#سلام_بر_شهدا
راه بهـشت را ..
فقط ...
مردان خـدا مے دانند...
#شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب
#صبحتون_شهدایی🌷
نشر معارف شهدا در ایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
مـا از السـت ؛
طایفه ای سینہ خسته ایم
ما بچه هـای مادر پهـلو شڪستهایم
#شهـید_سیدسجاد_خلیلی
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب
#شهید_محسن_قوطاسلو
#شهید_حسین_بواس
#سالروز_شهادت 🌷
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
#رسم_خوبان
مجتبی وقتی به نماز میایستاد دوست نداشت با عجله بخواند، نمازش معمولا طول میکشید، اگر در جاده بودیم همیشه در ماشین مقداری تنقلات می گذاشت تا کسی به طولانی شدن نمازش اعتراض نکند.
اوایل زندگی روز تولدش را سال خمسی قرار داده بود اما بعدها آن را به بیست و سوم ماه مبارک رمضان تغییر داد. با اینکه از حقوقش چیزی نمیماند اما همان اندک را هم حساب میکرد.
دلداده اهل بیت (ع) بود. در روزهای ولادت شیرینی میگرفت و برای اهل خانه میآورد و یا در پادگان بین سربازان پخش میکرد.
در کارهایش نظم خاصی داشت. همه مسایلش همیشه سر جای خودش بود. وقتی هم از ماموریت برمیگشت ساکش آنقدر مرتب بود که انگار تازه میخواهد به ماموریت برود.
عادت داشت در پایان هر دوره از سربازان میخواست که از او انتقاد کنند تا اگر عیبی در کارش هست برطرف کند. روزی یکی از سربازان گفت: «همه چیزتان خوب است، فقط چرا اگر دوتا سرباز باهم دعوا کنند، کتک زده و کتک خورده را تنبیه میکنید؟» مجتبی لبخندی چاشنی لبهایش کرد و گفت: «میخواهم که هر دو دیگر سراغ دعوا نروند.»
#شهید_مجتبی_ذوالفقارنسب🌷
#سالروز_ولادت
ولادت : ۱۳۵۶/۳/۸ جهرم ، فارس
شهادت : ۱۳۹۵/۱/۲۱ حلب ، سوریه
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh