eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
10.3هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ السَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ.. 💬 سلام بر تو ای دروازه (ارتباط با) خدا و ای حاکم دین او «بِسم الله الرحمن الرحیم» سلام امام مهربان زمانم✋ صبحتان خدایی به رسم شروع روزهای انتظارمان می خوانیم: 💠يا اللّٰهُ یا رَحْمَانُ یا رَحیم،يَا مُقَلِّبَ القُلُوب ثَبِّتْ قَلبی عَلی دینِک 💠دعای زمان غیبت؛ ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَك ▫️اللَّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی 🌴🥀🌴توسل به امام زمان(عج)؛ يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا، إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّه 🌴🏴🌴به امید آنکه امروز را آنگونه بگذرانیم که شایسته ی نام "منتظر مهدی(عج)" باشیم ✍💞سرباز ولایت 💞 🤍خادم الشهدا مدیر کانال🤍 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ ویژه دعای فرج ‎الهی علی فانی ﴿ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ ﴾ اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یامُحَمَّدُ یاعَلِیُّ، یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ، اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ، یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمان،ِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی، السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمین، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.️ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيدًا وَنَرَاهُ قَرِيبًا 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴💎🌴 با صدای استاد فرهمند پیشکش به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف السَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ... 🌴💎🌴سلام بر تو زماني كه ركوع و سجود مي نمايي سلام بر سجده های تو و بلندای سجده گاهت که ماه و خورشید روی تاریکشان را از لمس نور آن روشن می کنند، و سلام برشکوه رکوع تو که کائنات در برابر عظمتش خضوع می‌کنند. 🌴💎🌹💎🌴
اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ الله✋ ݦہڋےجاݩ ...♡ رو بِہ قِبلِہ مینِشینَم خَستہ با حالـی عَجیب 🌴🥀🌴 اَز تَہِ دِل مےنِویسَـم أنتَ فے قَلبـی حَبیب... 🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ... به ﺭﺳﻢ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺭﺩﻩ‌ی ﺗﺎ بیکران در کوچ مرا هم مست باران کن ﻣﺮﺍ هم روشنایی بخش... ✨الهی... چون اقاقی‌های بی‌تابِ شب باران مرا بی‌تاب خود گردان... ✨خدایا... ﭼﻮﻥ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻫﺎ که از ﺷﺒﻨﻢ، ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺸﻖ ﻣﯽ‌ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮔﻠﻬﺎﯼ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ که ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﻧﺪ به ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺁﻣﻮﺯ... 🌴💎🌹💎🌴 ✨ﺍﻟﻬﯽ... ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻥ که می‌شوید ﭘﺮ ﻣﺮﻏﺎﻥ ﻋﺎﺷﻖ را ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺑﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻩ، از پندار، از گفتار، از کردار، تمام آنچه نازیباست... 💚 🌴💎🥀💎🌴
نماهنگ قرار با مادر.mp3
5.25M
📣 ما نوکریم و رگ و ریشمون میرسه به ریشه های چادر وصله دار تو به حول قوه الهی غلامتون می ایسته هر فاطمیه پای کار تو .
-و آنکس که اشکی برای کربلا بریزد اما برای غزه ساکت بماند در سپاه حسین •ع• نیست. 🇵🇸♥️🇮🇷
سرمه چشمهام.mp3
7.62M
🔊 | 📝 سرمه چشمام 👤 حاج‌سیدمجید         🏴 ویژه شهادت ؛
مدیونم.mp3
10.64M
🔊 | تنظیم 📝 مدیونم 👤 کربلایی‌محمدحسین         🏴 ویژه شهادت ؛
عراقی2.mp3
4.56M
🔊 | تنظیم 📝 بهترین صدا 👤 کربلایی‌محسن         🏴 ویژه شهادت ؛
13-shor.mp3
7.59M
مادرم فاطمه و بابام علیه . .🫀
6_144247131798910167.mp3
11.68M
😭خانمم مثل قدیما .... 🎙 کربلایی محمدحسین حدادیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔چه صحنه دردناکیه وقتی دیگه توان راه رفتن نداری و جگرگوشه ات هم توانش رو نداره ولی مجبوری بری😭 ❤️‍🔥الهی به حق گریه های روز عاشورایی خانم حضرت رقیه سلام الله علیها ، حق این بچه های آواره رو از صهیون خبیث و اشغالگر بگیر🤲😭 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲
⊰❥ ای 🌹 ای که مرا خواندی، راه نشانم بده! به من پر و بال بده که شوق‌پرواز دارم! 🍃میدانم خود باید بسازم و بسوزم تا پرهایم باز شود اما تو دستم را بگیر و کمکم کن. باشهداتاشهادت🌷🌷🌷 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
دلگیر نباش دلت که گیر باشد پَر پرواز را نمیابی همانند باش تا در طریق گام بگذاری پَر بزنی و در آسمانش پرواز کنی آنگاه دستانت به می رسد. ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
‏عاشق (س) بود، وقتی که شد ترکش به پهلو و بازوی او اصابت کرده بود. وصیت کرده بود که روی مزارش نخستین جمله‌ای که می‌نویسند همین باشد، «یازهرا». شهید_محمدرضا_تورجی_زاده ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آدم دلش میخواهد .. دلتنگی‌هایش را بردارد برود کنار اروند بشیند و یکی یکی همه‌یشان را به آب بیندازد تا بدست شهدا برسد... ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدماتی محل کار شهید طهرانی مقدم میگه می‌خواستم برم دنبال خونه برای اجاره، اما برام پول جمع کردن و تونستم یه خونه بخرم! تا بعد از شهادت حاج حسن نفهمیدم که ایشون کمک کرد تا بتونم خونه بخرم... شهید ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
🍃🥀🍃🥀 🥀🍃🥀 🍃🥀 🥀 ⚜هوالعشق ⚜ 📕🥀 ✍ به قلم : 🍃 تمامی این عکس العمل ها فقط نشانگر دلتنگی من بود ، تصمیم گرفتم به اولین نفری که کتاب را میدهم *مهدا* باشد ، هر چه مرا یاد او می انداخت بی تاب ترم میکرد ، او هم که بی معرفت خیلی وقت است سراغی از من نگرفته . باز بودن در خانه نشان می داد بابا از شرکت برگشته ، سریع به حیاط خانه پریدم که آقا یوسف راننده بابا با این حرکتم خندید و گفت : ــ سلام ، هانا خانم . چقدر سخته واسه شما زنگ زدن ــ سلام آقا یوسف ، سرور راننده های جاده و خیابون ، آره سخته شما فکر کن من تا دستمو بیارم بالا زنگ رو فشار بدم ، طرف صدای زنگو بشنوه بیاد پای اف اف در رو بخواد باز کنه .... ــ تسلیم خانوم ، حق با شماست خندیدم ، کتابمو بالا گرفتم و گفتم : ــ آقا یوسف ، کتابم حاضر شد لبخندی زد و گفت : ــ خوشحالم که حالت خوبه و سر حالی دخترم هر وقت لبریز از عاطفه یا نگرانم میشد ، این گونه خطابم میکرد . با لبخند ازش خداحافظی کردم و راه عمارت را پیش گرفتم و مثل همیشه اجدادم را مورد عنایت ویژه قرار دادم که چرا اینقدر عمارت از درب اصلی دور است ، همان طور که نق میزدم وارد شدم ؛ وقتی سالن را خالی دیدم ، به سمت اتاقم راه افتادم . بابا ، با یاد آوری اینکه هر کس از بیرون وارد منزل می شود باید سلام کند ، به استقبالم آمد . ــ سلام بر بزرگ مرد خاندان جاوید ، چه خبر ابوی ؟ ــ سلام به حواس پرت خاندان جاوید ، شما چه خبر ؟ چیه کبکت خروس میخونه ؟ خواستم جواب بدهم که هیربد مثل قاشق نشسته با بی اهمیتی تمام گفت : ــ حتما کتابش چاپ شده ، حیف اون دختر بیچاره که سرگذشت خودشو سپرده به تو بابا :‌ من نمی دونم شما ها چرا سلام رو از دایره ی لغاتتون پاک کردین هیربد : پدر جان ، شما کی تشریف آوردین ؟ من چشمام ضعیف شده بس درس خوندم ، متوجه شما نشدم ، میگفتین گاوی گوسفندی چیزی قربانی میکردم لطف کردین قدوم مبارک بر چشم ما گذاشتین . و بعد به حالت تعظیم سر خم کرد ، بابا که دست در جیب نگاهش میکرد گفت : ــ چشات نمبینه ، گوشات که میشنوه ؟! پس ظاهرا فقط طول موج ها رو تشخیص نمیده که نفهمیدی باباته ، نکنه این روزا به چت کردن میگن درس خوندن؟! تو بچه ی منی ، میخوای برا من شاخ بشی ؟! هیربد با تسلیم دست هایش را بالا برد و گفت : حق با شماست بابا جان ، من چاکر شما هم هستم . اصلا بیاین جفت دستاتونو با گلاب بشورم . ــ هانا ؟ این دیشب تو اتاق خودش خوابیده ؟ انگار خوابیده تو آب نمک ! هر سه مون با صدای بلند خندیدیم که مامان با رضایت گفت : ــ همیشه به خنده ! چیشده ‌ ؟ سلام بابا : هیچی این پسر شاخ شمشادت فکر میکنه خیلی زرنگه ! هیربد با حالتی پر از استرس گفت : ــ وای بابا ــ چت شد ؟ ــ یادتون رفت سلام کنید به مامان و بعد شروع کرد به دویدن بسمت راه پله تا دمپایی بابا صورتش را تزئین نکند . بابا : آقای زرنگ ! یکم اون شرکت پتو و جهانگردی رو بسپار به بقیه ، بیا سر کار تا من سر پیری مجبور نباشم اینقدر کار کنم ، هیراد که گفت من به پزشکی علاقه دارم تو هم که رشتت به کار ما میخوره کلا هپروت سیر میکنی ــ حرص نخور بابا جون شما اول جوونیته، بیا این هانا رو ببر بیکاره ، چیکار میکنه مگه چار خط مینویسه بعد میگه ، با مسخره کردن من ادامه داد ، وای ذهنم خسته ست زمان لازم دارم . خواستم جوابش را بدهم که بابا گفت : ــ مهندس ! شما یه انشا با موضوع علم بهتر است یا ثروت بنویس که بشه با انشای یه بچه ۷ ساله در یه تراز گذاشت بعد حرف بزن من : نه بابا اون موقع براش انجمن حمایت از معلولین ذهنی بزن همه جز هیربد خندیدیم که مامان گفت : ــ ته تغاری منو کسی اذیت نکنه بابا گفت : ــ هانا ته تغاری رو ولش کن ، به سالن اشاره کرد و ادامه داد ؛ بیا دختر بابا تعریف کن ببینم. &ادامه دارد ... 🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh