🕊️🌴🌹🏵️🌷💐🌸🌼🌲🌳🌾🕊️
حکایتی از #سعدی :
درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمی از خانه یاری بدزدید.
حاکم فرمود که دستش را قطع کنند.
صاحب گلیم شفاعت کرد که: من او را بخشیدم.
حاکم گفتا: به شفاعت تو حدّ شرع فرو نگذارم.
گفت: آنچه فرمودی راست گفتی ولیکن هر که از مال وقف چیزی بدزدد قطع دستش لازم نیاید، و الفقیرُ لا یَمْلِکُ(فقیر مالک چیزی نیست)
هر چه درویشان دارند وقف محتاجان است.
حاکم دست از او بداشت و ملامت کردن گرفت که: جهان بر تو تنگ آمده بود که دزدی نکردی الاّ از خانه چنین یاری؟! گفت:ای حاکم! نشنیدهای که گویند: خانه دوستان بروب و در دشمنان مکوب.
چون به سختی در بمانی تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر کن دوستان را پوستین
________________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
حکایت از #سعدی:
توانگری بخیل را پسری بیمار بود،
نیک خواهان گفتندش: مصلحت آنست که ختم قرآنی کنی از بهر وی یا بذل قربانی.
کمی به اندیشه فرو رفت و گفت مصحف مهجور اولیتر است که گله دور. 😄
(قرآن هجران کشیده در اولویت است از گوسفندی که در گله دورافتاده است)
صاحب دلی بشنید و گفت ختم قرآنش به علت آن اختیار آمد که قرآن بر سر زبانست و زر در میان جان.
به دیناری چو خر در گِل بمانند
ور الحمدی بخواهی صد بخوانند 😏
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
________________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
#حکایت
کسی مژده آورد پیش انوشیروان عادل که : شنیدم که فلان دشمن تو را خدای عزّوجل برداشت.
انوشیروان گفت: هیچ شنیدی که (خداوند) مرا خواهد گذاشت؟
اگر بمرد عدو جای شادمانی نیست
که زندگانی ما نیز جاودانی نیست
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
____________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
حکایت از #سعدی
یکی از ملوک عجم *
طبیبی حاذق به خدمت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرستاد.
یک سال در دیار عرب بود و کسی تجربه پیش او نیاورد و معالجه از وی در نخواست.
پیش پیغمبر آمد و گله کرد که:
من را برای معالجت اصحاب فرستادهاند و در این مدّت کسی التفاتی نکرد تا خدمتی که بر بنده معین است به جای آورم.
رسول علیه السلام گفت: این طایفه را طریقتی است که تا اشتها غالب نشود، نخورند و هنوز اشتها باقی بود که دست از طعام بدارند.
حکیم گفت: این است موجب تندرستی.
زمین ببوسید و برفت.
سخن آنگه کند حکیم آغاز
یا سرانگشت سوی لقمه دراز
که ز ناگفتنش خلل زاید
یا ز ناخوردنش به جان آید
لا جرم حکمتش بود گفتار
خوردنش تندرستی آرد بار
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
ملوک عجم: والی غیر عرب
___________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
بازآ که در فراق تو چشمِ امیدوار
چون گوشِ روزه دار، بر الله اکبر است
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
___________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
همه عمر برندارم، سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
___________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
به زیورها بیارایند وقتی خوبرویان را
تو سیمین تن چنان خوبی که زیورها بیارایی
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
___________________
@zakhmghalam زخم قلم
💠 به کسی ندارم الفت ز جهانیان مگر تو
اگرم تو هم برانی
سر بی کسی سلامت!
#سعدی
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
___________________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
نرفت تا تو برفتي خيالت از نظرم
برفت در همه عالم به بي دلي خبرم
نه بخت و دولت آنم که با تو بنشينم
نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم
من از تو روي نخواهم به ديگري آورد
که زشت باشدم هر روز قبله دگرم
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
_______________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
💐💐💐💐💐
🌷🏵️🌹
🍀
🌿
💚
وه که گر من باز بینم چهرِ مهرافزایِ او
تا قیامت شکر گویم طالع پیروز را
#سعدی
💙
🍁
🌼
🌲🌳🌴
🌾💐🌸💮🏵️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
_______________
@zakhmghalam زخم قلم
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
🌻🌻🌻🌻🌻
🥀🍡🌸
☘️
🌾
❄️
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
#سعدی
💎
🍂
🌸
🍃🍇🌵
🌺🌹🏵️💐🌼
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
@zakhmghalam✏️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
🌻🌻🌻🌻🌻
🥀🍡🌸
☘️
🌾
❄️
خلایق در تو حیرانند و جای حیرتست الحق
که مه را بر زمین بینند و مه بر آسمان باشد
#سعدی
💎
🍂
🌸
🍃🍇🌵
🌺🌹🏵️💐🌼
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
@zakhmghalam✏️
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
🌻🌻🌻🌻🌻
🥀🍡🌸
☘️
🌾
❄️
بازآ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزهدار، بر اللهُ اکبر است
#سعدی
💎
🍂
🌸
🍃🍇🌵
🌺🌹🏵️💐🌼
🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️🕊️
@zakhmghalam✏️