🌿 داستان زیبای قرآنی: حضرت موسی و بندهی دانا (حضرت خضر) 🌿
📖 آیههای مرتبط: سوره کهف، آیات ۶۰ تا ۸۲
🔹 روزی، حضرت موسی علیهالسلام، که از پیامبران بزرگ الهی بود، به درگاه خداوند عرض کرد:
💬 «ای پروردگارم! آیا در زمین کسی داناتر از من هست؟»
خداوند در پاسخ فرمود: «آری، بندهای هست که او را به دانشی خاص آگاه ساختهام.»
این بندهی خدا، حضرت خضر علیهالسلام بود؛ مردی که علم و حکمت ویژهای از سوی خدا دریافت کرده بود.
🌊 سفر شگفتانگیز موسی و خضر
حضرت موسی با اشتیاق فراوان، همراه با یوشع بن نون به سفری رفت تا بندهی دانا را بیابد. خداوند نشانهای برای یافتن او قرار داد:
🐟 «در جایی که ماهی گمشده زنده شود، همانجا خضر را خواهی یافت.»
💦 زمانی که موسی و همراهش به نزدیکی محل تلاقی دو دریا رسیدند، ماهی که با خود داشتند بهطور شگفتانگیزی به دریا پرید و راه خود را در آب باز کرد! موسی متوجه این نشانه نشد، اما پس از مدتی که احساس خستگی کردند، همراهش گفت:
💬 «ماهی زنده شد و از میان آب گذشت!»
🌟 موسی فهمید که محل ملاقات را پشت سر گذاشتهاند، پس به همان جا بازگشتند و حضرت خضر را یافتند.
🔍 سه واقعهی عجیب و درسآموز
موسی علیهالسلام با احترام از خضر خواست تا از علم و حکمت الهیاش بهره ببرد. اما خضر گفت:
💬 «تو صبر نخواهی داشت! من کارهایی انجام خواهم داد که برای تو عجیب است.»
ولی موسی سوگند خورد که صبر کند… پس همراه با هم راهی شدند. در طول مسیر، سه اتفاق عجیب رخ داد:
۱️⃣ سوراخ کردن کشتی 🚢
🌊 آنها سوار کشتی شدند، اما خضر ناگهان شروع به سوراخ کردن آن کرد! موسی با تعجب اعتراض کرد:
📲 @zaman_media
مسجد صاحب الزمان (عجل الله) شهرک طرق
🌿 داستان زیبای قرآنی: حضرت موسی و بندهی دانا (حضرت خضر) 🌿 📖 آیههای مرتبط: سوره کهف، آیات ۶۰ تا ۸۲
💬 «چرا کشتی را سوراخ کردی؟ این کار تو ظلم بود!»
خضر پاسخ نداد و فقط گفت: «نگفتم که صبر نخواهی کرد؟»
2️⃣ کشتن نوجوان 🗡
🚶♂️ آنها به راهشان ادامه دادند تا اینکه خضر ناگهان پسری نوجوان را کشت! موسی شگفتزده فریاد زد:
💬 «چطور جان انسانی بیگناه را گرفتی؟! این کاری بسیار زشت و ناپسند است!»
اما خضر فقط گفت: «نگفتم که تو صبر نخواهی کرد؟»
3️⃣ تعمیر دیوار روستای بخیل 🏚
🏡 در نهایت، آنها به روستایی رسیدند که مردم آن بسیار خسیس و بیرحم بودند. بااینحال، خضر دیوار خرابی را در آنجا تعمیر کرد بدون اینکه از آنها مزدی بگیرد!
💬 موسی باز اعتراض کرد: «چرا بدون مزد، دیوار آنها را ساختی؟!»
🌟 در اینجا، خضر راز هر سه کار خود را فاش کرد:
🛶 کشتی را سوراخ کردم، چون پادشاه ظالمی تمام کشتیهای سالم را غصب میکرد. با این کار، کشتی برای صاحبانش باقی ماند.
👦 آن نوجوان را کشتم، چون او در آینده والدین نیکوکارش را به گمراهی میکشاند و خداوند به جای او فرزندی بهتر به آنها میداد.
🏚 دیوار را ساختم، چون گنجی ارزشمند در زیر آن پنهان بود که متعلق به دو یتیم بود. اگر دیوار فرو میریخت، مردم حریص آن را میدزدیدند. پس من آن را استوار کردم تا زمانی که یتیمان بزرگ شوند و گنجشان را بگیرند.
📖 درس بزرگ این داستان:
✨ همیشه حکمت کارهای خدا را نمیدانیم، اما باید به او ایمان داشته باشیم!
✨ گاهی آنچه بد به نظر میرسد، در حقیقت خیری پنهان در آن نهفته است!
✨ صبور باشیم، زیرا خداوند از ما داناتر است و همیشه بهترین را مقدر میکند.
📖 آیهی پایانی خضر به موسی:
«وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی ۚ ذَٰلِكَ تَأْوِیلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا»
(من این کارها را از خودم نکردم، بلکه این تأویل و حکمت چیزهایی بود که تو نتوانستی بر آن صبر کنی!)
[سوره کهف، آیه ۸۲]
🌟 آیا تا به حال در زندگیات اتفاقی افتاده که در ابتدا بد به نظر برسد، اما بعداً متوجه شوی که خیری در آن بوده است؟ 🤔
📲 @zaman_media
خان پنجم رستم؛ نبرد با اولاد، دیو راهزن ⚔️🔥
رستم، پس از گذر از چهار خان دشوار، به سرزمینی رسید که در آن، پهلوانی نیرومند به نام اولاد، فرمانروای دیوان بود. این مرد تیزچنگ و نیرومند، راهزنی بود که مسافران را غارت میکرد و سرزمینهای اطراف را در هراس فرو برده بود.
🌿☀️ در گرمای سوزان بیابان، رستم که خسته از سفر بود، اسبش رخش را در سایهای نشاند و خود به جستجوی آب و سرپناه رفت. اما ناگهان، صدای سم اسبان و برق نیزهها، خبر از کمین دشمن میداد! اولاد که از حضور پهلوان ایرانی باخبر شده بود، با سپاهی از دیوان، راه را بر او بست و با غرور فریاد زد:
🔥 «کیستی که بیاجازه پای بر این سرزمین نهادهای؟!
نمیدانی اینجا فرمانروایی من است؟!»
رستم، بیآنکه در برابر این تهدیدها بیمی به دل راه دهد، با خونسردی پاسخ داد:
💬 «من رستم، فرزند دستانم، شیر بیشهی ایران!
آتش خشم من، بر دشمنان ایران خاکستر خواهد شد!»
اولاد، که نام رستم را شنیده بود، اندکی لرزید اما غرورش مانع از تسلیمش شد. پس، فرمان حمله داد! سپاهش چونان موجی خروشان بر رستم تاختند. اما اینجا، میدان پهلوانی بود، نه جای جولان ستمگران!
⚡️ رستم، با یک حملهی سهمگین، سپاه اولاد را به خاک افکند.
نیزهاش مانند صاعقه بر زمین فرود میآمد، شمشیرش، همچون آذرخش، هر مانعی را درهم میشکست.
🍂 در میان گرد و غبار نبرد، رستم همچون کوهی استوار ایستاده بود. هیچکس یارای مقابله با او را نداشت. اولاد که دیگر راهی جز شکست نمیدید، بر زمین زانو زد و ملتمسانه گفت:
💬 «ای رستم! مرا مکش! اگر جانم را ببخشی، تو را به جایی خواهم برد که دیو سپید در آن آرمیده است!
مسجد صاحب الزمان (عجل الله) شهرک طرق
خان پنجم رستم؛ نبرد با اولاد، دیو راهزن ⚔️🔥 رستم، پس از گذر از چهار خان دشوار، به سرزمینی رسید که د
🔥 رستم، از این فرصت استفاده کرد. دست اولاد را بست و او را وادار کرد تا راه دژ دیو سپید را نشان دهد.
و بدین ترتیب، گام در گام، به سمت سرزمین اهریمنان و نبرد نهایی با دیو سپید پیش رفت…
📖 بیتهایی از شاهنامه در وصف این خان:
🎭 تهمتن چو بشنید گفتار اوی
نیامد از آن پس به پیکار روی
⚔️ بدو گفت اگر راه بنماییم
سزد گر ز بندت بیاراییم!
🔥 خان پنجم، سرآغاز سفری بود که در آن، پهلوان ایرانی به بزرگترین نبردش با دیو سپید نزدیک میشد…
📢 به زودی خان ششم، نبرد با ارژنگ دیو را خواهیم شنید! 🏹✨
🌟 جادو در زمان، رویا در تصویر! 🌟
🎬 فیلم ساعت جادویی، یه تجربهی خاص و بهیادماندنی! لحظاتی که فراتر از یک نمایش سادهست… انگار زمان متوقف میشه، رازها فاش میشن و چشمها خیره میمونن! ⏳✨
🕕 امروز، ساعت ۶ بعدازظهر
📍 مسجد صاحبالزمان (عج)
📌 حتماً پلاستیک برای کفشهاتون بیارید! نظم و انضباط رو رعایت کنید تا فضا دلپذیرتر باشه! 😉💫
🔥 اگه آمادهاید برای یه سفر جادویی، یه ❤️ برامون بزارید!
#ساعت_جادویی 🕰✨ #اکران_ویژه 🎬 #راز_در_زمان ⏳ #مسجد_صاحب_الزمان 🕌
📲 @zaman_media
امشب هم مثل فیلم گذشته، سؤالات مسابقه بعد از پایان فیلم در کانال مسجد بارگذاری میشه 🎥🎉 پس حواستون حسابی به فیلم باشه و نکات مهم رو یادداشت کنید! 📝💡 آماده باشید که بعدش با دقت جواب بدید و با هم کلی سرگرم بشیم! 😉✨
📲 @zaman_media
🎬 مسابقه هیجانانگیز: قهرمانان فیلم "ساعت جادویی" 🎬
سلام قهرمانهای بزرگوار! 🌟 آمادهاید تا قدرت ذهن و شجاعتتون رو در دنیای جادویی فیلم "ساعت جادویی" به چالش بکشید؟ ✨
امشب بعد از تماشای این فیلم پرهیجان، مسابقهای جذاب و فکری برگزار میشه که به شما این فرصت رو میده تا خودتون رو در این دنیای شگفتانگیز محک بزنید!
💬 سؤالات مسابقه: 1️⃣ __________________________________
2️⃣ __________________________________
3️⃣ __________________________________
4️⃣ __________________________________
5️⃣ __________________________________
6️⃣ __________________________________
7️⃣ __________________________________
8️⃣ __________________________________
9️⃣ __________________________________
🔟 __________________________________
✨ امشب بعد از اکران فیلم، سؤالات در کانال مسجد بارگذاری میشن!
پس حواستون کاملاً به فیلم باشه و جزئیات رو از دست ندید، چون هر لحظهش ممکنه جواب یکی از سوالها باشه! 👀✨
🎁 هدیههای مسابقه:
جوایز کوچک اما خاطرهانگیز به سه نفر از برندگان مسابقه داده میشه به قید قرعهکشی! 🎉 این جوایز قراره لبخند روی لبهاتون بیاره و یادآور شجاعت، ایمان و هوش شما باشه! 😍
📅 مهلت ارسال پاسخها: تا ساعت ۲۴ امشب
📲 جوابهاتون رو به دایرکت کانال مسجد ارسال کنید و شانس خودتون رو برای برنده شدن امتحان کنید!
✨ یادتون نره: قهرمان واقعی کسیه که شجاعت، ایمان و مهربونی رو تو دلش داشته باشه! 🌟
#مسابقه_هیجان_انگیز 🏆 #مسجد_صاحب_الزمان 🕌 #ساعت_جادویی_فیلم 🎥
📲 @zaman_media
مسجد صاحب الزمان (عجل الله) شهرک طرق
🌟 جادو در زمان، رویا در تصویر! 🌟 🎬 فیلم ساعت جادویی، یه تجربهی خاص و بهیادماندنی! لحظاتی که فراتر
بچهها! 🌟 امشب قراره کلی هیجان و خوشگذرونی داشته باشیم! دوستان و آشنایانتونو بیارین هم به مسجد، هم به کانال مسجد! 🤩
حواسمون به همه چیز هست! به جوایز مسابقه فیلم "ایلیا: جستجوی قهرمان" هم رسیدیم و فراموشتون نکردیم! 🎁 این جوایز با دل و جان آمادهست تا تقدیمتون بشه! پس بیاید، در کنار هم لحظات فراموشنشدنی بسازیم و شاید یکی از شما قهرمان مسابقه بشه! 🏆🔥
این شب رو از دست ندید، فرصت شگفتانگیزیه که فقط امشب داریم! 😍✨
📲 @zaman_media
✨ یادآوری به برندگان فیلم ایلیا ✨
🎬 عزیزانی که قبلاً برنده جوایز فیلم ایلیا شدهاند، امشب فرصت دارند تا جایزهشون رو دریافت کنند!
🎉 برندگان عزیز: 1️⃣ سید محمدحسین و حسنا سادات حسینی
2️⃣ محمد حسین و یسنا میرزایی
3️⃣ فاطمه سرگزی
📍 مسجد ما میزبان شماست تا با خوشحالی و شادمانی، جایزههاتون رو دریافت کنید.
⏰ منتظرتون هستیم تا در این شب پرانرژی، همگی دور هم جمع بشیم و لحظاتی خوش رو کنار هم تجربه کنیم.
#یادآوری #برندگان_فیلم_ایلیا #جایزه
📲 @zaman_media
🌸 صبح جمعهتون پر از خیر و برکت! 🌸
✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد ✨
🕌 جمعه، روزی که به نام حضرت ولیعصر (عج) مزین شده… روزی که دلها بیش از همیشه به یاد منجی عالم هستی میتپد! 💚🌿
امروز، از عمق جان، دعای فرج را زمزمه کنیم و با امید ظهور، روزمان را آغاز کنیم… 🌅✨
🔹 اللهم عجل لولیک الفرج 🔹
#صبح_جمعه_بخیر ☀️ #منتظر_ظهوریم 💚 #ذکر_صلوات 📿
📲 @zaman_media
حکایت صبحگاهی: ارزش نیت پاک
🔹 روزی مرد فقیری که در نهایت سختی زندگی میکرد، با دل پر از اندوه نزد شیخ بزرگی رفت و گفت: "ای شیخ! چرا خداوند دعای مرا برای روزی بیشتر اجابت نمیکند؟ من هر روز از او رزق و روزی حلال میخواهم، اما همچنان در تنگدستیام!"
🔸 شیخ تبسمی کرد و گفت: "اگر خداوند به تو ثروت فراوان بدهد، چه خواهی کرد؟"
🔹 مرد پاسخ داد: "خانهای بزرگ میسازم، فقرا را سیر میکنم، به مسجد کمک میکنم و..."
🔸 شیخ آهی کشید و گفت: "پس تو اکنون که ثروتی نداری، چرا همین کارها را در حد توانت انجام نمیدهی؟ چرا سهم کوچکی از نان خود را به گرسنهای نمیدهی؟ چرا مهربانی را با همان اندک داراییات آغاز نمیکنی؟"
🔹 مرد اندکی تأمل کرد و دانست که بخشندگی و نیت پاک، تنها به ثروت بستگی ندارد. از همان روز تصمیم گرفت از همان اندک داراییاش، نیکی کند. چندی نگذشت که درهای رحمت خداوند به رویش باز شد و زندگیش رونق گرفت…
✨ چه بسیار نعمتهایی که منتظر یک نیت پاکاند! ✨
#صبح_بخیر_با_حکایت 📖 #برکت_در_نیت 💫 #مهربانی_با_هر_چقدر_که_داریم 🤲
📲 @zaman_media
✨ داستان زیبای قرآنی: نجات یونس از شکم ماهی ✨
حضرت یونس علیهالسلام پیامبری بود که قومش را به پرستش خدای یگانه دعوت کرد، اما مردم سرسختانه از پذیرش دعوت او سر باز زدند. پس از سالها تلاش و پند دادن، یونس خشمگین شد و بدون اجازهی الهی، آن سرزمین را ترک کرد. او سوار کشتی شد، اما در میانهی راه، طوفانی سهمگین درگرفت. سرنشینان کشتی گمان کردند که این طوفان به خاطر فردی است که بر کشتی سوار شده و باید او را به دریا بیندازند.
در این میان، قرعه به نام یونس افتاد و او را به دریا افکندند. در همان لحظه، ماهی عظیمی او را بلعید. یونس در تاریکی مطلق شکم ماهی، از کردهی خود پشیمان شد و با تضرع و زاری به درگاه خداوند دعا کرد:
"فَنادىٰ فِی ٱلظُّلُمَـٰتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ"
"و (یونس) در تاریکیها ندا داد که جز تو معبودی نیست؛ تو منزّهی (از هر نقص)، همانا من از ستمکاران بودم."
(سوره انبیاء، آیه 87)
خداوند رحیم، توبهی او را پذیرفت و فرمان داد که ماهی، یونس را به سلامت به ساحل بیفکند. یونس از آن پس، با صبر و مهربانی بیشتری به هدایت مردم پرداخت و قومش را از گمراهی نجات داد.
✅ پیام داستان:
گاهی ترک یک مسئولیت یا بیصبری در برابر مشکلات، انسان را به تاریکی و سختی میکشاند. اما اگر با اخلاص و توبه به درگاه خدا بازگردیم، او راه نجات را نشان خواهد داد.
💫 :
"لَا إِلَـٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبْحَـٰنَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ ٱلظَّـٰلِمِینَ"
#حکمت_قرآنی 🌿 #صبر_و_نجات ✨ #خداوند_رحیم 💖
📲 @zaman_media