آنگاه مرا گفت: اى ابا صلت برخيز و در را بروى مأمون باز كن، من برخاستم و در را گشودم كه ديدم مأمون با غلامانش در خانه ايستاده است در حالتى كه ميگريد و محزون است، داخل خانه شد، گريبانش را پاره كرد، لطمه بر روى خود ميزد، و ميگفت: اى سيّد من اى سرور من، مرگ تو مرا بمصيبت انداخت، سپس داخل اطاق شد و ببالين جنازه نشست، و گفت: مشغول تجهيز آن شويد، و امر كرد قبرى بكنند، و آن موضع را من كندم، همان چيزها كه حضرت رضا عليه السّلام فرموده بود ظاهر شد، يكى از درباريان مأمون گفت: آيا نميگوئى و باور ندارى او امام بود؟ گفت: آرى امام نخواهد بود مگر بر همه مردم مقدّم باشد، و امر كرد سمت قبله قبرى برايش حفر كنند، گفتم: مرا امر كرده كه بقدر هفت پلّه رو بپائين از براى او حفر كنم، بعد در يك سمت براى او محلّى براى دفن بگشايم، مأمون گفت: هر چه ابو صلت ميگويد: كه او امر كرده است عمل كنيد جز آن محلّ در كنار عمق قبر، بلكه قبر را معمولى بكنيد و لحد بگذاريد، و چون ديد آب پيدا شد و ماهيان در آن نمايان شدند، و چيزهاى ديگرى كه فرموده بود ظاهر گشت، مأمون گفت: پيوسته حضرت رضا در زمان حيات خود عجائبى بما مينمود، و حتّى پس از مرگش نيز عجائبى از او بظهور ميرسد
يكى از وزرايش كه با او بود گفت: آيا ميدانى رضا عليه السّلام از چه چيز بتو خبر ميدهد؟ گفت: نه، گفت: بتو ميفهماند كه شما بنى عباس، دولت و شوكتتان با كثرت جمعيّت و طول مدّت سلطنت مانند اين ماهيان هستيد تا اينكه اجلتان برسد و مدّتتان بسر آيد و قدرتتان از دست برود، خداوند مردى را از ما بر شما مسلّط كند كه همه شما را بفنا بسپارد، اولين و آخرينتان را، مأمون گفت: راست گفتى، آنگاه رو بمن كرده گفت: آن كلامى را كه گفتى و ماهيان بلعيده شدند براى من بگو و بمن ياد ده، گفتم بخدا قسم الان فراموش كردم، و من راست مىگفتم، ولى او امر كرد مرا به زندان برند و حضرت رضا عليه السّلام را بخاك بسپارند.
مدّت يك سال در حبس بسر بردم و بر من در زندان بسيار سخت مىگذشت، شبى خوابم نبرد و بيدار ماندم و بدرگاه خدا رفتم و بدعا و زارى مشغول گشتم و بدعائى كه در آن حال محمّد و آل محمّد- صلوات اللَّه عليهم- را ذكر ميكردم و بحقّ آنان از خداوند، فرج ميخواستم شروع كردم، هنوز دعايم به اتمام نرسيده بود كه ناگاه ديدم ابو جعفر محمّد بن علىّ عليهما السّلام بر من وارد شده و فرمود: اى ابا صلت سينهات تنگ شده است و حوصلهات تمام گشته؟
عرضكردم آرى بخدا سوگند. فرمود: برخيز و با من بيرون آى، آنگاه دست مباركش را به كند و زنجيرهائى كه بر من بود زده همه از من برداشته شد،و دست مرا گرفت و از زندان بيرون آورد، در حالى كه پاسبانان و غلامان مرا نظاره ميكردند ولى قدرت سخن گفتن نداشتند و من از در خارج شدم، پس از آن بمن فرمود: برو به امان خدا تو را بخدا سپردم بدان كه تو هرگز با مأمون روبرو نشوى، و او هم تو را نخواهد يافت. ابو الصّلت گفت: تاكنون مأمون بمن دست نيافته است.
عیون اخبار امام رضا ع باب 63
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"کلاس آنلاین مقتل شناسی"
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
"باب الحسین(ع)"
https://t.me/Babolhusein
"ضامن اشک در واتساپ"
https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
"باب الحسین ع اینستاگرام"
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
کانال ضامن اشک ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1
28 صفر
5 _ شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
در این روز در سال 50 هجری امام حسن مجتبی علیه السلام به شهادت رسیدند. (16)
بنابر قولی شهادت آن حضرت در 7 صفر و بنابر قولی در آخر صفر (17) و بنابر قولی دیگر در 5 ربیع الأوّل واقع شده است. (18)
جعده دختر اشعث بن قیس با زهری که معاویه برای او فرستاده بود آن حضرت را مسموم کرد. معاویه همراه با زهر، صد هزار درهم فرستاد و وعده کرد که او را به عقد یزید در آورد؛ ولی به وعده ی خود وفا نکرد. (19)
← مسمومیّت حضرت
مسمومیّت امام حسن علیه السلام چهل روز طول کشید. (20) پس از ظهور اثرات سمّ بر بدن مبارک و فرا رسیدن وقت شهادت، به سیّد الشهداء علیه السلام فرمودند :
«مرا مسموم کرده اند و پاره های جگرم داخل طشت است. من از شما جدا می شوم و به خداوند ملحق می گردم، و می دانم چه کسی مرا مسموم کرده است؛ ولی به حقّی که بر شما دارم در این باره حرفی نزنید. وقتی من از دنیا رفتم چشمانم را ببند و غسلم بده و کفنم نما و مرا کنار قبر جدّم پیامبر صلّی الله علیه و آله بِبَر تا با او تجدید عهد کنم. سپس مرا در بقیع کنار جدّه ام فاطمه بنت أسد علیها السلام دفن کنید. می دانم مخالفین و معاندین گمان می کنند شما می خواهید مرا کنار پیامبر صلّی الله علیه و آله دفن کنید و مانع شما می شوند. شما را به خدا قسم می دهم که مبادا به خاطر من حتّی به اندازه ی خون حجامت ریخته شود».
سپس آن حضرت مثل آنچه امیر المؤمنین علیه السلام وصیّت فرموده بود به اولاد و اهل خود وصیّت نمودند و از دنیا رفت.
← تشییع جنازه ی حضرت
امام حسین علیه السلام بعد از غسل و کفن و نماز، آن حضرت را به طرف مرقد شریف پیامبر صلّی الله علیه و آله حمل کردند. با دیدن این منظره برای مروان و بقیه ی بنی امیّه که با سلاح و به همراهی عایشه آمده بودند شکّی باقی نماند که می خواهند آن حضرت را در کنار پیامبر صلّی الله علیه و آله دفن نمایند. لذا آمدند و مانع شدند، و عایشه در حالی که سوار دراز گوشی بود گفت :
«مرا با شما چه کار است که می خواهید کسی را که من او را دوست ندارم در خانه ی من دفن کنید».
مروان ملعون هم نظیر این مطالب را گفت، و ابن عبّاس به او و عایشه جواب داد. فرزندان عثمان هم مانع شدند و گفتند :
«هرگز نمی شود که عثمان در بدترین مکان ها دفن شود و حسن با رسول خدا به خاک سپرده شود». (21)
امام حسین علیه السلام فرمودند :
به خداوندی که مکّه و حرم را محترم گردانیده، حسن علیه السلام فرزند علی و فاطمه علیهما السلام سزاوارتر است بر پیامبر صلّی الله علیه و آله از کسانی که بدون اجازه داخل خانه ی او شده اند. به خدا قسم او سزاوارتر است از حمّال خطاها عثمان، که ابوذر را از مدینه بیرون کرد. (22)
عایشه جلو قبر پیامبر صلّی الله علیه و آله رفت و خود را از مرکب پائین انداخت و گفت :
«تا یک مُو در سر من هست نخواهم گذاشت او را در این جا دفن کنید» ! (23) و از کسانی که با او بودند در خواست تیر و کمان کرد و به طرف جنازه ی مطهّر امام مجتبی علیه السلام پرتاب نمود و گفت :
پسر دشمنم را از خانه ام بیرون کنید ! (24)
سپس دیگران را امر به تیر باران کرد. (25) در اینجا بنی مروان جنازه ی آن حضرت را تیر باران کردند. بنی هاشم دست به شمشیر بُردند، ولی امام حسین علیه السلام مانع شده فرمودند :
«وصیت برادرم نباید ضایع شود».
سپس 70 تیر از جنازه ی آن حضرت بیرون کشیدند ! (26) و این در حالی بود که امام مجتبی علیه السلام به امام حسین علیه السلام خبر داده بودند که عایشه بعد از شهادت ایشان چه جنایتی را مرتکب می شود. (27)
پس از آن حضرت سیّد الشهداء علیه السلام کلماتی فرمودند که اگر وصیّت برادرم نبود می دانستید که شمشیر های الهی در کجا و چگونه بر شما فرود می آمد. سپس بدن مطهّر آن حضرت را به بقیع آوردند و در کنار جدّه اش فاطمه بنت أسد علیها السلام دفن نمودند. (28)
امام مجتبی علیه السلام دارای 15 فرزند دختر و پسر بودند، ولی از جعده ی ملعونه هیچ فرزندی نداشتند. (29)
📚 منابع :
16. مسار الشیعة : ص 27. و ... .
17. کافی : ج 1، ص 461. و ... .
18. بحار الأنوار : ج 44، ص 161. و ... .
19. کافی : ج 2، ص 481. و ...
20. دلائل الامامة : ص 162. و ... .
21. ارشاد : ج 2، ص 17. و ... .
22. امالی طوسی : ص 161 _ 160. و ... .
23. عیون المعجزات : ص 58. و ... .
24. کامل بهائی : ج 2، ص 269. و ... .
25. تحفة الأبرار فی مناقب الائمة الأطهار علیهم السلام : ص 257. و ... .
26. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 4، ص 50. و ... .
27. کافی : ج 1، ص 300، 302. و ... .
28. ارشاد : ج 2، ص 19 ـ 17. و ... .
29. ارشاد : ج 2، ص 20. تاج الموالید : ص 27.
گروه متضمن البکا
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لینک گروهها و کانالهای خادم الحسین ع تابع منش در ایتا
👇👇👇
گروه مقتل متضمن البکاء ، فاطمه الزهراء س
http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
کانال ضامن اشک، رفع شبهه
https://eitaa.com/zameneashk1
کانال قرآن و امام حسین ع
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
کانال الدولة الزهرائیة(مهدویت)
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
کانال اشعار حسینی و آموزش مداحی
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
نوای مقتل (مداحی)
@Navaymagtal
کانال باب الحسین (ع) در تلگرام
https://t.me/Babolhusein
ضامن اشک واتساپ
https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
#امام_مهدی_عج
#القاب_اسماء_کنیه_های_حضرت_مهدی_عج
#قائم
#امام_رضا_ع
تقدیم به وجود مقدس امام رضا ع در روز شهادتش
اسمش قائم ، روز قیامش عاشورا ، ذکر قیامش یا لثارات الحسین ع است
اشکش هر روز بر حسین ع ، عشقش عباس ع و محبان و اشک ریزان جدش است .
روایت قائم، نام مبارکش از روز عاشوراست.
قال الباقر عليهالسّلام : لمّا قتل جدّى الحسين عليه السّلام ضجّت عليه الملائكة الى اللّه تعالى بالبكاء و النّحيب و قالوا: إلهنا و سيّدنا أتغفل عمّن قتل صفوتك و ابن صفوتك و خيرتك من خلقك؟ فأوحى اللّه عزّ و جلّ إليهم: قرّوا ملائكتى فوعزّتى و جلالى لأنتقمنّ منهم و لو بعد حين، ثمّ كشف اللّه عزّ و جلّ عن الأئمّة من ولد الحسين عليه السّلام للملائكة فسرّت الملائكة بذلك فاذا احدهم قائم يصلّى فقال اللّه عزّ و جلّ: بذلك القائم أنتقم منهم.
امام باقر (ع)فرمودند : هنگامى كه جدّم حسين عليه السّلام كشته شد، فرشتگان رو به سوى خداوند متعال، با گريه و فرياد، بر او ضجّه زدند و گفتند: پروردگارا، سرورا، آيا آنان را كه برگزيده و فرزند برگزيدۀ تو و بهترين آفريدهات را كشتند، رها مىكنى؟
خداى عزيز و جليل بر آنها وحى كرد: آرام باشيد، اى فرشتگان من، به عزت و جلالم سوگند كه خود، از آنان انتقام مىگيرم، اگر چه پس از گذشت زمانى باشد. سپس خداوند عزيز و جليل، پرده از چهرۀ پيشوايان، از نسل حسين عليه السّلام، برداشت، و فرشتگان شادمان شدند و ديدند كه يكى از آنان در حال قيام، نماز مىخواند؛ كه خداى عزّ و جلّ گفت: با همين قيامكننده از آنها انتقام مىگيرم.»
مقتل الحسين (ع) به روايت شيخ صدوق (قده)، صفحه 299
سمتی از کتاب شیعتی سرود دولت عاشورا
مولف محمد حسین تابع منش
کتاب در حال چاپ
لینک گروهها و کانالهای خادم الحسین ع تابع منش در ایتا
👇👇👇
گروه مقتل متضمن البکاء ، فاطمه الزهراء س
http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
کانال ضامن اشک، رفع شبهه
https://eitaa.com/zameneashk1
کانال قرآن و امام حسین ع
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
کانال الدولة الزهرائیة(مهدویت)
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
کانال اشعار حسینی و آموزش مداحی
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
نوای مقتل (مداحی)
@Navaymagtal
کانال باب الحسین (ع) در تلگرام
https://t.me/Babolhusein
ضامن اشک واتساپ
https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
قسمتی از کتاب شیعتی سرود دولت عاشوراءئئ
4_5983566364533590247.mp3
9.31M
#اول_ربیع
#سقیفه_غاصبین_خلافت
🌹توضیح درباره اول ربیع
🌹 شرح وقایع مصیبت بار ایام اول ربیع
🌹 برکات ربيع، هجرت رسول اکرم ص، منشاء هجرت انسان از اسفل السافلین به اعلی علیین
🌹اول ربیع برای خواص ایام مصیبت و عزاداری است ولی برای عوام باید عادی باشد و نباید با فشار و کنایه عوام را دین گریز کرد
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
"باب الحسین ع"
https://t.me/Babolhusein
گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
1 ربیع الأوّل
1 _ دفن بدن مطهّر پیامبر صلّی الله علیه و آله
در نیمه ی شب اوّل ربیع بدن مطهّر خاتم الأنبیاء و المرسلین صلّی الله علیه و آله را امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام دفن فرمودند. (1)
مصیبت و فاجعه ی شهادت پیامبر صلّی الله علیه و آله از یک طرف و بی احترامی به آن حضرت و توجّه نداشتن مردم به غسل و کفن و دفن حضرت از طرف دیگر، داغ هایی بود که بر دل مبارک امیر المؤمنین علیه السلام سنگینی می کرد. (2)
چنانچه با یاد تلخ آن روز ها فرموده اند :
«آیا بدن شریف پیامبر صلّی الله علیه آله را رها می کردم و او را دفن ننموده برای خلافت و سلطنت بعد از او نزاع می کردم» ؟ (3)
شیخ مفید می فرماید :
«اکثر مردم در دفن پیامبر صلّی الله علیه و آله حاضر نشدند، و نماز بر آن حضرت نخواندند، چه اینکه بین انصار و مهاجرین مشاجره در امر خلافت بود. (4)
اعمش می گوید :
پیامبرشان از دنیا رفت و مردم هَمّ و غمی نداشتند جز آنکه عدّه ای بگویند : «امیر از ماست» و طایفه ی دیگری بگویند : «امیر از ماست». (5)
هنگام شهادت پیامبر صلّی الله علیه و آله مغیره خطاب به ابوبکر و عُمَر گفت :
اگر بعداً با مردم کاری دارید آن ها را دریابید. (6)
لذا ابوبکر و عُمَر هنگام دفن پیامبر صلّی الله علیه و آله حاضر نبودند، بلکه میان دیگران بودند که در سقیفه برای خود امیر انتخاب می کردند، و قبل از آنکه کنار بدن حضرت حاضر شوند، بدن مطهّر دفن شد. (7)
عبدالله بن حسن می گوید :
به خدا قسم ابوبکر و عُمَر بر پیامبر صلّی الله علیه و آله نماز نخواندند، و سه روز بدن مبارک آن حضرت دفن نشد، ولی با این همه اهل سقیفه مشغول کار خود بودند. (8)
حضرت باقر علیه السلام می فرمایند :
مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز می خواندند و عموم مردم حتّی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، امّا هیچ یک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیر المؤمنین علیه السلام بُرَیده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد. (9)
عایشه در این باره اقراری دارد که جالب توجّه است. (10)
او گفته است :
«بخدا قسم ما از دفن پیامبر صلّی الله علیه و آله با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت شنیدیم»، یعنی بعد از دفن متوجّه شدیم.
باید از اینان که بر سر غصب خلافت همه چیز را فراموش کرده بودند پرسید :
آیا سقیفه در حضور پیامبر صلّی الله علیه و آله و به سفارش حضرت بود یا غدیر ؟
آیا برای تشکیل شورای سقیفه دستوری از طرف خداوند آمده بود یا درباره ی غدیر ؟
آیا در سقیفه از اکثر بلاد مسلمین حضور داشتند یا در غدیر ؟
آیا در سقیفه همه مردم حاضر بودند یا در غدیر که حتّی زن ها هم بیعت کردند ؟
📚 منابع :
1. تقریب المعارف : ص 251. و ... .
2. خصال : ص 372 . و ... .
3. احتجاج : ج 1، ص 96. و ... .
4. ارشاد مفید : ج 1، ص 189. و ... .
5. تقریب المعارف : ص 256. و ... .
6. الهجوم علی بیت فاطمة : ص 69. البدء و التاریخ : ج 5، ص 65.
7. همان : ص 69. و ... .
8. تقریب المعارف : ص 251. و ... .
9. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 1، ص 297. و ... .
10. الهجوم علی بیت فاطمة : ص 72. و ... .
گروه مقتل متضمن البکاء💚
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
کانال باب الحسین ع در شرح زیارت عاشورا و مقتل❤️
https://t.me/Babolhusein
1 ربیع الأوّل
5 ـ هجوم به خانه ی وحی
در این روز اوّلین هجوم به خانه ی امیر المؤمنین علیه السلام صورت گرفت. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام، متوجّه غسل و کفن و دفن پیامبر صلّی الله علیه و آله شد و غاصبین خلافت در سقیفه بودند، در شب اوّل ربیع بدن مبارک آن حضرت را دفن فرمود و طبق وصیّت پیامبر صلّی الله علیه و آله متوجّه جمع آوری قرآن شد. (18)
آن حضرت فرموده بودند :
«علی جان، تا سه روز از خانه خارج مشو و قرآن را جمع آوری کن ...». (19)
در این ایّام، سه بار به منزل آن حضرت هجوم آورده اند : بار اوّل در روز اوّل ربیع بود که برای بیعت آمدند و آن حضرت فرمود که قسم یاد کرده ام تا جمع قرآن تمام نشود از خانه بیرون نیایم و آنان باز گشتند.
پس از آن امیر المؤمنین علیه السلام شب ها صدّیقه ی طاهره و حسنین علیهم السلام را بر درِ منازل اصحاب می بُردند و طلب یاری می نمودند. (20)
بار دوّم (21) هفت روز بعد از دفن پیامبر صلّی الله علیه و آله بود که زبیر و عدّه ای دیگر در منزل امیر المؤمنین علیه السلام جمع شده بودند. آن روز زبیر شمشیر کشید تا عُمَر را بِکُشد ولی به امر عُمَر شمشیرش را گرفته شکستند.
بار سوّم به منزل حضرت هجوم آوردند، و پس از آتش زدن درِ منزل و ضرب و جرح صدّیقه ی طاهره علیها السلام و کشتن حضرت محسن علیه السلام، امیر المؤمنین علیه السلام را با دست بسته بیرون بُردند. (22)
📚 منابع :
18. بحار الأنوار : ج 28، ص 191، 204، 231، 264، 356، ج 39، ص 419، ج 40، ص 155. و ... .
19. تفسیر فرات : ص 398. و ... .
20. کتاب سلیم رَحِمَهُ الله : ص 128 (ج 2، ص 665). و ... .
21. احتجاج : ج 1، ص 95، 111. و ... .
22. کتاب سلیم رَحِمَهُ الله : ص 82 ـ 249. و ...
گروه مقتل متضمن البکاء💚
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
کانال باب الحسین ع در شرح زیارت عاشورا و مقتل❤️
https://t.me/Babolhusein
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیانات مقام معظم رهبری در باره ماه ربیع
هدایت شده از محمد حسین تابع منش
[ Video ]
🔴 بزرگترین کلاس های آموزش مقتل و روضه
🕊🌷 شرح و تفسیر سیره و اخلاق و مقتل حضرت زهرا(س)
🔻آموزش مقتل و روضه
🔸مرثیه و مداحی
🔹کتب مقتل
🔸اشعار عاشورایی
🔺نکات مداحی
🟢با بیان استاد مقتل شناسی
👇👇👇
https://eitaa.com/zameneashk1
#معجزات_تربت_امام_حسین_ع
#تربت_امام_حسین_علیه_السلام
🍎 حدیث بوی سیب :
از آن جمله، حديثي است که در بحار روايت نموده از حسن بصري و امسلمه که حسنين وارد شدند بر رسول خدا، و جبرئيل در نزد آن حضرت بود. پس ايشان در اطراف جبرئیل مشغول بازی شدند ، به گمان اين که دحيه ي کلبي است. (دحیه ی کلبی از جمله عاشقان رسول الله ص بود که هرگاه از مسافرت بازمی گشت برای حسنین سوغاتی می آورد ) جبرئيل، دست خود را حرکت داد، مانند کسي که از کسي چيزي بگيرد. پس سيبي و بهي و اناري آورد و به ايشان داد. روي ايشان از خوشحالي برافروخته شد و شادی کنان به نزد جد خود دویدند . حضرت سه میوه را از ايشان گرفت و بوييد و فرمود: نزد پدر و مادر خود بروید . پس رفتند و هيچ يک از آن سه میوه نخوردند تا اين که پيغمبر ص به نزد ايشان رفت و همه با هم میوه ها را خوردند، و هر چند از آن ميخوردند، به حال خود برميگشت و به همين حالت این سه میوه بود، تا زماني که حضرت فاطمه عليهاالسلام وفات نمود. حسين عليهالسلام فرمود: که انار، مفقود شد، و چون اميرالمؤمنين عليهالسلام شهيد گشت، به، مفقود شد، و سيب به حال خود بود، تا وقتي که آب را به روي ما بستند. پس چون تشنگي بر ما غالب ميشد، آن را بو ميکردم، اندکي تشنگي من ساکن ميشد. عاقبت، چون تشنگي من به نهايت رسيد، دندان بر آن فشردم و يقين به شهادت نمودم. حضرت سجاد عليهالسلام ميفرمايد که اين سخن را از پدر بزرگوارم شنيدم يک ساعت قبل از شهادتش، و چون شهيد گرديد، بوي سيب از محل شهادتش استشمام ميشد، ولي سیب را نيافتند، و اين رايحه، در آن محل باقي است، و هر کس از زوار بخواهد استشمام رايحه ي آن را نمايد، در وقت سحر، به زيارت امام حسین ع رود که اگر از مخلصين باشد، آن را استشمام خواهد نمود.
قسمتی از کتاب شیعتی سرود دولت عاشوراء
آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh2
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"کلاس آنلاین مقتل شناسی"
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
"باب الحسین(ع)"
https://t.me/Babolhusein
"ضامن اشک در واتساپ"
https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
"باب الحسین ع اینستاگرام"
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=oc7bocnawwxq&utm_content=5ujtwdw
کانال ضامن اشک ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1