eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
344 دنبال‌کننده
27.9هزار عکس
10.3هزار ویدیو
137 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 شهیدے ڪه امام زمان به او فرمود بیامشهد... قرار بود برویم پایش را قطع کنند ولی علی گفت: «فرزاد! من خواب دیدم در باغی هستم. انگشترم را درآورده و از آب چشمه وضو می‌گرفتم.(شهید)احمد سعادتی را در کنارم دیدم که به من گفت: علی نگذار پایت را قطع کنند. در همین حین متوجه شدم سیدی نورانی آنجاست. سید نزدیک شد و به من گفت: بیامشهد! در یکی از پنجشنبه ها بیا مشهد من شفایت می‌دهم. نگذار پایت را قطع کنند، ولی به این شرط که بعد از خوب شدن به جبهه برگردی.» به همین خاطر باید برویم مشهد. اتفاقی با اقای بهمن پور همسفر شدیم، درحالی که از ماجرا خبر نداشت. وقتی رسیدیم، پنجشنبه بود بعد از غسل زیارت راهی حرم مطهر شدیم که دیدم حال علی دارد تغییر می‌کند! فکر کردم دوباره حالت موج گرفتگی و... گفت: میخواهم بروم وضو بگیرم و وارد حرم شوم. وضو گرفت. وارد حرم شدیم. آهسته آهسته جلو می‌رفتیم. ما زیر کتف های علی را گرفتیم و نزدیک ضریح می‌شدیم. دیدم جمعیت آرام آرام کنار رفت و راه ما باز شد٬ درحالی که مردم حواسشان به ما نبود! علی نمی‌توانست حتی پایش را زمین بگذارد.عصب پا از بین رفته بود. تقریبا نزدیک ضریح بودیم که علی یکباره از خود بی‌خود شد و فریاد زد: یامهدی. ناگهان مارا کنار زد و با همان پایی که تا لحظاتی قبل هیچ عصبی نداشت٬ شروع به دویدن کرد! خادمین وقتی این صحنه را مشاهده کردند٬ سریع اورا بردند. خبر شفا یافتن جانبازی که با صندلی چرخدار آمده و حالا با پای خودش راه می‌رود! سریع پخش شد... 📚بیا مشهد زندگینامه و خاطرات روحانی
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا ..
‌ ‌‌فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ :) به هر سو رو کنید خدا آن‌جاست.. - سوره‌بقره، آیه ١١۵ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 ۱۹ اسفند سال ۱۳۹۳ در جبهه مبارزه با داعش در تکریت عراق، برای انجام کاری از سنگر خارج می‌شود که ناگهان متوجه یک ماشین انتحاری داعش که قصد عملیات انتحاری داشته می‌شود؛ در آن لحظه تنها راه نجات نیروهای جبهه اسلام را متوقف کردن حمله انتحاری می‌بیند و سوار یکی از ماشین‌ها شده و به سرعت خودش را به کامیون انتحاری می‌کوبد...💥 به گفته همرزمان این شهید، با این اقدام جان بیش از ۱۰۰ نفر را محافظت می‌کند اما خودش به فیض شهادت که آرزوی دیرینه اش بود می‌رسد... همان شهیدی که در جنگ تحمیلی در سپاه بدر، همراه رزمندگان از کشور دفاع کرد و سرانجام با مُهر دفاع از عمه سادات، به لقاءالله رسید...🥀 در سالروز شهادتش دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 به امید نگاهی از جانب پُر مهرشان سرباز ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
💔 شهیدی که می دانست جمعه به شهادت مےرسد وصیت کرده بود شبانه دفن شود، او حتّی تاریخ وساعت و محل دفن خودراپیش بینی کرده بود... حدود یک ماهی میشد که به جبهه بازگشته بود، به خانۀ آیت الله سیدعلی اصغر دستغیب، (که سه سال محافظ ایشان بود)، تماس تلفنی☎️گرفته ووصیت میکند: من جمعــــه صبـــح، ساعت 4 شهیــــــد میشوم. جنازه مرا برای شما می آورند مرا شبانــــــه(دقیقا ساعت 9 شب) تشییع کنید. به غیراز پدر و مادرم و هفت نفر از بچه های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی درمراسم من نباشد. میخواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(سلام الله علیها) غریبانه باشد. سرانجام شهید بزرگوار عبدالحمیدحسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آنطوریکه خودش دوست داشت، «باتنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که توی حلقومش خورده بود» به شهادت رسید... یاران خاص ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 فاطمه مغنیه از سردار میخواهد در سفر عراق فرزندش که مدتهاست پدر را ندیده همراه ببرد. حاجی منوط به رضایت پدرش میکند. باهمسر تماس میگیرد، سامر میگوید اوضاع عراق خوب نیست بگو سردار هم نیاید؛ مغنیه گریان به مرد میدان میگوید عراق نرو ، پاسخ میدهد: هوا خوب است و شب مهتابی و به سمت قتلگاه میروم ... نقل از کانال چریک ولایت #✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
مقدس 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
به خودم نهیب می زنم: - گم شده ای می فهمی؟ تو را به خدا بفهم... من باید برای پیدا شدن خودم چه غلطی بکنم؟ پلک های دردناکم را روی هم می گذارم تا کمی آرام بگیرد. کاش خانه ی شیرین را بلد بودم، آن وقت می رفتم مقابلش و دست مصطفی را در دستش می گذاشتم و می گفتم: - بیا این مصطفی، فقط با آرامش من کاری نداشته باش. با تصور این صحنه قلبم به تپش می افتد و بی اختیار سرم را تکان می دهیم و بلند می گویم: - نه، نه چرا من تسلیم شوم؟ می روم و می کوبم توی صورتش و می گویم اگر یک بار دیگه آمدی... احساس داغی در تنم می پیچد و به لرزه می افتم... سرم وزنه ی سنگین اوهام شده و من قهرمان سنگین وزنی های زندگی نیستم. یعنی کسی هست که بداند من الآن چه می خواهم؟ سر به دیوار تکیه می دهم و رو به آسمان نگاه می کنم. واقعا من الآن چه می خواهم ؟ چرا این همه دارایی می شود بلا و مثل امروز، به جان آتش می زند. باید بیش تر فکر کنم. اصلا مگر کسی در شرایط من فکرش هم کار می کند؟ دردی از قلبم پا می گیرد و در تمام بدنم دور می زند. - دلم فقط آرامش می خواهد. با مصطفی یا بی مصطفی فرقی ندارد. - یعنی بی مصطفی همان قدر آرامی که با مصطفی؟ - الآن این غصه برای از دست دادن یک مرد خاصی است یا یک... دستانم را روی بازوانم می گذارم و خودم را در آغوش می گیرم. آرام آرام تكان می خورم. دنیا به دوران می افتد، پلک برهم می گذارم و همراهش می چرخم. تمام روزهای مدرسه رفتنم مقابل چشمانم به گردش در می آیند... شادی ها کم رنگ و غصه ها چه ماندگارند. . گریه های بچه ها و ناآرامی هایشان. شکنجه های روانی، شکست های عاطفی شان، خیانت ها و دعواهایشان. من چه قدر خوشحال بودم که در بازی لذت - باخت، شرکت نمی کردم. خیلی می جنگیدم با خودم که بتوانم، جرئت مندانه عاقلانه زندگی کنم؛ اما حالا درمانده شده ام در همین وادی؛ یعنی من هم دارم مثل همان ها زندگی می کنم! هردو مسیر یکی است؟ حلال و حرامش یک زجرو یک رنج را نتیجه می دهد؟ -چه قياس مسخره ای می کنی. اشتباه خود فرد با شیطنت حسودان که یکی نیست. - اما رنج و سختی که برای هر دو هست. چه فرقی می کند؟ - تو چه طور روزهای تاریک و گناه آلود آن ها و روزهای روشن و نورانی خودت را نمی بینی؟ مگر مسیر تو غلط بوده؟ آن ها دنبال هوس و لذتی بی مزد و بی عاقبت بودند. - واقعا چرا بشر با خودش این کار را می کند؟ سرما به تنم می پیچد؛ آن قدر که پوست بدنم جمع می شود. دنبال آفتاب ، آسمان را می گردم. ابرها وقتی زیاد می شوند، هم فضا را تاریک می کنند و هم گرما را می برند. همیشه هوای بارانی را دوست داشتم؛ اما الآن محتاج آفتابم. دستانم را محکم تر دور بدنم حلقه می کنم، شاید کمی گرم شوم. نگاهم را به اطراف می چرخانم. دنبال کسی می گردم... از تاریکی هوا می ترسم. احساس می کنم همین انسان هایی که ساکت از کنارم می گذرند، پای منفعتشان که برسد، دست به هرکاری می زنند، چه قدر به دستان پدر نیازمندم ! در کنار تمام تردیدها و اما و اگرهایم، به خانه برمی گردم. ٭٭٭٭٭--💌 💌 ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{بسم الله الرحمن الرحیم...
{صَبَاحَاً أتَنَفَّسُ بِحُبِّ الحُسَین...
سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور
💌💗بسم الله الرحمن الرحیم 💌💗 قرائت دعای عهد جهت تعجیل در فرج امام زمــ❤️ـان اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ. اللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ. ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ ❤️الْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ❤️ اللهم عجل الولیک الفرجــ✨ @zakhmiyan_eshgh
نیایش صبحگاهی پروردگارا نامُرادی‌ها و جفاکاری‌ها ما را به پرتگاه نفرت و خشونت کشانده‌اند. مزاج روزگار گاهی چنان تباه می‌شود که یکپارچه آتش خشم می‌شویم و یکدیگر را به ناروا می‌آزاریم. به ما وسعت نگاه و انشراح دل و فراخی جان عطا کن تا با مروّت و مدارا رفتار کنیم، از کلمات‌مان پرستاری کنیم تا کمتر گزنده باشند و دل‌مان را دریابیم تا از ملایمت و انعطاف بیشتری برخوردار گردد. آمین 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 👈فتنه ای در راه است! 🔹️ دقت کردید چرا این روزها خبری از مدعیان حقوق زن و شعار زن زندگی آزادی نیست؟ چون دشمن مشغول جای دیگری ست... استاد راجی 🌴💎🌹💎🌴
لذت شعر به آن است که والا باشد هدف شعر ظهور گل زهرا باشد جان ناقابل ما نذر شما مهدی جان علت هستی ما حضرت مولا باشد.. 🌴🕯🌴
🌸 سرمستِ شُماییم؛ چه بُرنا و چه پیر در مذهب ما "علی" امیر است ؛ امیر پیوسته کلام "یاعلی" بر لَبمان این است و جُز این نیست از نسلِ "... 🌴🕯🌴
از بس که دل ما به هوایت زده پرپر زیر قدمت پر شده از بال پرنده یک روز اگر از حرمت دور بمانم جان می دهم از غصه این درد کُشنده رضا جانم💞 🌴🕯🌴
AudioCutter_مداحی_آنلاین_حکایت_امام_حسین_و_جوان_عراقی_استاد_عالی.mp3
2.19M
🎬عنایت خاص امام حسین علیه‌السلام به جوانی که خادم پدر و مادرش بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 ⁉️ به مادرش سفارش کرده بود هر روز زیارت عاشورا و سوره ی ملک را بخوانید. سربازان اینگونه اند ✍💞سرباز ولایت 💞 خادم الشهدا مدیر کانال 💚نشر معارف شهدا درایتا👇👇👇 ❤️👆 @zakhmiyan_eshgh