بازوبند، ورم کرده است.(۱)
📋 یا أسماء! بَینَما اُغسِّلُ فاطمةَ مَرَّتْ یَدِی عَلَی ضِلْعٍ مِن أضلاعِها فَوَجَدْتُهُ مَکسورًا
▪️ای أسماء ، در حین غسل فاطمه سلاماللهعلیها، دستم رسید به یک دنده از دندههای فاطمه سلاماللهعلیها؛ دیدم که آن دنده، شکسته است!
📋 و لَمْ تُخبِرنی بِذٰلِک حَتّی لا یَشتَدَّ ألَمِی
▪️اما فاطمه سلاماللهعلیها از آن دندهٔ شکسته، هیچ حرفی با من نگفته بود که مبادا درد من از این ماجرا، زیاد بشود و از او شرمنده شوم. (۲)
📚(۱)انوارالشهادة،یزدی،ص۴۳۴
📚(۲)العبرة الساکتة،ج۱ ص۷۶
.
.
#زمینه
#فاطمیه
#زمینه_فاطمیه
«کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا»
🎤 #حسین_طاهری
🖋 #حمید_رمی
کوتاه بیا ای زخم؛ کوتاه بیا
ای درد کمی با من؛ تو راه بیا
چنشبه نخوابیدم؛
چنشبه صورت زینبو نبوسیدم
حرفزدن برام سخته؛
چنشبه احوال بچهمو نپرسیدم
دیگه این مادر واسهشون؛ مادر نمیشه
حالم از این بدتر نشه؛ بهتر نمیشه
ای؛ ای روزگار بیوفا
.......................................
ما و چهل نامرد؛ تُو این مصاف
با من چه کردی ای ضرب غلاف
بازوام ورم داره؛
هی میخوام راه برم این درد نمیذاره
چنروزه که تب دارم؛
هرچی که میکِشم از داغیِ مسماره
هنوزم روضه میخونم، از سوز جگر
هنوزم خونِ محسنه، رو چوبۀ در
ای؛ ای روزگار بیوفا
.......................................
روضه مگه میشه؛ سربستهتر
دارم میمیرم از درد کمر
بیهوا زمین خوردم؛
اون روزی که منو زد یه بیحیا مُردَم
روضه روضۀ کوچهست
روضه خون! تو بگو، من دیگه کم آوُردم
مادر ساداتو زدن؛ آی غیرتیا
وسط کوچه ناله زد: ای فضه بیا
ای؛ ای روزگار بیوفا
.👇
﷽
#روضه_حضرت_زهرا (سلام الله علیها )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آن قدر می گویم بیا، تا که بیایی
با جرعه ای از چشمهی کوثر بیایی...
ای منتقم ما منتظر هستیم روزی
با ذوالفقارِ حضرتِ حیدر، بیایی...
اما آقا جان
امام زمان رو بخایم دعوت کنیم تو مجلس، چجوری باید دعوت کنیم
یابن الحسن اینجا عزایِ مادرِ توست
باید برای روضهی مادر بیایی...
(روضه ی کنار بستر مادر
درد دل های بچه های فاطمه )
چه شبا که پای گهواره ام بیداری کشیدی مادر
بچه ها نشستن کنار بستر مادر، خیلی سخته آدم ببینه مادرش داره روز به روز، ذره ذره آب میشه
چه شبا که پای گهواره ام بیداری کشیدی مادر
بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر
همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه
باشه حتی اگه بین بستر باشه
خدا میدونه اگه مادر، بیمارم باشه بازم مادره اگه مادریه گوشه افتاده باشه بازم مادره،
خدا نکنه هیچ مادری جوون از دنیا بره ، خدا نکنه مادری وقتی از دنیا میره بچه های قد و نیم قد داشته باشه
همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه
باشه حتی اگه بین بستر باشه
الهی واسه زخمای تنت مرهم شیم
الهی دور این سفره دوباره جمع شیم
اما مادر جان
میشه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر
مادر میشه ازت خواهش کنم دیگه نگی عجل وفاتی، مادر میشه از خدا شفای خودت رو بخای مادر
مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر
تو که روز آخر پا شدی از بستر
آی مادر
فکر میکردم زخمات داره میشه بهتر
نمیدونستم که بار سفر میبندی
واسه آخرین دفعه داری تومیخندی
میگن روز های آخر فقط یه جا دیدن لبخند رو لب فاطمه اومد اون وقتی بود که خبر آوردند بی بی جان، تابوتی که سفارش دادی آماده ست ،تا چشمش به تابوت افتاد یه لبخندی رو لب فاطمه اومد
بمیرم درداتو کسی نمیدونه ای مادر من
دیگه تو این خونه خوشی نمیمونه ای مادر من
یادمه که وقتی توی تب میسوختی
واسه ی حسینت پیروهن میدوختی
کجا رفتی مادر که ما ها رو نبردی
دم رفتن حسینو به زینب سپردی
اون لحظه های آخر صدا زد زینب جان بیا مادر، زینب اومد کنار بستر مادر، صدا زددخترم بعضی حرفا مادر دختریه،به بابات علی نمیتونم بگم، زینب جان این کفنها رو باز کن مادر، یکی یکی کفنهارو بیرون آورد مادر، زینبم جبرائیل از بهشت برا ما چن تا کفن فرستاد این اولی برا منه ،بعد مردنم بده بابات علی منو کفن کنه، این دومی برا بابات علیه، سومی برا داداشت حسن، آه یه مرتبه زینب صدا زد، مادر ، مگه داداشم حسین کفن نداره ؟!!
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود
آره والله
تو کربلا همه دار و ندار حسین رو به غارت بردن، یه ساعتی اون نامرد وارد گودال شد هوا تاریک شده ،هر چی گشت چیزی برا غارت پیدا نکرد، حتی کهنه پیراهنم بردند ،تو تاریکی شب ، چشمش افتاد به انگشتر مبارک، هر کاری کرد نتونست انگشتر رو در بیاره، دیدن همونجا خنجر درآورد انگشت رو با انگشتر جدا کرد.
ناله بزن یا حسین
━━━━━━───────
#روضه_شهادت_حضرت_زهرا
(سلام الله علیها )
#شور_محلی
#استادحاج_اسماعیلی 🎤
👇
﷽
#روضه_حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_فاطمه
(سلام الله علیها )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
شب جمعه ست روضه رو از زبان امام زمان بخونیم امشب
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
نمیدونم چرا شاعر تو همین بیت اول ، روضه رو سخت کرد
گریه کنید مادر ما بیگناه بود
گریه کنید مادر ما پا به ماه بود
حوریه ای که برگ گل آسیب میزدش
در قتل او مشارکت یک سپاه بود
آی مردم ،
یک مرد هم نبود بگوید در آن میان
نامرد، این زنی که زدی بی پناه بود
از شدت خجالت از هم در این سه ماه
راه کلام این زن و شوهر، نگاه بود
میدونید چی میخاد بگه هم علی از فاطمه خجالت میکشید فاطمه جان منو ببخش، دستهام بسته بود جلو چشمم تو رو می زدن
امیرالمومنین خجالت میکشید هم بی بی فاطمه ی زهرا خجالت می کشید علی جان، حلالم کن، نتونستم تو رو از دست این نامردها رها کنم ، این خجالت فاطمه، علی رو بیچاره کرد.
جای تمام شهر برایش علی گریست
جای تمام شهر علی غرق آه بود
اما ببین مظلومیت تا کجاست،
نگذاشت تا که فاطمه نفرینشان کند
ورنه به آه فاطمه عالم تباه بود
علی رو بردن تو مسجد، نامرد شمشیرش رو از غلاف در آورد گذاشت رو گلوی مبارک امیرالمومنین، صدا زد یا علی، یا با این نامرد اولی بیعت میکنی یا همین جا سر از بدنت جدا میکنم از اون طرف دیدن بی بی فاطمه ی زهرا وارد مسجد شد تا این صحنه رو دید دیدن فاطمه ، دیگه طاقت نیاورد صدا زد اگه الان ، علی رو رها نکنید نفرینتون میکنم ، سلمان میگه دیدم ستونهای مسجد داره تکان میخوره، گرد و غبار بلند شد امیرالمومنین صدا زد سلمان ، زودی به فاطمه بگو، مبادا نفرین کنی، ما خاندان رحمتیم، از همینجا ببرمتون کربلا
اینجا بی بی فاطمه ی زهرا، یه شمشیر رو گلوی امیرالمومنین دیدو طاقت نیاورد ، اما روز عاشورا ، یه موقعی زینب اومد بالای گودال، دید نیزه دار داره با نیزه میزنه، شمشیر دار با شمشیر میزنه، امام سجاد فرمود پیرمردهاشون با عصا می زدند
شب جمعه ست هر جا نشستی ناله بزن
یا حسین....
━━━━━━───────
#شهادت_حضرت_زهرا (سلام الله علیها )
#استادحاج_اسماعیلی🎤
#دستگاه_همایون
.👇
﷽
#مناجات_مهدوی #فاطمیه
#مناجات
#امام_زمان عج الله
#فیش_روضه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻گوشه گشایش
برات وصل امضا میشد ای کاش
گره از کار دل وا میشد ای کاش
برای دیدنت ای حضرت عشق
دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش
آقای من ، یابن الحسن
🔻گوشه داد
میان زمرهٔ چشم انتظاران
ز رحمت نام ما جامیشد ای کاش
اصلا این روضه ها بهانه ست برا اینکه ما بیایم با امام زمان تجدید پیمان کنیم بیایم تو همین مجالس روضه، چند لحظه و چند دقیقه کنار امام زمان ، بنشینیم و درد دل کنیم،
آقای من
دل نامحرم ما مَحرم آن
غریبی های مولا میشد ای کاش
قربون غربتت برم یابن الحسن
(اصلا امام زمان یه ارتباط عجیبی با مادرش ، فاطمه ی زهرا داره)
هر موقع میخایم آقا رو صدا بزنیم (اسم امام زمان یه جوری وصل میشه به اسم مادرش) مثلا میگیم یابن فاطمه، یابن الزهرا، یوسف فاطمه ، مهدیِ زهرا،
🔻گوشه خاوران
دم آخر تن صد پاره ما
غبار راه زهرا میشد ای کاش2
🔻بازگشت به داد
هر کجا نشستی امام زمانو صدا بزن
یابن الحسن ....
🔻گوشه خاوران
پس از چندین و چند صد سال گریه
میدونم دل امام زمانم تو این جلسات ، فقط دنبال روضه ی مادرش فاطمه ست.
آقاجان با اجازه ی شما میخام روضه بخوانم
پس از چندین و چند صد سال گریه
دگر دستان او وا میشد ای کاش
به برق ذوالفقاری خاک خورده
غرور شیعه معنا میشد ای کاش
آخ مزار
🔻گوشه اوج
مزار مخفی یاس مدینه
به دستان تو پیدا میشد ای کاش
تا کی باید حاجیان ما برن مدینه، هی دنبال قبر گمشده ی مادرت بگردن، هی زیر لب ، کنار قبرستان بقیع و کنار حرم نبوی زمزمه کنند
یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
در انتظارم مهدی بیاید
تا قبر پاکت پیدا نماید
آقاجان
غرور چادر خاکی کجایی
عزیز فاطمه پس کی میایی
چشماتون بارونی شده بریم تو خونه ی امیرالمومنین.... (بقیه در قسمت 2)
━━━━━━───────
#مناجات_با_امام_زمان [عج الله]
#دستگاه_ماهور
#استادحاج_اسماعیلی 🎤
👇
﷽
#فیش_روضه
#مناجات_مهدوی
#روضه_حضرت_زهرا (سلام الله علیها )
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان
نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان
غم به دل نهفته را ، راز به کس نگفته را
مگو به این مگو به آن بگو به صاحب الزمان
بگو که دل شکسته ای از این زمانه خستهای
ز فتنههای این زمان بگو به صاحب الزمان
آقای من ....
گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن
ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان
این روضه های فاطمیه بهونه ایه برا اینکه دور هم جمع بشیم با امام زمانمون انس بگیریم با امام زمانمون درد و دل کنیم بیشترین جایی که آدم دلش، به امام زمان اتصال پیدا میکنه تو روضه هاست مخصوصا اگه روضه ی مادرش زهرا باشه
گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد
برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان
فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی
شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان
فرمودند پشت در فاطمه ی زهرا چندتا ناله زد،اول باباش رسول الله رو صدا زد فرمود یا ابتاه یا رسول الله، ببین با دخترت چه کردند بعد صدا زد یا فضه خذینی، فضه بیا بخدا بچمو کشتن ، یه ناله ی دیگه هم نقل شده از بی بی فاطمه ی زهرا، صدا زد پسرم ، مهدی ،
آه
یه بیت روضه
اون روضه ای که امام مجتبی یه عمری براش گریه میکرد ، اون روضه ای که آقا امیرالمومنین، سر می برد تو دل چاه ، گریه می کرد
فاطمه جان
در وسط کوچه تو را میزدند
قربونت برم یا امیرالمومنین، جلو چشمای شما زدن ،
در وسط کوچه تو را می زدند
کاش به جای تو مرا می زدند
هر کجا نشستی ناله بزن یا زهرا
اینجا تو مدینه چهل تا نامرد یکی با غلاف شمشیر یکی با تازیانه، هر کی با هر چی دستش بود مادر ساداتو می زدن ، اما تو کربلا موقعی که زینب اومد بالای گودال قتلگاه، دید هر کی با هر چی دستشه میزنه
شمشیر دار با شمشیر می زنه، نیزه دار با نیزه میزنه ، پیرمردهاشون عصا زنان
ناله بزن
یا حسین
✍ #سید_مجتبی_شجاع
━━━━━━───────
#روضه_شهادت_حضرت_زهرا
(سلام الله علیها )
#نغمه_صبا #دستگاه_همایون
#استادحاج_اسماعیلی 🎤
.👇
بخش اول #خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای #مرثیه_خوانی:
یا مَعْشَرَ النَّقیبَةِ وَ اَعْضادَ الْمِلَّةِ وَ حَضَنَةَ الْاِسْلامِ! ما هذِهِ الْغَمیزَةُ فی حَقّی وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتی؟ اَما کانَ رَسُولُاللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ اَبی یَقُولُ: «اَلْمَرْءُ یُحْفَظُ فی وُلْدِهِ»، سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلانَ ذا اِهالَةٍ، وَ لَکُمْ طاقَةٌ بِما اُحاوِلُ، وَ قُوَّةٌ عَلى ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ
📌ترجمه:اى گروه نقباء، و اى بازوان ملت، اى حافظان اسلام، این ضعف و غفلت در مورد حق من و این سهل انگارى از دادخواهى من چرا؟ آیا پدرم پیامبر نمیفرمود: «حرمت هرکس در فرزندان او حفظ میشود»، چه به سرعت مرتکب این اعمال شدید، و چه با عجله این بز لاغر، آب از دهان و دماغ او فروریخت، در صورتى که شما را طاقت و توان بر آنچه در راه آن میکوشیم هست، و نیرو براى حمایت من در این مطالبه و قصدم می باشد.
بخش دوم #خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای #مرثیه_خوانی:
اَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّدٌ؟ فَخَطْبٌ جَلیلٌ اِسْتَوْسَعَ وَ هْنُهُ، وَاسْتَنْهَرَ فَتْقُهُ، وَ انْفَتَقَ رَتْقُهُ، وَ اُظْلِمَتِ الْاَرْضُ لِغَیْبَتِهِ، وَ کُسِفَتِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ انْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصیبَتِهِ، وَ اَکْدَتِ الْامالُ، وَ خَشَعَتِ الْجِبالُ، وَ اُضیعَ الْحَریمُ، وَ اُزیلَتِ الْحُرْمَةُ عِنْدَ مَماتِهِ.فَتِلْکَ وَاللَّهِ النَّازِلَةُ الْکُبْرى وَ الْمُصیبَةُ الْعُظْمى، لامِثْلُها نازِلَةٌ، وَ لا بائِقَةٌ عاجِلَةٌ اُعْلِنَ بِها، کِتابُ اللَّهِ جَلَّ ثَناؤُهُ فی اَفْنِیَتِکُمْ، وَ فی مُمْساکُمْ وَ مُصْبِحِکُمْ، یَهْتِفُ فی اَفْنِیَتِکُمْ هُتافاً وَ صُراخاً وَ تِلاوَةً وَ اَلْحاناً، وَ لَقَبْلَهُ ما حَلَّ بِاَنْبِیاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ، حُکْمٌ فَصْلٌ وَ قَضاءٌ حَتْمٌ.«وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ اَفَاِنْ ماتَ اَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَیْهِ
📌ترجمه:آیا میگوئید محمد (صلى اللَّه علیه و آله) بدرود حیات گفت، این مصیبتى است بزرگ و در نهایت وسعت، شکاف آن بسیار، و درز دوخته آن شکافته، و زمین در غیاب او سراسر تاریک گردید، و ستارگان بیفروغ، و آرزوها به ناامیدى گرائید، کوهها از جاى فروریخت، حرمتها پایمال شد، و احترامى براى کسى پس از وفات او باقى نماند.
به خدا سوگند که این مصیبت بزرگتر و بلیّه عظیمتر است، که همچون آن مصیبتى نبوده و بلاى جانگدازى در این دنیا به پایه آن نمی رسد، کتاب خدا آن را آشکار کرده است، کتاب خدایى که در خانههایتان، و در مجالس شبانه و روزانهتان، آرام و بلند، و با تلاوت و خوانندگى آن را مىخوانید، این بلائى است که پیش از این به انبیاء و فرستاده شدگان وارد شده است، حکمى است حتمى، و قضائى است قطعى، خداوند می فرماید: محمد پیامبرى است که پیش از وى پیامبران دیگرى درگذشتند، پس اگر او بمیرد و یا کشته گردد به عقب برمىگردید، و آنکس که به عقب برگردد به خدا زیانى نمیرساند، و خدا شکرکنندگان را پاداش خواهد داد».
بخش سوم #خطبه حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای #مرثیه_خوانی:
ایهاً بَنی قیلَةَ! ءَ اُهْضَمُ تُراثَ اَبی وَ اَنْتُمْ بِمَرْأى مِنّی وَ مَسْمَعٍ وَ مُنْتَدى وَ مَجْمَعٍ، تَلْبَسُکُمُ الدَّعْوَةُ وَ تَشْمَلُکُمُ الْخُبْرَةُ، وَ اَنْتُمْ ذَوُو الْعَدَدِ وَ الْعُدَّةِ وَ الْاَداةِ وَ الْقُوَّةِ، وَ عِنْدَکُمُ السِّلاحُ وَ الْجُنَّةُ، تُوافیکُمُ الدَّعْوَةُ فَلا تُجیبُونَ، وَ تَأْتیکُمُ الصَّرْخَةُ فَلا تُغیثُونَ، وَ اَنْتُمْ مَوْصُوفُونَ بِالْکِفاحِ، مَعْرُوفُونَ بِالْخَیْرِ وَ الصَّلاحِ، وَ النُّخْبَةُ الَّتی انْتُخِبَتْ، وَ الْخِیَرَةُ الَّتِی اخْتیرَتْ لَنا اَهْلَ الْبَیْتِ.
📌ترجمه: اى پسران قیله- گروه انصار- آیا نسبت به میراث پدرم مورد ظلم واقع شوم در حالى که مرا میبینید و سخن مرا می شنوید، و داراى انجمن و اجتماعید، صداى دعوت مرا همگان شنیده و از حالم آگاهى دارید، و داراى نفرات و ذخیره اید، و داراى ابزار و قوه اید، نزد شما اسلحه و زره و سپر هست، صداى دعوت من به شما می رسد ولى جواب نمیدهید، و ناله فریاد خواهیام را شنیده ولى به فریادم نمی رسید، در حالى که به شجاعت معروف و به خیر و صلاح موصوف می باشید، و شما برگزیدگانى بودید که انتخاب شده، و منتخباتى که براى ما اهلبیت برگزیده شدید!
.
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
🩸من این مرد را میشناسم... او همان کسیاست که درب خیبر را با یک ضربه از جا کَنْد...
در نقلی آمده است:
🥀 وقتیکه امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه را كشانكشان براي بيعت با ابوبكر به مسجد میبردند، يك مرد يهودی كه آن وضع و حال را ديد، بیاختيار لب به تهليل و شهادت گشوده و مسلمان شد.
🥀 چون علت آن را پرسيدند،گفت: من اين شخص را میشناسم؛ او همان كسی است كه وقتی در ميدانهای جنگ ظاهر ميشد، دل رزمجويان را ذوب كرده و لرزه بر اندامشان میافكند؛
🥀 او همان كسی است كه قلعههای مستحكم خيبر را گشود و درب آهنين آن را كه به وسيله چندين نفر باز و بسته ميشد، با يك تكان از جايگاهش كَند و به زمين انداخت.
🥀 اما حالا كه در برابر جنجال يك مُشت آشوبگر سكوت كرده، بیحكمت نيست و سكوت او براي حفظ دين اوست و اگر اين دين حقيقت نداشت او در برابر اين اهانتها صبر و تحمل نميكرد؛ اينست كه حقبودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم.
📚علی کیست؟!،کمپانی،ص۲۵۵
✍ علی: آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را
ولی نامردها در خانهاش بستند دستش را
دهانِ صبر وا مانده است از صبر جوانمردی
که دیده روزگاری درب خیبر، نازِ شَستش را
نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را، اما
در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را
به اسم دین درِ آن خانهای را میزنند آتش
که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را
از اسلامِ پس از سوزاندن این در چه خواهد ماند؟!
تصور کن، خرابه خانهای بعد از نشستش را
اگر اسلام این باشد که اینها مدعی هستند
الهی که خدا ویران نماید پای بستش را!
...........
.
ج02_امامزمانعلیهالسلام_شیخاحمدکافی_شهراصفهان_فاطمیه57ش.mp3
9.88M
#سخنرانی
◼️ #فاطمیه دوم در شهر اصفهان
جلسهی۲) امامزمان علیهالسلام
➖ #فاطمیه 57
🔘 مرحوم حجتالاسلام #شیخ_احمد_کافی
.
#شام_غریبان #فاطمیه
#غسل_شبانه
امشب از خانه میبرن تو را. (شاعر بلافاصله در مصرع بعد درست کرده حرفو..کدوم خانه جوابش واضحه اصلا خانه بی زهرا خانه است؟ کجای عالم دیدی خانه ی بی مادر خانه بشه زود درست کرده ) امشب از خانه میبرن تو را...یا ز ویرانه میبرن تو را...زیر تابوت شمع جمع شدند..هفت پروانه میبرن تو را...سلمان میگه دیدم نیمه شب دارن در خونمو میزنندر و باز کردم دیدم حسین سر به دیوار گذاشته..عموجان سلام بابام میگه بیا حالا وقتشه ،مقداد بیا اباذر بیا عمار بیا..آدم رفیق خوبم داشته باشه نعمته. باز خدا رو شکر علی چهار تا رفیق داشت مدینه بیان کمک کنن. هفت همدرد با مشایعت. چهار دردانه میبرن تورا. روزگار وببین. ای مقام تو آشنای همه مدینه ای که اینهمه پیغمبر بلند شست نشست گفت فاطمه پاره تن منه. گفت ببین کار زهرا امشب به کجا رسید. ای مقام تو آشنای همه... چه غریبانه میبرن تو را ، بس که بار غم تو سنگین است...به روی شانه میبرن تو را ...فاطمه جان علی داره حرف میزنه...باورش مشکل است ماندن من..ناامیدانه میبرن تورا...آخ هی دستاشو فشار میداد به هم...بی تو از دست میروم امشب..ای همه پشت و پناه علی... ،، بی تو از دست میروم تا صبح...فاطمه جان یادته وقتی اومدی جلو در مسجد غوغا کردی اونجوری قیامت کردی هنوز ستون های مسجد داره میلرزه یادته وقتی گفتی علیمو رها کنید اومدم جلوی در مسجد هم مرحوم علامه قزوینی هم سلیم بن قیس نقل میکنن میگن. امیرالمومنین که تو آستانه در مسجد ظاهر شد بی بی یه نگاه به علی کرد خیالش راحت شد علی سالمه ،،میگن آروم اومد جلو هی دور علی میگشت هی میگفت نفسی لک الفدا یا ابالحسن..خوشحالم یه مو از سرت کم نشده ،بعد نوشتن یه کاری کرد خیلیا نمیگن اما من میگم میگن اومد شونه ی علی رو بوسه زد. بین عاشق و معشوق رمز بسیار است ، شاید میخواست بگه علی شونت و آماده کن چند شب دیگه تابوتمو برداری ، جانم...تو که آستین به دهن نداری. تو که میتونی داد بزنی....بی تو از دست میروم تا صبح...امشب از خانه میبرن تو را.. فاطمه جان زینبت هست چادرت هم هست پس از اینجا نمیبرن تو را..خیالم راحته یه دختر تربیت کردی شب اول چادرتو سرش میکنه ، امشب دنبال جنازه هی چادر لای پاش گیر میکرد خورد زمین هی گفت خدا مادرم را کجا میبرن ، معلوم نیست شام غریبان سال دیگه زنده باشیم حالا ناله بزنیم ،خدا مادرم را کجا میبرن...روضه بخونم..پیغمبر اکرم اشرف مخلوقات و شبانه بردن فاطمه زهرا رو بضعه پیغمبر بود کسی که یه نفر تو عالم خم شد و دستشو بوسید اونم پیغمبر بود این زهرا رو هم شبونه بردن..امیرالمومنین اسدالله عین الله اذن الله. وجه الله هم شبانه بردن فقط تو این خانواده یه نفر و روز میخواستن بردارن ..فقط ه نفر و روز برداشتن اما اینقده بدنشو تیر باران کردن ،،واییی آماده ی اون ناله ای که باید بزنی الان بزن این یه بدن بود روز برداشتن. اما یه بدن یگه رو کربلا نشد تشییع جنازه کنن قبل ازاینکه تشییع کنن تیربارانش کردن. حسین ،، امروز طبق وصیت فاطمه برا اولین باریه تابوتی ساختند با دیواره و جداره کوتاه بی بی گفته بود کسی حجم بدنمو نبینه بی بی گفته بود راضی نیستم حتی تو دل شب حجم بدنمو ببینه..دیواره داشت تابوتش لا اله الا الله زود میبرمت ...کربلا کاری با بدن حسین کردن بدون تابوت کسی حجم بدن حسین و نمیدید ، ده نفر اسباشون و نعل تازه زدن بدن حسینو زیر اسبها ، حسیـــــن
.
ج07_شرحخصائصحضرتزهراعلیهاالسلام_فاطمیه1446ق.pdf
1.02M
pdf
#فاطمیه 1446
#فیش_منبر
#شرح_خصائص_حضرت_فاطمه_زهرا_علیهاالسلام
👈🏼 #دهه_ی_سوم_جمادی_الاولی_1446_ق
آذر ۱۴۰۳ش
👈🏼 فیش منبرهای
👈🏼جلسهی هفتم از ده
📚 مطالب مطرح شده:
۱. اشعار مهدویِ اولِمجلس
_ قبله میداند که باشد قبلهی من روی تو
_ از همه سو میدمد، نور تجلای تو
_ این جمعه هم گذشت بدون زیارتی
۲. خصیصهی ششم: شرح لقب طاهره
_ کلام علامهکجوریمازندرانی
الف) معنای اول طاهره: پاکی از خونهای زنانگی
ب) طاهره بودن حضرت خدیجه علیهاالسلام
ج) معنای دوم طاهره: طهارت از پلیدیهای بدنی و اخلاق قبیح
د) عظمت بیبی علیهاالسلام درحدیث کساء
هـ) نمونهای از زنان پاکدامن
۲. داستانهای فاطمی
_ نجات از دست بهائیان، باعنایت بیبی علیهاالسلام
_ مهماننوازی بیبی علیهاالسلام در برزخ
_ چرا ترجمهی کتاب دشمن؟
_ مفاتیحالجنان هدیه بهبیبی علیهاالسلام
_ مقام حضرت فاطمه و مریم علیهماالسلام
۳. اهمیت عزاداری #حضرت_زهرا ع
#مطالبنابدرمنبر
.
هدایت شده از Meisam karimi
آبرو میرود ای ابرِ خطاپوش ببار
که به دیوانِ عمل نامهسیاه آمدهایم...
مراسم عزاداری دهه ی دوم فاطمیه...
صلی الله علیک ایتها الصدیقه الشهیده...
این الفاطمیون ...
با سلام و عرض ادب
*دعوت نامه*
بفرمایید روضه ی مادر...
از پنج شنبه ۱۵ آذر به مدت ۳ شب
ساعت ۱۹:۰۰
باغبادران_محله ی ملک آباد
فاطمیه بزرگ ملک آباد
#هیئت_ریحانه_النبی_(س)
#هیئت_امناء_فاطمیه_ملک_آباد
#هیئت_امناء_حسینیه_ملک_آباد
#کانون_فرهنگی_ریحانه_الحسین
#کانون_فرهنگی_حضرت_زهرا(س)
هدایت شده از حسین عابدی
755.2K
زمینه دشتی وداع زینب با مادر
فلک دیدی چه آوردی به روزم
زدی آتش به جانم تا بسوزم
تومادر را گرفتی از من آخر
جفا کردی تو بر اولاد حیدر
منم زینب پریشانم تو کردی
قرارم برده گریانم تو کردی
غم مادر شده اینک نصیبم
خداوندا در این دنیا غریبم
ببین مادر سیه شد روزگارم
غریبم من غریبم ( بیقرارم)
بیقرار اصفهانی
هدایت شده از اشعار بیقرار اصفهانی
بنال ای نی
بِنال ای دل که غم دارم به سینه
بِنال ای نی که دنیا بس غمینه
بنال ای نی علی تنهای تنهاست
که اشک مرتضی مانند دریاست
بنال ای نی بود شام غریبان
به سوگ فاطمه عالم پریشان
بنال ای نی که زینب شد پریشان
تمام اهل عالم گشته گریان
بِنال ای دل که دنیا بس سیاهه
دگر این زندگی بر ما تباهه
بِنال ای نی که روزم شام تاره
دلم خون و دو چشمم اشکباره
بِنال ای دل که جانم رفته از دست
بِنال ای دل توانم رفته از دست
بِنال ای نی بهارم شد زمستان
بنال ای دل خزان گشته گلستان
بِنال ای نی که من طاقت ندارم
پریشانم خدایا (بیقرارم)
بیقرار اصفهانی