eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
833 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5827824858901259608.mp3
8.68M
💚باصلوات و درود بر وجود مقدس امام حسن مجتبی و اولاد پاکش 🌹زمینه ساز عاشورا، وجود مقدس امام حسن مجتبی ع بودند 💚اولاد امام حسن مجتبی ع در کنار مظلومیت امام حسن ع ، شجاعت حسنی را ثبت کردند تا همه بدانند امام حسن ع اشجع الناس بودند و شجاع ترین مردم بود و سکوت و صبرش چون أمير المؤمنين ع برای خدا بود 🌹پس مقاتل می نویسند غلامی بسمت حسین ع رفت 💚اهمیت بیان شرایط اتصال عبدالله ع به امام حسین ع ، توضیح دو پست قبل برای این است که مشخص شود عبدالله ع در چه شرایطی و چه مکانی به امام ع پیوست 🌹او از نيزه خوردن و دونیم شدن و لگد مال شدن زیر سم اسبان نهراسید 💚چنان از خيام بسمت حسین ع رفت که زینب س هم به او نرسید ، او می رفت و زینب س بدنبالش 🌹دستش در دست زینب س بود و کسی نمی‌داند چگونه خویش را از دست زینب س رهانید 💚نکته اخلاقی ابن است که ما چگونه خود را از علایق دنیوی جدا کنیم و به امام حسین ع متصل شویم آیدی استاد @m_h_tabemanesh کلاس مقتل شناسی https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5827824858901259617.mp3
7.95M
💫پس عبدالله ع متوجه امام ع گردید و پس از تلاش زیاد از خط آتش گذشت 💎او از شمشير و نيزه و زیر سم اسبان رفتن نترسید ، وارد خط آتش شد 💫در کنار امام ع ایستاد ، فقام الي جنبه 💎برائت و دشمن شناسی در کلام عبدالله ع 💫عبدالله ع شرح لعن و برائت در تفسير زیارت عاشورا شد 💎عبدالله ع فرمود ای پسر خبيث و زنازاده (لعن و برائت زبانی) آیا می خواهی عموی مرا بکشی 💫پس آن خبيث شمشیرش را بسمت عبدالله ع نشانه کرد 💎و چون عباس ع ، دست عبدالله ع از کتف بر پوست آويزان شد ، پس فریاد زد يا أماه 💫مقاتل به درصورت آمده ، بعضی می گویند مادر را صدا زد که گریز به مقتل حضرت زهرا س و ضرباتی که ملعون إلهي به بازوی حضرت زهرا س زد اشاره می کند 💎و بعضی مقاتل يا عماه ، عموجان را صدا می کند و گریز به محبت امام حسین ع و عشق عبدالله ع به امام حسین ع را بیان می کند آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔و چون عبدالله بن الحسن (ع) عمو را در گودال در محاصره ی دشمن دید که قصد کشتن او را دارند ، از خط آتش دشمن عبور کرد و به آن ملعون گفت : "یابن خبیثه اتقتل عمی آیا می خواهی عموی مرا بکشی". 💔 دستش را چون فاطمه(س)، چون عباس(ع) بلند کرد و در راه ولایت حسین (ع) دستش از پوست آویزان شد... ❇️ کلاس مجازی مقتل شناسی 👇👇👇 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلاس مجازی (آنلاین) مباحثه مقتل امام حسین ع در گروه متضمن البکاء برای دیدن جلسات مقتل لطفا هشتک زیر را بزنید👇👇👇 (جلسه دوم) گروه متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 کانال ضامن اشک مخصوص پاسخگویی به سوالات https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
🌺قال الراوي: ثم إن الحسين عليه السلام دعا الناس إلى البراز، فلم يزل يقتل كل من برز إليه حتى قتل مقتلة عظيمة وهو في ذلك يقول: القتل أولى من ركوب العار والعار أولى من دخول النار 🌺قال بعض الرواة: فوالله ما رأيت مكثورا قط قد قتل ولده وأهل بيته وأصحابه أربط جأشا منه وإن كانت الرجال لتشد عليه فيشد عليها بسيفه، فينكشف عنه انكشاف المعزى إذا شد فيها الذئب، ولقد كان يحمل فيهم، ولقد تكملوا ثلاثين ألفا فيهزمون بين يديه كأنهم الجراد المنتشر، ثم يرجع إلى مركزه وهو يقول: لا حول ولا قوة إلابالله. 🌺قال الراوي: ولم يزل عليه السلام يقاتلهم حتى حالوا بينه وبين رحله، فصاح: ويلكم يا شيعة آل أبي سفيان! إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحرارا في دنياكم هذه وارجعوا إلى أحسابكم إن كنتم عربا كما تزعمون، قال: فناداه شمر (لعنه الله): ما تقول يا ابن فاطمة؟ فقال: أقول: إني أقاتلكم وتقاتلونني والنساء ليس عليهن جناح فامنعوا عتاتكم وجهالكم وطغاتكم من التعرض لحرمي ما دمت حيا. فقال شمر (لعنه الله): لك ذلك يا ابن فاطمة، فقصدوه بالحرب فجعل يحمل عليهم ويحملون عليه 🌺 وهو في ذلك يطلب شربة من ماء فلا يجدي حتى أصابه اثنان وسبعون جراحة ، 🌺فوقف يستريح ساعة، وقد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، 🌺فأخذ الثوب ليمسح الدم‏ عن جبهته‏ فأتاه سهم مسموم له ثلاث شعب فوقع على قلبه، 🌺 فقال عليه السلام: بسم الله وبالله وعلى ملة رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، ثم رفع رأسه إلى السماء وقال: 🌺إلهي! أنت تعلم أنهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن بنت‏ نبي غيره، ث 🌺م أخذ السهم، فأخرجه من وراء ظهره فانبعث الدم كأ نه‏ ميزاب، فضعف عن القتال، ووقف‏ 🌺فكلما أتاه رجل انصرف عنه كراهة أن يلقى الله بدمه، حتى جاءه رجل من كندة يقال له: مالك بن اليسر، فشتم الحسين عليه السلام وضربه على رأسه الشريف بالسيف، فقطع البرنس ووصل السيف إلى رأسه فامتلأ البرنس دما. 🌺قال الراوي: فاستدعى الحسين عليه السلام بخرقة فشد بها رأسه واستدعى بقلنسوة فلبسها واعتم‏ ، فلبثوا هنيئة ثم عادوا إليه وأحاطوا به، 🌺 فخرج عبدالله بن الحسن بن علي عليه السلام، وهو غلام لم يراهق، من عند النساء 🌺يشتد حتى وقف إلى جنب الحسين عليه السلام‏ ، 🌺 فلحقته زينب بنت علي عليه السلام لتحبسه، فأبى وامتنع امتناعا شديدا، فقال: لا والله لا أفارق عمي، 🌺فأهوى بحر بن كعب، وقيل: حرملة بن كاهل، إلى الحسين عليه السلام بالسيف، 🌺فقال له الغلام: ويلك يا ابن الخبيثة! أتقتل عمي؟ فضربه بالسيف فاتقاها الغلام بيده، فأطنها إلى الجلد، فإذا هي معلقة، 🌺فنادى الغلام: يا أماه! فأخذه الحسين عليه السلام وضمه إليه وقال: يا ابن أخي! اصبر على ما نزل بك واحتسب في ذلك الخير، فإن الله يلحقك بآبائك الصالحين. 🌺قال: فرماه حرملة بن كاهل بسهم فذبحه وهو في حجر عمه الحسين عليه السلام‏ . 🌺ثم إن شمر بن ذي الجوشن حمل على فسطاط الحسين، فطعنه بالرمح ثم قال: علي بالنار أحرقه على من فيه، 🌺 فقال له الحسين عليه السلام: يا ابن ذي الجوشن! أنت الداعي بالنار لتحرق على أهلي، أحرقك الله بالنار، وجاء شبث فوبخه فاستحيى وانصرف 📚ابن طاوس، اللهوف،/ 118- 123/ عنه: النقدي، زينب الكبرى،/ 106- 107 کانال مقتل ضامن اشک https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
📝راوى گفت: سپس حسين عليه السلام مردم را به جنگ تن به تن دعوت كرد. هركس را كه به ميدانش مى‏آمد، برمى‏كشت تا آن‏كه كشتار بزرگى كرد. او مى‏كشت و شعرى به اين مضمون مى‏فرمود: كشته شدن به ز زندگانى ننگين‏ ننگ هم از آتش خداى نكوتر خبرنگارى كه آن‏جا بوده، گفته است: به خدا قسم هرگز كسى نديدم كه دشمن گرد او را احاطه كرده و فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند دلاورتر از حسين باشد. مردان ميدان جنگ به او حمله مى‏كردند. همين كه او شمشير به دست به آنان حمله مى‏برد، مانند گوسفندانى كه گرگ بر آن‏ها حمله كند، از مقابل شمشيرش فرار مى‏كردند. حسين كه به آنان حمله مى‏كرد و مسلما سى‏هزار نفر بودند، همانند ملخ‏هاى پراكنده در آن بيابان پخش مى‏شدند. سپس حسين عليه السلام به جايگاه مخصوص خود باز مى‏گشت و مى‏فرمود: «لا حول ولا قوة إلابالله». راوى گفت: آن قدر با آنان جنگيد كه در اثر به هم خوردن صف‏ها، انبوه لشكر در فاصله ميان حسين و خيمه‏ها قرار گرفتند. آن حضرت فرياد زد: «واى بر شما، اى پيروان خاندان ابى سفيان! اگر دينى نداريد و از روز بازپسين شما را پروايى نيست، پس لا اقل در دنياى خود آزادمرد باشيد. اگر به گمان خود عربى نژاديد، به شؤون نژادى خود باز گرديد.» راوى گفت: شمر لعين صدايش زد كه: «اى پسر فاطمه! چه مى‏گويى؟» فرمود: «من با شما جنگ مى‏كنم و شما با من. زنان را در اين ميان گناهى نيست. اين خيره‏سران و نادانان و ستمگرانتان را تا من زنده‏ام، نگذاريد متعرض حرم من بشوند.» شمر لعين گفت: «اى پسر فاطمه! پيشنهادت را مى‏پذيريم.» پس همگى آهنگ جنگ با آن حضرت كردند. حضرت بر آنان و آنان بر حضرت حمله مى‏كردند و در عين حال، حسين از آنان جرعه‏اى آب مى‏خواست؛ ولى سودى نداشت. تا آن‏كه هفتادودو زخم بر بدنش رسيد. ايستاد تا مگر ساعتى استراحت كند كه ديگر طاقت جنگش نمانده بود. در اين حال كه حضرت ايستاده بود، سنگى آمد و به پيشانى‏اش خورد. دامنش برگرفت تا خون از پيشانى‏اش پاك كند. به ناگاه تير سه‏پر و زهرآگين آمد و بر قلب او نشست، فرمود: «به نام خدا و به يارى خدا و بر دين رسول خدا!» سپس سر بر آسمان برداشت و عرض كرد: «بار الها! تو مى‏دانى كه اينان مردى را مى‏كشند كه به روى زمين فرزند دختر پيغمبرى به جز او نيست.» سپس تير را گرفت و از پشت‏سر بيرون كشيد. خون هم‏چون آب از ناودان فرو ريخت. ديگر حسين را ياراى جنگ نماند و در جاى خود بايستاد. هركس از دشمن كه مى‏آمد، باز مى‏گشت و نمى‏خواست خدا را ملاقات كند و دامنش به خون حسين آلوده باشد، تا آن‏كه مردى از قبيله كنده به نام مالك بن يسر آمد. نخست حسين را ناسزا گفت و با شمشير آن‏چنان بر سر نازنينش زد كه كلاه حضرت را بريد و شمشير بر سر حضرت نشست و كلاه پر از خون شد. راوى گفت: حسين عليه السلام پارچه‏اى طلبيد و با آن زخم سر را بست و كلاهى خواست و بر سر گذاشت و عمامه بر آن بست. لشكر اندكى دست از جنگ برداشتند و سپس بازگشتند و اطراف حسين را گرفتند. عبدالله بن حسن بن على كه بچه‏اى نابالغ بود، از خيمه زنان بيرون آمد و مى‏دويد تا در كنار حسين ايستاد. زينب، دختر على خود را به او رساند تا از آمدن بازش بدارد؛ ولى او حاضر نشد و سخت خوددارى كرد و گفت: «نه، به خدا از عمويم جدا نشوم.» بحر بن‏كعب (وبعضى گفته‏اند حرملةبن كاهل بود) نزديك شد كه شمشير بر حضرت بزند. پسربچه گفت: «واى بر تو اى فرزند زن ناپاك! عموى مرا مى‏كشى؟» او شمشير را فرود آورد. پسرك دست خود را جلوى شمشير داد. دست او را تا پوست بريد و از پوست آويزان شد. پسرك صدا زد: «مادر!» حسين عليه السلام پسر را بگرفت و به سينه چسپانيد و فرمود: «فرزندبرادر بر آنچه به تو رسيد، صبر كن و در اين سختى از خداوند طلب خير بكن كه خداوند تو را به نزد پدران شايسته‏ات خواهد برد.» راوى گفت: حرملة بن كاهل تيرى انداخت و گلوى پسر را كه در آغوش عمويش بود، گوش تا گوش دريد. سپس شمر بن ذى الجوشن به خيمه‏هاى حسين حمله كرد و نيزه‏اش را به خيمه فرو برد و سپس گفت: «آتشى بياوريد تا خيمه و هر كه در آن است، به آتش بسوزانم.» حسين عليه السلام فرمود: «فرزند ذى الجوشن! اين تو هستى كه براى سوزاندن خانواده من آتش مى‏طلبى؟ خدايت به آتش بسوزاند.» شبث آمد و شمر را بر اين كار سرزنش كرد. او هم خجلت‏زده بازگشت. 📚فهرى، ترجمه لهوف،/ 118- 123 کانال مقتل ضامن اشک https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5830076658714949784.mp3
7.22M
❣سیره علما در احیا و ترویج عاشورا ✨کتب مقتل معتبر معمولا توسط زعمای شیعه نوشته شده مانند سیدبن طاووس ، شیخ مفید ، محمد بن قولویه .... ❣اکثر کتب معتبر در اواخر عمر مدرسینی بوده که عمری در مقتل سیدالشهدا ع تحقیق کرده اند و مانند نیرتبریزی در اواخر عمر دیوان آتشکده نوشته است ✨احیای عاشورا در سیره امام خمینی، و تاثیر عاشورا در جبهه در غلبه بر دشمن آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5830076658714949796.mp3
12.27M
💚سیره عبدالله بن الحسن ع در لعن و برائت در زبان و عمل 🌼برائت ،لعن و سلام در سیره عبدالله بن الحسن ع 💚عبدالله بن الحسن ع، پرچمدار اتصال به امام حسین ع در جمله والله لا افارق عمی 🌼چون عبدالله ع نظر به گودال کرد فرمود و الله لا افارق عمی که معنی سلام بر حسين ع را میدهد 💚حرکت کرد و وارد گودال شد و این لاافارق در عمل بود 🌼وارد گودال شد و با جمله يابن خبیثه آیا می خواهی عموی مرا بکشی ، برائت لفظی نمود 💚دست خويش را بلند کرد تا حسین ع ضربه نخورد 🌼دستش مانند فاطمة س و عباس ع در راه ولایت قطع شد آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5830076658714949813.mp3
10.27M
🌹دعای امام حسین ع در حق عبدالله بن الحسن ع ☘اهمیت دعا در قرآن و عاشورا 🌹در دعا باید یقین به خدا داشته باشیم و زمانیکه دعا می کنیم به استجابت آن یقین داشته باشیم ☘تفاوت خواستن از خدا و غیر از خدا این است که خدا آنچه به صلاح ماست انجام می‌دهد و مابقی را در قیامت پاداش می دهد 🌹شرح و تفسیر فرازهای اللهم در زیارت عاشورا 💫در فراز اول از خدا کسب آبرو میکنیم عندک وجیها بالحسين ع 💫در اللهم اجعلنی في مقامی هذا ، طلب رحمت از خدا می کنیم 💫در لعن دشمنان سه مرتبه لفظ اللهم بکار می بریم 💫اللهم إني اتقرب در تقرب به خدا ☘شرح اللهم در کانال باب الحسين ع در شرح و تفسیر زیارت عاشورا گوش کنید آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5830076658714949827.mp3
6.8M
🌸دعا در سیره امام حسین ع در روز عاشورا 🕊امام از حرکت از مدینه و مکه تا روز عاشورا دعاهای متعددی دارد که خود کتاب کاملی برای اهل تحقیق است 🌸ارتباط دعاهای امام حسین ع با دعاهای قرآنی 🕊امام ع در شهادت قيس بن مسهر و مسلم بن عقیل ع ، دعا فرمود ما و شيعيان ما را در محل رحمتت در منزل کریمی مستقر فرما 🌸اهمیت دعای عرفه از لسان مطهر سيدالشهدا ع 🕊دعاهای امام حسین ع بر بالین علي اصغرع و علی اکبر ع.... 🌸اهمیت دعا بعد از اشک بر امام حسين ع و استجابت آن آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5830076658714949862.mp3
8.63M
💎امام حسین ع، دست عبدالله ع را گرفت و هرکه به گودال متصل شود ، امام ع دست او را می گیرد 🌷امام حسین ع عبدالله ع را به آغوش کشید همچنانکه امام عاشقان خود را در کربلا و بعد از کربلا به آغوش کشید 💎اتصال عبدالله ع به امام حسن مجتبی ع در کلام امام حسین ع 🌷شب پنجم و ششم محرم ، نور امام حسن مجتبی ع در مجالس است 💎 به عبدالله بن الحسن ع نیز به صبر که از بالاترین مقامات عرفانی است ، سفارش فرمود 🌷اهمیت شهادت و خير در شهادت 💎هرکس مانند عبدالله ع به گودال متصل شود ، از گودال دعوت به حظيرة القدس می گردد 🌷امام ع به عبدالله ع فرمود خدا تو را به اجدادت متصل فرمايد، أمير المؤمنين ع، امام حسن ع و..... آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh گروه و کلاس مقتل شناسی متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/DtrqgdanNnM1LkjXh4Iqk0 کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
🌺فأخذه الحسين فضمه إلى صدره‏ ، وقال‏ : يا ابن أخي! اصبر على ما نزل بك، واحتسب في ذلك الخير ، فإن الله يلحقك بآبائك‏ الصالحين؛ برسول الله (ص) وعلي بن أبي طالب وحمزة وجعفر والحسن بن علي؛ صلى الله عليهم أجمعين‏ . الطبري، التاريخ، 5/ 450- 451/ عنه: القمي، نفس المهموم،/ 358- 359؛ المحمودي، عبرات المصطفين، 2/ 111؛ مثله ابن الأثير، الكامل، 3/ 294؛ النويري، نهاية الإرب، 20/ 458- 459؛ الحائري، ذخيرة الدارين‏ ، 1/ 150 کانال مقتل ضامن اشک https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
سلام استاد این مطلب در کتاب خصائص الحسینیه هست اگر امکان داره لطفا در رابطه با این مطلب توضیحاتی بدین خصوصا آخرای این متن که گفته آقا امام حسین با خون پیکرش غسل کرد. ممنون
816.8K
سلام استاد این مطلب در کتاب خصائص الحسینیه هست اگر امکان داره لطفا در رابطه با این مطلب توضیحاتی بدین خصوصا آخرای این متن که گفته آقا امام حسین با خون پیکرش غسل کرد. ممنون السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
4_5942896846761361681.mp3
7.48M
یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕋 .____.__.__.__._______.__.__._ نوای مقتل من بکی او ابکی فله الجنه ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
471.6K
به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او میگیرند. ولی من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا میکنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است! ▪️هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است… ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر می بینیم پس اشک های ما سرازیر میشود… طبق روایتی دیگر میفرمایند: ▪️هرگاه شب اول محرم فرا می رسد، اول غروب و نزدیک به اذان مغرب که ماه نو در آسمان قرار می گیرد، مادرمان حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از عرش الهی و بهشت برین پیراهن خونین جدم حسین علیه السلام را به آسمان اول می آورد و به سمت زمین تکان می دهد… پیراهنی که آغشته به خون قلب و پیشانی و محاسن و حلقوم و نقطه نقطه ی وجود ایشان است. وقتی ایشان پیراهن را به سمت زمین تکان می دهند فریادی می زنند که صدای ایشان در تمام عالم می پیچد و به فریاد ایشان تمام ملائکه و سماواتیان به لرزه در می آیند و دل مومنین و محبان و عاشقان حسین (علیه السلام) مثل کاسه ی چینی در سینه شان تکه تکه و پاره پاره می شود… ▪️آجرک الله یا صاحب الزمان... ایا این منبع و صحت دارد؟؟؟؟؟ ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلاس مجازی (آنلاین) مباحثه مقتل امام حسین ع در گروه متضمن البکاء برای دیدن جلسات مقتل لطفا هشتک زیر را بزنید👇👇👇 (جلسه سوم) گروه متضمن البکاء https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 کانال ضامن اشک مخصوص پاسخگویی به سوالات https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
🌺قال الراوي: ثم إن الحسين عليه السلام دعا الناس إلى البراز، فلم يزل يقتل كل من برز إليه حتى قتل مقتلة عظيمة وهو في ذلك يقول: القتل أولى من ركوب العار والعار أولى من دخول النار 🌺قال بعض الرواة: فوالله ما رأيت مكثورا قط قد قتل ولده وأهل بيته وأصحابه أربط جأشا منه وإن كانت الرجال لتشد عليه فيشد عليها بسيفه، فينكشف عنه انكشاف المعزى إذا شد فيها الذئب، ولقد كان يحمل فيهم، ولقد تكملوا ثلاثين ألفا فيهزمون بين يديه كأنهم الجراد المنتشر، ثم يرجع إلى مركزه وهو يقول: لا حول ولا قوة إلابالله. 🌺قال الراوي: ولم يزل عليه السلام يقاتلهم حتى حالوا بينه وبين رحله، فصاح: ويلكم يا شيعة آل أبي سفيان! إن لم يكن لكم دين وكنتم لا تخافون المعاد، فكونوا أحرارا في دنياكم هذه وارجعوا إلى أحسابكم إن كنتم عربا كما تزعمون، قال: فناداه شمر (لعنه الله): ما تقول يا ابن فاطمة؟ فقال: أقول: إني أقاتلكم وتقاتلونني والنساء ليس عليهن جناح فامنعوا عتاتكم وجهالكم وطغاتكم من التعرض لحرمي ما دمت حيا. فقال شمر (لعنه الله): لك ذلك يا ابن فاطمة، فقصدوه بالحرب فجعل يحمل عليهم ويحملون عليه 🌺 وهو في ذلك يطلب شربة من ماء فلا يجدي حتى أصابه اثنان وسبعون جراحة ، 🌺فوقف يستريح ساعة، وقد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، 🌺فأخذ الثوب ليمسح الدم‏ عن جبهته‏ فأتاه سهم مسموم له ثلاث شعب فوقع على قلبه، 🌺 فقال عليه السلام: بسم الله وبالله وعلى ملة رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم، ثم رفع رأسه إلى السماء وقال: 🌺إلهي! أنت تعلم أنهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن بنت‏ نبي غيره، ث 🌺م أخذ السهم، فأخرجه من وراء ظهره فانبعث الدم كأ نه‏ ميزاب، فضعف عن القتال، ووقف‏ 🌺فكلما أتاه رجل انصرف عنه كراهة أن يلقى الله بدمه، حتى جاءه رجل من كندة يقال له: مالك بن اليسر، فشتم الحسين عليه السلام وضربه على رأسه الشريف بالسيف، فقطع البرنس ووصل السيف إلى رأسه فامتلأ البرنس دما. 🌺قال الراوي: فاستدعى الحسين عليه السلام بخرقة فشد بها رأسه واستدعى بقلنسوة فلبسها واعتم‏ ، فلبثوا هنيئة ثم عادوا إليه وأحاطوا به، 🌺 فخرج عبدالله بن الحسن بن علي عليه السلام، وهو غلام لم يراهق، من عند النساء 🌺يشتد حتى وقف إلى جنب الحسين عليه السلام‏ ، 🌺 فلحقته زينب بنت علي عليه السلام لتحبسه، فأبى وامتنع امتناعا شديدا، فقال: لا والله لا أفارق عمي، 🌺فأهوى بحر بن كعب، وقيل: حرملة بن كاهل، إلى الحسين عليه السلام بالسيف، 🌺فقال له الغلام: ويلك يا ابن الخبيثة! أتقتل عمي؟ فضربه بالسيف فاتقاها الغلام بيده، فأطنها إلى الجلد، فإذا هي معلقة، 🌺فنادى الغلام: يا أماه! فأخذه الحسين عليه السلام وضمه إليه وقال: يا ابن أخي! اصبر على ما نزل بك واحتسب في ذلك الخير، فإن الله يلحقك بآبائك الصالحين. 🌺قال: فرماه حرملة بن كاهل بسهم فذبحه وهو في حجر عمه الحسين عليه السلام‏ . 🌺ثم إن شمر بن ذي الجوشن حمل على فسطاط الحسين، فطعنه بالرمح ثم قال: علي بالنار أحرقه على من فيه، 🌺 فقال له الحسين عليه السلام: يا ابن ذي الجوشن! أنت الداعي بالنار لتحرق على أهلي، أحرقك الله بالنار، وجاء شبث فوبخه فاستحيى وانصرف 📚ابن طاوس، اللهوف،/ 118- 123/ عنه: النقدي، زينب الكبرى،/ 106- 107
📝راوى گفت: سپس حسين عليه السلام مردم را به جنگ تن به تن دعوت كرد. هركس را كه به ميدانش مى‏آمد، برمى‏كشت تا آن‏كه كشتار بزرگى كرد. او مى‏كشت و شعرى به اين مضمون مى‏فرمود: كشته شدن به ز زندگانى ننگين‏ ننگ هم از آتش خداى نكوتر خبرنگارى كه آن‏جا بوده، گفته است: به خدا قسم هرگز كسى نديدم كه دشمن گرد او را احاطه كرده و فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند دلاورتر از حسين باشد. مردان ميدان جنگ به او حمله مى‏كردند. همين كه او شمشير به دست به آنان حمله مى‏برد، مانند گوسفندانى كه گرگ بر آن‏ها حمله كند، از مقابل شمشيرش فرار مى‏كردند. حسين كه به آنان حمله مى‏كرد و مسلما سى‏هزار نفر بودند، همانند ملخ‏هاى پراكنده در آن بيابان پخش مى‏شدند. سپس حسين عليه السلام به جايگاه مخصوص خود باز مى‏گشت و مى‏فرمود: «لا حول ولا قوة إلابالله». راوى گفت: آن قدر با آنان جنگيد كه در اثر به هم خوردن صف‏ها، انبوه لشكر در فاصله ميان حسين و خيمه‏ها قرار گرفتند. آن حضرت فرياد زد: «واى بر شما، اى پيروان خاندان ابى سفيان! اگر دينى نداريد و از روز بازپسين شما را پروايى نيست، پس لا اقل در دنياى خود آزادمرد باشيد. اگر به گمان خود عربى نژاديد، به شؤون نژادى خود باز گرديد.» راوى گفت: شمر لعين صدايش زد كه: «اى پسر فاطمه! چه مى‏گويى؟» فرمود: «من با شما جنگ مى‏كنم و شما با من. زنان را در اين ميان گناهى نيست. اين خيره‏سران و نادانان و ستمگرانتان را تا من زنده‏ام، نگذاريد متعرض حرم من بشوند.» شمر لعين گفت: «اى پسر فاطمه! پيشنهادت را مى‏پذيريم.» پس همگى آهنگ جنگ با آن حضرت كردند. حضرت بر آنان و آنان بر حضرت حمله مى‏كردند و در عين حال، حسين از آنان جرعه‏اى آب مى‏خواست؛ ولى سودى نداشت. تا آن‏كه هفتادودو زخم بر بدنش رسيد. ايستاد تا مگر ساعتى استراحت كند كه ديگر طاقت جنگش نمانده بود. در اين حال كه حضرت ايستاده بود، سنگى آمد و به پيشانى‏اش خورد. دامنش برگرفت تا خون از پيشانى‏اش پاك كند. به ناگاه تير سه‏پر و زهرآگين آمد و بر قلب او نشست، فرمود: «به نام خدا و به يارى خدا و بر دين رسول خدا!» سپس سر بر آسمان برداشت و عرض كرد: «بار الها! تو مى‏دانى كه اينان مردى را مى‏كشند كه به روى زمين فرزند دختر پيغمبرى به جز او نيست.» سپس تير را گرفت و از پشت‏سر بيرون كشيد. خون هم‏چون آب از ناودان فرو ريخت. ديگر حسين را ياراى جنگ نماند و در جاى خود بايستاد. هركس از دشمن كه مى‏آمد، باز مى‏گشت و نمى‏خواست خدا را ملاقات كند و دامنش به خون حسين آلوده باشد، تا آن‏كه مردى از قبيله كنده به نام مالك بن يسر آمد. نخست حسين را ناسزا گفت و با شمشير آن‏چنان بر سر نازنينش زد كه كلاه حضرت را بريد و شمشير بر سر حضرت نشست و كلاه پر از خون شد. راوى گفت: حسين عليه السلام پارچه‏اى طلبيد و با آن زخم سر را بست و كلاهى خواست و بر سر گذاشت و عمامه بر آن بست. لشكر اندكى دست از جنگ برداشتند و سپس بازگشتند و اطراف حسين را گرفتند. عبدالله بن حسن بن على كه بچه‏اى نابالغ بود، از خيمه زنان بيرون آمد و مى‏دويد تا در كنار حسين ايستاد. زينب، دختر على خود را به او رساند تا از آمدن بازش بدارد؛ ولى او حاضر نشد و سخت خوددارى كرد و گفت: «نه، به خدا از عمويم جدا نشوم.» بحر بن‏كعب (وبعضى گفته‏اند حرملةبن كاهل بود) نزديك شد كه شمشير بر حضرت بزند. پسربچه گفت: «واى بر تو اى فرزند زن ناپاك! عموى مرا مى‏كشى؟» او شمشير را فرود آورد. پسرك دست خود را جلوى شمشير داد. دست او را تا پوست بريد و از پوست آويزان شد. پسرك صدا زد: «مادر!» حسين عليه السلام پسر را بگرفت و به سينه چسپانيد و فرمود: «فرزندبرادر بر آنچه به تو رسيد، صبر كن و در اين سختى از خداوند طلب خير بكن كه خداوند تو را به نزد پدران شايسته‏ات خواهد برد.» راوى گفت: حرملة بن كاهل تيرى انداخت و گلوى پسر را كه در آغوش عمويش بود، گوش تا گوش دريد. سپس شمر بن ذى الجوشن به خيمه‏هاى حسين حمله كرد و نيزه‏اش را به خيمه فرو برد و سپس گفت: «آتشى بياوريد تا خيمه و هر كه در آن است، به آتش بسوزانم.» حسين عليه السلام فرمود: «فرزند ذى الجوشن! اين تو هستى كه براى سوزاندن خانواده من آتش مى‏طلبى؟ خدايت به آتش بسوزاند.» شبث آمد و شمر را بر اين كار سرزنش كرد. او هم خجلت‏زده بازگشت. 📚فهرى، ترجمه لهوف،/ 118- 123 کانال مقتل ضامن اشک https://telegram.me/zameneashk کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1