آقایان ...!
نڪند در محشر و قیامت محمدرضا (پهلوی) جلوی ما را بگیرد و بگوید :
« دیدید شما هم وقتی دستتان ترنج دادند دستتان را بریدید ؛
و مثل من ڪاخ نشین و طاغوتی شدید ؟! »
هشدار تڪان دهنده دومین شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی در جمع خبرگان ملّت...
#شهید_آیت_الله_مدنی
#سالروز_شهادت🌷
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#رمان #قبله_ی_من_ دو چشم تو مناجات است و بغض من اذان صبح و باران محبت را درون چشم تو دیدم #ی
#قبله_ی_من
#قسمت16
و به صورتم اشاره میکند. بغض گلویم را به درد می اورد.حرفهایش برایم حکم نمک زخم را دارد.چیزی نمیگویم.حرفی جز سکوت برای دفاع ندارم دستش راروی قلبش می گذارد و ناله میکند. ازجایم بلند میشوم و سمتش میروم که دستش را چندبار درهواتکان می دهد و میگوید: نه! نیای جلوها! اومدم بگم اگر ماراضی نباشیم ازت ،خداهم راضی نمیشه.اونوقت ارزوهات میشن جن وتو میشی بسم الله.
دستش رابه دیوار میگیرد و به سختی روی دوپایش می ایستد. دامن گلدار و کوتاهش راانقدر چنگ زدکه چروک افتاد. دراتاق راباز میکند و قبل از آنکه بیرون برود نگاه پردردش را به سرتاپایم میندازد و با حسرت میگوید: هنوز دیر نشده.قبل اینکه حاجی بفهمه، دست بردار ازین کارا!خوشبخت نمیشی مادر!بخدا نمیشی.
باتاسف سرش راتکان می دهد و ازاتاق بیرون میرود.من می مانم و هزار درد و سوال درذهنم که هربار یک جور می رقصند.
حتما اگر قضیه ی سپهر را بفهمد دق میکند.
دوباره خودم راروی تخت میندازم و بغضم را رها میکنم.
مادرم ازمن نپرسید که چرا بوی سیگار میدادم. انگار میدانست که سهم من فقط ازسیگار و قلیون بوی دودش بوده!همیشه میگویند مادراست دیگر، خودش بچه اش رابزرگ کرده.ازنگاه فرزندش می فهمد که چکاره است.چندروز دراتاقم بودم و جواب تلفن هیچ کس رانمیدادم. مدام اشک می ریختم و به ان شب فکر می کردم. به آیسان و پرستو وهمه ی کسانی که دران مهمانی بودند، حس تنفر داشتم. تصمیم گرفتم رابطه ام را باانها قطع کنم. حس می کردم که
زندگی که دنبالش هستم درجیب و تفکرات آنها نیست. اماهنوز نمیدانستم که چراباید چادر سرکنم. هنوز هم معتقد بودم می شود چادر سرنکرد و سالم ماند. ارایش مگر چه ایرادی دارد؟ موسیقی هم باعث شادی روح و روان می شود.پس چرا حاج رضا میگوید حرام است؟! هنوزحس میکردم که تقدیرمن اشنباه رقم خورده. من نباید فرزند این حانواده بااین تفکرات می شدم.
من فقط و فقط دنبال پوشش مورد علاقه ام بودم... کاملا احساس پشیمانی میکردم از آن شب و شرکت در مهمانی کزایی! اما.... درست در کمتر از دوهفته حس و حال پشیمانی از سرم افتاد و تصمیم گرفتم باپدرم صحبت کنم و ازخواسته هایم بگویم. دوست داشتم بفهمد که میخواهم باشروع سال تحصیلی بدون چادر و پوشش مورد علاقه ی آنها به مدرسه بروم. درواقع به دنبال رفاقت با جنس مخالف و کارهای شاخ و غیرعادی نبودم! من تنها یک آزادی اندیشه در رابطه با پوششم طلب می کردم. دوست نداشتم که احساس یک غلام حلقه به گوش را به دوش بکشم. نظر من باید در اولویت باشد!
حوله ی صورتی ام را روی موهایم میندازم و سرم را با آرامش ماساژ می دهم. یک دوش آب سرد هر بار می تواند حسابی حالم را خوب کند! یک تونیک لیمویی با شلوارکش می پوشم و پشت میز تحریرم می نشینم. یک دستمال کاغذی ازجعبه اش بیرون می کشم و داخل گوشهایم را تمیز می کنم. تلفن همراهم که رویی جعبه ی دستمال کاغذی گذاشته بودم، زنگ می خورد. بابی حوصلگی خم می شوم و به صفحه اش نگاه می کنم.
باتنفر لبهایم رابهم فشار می دهم:
_ آیسان!
حوله را روی شانه ام میندازم و با اکراه جواب می دهم
_ هان؟
آیسان_ هان چیه؟! بلد نیسی سلام کنی؟!
_ حوصله ندارم بگو کارتو!
آیسان_ اِ ؟ چی شده طاقچه بالا میزاری ؟ جواب تلفن نمیدی؟ چته؟
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده:مهیاسادات_هاشمی
#کپی بدون ذکر و نام نویسنده پیگرد الهی دارد.
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#قبله_ی_من #قسمت16 و به صورتم اشاره میکند. بغض گلویم را به درد می اورد.حرفهایش برایم حکم نمک زخم ر
#قبله_ی_من
#قسمت17
هه. واس چی نزارم؟! جواب تلفن کسب رو باید بدی که یخورده معرفت داشته باشه.
ایسان_ چته چرا مزخرف میگب؟ مامعرفت نداشتیم؟ واقعا که! کب بود بهت راه کارمیداد خنگ!
_ راه کار برا چب
ایسان_ برااینکه اززیر امر و فرمایشات حاجب جیم شب. کب بود میومد هرروز پیش ما نق مبزد ازچادر بدم میاد؟کب بود کمک میخواس؟
عصبی بلند جواب میدهم: من بودم! من! حالا میدونی چیه؟ غلط کردمو واس همین موقعا گذاشتن!اقاجون غلط کردم از شماها کمک خواسم!
ایسان_ اوهو! حالا شدیم شماها.تادیروز ابجی ابجی میکردی!
_ غلط میکردم!بیخیالم شو!
و تلفن را قطع میکنم.بعداز چندثانیه دوباره شماره اش روی صفحه میفتد. چندبار پشت هم زنگ می زند. دوست دارم بمیرند! بارپنجم که زنگ می زند،تلفن رابرمیدارم و باتندی قبل ازآنکه بتواند چیزی بگوید،باتمام وجود داد میزنم: گوش کن ایسان! قبل اینکه دهنتو وا کنی. گوشتو وا کن ببین چی میگم. درسته ازت کوچیک ترم.درسته تاالان حرف شمارو گوش میدادم. اما باید بدونی هرچی باشم، خرنیستم! اون شب کدومتون فهمیدید سپهربامن چیکارکرد؟ شماکه میدونستید من دنبال هرچی باشم، سمت این کسافت کاریا نمیرم. چرا بهم نگفتید تومهمونی بساط مشروب و سیگار و پسربازی به راهه؟من احمق به شما اعتماد کردم.قراربود فقط چادرم رو کنار بزارم،نه آبرومو!اگر رفاقت اینه،من درشو گل میگیرم.
آیسان بین حرفم می پرد: آی آی... تندنروها... بزن بغل مام برسیم! اولا چیه واسه خودت میبری میدوزی...خودت اکیپ مارو انتخاب کردی! وقتی مارو انتخاب کنی ینی آمادگی این چیزارم داری.. دوما توخر کیف شده بودی با ما میومدی دور دور.. عشق میکردی. بحث کلاس و این چیزارم خودت انداختی وسط! سوما همچین میگی سپهر یکاری کرد..آدم فکر میکنه چی شده حالا! یه دستتو گرفته دیگه! اوف شدی حالا میسوزی؟؟؟
کفرم می گیرد و دندانهایم را روی هم فشار می دهم.
_ آیسان خیلی پستی!
آیسان_ گوش کن دخترحاجی! تو راست میگیمن پستم.... پستم چون داشتم کمک میکردم به جایی که دوست داری برسی!
_ هه! نه... تو داشتی کمک میکردی به جایی برسم که خودتون دوست دارید! به بچه ها بگو بهم دیگه زنگ نزنن
آیسان_ ای بابا! دخترخوب! کی دیگه به تو زنگ میزنه!؟
توخودت آویزون ماشدی وگرنه نه سنت به ما می خورد، نه خانواده ات! نه تربیت... باحالت مسخره ای ادامه می دهد: بدون همیشه دخترحاجی میمونی.... برو گونی سرت کن! بای!
تماس قطع می شود و صدای بوق اشغال درگوشم می پیچد. باورم نمی شود این حرفها!... فکر میکردم درست انتخابشان کرده ام. مادرم همیشه میگفت: اینا برات رفیق نمیشن. ولشون کن تا ولت نکردن
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده:مهیاسادات_هاشمی
#کپی بدون ذکر و نام نویسنده پیگرد الهی دارد.
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
﷽
هرگز نگذاشٺ تا ابد شب باشد
او ماند ڪه درڪنار زینب باشد
سجاد ڪه سجاده بہ او دل مےبسٺ
تدبیرخدا بود که در تب باشد
#شهادٺ_وارث_عاشورا
#امام_زین_العابدین_ع
#تسلیت_باد
شبتون شهدایی
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗
قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان
اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ،
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.
اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ
اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،
وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،
وَاجْعَلْهُ
اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ،
وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️
اللهم عجل الولیک الفرجــ✨
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
4_5949258406291309454.mp3
6.02M
زیارت عاشورا
با صدای آهنگران
خیلی زیبا التماس دعا
#کانال_زخمیان_عشق
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
💐 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
💐 #پنجشنبه_۲۱شهریور_ماه_۹۸
💐 #امروز_صفحه۴۰۹
💐 #کانال_زخمیان_عشق
╔═ ⚘════⚘ ═╗
@zakhmiyan_eshgh
╚═ ⚘════⚘ ═╝
🌻روز پنجشنبه به نام حضرت امام حسن عسکرى علیه السّلام است. زیارت آن حضرت :
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ.
سلام بر تو اى ولىّ خدا، سلام بر تو اى حجّت حق و بنده پاك خدا، سلام بر تو اى پيشواى مؤمنان، و وارث پيامبران، و برهان محكم پروردگار جهانيان، درود خدا بر تو و اهل بيت پاكيزه و پاكت باد، اى سرور من يا ابا محمّد حسن بن على، من دل بسته تو و اهل بيت توام، اين روز روز پنجشنبه و روز توست و من در آن ميهمان و پناهنده به توام، پس به نيكى پذيرايم باش و پناهم ده، به حق خاندان پاكيزه و پاكت.
#کانال_زخمیان_عشق
#شهید_علــی_کنعانـی
وقتی تصمیــــم به رفتــن گرفت من سعی کردم مانع او شوم، اما قبول نکرد. گفتم حداقل صبر کن و مدتی دیگر برو، چون قرار بود تا مـدت کوتاهـــــی دیگر فرزند دوممان به دنیـا بیاید؛ اما علی به هیچ وجه کوتاه نیامد و حرفهایی به من زد که هر منطق و استدلالی در مقابل آن رنگ میباخت.
به من گفت #واقعــهی_عاشـــــورا را فراموش نکن که خیلیها بهانهها آوردند و زمانـــــی که بـــاید شتـــــاب میکردند وظیفهی خود را به بعد موکـول کردند و گفتند بعدا اقــــدام میکنیم اما آنها بعداً هرگز فرصت پیوستن به #قافلهی_کربلا را پیدا نکردند؛ در واقع همین بهـــــانهها زمین گیرشان کرد.
راوی: همسر شهید
#شهید_مدافع_حرم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#رسـم_خـوبان
عملیات تا سه #صبح طول کشید، خیلی خسته بودیم؛ رفتیم کمی استراحت کنیم اما صدای شلیک تانکها هر از گاهی #بیدارمان میکرد، وقتی بیدار شدم، ساعت هشت و نیم صبح شده بود. بچهها را بیدار کردم تا صبحانه بخوریم، وقتی فرهاد را بیدار کردم گفتم: عجب #عملیاتی بود پسر، با کمترین تلفات شهر را آزاد کردیم. با حسرت گفت: چه فایده وقتی #نماز صبحمون قضا شد.
✍ به روایت همرزم شهید
#شهید_فرهاد_خوشهبر🌷
#سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#رسـم_خـوبان عملیات تا سه #صبح طول کشید، خیلی خسته بودیم؛ رفتیم کمی استراحت کنیم اما صدای شلیک تانک
#خاطرات_شـهدا
🔹یک روز فرهاد در شدت درگیری با مزدوران تکفیری و زیر آتش شدید دشمن تمام قد ایستاده و با شجاعت خاصی نیروهایش را فرماندهی میکرد.
🔹 به او گفتم: فرهاد بیشتر مراقب باش. لطفاً بنشین یا خیز برو اوضاع خطرناکه. گفت: این نیروهای سوری نگاهشون به ما ایرانیهاست اگر کمترین آثار ترس را در ما ببینند قافیه را میبازند و ترس بهشون حاکم میشه و اونوقت جرئت مقاومت نخواهند داشت.
🔹وقتی که فرهاد شهید شد بچههای سوریه خیلی نگران و مضطرب به ما گفتند ابوحامد شهید شده. اولش باور نکردیم. اما وقتی رفتیم روی تل قرین دیدیم جنازه فرهاد از همه شهدا جلوتر روی زمین افتاده است.
🔹گلوله تک تیرانداز به سرش اصابت کرده بود و به حالت سجده روی زمین افتاده بود. لبخند رضایتی هم روی لبانش نقش بسته بود. وقتی در حال انتقال پیکر مطهرش بودیم هر رزمنده سوری که او را میدید با احترام خاصی به طرفش میآمد و میگفت: شهید البطل شهید البطل یعنی «شهید قهرمان».
🔹 آنها افتخار میکردند که خودشان را به فرهاد منتسب کنند. فرهاد فرهنگ فرماندهان و شهدای دفاع مقدس را تا جبهههای سوریه رسانده بود. او فرمانده دلاور قلوب رزمندگان بود.
✍ راوی ؛ همرزم شهید
#شهید_فرهاد_خوشهبر🌷
#سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
4_6037560524420420556.mp3
2.11M
••✾🌻🍂🌻✾••
#شهادت_امام_سجاد (ع)
#شور احساسی 💚
[مدینه صحن و کبوتر دوست دارم.. ]
🎤| #جواد_مقدم
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
وَاللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی:
یه روز حسنعلی با خوشحالی به من گفت:
"مادر جان میخوام به جبهه برم..."
گفتم: «مادر جان این حرف رو نزن»
گفت: «وقتی جنازه ام رو آوردند میبینی که نه سر دارم و نه دست؛ دستانم رو مانند حضرت عباس(ع) تقدیم میکنم و سرم رو مانند امام حسین(ع)...
وقتی شهید شد، پیکر مطهرش رو آوردند دستش قطع شده بود و سرش رو هم پیدا نکرده بودند خمپاره سر و شانهاش را قطع کرده بود
#راوی_مادرشهید ✍
#شهید_حسنعلی_ابوچناری ❤️
نام: حسنعلی
نام خانوادگی: ابوچناری
نام پدر: عونعلی
تاریخ تولد: ۱۳۴۷/۱/۱
محل تولد: سبزوار
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۳
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh