eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
5.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
783 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
13 رجب 1 ـ ولادت امیر المؤمنین علیه السلام اوّلین امام مؤمنین و خلیفة الله بلا فصل بعد از رسول الله خاتم النَّبیین صلّی الله علیه و آله، برادر، پسر عمو، وزیر و داماد او، سیّد الوصِّیین امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام، داخل کعبه معظّمه به دنیا آمد، که قبل از او و بعد از او مولودی در آن جا بدنیا نیامده و نخواهد آمد. (1) ← القاب امیر المؤمنین علیه السلام اسم شریفش علی علیه السلام است. صاحب کتاب الأنوار می گوید : علی بن ابی طالب علیه السلام در کتاب خدا 300 اسم دارد. مشهور ترین القاب آن حضرت امیر المؤمنین است که این لقب مخصوص آن حضرت است، و ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب برای آن حضرت ذکر نموده است. (2) مشهور ترین کنیه های آن حضرت ابو الحسن علیه السلام است. اضافه بر اسامی و القابی که آن حضرت در کتاب های مختلف آسمانی به زبان های مختلف دارند ... چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به «شمساطیل» است. در زمین «جمحائیل»، در لوح «قنسوم»، در قلم «منصوم»، در عرش «معین»، نزد رضوان «امین» است، نزد حور العین «اصب» است، در صحف ابراهیم علیه السلام «حزبیل» است، در عبرانیه «بلقیاطیس»، در سریانیه «شروحیل»، در تورات «ایلیا»، در زبور «اریا»، در انجیل «بریا»، در صحف حجر «عین»، در قرآن «علی» است. (3) از القاب دیگر این أسماء است : ابو الأئمة، خلیل النبوة، المخصوصو بالاخوة، یعسوب الایمان، یعسوب الدین، میزان الأعمال، سیف ذی الجلال، صالح المؤمنین، وارث علم النّبیین، الحاکم فی یوم الدین، شجرة التّقوی، حجّة الله البالغة، نعمة الله السابقة، الصراط الواضح، الامام الناصح، الوصیّ، البر، التقی، النبأ العظیم، الصدّیق الرّشید، الزکی، نور الله التّام، سیّد الوصیّین، کلمة الرحمن، الباقر علوم الأدیان، التالی سور القرآن، الثاقب لحجاب الشیطان، الجامع لأحکام القرآن، الذاکر ربه فی السّر و الإعلان، الربیع الباکر، اللازم لأوامر الرحمن، امام الأتقیاء، سیّد النّجباء، هادی الأولیاء، قبلة الرحماء، امیر الأمراء، قدوة الأوصیاء، افصح کل ذی شفتین، مفقه الفقهاء، اقضی ذوی القضاء، ابصر ذی عینین، اَسمع ذی اُذنین، ولی الله، الشهید، ابو الشّهداء، زوج فاطمة الزّهرا علیها السلام، معز الأولیاء، مذلّ الأعداء، العروة الوثقی، مفتاح الهدی، الحجّة العظمی، الحسان، الآیة، القصر المشید، القاضی، امیر النحل، الامام الأوّل، نور الله الجلیل، هارون، الزیتون، کشاف الکرب، الهاشمی الأمّ و الأب، مفتوح الباب إلی المحراب عند سدّ ابواب سائر الأصحاب، السابق بالخیرات، القبلة للسادات، عین الحیاة، العالم الزاهد، الحسنة، الحمید، الحق، خیر البشر، المحمود، الذکر، الذاکر، ذو القربی، ذو المحن، الامام الطاهر، الصدّیق الأکبر، الشفیع فی المحشر، بدر الأکبر، ساقی و مراد الکوثر یوم الحشر و من اعطی رسول الله صلّی الله علیه و آله بنسله الکوثر، صاحب ذی الفقار، الکرّار غیر فرّار، ابن عمّ النّبی المختار، ثمرة بیعة الشجرة، السفینة، السابق، کلیم الشمس، الثانی من الخمس، المعصوم، الحنیف، الدلیل، المیزان بالقسط، السیّد الاورع، ابو شبیر المسمّی بحیدر و ما ادراک ما حیدر، صاحب برائة و غدیر خم و رایة خیبر، النجم اللائح، خیر البریة. ← والدین امیر المؤمنین علیه السلام پدر والا مقام آن حضرت، سید بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام (4)، و مادر آن حضرت فاطمه بنت أسد بن هاشم بن عبد مناف، بانوی حرم حضرت ابو طالب علیه السلام است که انوار امامت و ولایت اوّلاً از آن خزانه ی عصمت و گنجینه ی حیاء و عفّت به ظهور آمده و اوّلین هاشمیّه ای است که چنین اختر فروزنده ای آورد. ...
آن حضرت نه تنها مادر امیر المؤمنین علیه السلام بود، بلکه بعد از وفات عبد المطّلب علیه السلام ـ که شش یا هشت سال از سن مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله گذشته بود و آن حضرت به ابو طالب علیه السلام سپرده شده بود ـ فاطمه بنت أسد علیها السلام در حق پیامبر صلّی الله علیه و آله مادری می کرد و همیشه او را بر فرزندان خود مقدّم می داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوّت را مشاهده می نمود و و پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله آن حضرت را مادر خطاب می کرد. (5) همچنین بعد از رحلت حضرت خدیجه کبری علیها السلام، پیامبر صلّی الله علیه و آله فاطمه زهرا علیها السلام را به فاطمه بنت أسد علیها السلام سپردند. ایشان برای آن حضرت مادری می کرد و در دامان عزّت خود آن مستوره ی دو جهان را با جان و دل سر پرستی می کرد تا زمانی که از دنیا رفت. (6) آن حضرت در سال چهارم هجری در مدینه طیّبه از دنیا رفت، و در بقیع مدفون شد. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام خبر فوت والده اش را به پیامبر صلّی الله علیه و آله دادند آن حضرت فرمودند : «او مادر من بود». بعد عمامه و لباسش را داد که فاطمه علیها السلام را به آنها کفن کنند و خود حضرت بر جنازه ی نماز خواند و چهل تکبیر بر جنازه گفت و فرمود: «چون چهل صف از ملائکه به جنازه اش نماز خواندند چهل تکبیر گفتم». بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و درباره ی او دعا کرد. (7) حدیث ولادت امیر المؤمنین علیه السلام هم دلالتی بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسد علیها السلام مادر آن حضرت دارد. (8) ← نور امیر المؤمنین علیه السلام در أصلاب پدران نوری که از عرش پروردگار آمده بود، در أنبیاء و أوصیاء یکی بعد از دیگری منتقل شده تا به عبد المطّلب علیه السلام رسید و بعد آن نور دو قسم شد. نوری در پیشانی مبارک عبد الله علیه السلام پدر بزرگوار پیامبر صلّی الله علیه و آله که آن نور بعداً به پیشانی آمنه علیها السلام و سپس در صورت مبارک خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله منتقل شد. نصف دیگر نور در پیشانی مبارک ابو طالب علیه السلام قرار گرفت. خداوند به ابو طالب علیه السلام چند فرزند عطا فرمود : عقیل، طالب، جعفر، فاخته یا أمّ هانی، جُمانه و علی امیر المؤمنین علیه السلام. ...
هنگامی که خداوند علی علیه السلام را به ابو طالب و فاطمه بنت أسد علیهم السلام داد، آن نور در صورت فاطمه بنت أسد علیها السلام درخشندگی می کرد. ← محلّ ولادت امیر المؤمنین علیه السلام مکان ولادت امیر المؤمنین علیه السلام اشرف بقاع یعنی حرم است. اشرف اماکن حرم مسجد است، و اشرف بقاع مسجد کعبه است. مولودی جز آن حضرت در آن مکان بدنیا نیامده است، آن هم در سیّد ایّام روز جمعه، در ماه حرام و در بیت الحرام !! (9) امیر المؤمنین علیه السلام سه روز چشم مبارک را باز نکرد تا او را خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله آوردند. آنجا بود که چشم باز کرد. آن حضرت فرمود : «او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم». (10) سپس آن حضرت را در آغوش کشید به منزل ابو طالب علیه السلام آورد. (11) ← پیشگویی از ولادت امیر المؤمنین علیه السلام جابر بن عبد الله انصاری می گوید : راهبی بود به نام «مثرم بن رعیب» که 190 سال عبادت کرده بود، ولی حاجتی از خدا نخواسته بود. روزی از خداوند خواست یکی از اولیائش را به او بنمایاند. خداوند متعال جناب ابو طالب علیه السلام را نزد او فرستاد و بعد از آن که راهب دانست این آقا چه کسی است، به آن حضرت بشارت داد که ای ابو طالب، خداوند به تو پسری عنایت می فرماید که او ولیّ خداست و اسم شریف او علی است. هنگامی که او را درک کردی سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب، اقرار می کند به وحدانیّت خدا و به ولایت تو یا امیر المؤمنین علیه السلام شهادت می دهد. هنگام رفتن جناب ابو طالب علیه السلام خرما و انگور و انار بهشتی میل فرمودند و به منزل آمدند. فاطمه بنت أسد علیها السلام همسر جناب ابو طالب علیه السلام هم خرمایی که پیامبر صلّی الله علیه و آله به آن حضرت داده بودند میل فرمود و به ابو طالب علیه السلام هم دادند و آن حضرت هم میل فرمود. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرموده بودند : این خرما را کسی می خورد که مقرّ به توحید و نبوّت من باشد. بعد از آن که پدر و مادر آن حضرت، میوه های بهشتی را میل فرمودند وجود حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام به وجود آمد. هنگامی که فاطمه بنت أسد علیها السلام حامل آن وجود شریف شد، به زیبایی و نورانیّتش افزوده شد. ← إنعقاد نطفه ی امیر المؤمنین علیه السلام هنگامی که وجود شریف آن حضرت در بطن فاطمه بنت أسد علیها السلام قرار گرفت در مکّه زلزله شد، و قریش بت ها را به کوه ابو قبیس آوردند، ولی زلزله بیشتر شد و بت ها به رو افتادند. آنان به ابو طالب علیه السلام پناه بردند، و آن حضرت بالای کوه آمد و فرمود : «مردم در این شب اتّفاق مهمّی افتاده است. خداوند خلقی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید اقرار به ولایت او ننمایید و شهادت به امامت او ندهید این زلزله ساکن نمی شود. پس به اطاعت و ولایت و امامت او اقرار کنید». سپس در حالی که اشک می ریخت دستان مبارک را بلند نمود و فرمود : «پروردگار من و آقای من، تو را می خوانم به محمّدیّت پسندیده و علویّت بلند مرتبه و به فاطمیّت درخشنده و نورانی که بر سر زمین تهامه به رحمت و مهربانی خویش لطف بفرمایی». دیگران آمین گفتند. دعا که تمام شد زلزله پایان یافت. عرب ها در زمان جاهلیّت تا گرفتار می شدند این دعا را می خواندند و گرفتاری برطرف می شد. آن حضرت با جعفر بن ابی طالب علیهم السلام از شکم مادر صحبت کرد که او بیهوش شد. همچنین فاطمه بنت أسد علیها السلام به قصد طواف گرد خانه خدا می رفت، ولی ناگهان آن حضرت از داخل شکم دو پای خود را به شدّت فشار می داد و نمی گذاشت مادرش به محلّی که بت ها نصب شده اند نزدیک شود، و حال آنکه مادرش برای عبادت خانه خدا را طواف می کرد. زمانی دیگر، بت ها در مقابل آن فرزند بدنیا نیامده به صورت به زمین می افتادند. شیر درّنده ی طائف در برابر ابو طالب علیه السلام تعظیم کرد. هنگامی که آن حضرت علی را جویا شد شیر گفت : «شما پدر أسد الله و کمک محمّد پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و مربّی شیر خدا هستی. ← مادر امیر المؤمنین علیه السلام در کعبه شب جمعه سیزدهم رجب بانوی بزرگوار ابو طالب علیه السلام احساس درد کرد، ولی با قرائت نامی مخصوص آرامش پیدا کرد. هنگامی که جناب ابو طالب علیه السلام خواست زنانی از قریش را برای کمک فاطمه بنت أسد علیها السلام بیاورد، از گوشه خانه ندایی رسید : «ای ابوطالب، صبر کن چرا که دست نجس نباید ولیّ خدا را لمس کند». صبح هنگام فاطمه بنت أسد علیها السلام ندایی شنید : «ای فاطمه به خانه ی ما بیا». ...
ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عبّاس بن عبد المطّلب که به همراه جماعی در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمه علیها السلام وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهی به سوی آسمان نمود و چنین فرمود : «پروردگارا، من به تو و به پیامبران و کتاب هایی که از جانب تو آمده اند ایمان دارم. من کلام جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و او بوده که این خانه را بنا کرده است. تو را قسم می دهم و از تو می خواهم به حق کسی که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندی که در شکم من است و با من سخن می گوید و با گفتارش با من انس می گیرد، و من یقین دارم که یکی از آیات و نشانه های توست، که این ولادت را بر من آسان فرمایی». ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن سمتی که در کعبه است شکافته شد و فاطمه بنت أسد علیها السلام داخل شد. هر چه کردند قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد، و دانستند که حکمت خداوند در کار است. (12) فاطمه بنت أسد علیها السلام می فرماید : «هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حوّا، ساره، آسیه مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی آمدند. آنان به من سلام کردند : «السّلام علیک یا ولیّة الله» و در مقابلم نشستند». آنچه در ولادت خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله انجام دادند در ولادت علی بن ابی طالب علیه السلام نیز انجام دادند، چه اینکه فاطمه بنت أسد علیها السلام در هنگام ولادت پیامبر صلّی الله علیه و آله حضور داشت و به ابو طالب علیه السلام ماجرا را خبر داد. حضرت ابو طالب علیه السلام قبلاً به او فرموده بود : «30 سال صبر کن تا خدا مولودی به تو عنایت کند مثل خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله مگر در نبوّت که وصیّ و وزیر او خواهد شد». (13) ← روز ولادت امیر المؤمنین علیه السلام روز جمعه علی بن ابی طالب علیهم السلام مانند خورشید بر روی سنگ سرخ در گوشه ی راست کعبه طلوع فرمود. همین که قدم بر زمین کعبه نهاد، به سجده افتاد و دست ها را سوی آسمان بلند نمود و فرمود : «أشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله، وَ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله وَ أشهَدُ أنَّ عَلیاً وَلیُّ مُحَمَّدٍ رَسُولُ الله، بِمَحُمَّدٍ یختمُ اللهُ النُّبُوَّةَ وَ بِی یختم الوَصِیَّةَ وَ أنا امیرُ المُؤمِنین» : «شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست و محمّد صلّی الله علیه و آله پیامبر خداوند است و علی وصیّ محمّد رسول الله صلّی الله علیه و آله است. به محمّد صلّی الله علیه و آله نبوّت ختم می شود و به من وصایت کامل و تمام می شود و منم امیر المؤمنین». (14) سپس فرمود : «جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ » : «حق آمد و باطل رفت». در این هنگام که وجود سر پا جودش پای بر این عرصه ی خاکی نهاده بود، بت هایی که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمان ها نورانی شد. شیطان فریاد بر آورد : «وای بر بت ها و بت پرستان از این فرزند» ! (15) ← سخنان امیر المؤمنین علیه السلام پس از ولادت آنگاه سلام بر زنان بهشتی نمود و حال آنان را پرسید. بانوان بهشتی او را در آغوش گرفتند و حضرت با آنان تکلّم فرمودند. هنگامی که حضرت حوا علیها السلام او را در آغوش گرفت، آن حضرت فرمود : «سلام بر تو ای مادر، حوا» ! حوا علیها السلام پاسخ داد : سلام بر تو پسرم ! علی بن ابی طالب علیه السلام از حال حضرت آدم علیه السلام پرسید. حوا علیها السلام پاسخ داد : غرق در نعمت های خداوند است و در جوار پروردگار مُتَنَعِّم است. در این هنگام که آن حضرت داخل کعبه بود ابو طالب علیه السلام در کوچه و بازار صدا می زد : بشارت باد شما را که ولیّ خدا ظاهر شده است، همان کسی که وصایت به او تمام و کمال می شود. (16) بعد از رفتن زنان بهشتی، پیامبران الهی حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی علیهم السلام آمدند. امیر المؤمنین علیه السلام با دیدن آنان حرکتی نمود و تبسّم فرمود و آن بزرگواران بر حضرتش سلام کردند : «سلام بر تو ای ولیّ خدا و خلیفه ی پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله». حضرت در جواب فرمود : «علیکم السلام و رحمة الله و برکاته». و جداگانه بر هر یک سلام نمودند. آن بزرگواران یکی بعد از دیگری او را در آغوش گرفتند و بوسیدند و زبان به مدح او گشودند و رفتند. سپس ملائکه آمدند و او را به آسمان ها بردند، و باز آوردند و بردند و هر بار کلماتی مخصوص در فضایل و مناقب حضرت می فرمودند. ...
فاطمه بنت أسد علیها السلام می فرماید : «با دوّم در حالتی آن حضرت را آوردند که او را در حریر سفید بهشتی پیچیده بودند و به من گفتند : «او را از چشم بینندگان حفظ کن که ولیّ رب العالمین است. بدانکه وارد بهشت نمی شود مگر کسی که ولایت او را بپذیرد و امامت و ولایت او را تصدیق کند. خوشا به حال آن که تابع اوست و وای بر کسی که از او رویگردان شود. مَثَل او چون کشتی نوح است. هر که به آن پیوست نجات می یابد و هر که از آن باز ماند غرق می شود و سقوط می کند. سپس در گوش او مطلبی گفتند که من نفهمیدم. بعد او را بوسیدند و برخاستند و بیرون رفتند و من ندانستم از کجا خارج شدند». (17) ← سه روز در کعبه فاطمه بنت أسد علیها السلام بعد از سه روز که مهمان الهی بود فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفی غیبی چنین ندا داد : «ای فاطمه، نام این مولود را علی بگذار، چرا که من خدای علی أعلی هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهی داده ام، او در خانه ی من بدنیا آمده است. او اوّل کسی است که بر فراز خانه ی من اذن می گوید، و بت ها را می شکند، و آنها را از بالای کعبه به صورت می اندازد. خوشا بحال کسی که او را دوست می دارد و از او اطاعت می کند و او را یاری می نماید. وای بر کسی که بغض او را دارد و از او سر پیچی می کند و او را خوار می نماید و حق او را انکار می نماید». (18) در این سه روز در هر محفلی سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنایی بود، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسط کفّار، این مطلب را به صورت یک مسئله عمومی در آورده بود. ← طلوع نور علی علیه السلام در آغوش پیامبر صلّی الله علیه و آله صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدّی که فاطمه بنت اسد علیه السلام با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه می کردند و قبل از سؤالِ کسی، فاطمه بنت أسد علیها السلام از بعضی وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذا های بهشتی و اینکه نام این حضرت به ندای آسمانی علی علیه السلام است. ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله پیش آمدند، و فاطمه بنت أسد علیها السلام با مولود پیش آمد. حضرت مولی الموالی علی علیه السلام فرمودند : «السَّلامُ عَلَیکَ یا أبَه وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه». ابو طالب علیه السلام فرمود : «وَ عَلَیکَ السَّلامُ یا بُنَیَّ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه»، و آن حضرت را در آغوش گرفت. (19) امیر المؤمنین علیه السلام چشمان مبارک به صورت پیامبر صلّی الله علیه و آله باز کرد و تبسّم فرمود و خود را حرکتی داد و فرمود : السَّلامُ عَلَیکَ وَ رَحمَةُ الله وَ بَرَکاتُه، مرا در آغوش بگیر». پیامبر صلّی الله علیه و آله پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت، و بوسید و دست در دست او گذاشت. آن گاه امیر المؤمنین علیه السلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به یگانگی خداوند عزّوجل و نبوّت پیامبر صلّی الله علیه و آله شهادت داد. سپس از پیامبر صلّی الله علیه و آله برای قرائت کتب آسمانی اجازه خواست. بعد از آنکه پیامبر صلّی الله علیه و آله اجازه فرمود، سینه را صاف کرد و آن چه در صُحُف حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام بود قرائت فرمود. (20) سپس شروع به قرائت قرآن نمود که هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره ی مبارکه مؤمنون را آغاز کرد : قَد أفلَحَ المُؤمِنُون ... . سپس در حالتی که آن حضرت در آغوش رسول الله صلّی الله علیه و آله بود به خانه ی ابو طالب علیه السلام باز گشتند. فاطمه بنت أسد علیها السلام می فرماید : «هنگامی که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارک دهان علی علیه السلام را باز کرد و او را با آب دهان مبارک تحنیک کرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود : «این مولودی است که بر فطرت بدنیا آمده است». ...
در روز سوّم ولادت حضرت یا روز سوّم خروج از کعبه و در بعضی اقوال دهم ذی الحجّه، حضرت ابو طالب علیه السلام ولیمه ی مفصّلی داد و فرمود : «بیایید برای ولیمه ی علی بن أبی طالب و قبل از آن هفت بار کعبه را طواف کنید و بعد بر فرزندم علی علیه السلام سلام کنید». (21) ← کودکی علی علیه السلام با پیامبر صلّی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام درباره دوران کودکی خود و همراه بودن با پیامبر صلّی الله علیه و آله چنین می فرمایند : «به هنگام کودکی، پیامبر صلّی الله علیه و آله مرا به دامان می گرفت، و به سینه می چسباند. غذا را می جَوید و به دهانم می گذارد. از بوی خوش خویش به مشام جانم می بویانید. او در گفتارم دروغ و در کردارم اشتباه و نادانی نیافت. خداوند پیامبر صلّی الله علیه و آله را از هنگام شیر خوارگی با بزرگترین فرشتگان همراه کرد، تا شبانه روز او را در راه بزرگواری ها و نیکی های جهان رهنمون باشد. من نیز از پیامبر صلّی الله علیه و آله پیروی می کردم، چنان که کودک شیر خواری از مادر فرمان می بَرَد و از کردار های او پیروی می کند. هر سال به کوه حَرا می رفت، و در این هنگام هیچ کس جز من او را نمی دید. (22) 📚 منابع : 1. ارشاد : ج 1، ص 5. و ... . 2. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 321 ـ 319. 3. همان : ج 3، ص 319. و ... . 4. مختصری از احوال حضرت ابو طالب علیهم السلام : در 26 رجب ذکر می شود. 5. کافی : ج 1، ص 453. منتخب التواریخ : ص 114 ـ 113. 6. تلخیص از ریاحین الشریعة : ج 3، 6 ـ 3. 7. کافی : ج 1، ص 453. و ... . 8. ریاحین الشریعة : ج 3، ص 7 ـ 6. 9. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 200. و ... . 10. همان : ج 2، ص 205. و ... . 11. کشف الغمّة : ج 1، ص 59. و ... . 12. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 53، 199 ـ 192. و ... . 13. کافی : ج 1، ص 452، 454. و ... . 14. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 198. 15. علی علیه السلام ولید الکعبه : ص 41. 16. الفضائل (شاذان بن جبرئیل قمی) : ص 56. و ... . 17. علی علیه السلام ولید الکعبه : ص 32. نور الأبصار فی موالید الأئمّة الأطهار علیهم السلام : ص 31. 18. امالی صدوق : ص 196. و ... . 19. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 198. و ... . 20. الهدایة الکبری : ص 100. و ... . 21. بحار الأنوار : ج 35، ص 18. و ... . 22. نهج البلاغة : خطبه قاصعه (192). و ... . ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
4_474019752159740030.mp3
3.5M
#محمودکریمی #ولادت_امام_علی_علیه_السلام 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
کلاس مجازی شرح و تفسیر زیارت عاشوراء در کانال ضامن اشک ❓دوستانی که از مباحث ذکر شده و یا تفسیر زیارت عاشورا سوال دارند میتوانند در گروه متضمن البکاء یا ای دی استاد مطرح کنند ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 ای دی برای سوالات مقتل در ایتا @m_h_tabemanesh ای دی برای سوالات مقتل در تلگرام @m_h_tabemanesh2 لینک مقتل ضامن اشک ، پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک گروه مقتل متضمن البکاء در تلگرام https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg لینک گروه مقتل متضمن البکاء در ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
5=لعن.mp3
21.9M
بسم الله الرحمن الرحیم 543 🌺شرح فراز: فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ، ✅شرح و تفسیر آیات لعن در قرآن مجید: النساء/46 ⬅️...وَلَٰكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ ... النساء/47 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا ⬅️ أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا النساء/51و52 أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا ⬅️أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا النساء/93 وَمَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ ⬅️وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا النساء/117و118 إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا ⬅️لَّعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
6= لعن.mp3
32.22M
بسم الله الرحمن الرحیم 544 ✅شرح فراز: 1⃣فَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ 2⃣وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَاَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتي رَتَّبَكُمُ اللهُ فيها 3⃣وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَلَعَنَ اللهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ 🌹شرح و تفسیر آیه تطهیر: الأحزاب/33 ... إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ⚠️رِجس در قرآن مجید: المائده/90 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایجاد خرافه شبهه در اعتقادات مردم از طرف یهود لع اگر فیلم‌های سخیف لیس زدن حرم‌ها رو دیدید این دو دقیقه صحبت‌های مشاور امنیتی رییس ساواک در مورد طرح موساد رو هم ببینید! لیس‌زنندگان امروز حرم‌ها همون روحانی‌نماهایی هستن که عکس امام رو روی ماه دیدن! @zameneashk1
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنيارودارن پاك و تميزو ايزوله ميكنند،گويا جهان پذيراى *مهمان ويژه اى* خواهد بود. ان شاءالله 🤲🏻🤲🏻🤲🏻 http://eitaa.com/joinchat/1482752010C901aaa4c91
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام به مناسبت ولادت با سعادت امیر مومنان علی بن ابی طالب روحی له الفداء خطبه بدون الف از امیرالمومنین علی (ع) ( 1 ) روزی جمعی از اصحاب پیغمبر بحث می نمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟ معلوم شد حرف الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حضور داشتند. بدون تأمّل و فی البداهه خطبه ای فرمودند. چنانکه عقلها حیران ماند و نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفت آور است. حَمِدتُ مَن عَظُمَت مِنَّتُهُ، وَ سَبَغَت نِعمَتُهُ، وَ سَبَقَت رَحمَتُهُ، وَ تَمَّت کَلِمَتُهُ، وَ نَفَذَت مَشیَّتُهُ، وَ بَلَغَت حُجَّتُهُ، و عَدَلَت قَضیَّتُهُ، وَ حَمِدتُ حَمَدَ مُقِرٍّ بِرُبوبیَّتِهِ، مُتَخَضِّعٍ لِعُبودیَّتِهِ، مُتَنَصِّلٍ مِن خَطیئتِهِ، مُعتَرِفٍ بِتَوحیَدِهِ، مُستَعیذٍ مِن وَعیدِهِ، مُؤَمِّلٍ مِن رَبِّهِ مَغفِرَةً تُنجیهِ، یَومَ یُشغَلُ عَن فَصیلَتِهِ وَ بَنیهِ، وَ نَستَعینُهُ، وَ نَستَرشِدُهُ، وَ نُؤمِنُ بِهِ، وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَ شَهِدتُ لَهُ بِضَمیرٍ مُخلِصٍ موقِنٍ، وَ فَرَّدَتُهُ تَفریدَ مُؤمِنٍ مُتقِنٍ، وَ وَحَّدَتُهُ تَوحیدَ عَبدٍ مُذعِنٍ لَیسَ لَهُ شَریکٌ فی مُلکِهِ، وَ لَم یَکُن لَهُ وَلیٌّ فی صُنعِهِ، جَلَّ عَن مُشیرٍ وَ وَزیرٍ، وَ تَنَزَّهَ عَن مِثلٍ وَ نَظیرٍ، عَلِمَ فَسَتَرَ، وَ بَطَنَ فَخَبَرَ، وَ مَلَکَ، فَقَهَرَ، وَعُصیَ فَغَفَرَ، وَ عُبِدَ فَشَکَرَ، وَ حَکَمَ فَعَدَلَ، وَ تَکَرَّمَ وَ تَفَضَّلَ، لَم یَزَل وَ لَم یَزولَ، وَ لیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ، وَهُوَ قَبلَ کُلِّ شَیءٍ وَ بَعدَ کُلِّ شَیءٍ، رَبٌّ مُتَفَرِّدٌ بِعِزَّتِهِ، مَتَمَلِّکٌ بِقُوَّتِهِ، مُتَقَدِّسٌ بِعُلُوِّهِ، مُتَکَبِّرٌ بِسُمُوِّهِ لَیسَ یُدرِکُهُ بَصَرٌ، وَ لَم یُحِط بِهِ نَظَرٌ، قَویٌ، مَنیعٌ، بَصیرٌ، سَمیعٌ، علیٌّ، حَکیمٌ، رَئوفٌ، رَحیمٌ، عَزیزٌ، عَلیمٌ، عَجَزَ فی وَصفِهِ مَن یَصِفُهُ، وَ ضَلَّ فی نَعتِهِ مَن یَعرِفُهُ، قَرُبَ فَبَعُدَ، وَ بَعُدَ فَقَرُبَ، یُجیبُ دَعوَةَ مَن یَدعوهُ، وَ یَرزُقُ عَبدَهُ وَ یَحبوهُ، ذو لُطفٍ خَفیٍّ، وَ بَطشٍ قَویٍّ، وَ رَحمَةٍ موسِعَةٍ، وَ عُقوبَةٍ موجِعَةٍ، رَحمَتُهُ جَنَّةٌ عَریضَةٌ مونِقَةٌ، وَ عُقوبَتُهُ حَجیمٌ مؤصَدَةٌ موبِقَةٌ، وَ شَهِدتُ بِبَعثِ مُحَمَّدٍ عَبدِهِ وَ رَسولِهِ صَفیِّهِ وَ حَبیبِهِ وَ خَلیلِهِ، بَعَثَهُ فی خَیرِ عَصرٍ، وَ حینَ فَترَةٍ، وَ کُفرٍ، رَحمَةً لِعَبیدِهِ، وَ مِنَّةً لِمَزیدِهِ، خَتَمَ بِهِ نُبُوَّتَهُ، وَ قَوّی بِهِ حُجَّتَهُ، فَوَعَظَ، وَ نَصَحَ، وَ بَلَّغَ، وَ کَدَحَ، رَؤفٌ بِکُلِّ مُؤمِنٍ، رَحیمٌ، ولیٌّ، سَخیٌّ، ذَکیٌّ، رَضیٌّ، عَلَیهِ رَحمَةٌ، وَ تَسلیمٌ، وَ بَرَکَةٌ، وَ تَعظیمٌ، وَ تَکریمٌ مِن رَبٍّ غَفورٍ رَحیمٍ، قَریبٍ مُجیبٍ، وَصیَّتُکُم مَعشَرَ مَن حَضَرَنی، بِتَقوی رَبِّکُم، وَ ذَکَّرتُکُم بِسُنَّةِ نَبیِّکُم، فَعَلَیکُم بِرَهبَةٍ تُسَکِّنُ قُلوبَکُم، وَ خَشیَةٍ تَذری دُموعَکُم، وَ تَقیَّةٍ تُنجیکُم یَومَ یُذهِلُکُم، وَ تُبلیکُم یَومَ یَفوزُ فیهِ مَن ثَقُلَ وَزنَ حَسَنَتِهِ، وَ خَفَّ وَزنَ سَیِّئَتِهِ، وَ لتَکُن مَسئَلَتُکُم مَسئَلَةَ ذُلٍّ، وَ خُضوعٍ، وَ شُکرٍ، وَ خُشوعٍ، وَ تَوبَةٍ، وَ نَزوعٍ، وَ نَدَمٍ وَ رُجوعٍ، وَ لیَغتَنِم کُلُّ مُغتَنَمٍ مِنکُم، صِحَّتَهُ قَبلَ سُقمِهِ، وَ شَیبَتَهُ قَبلَ هِرَمِهِ، وَ سِعَتَهُ قَبلَ عَدَمِهِ، وَ خَلوَتَهُ قَبلَ شُغلِهِ، وَ حَضَرَهُ قَبلَ سَفَرِهِ، قَبلَ هُوَ یَکبُرُ، وَ یَهرَمُ، وَیَمرَضُ، وَ یَسقَمُ، وَ یُمِلُّهُ طَبیبُهُ، وَ یُعرِضُ عَنهُ جَیِبُهُ، وَ یَتَغَیَّرَ عَقلُهُ، وَ لیَقطِعُ عُمرُهُ، ثُمَّ قیلَ هُوَ مَوَعوکَ، وَ جِسمُهُ مَنهوکٌ، قَد جَدَّ فی نَزعٍ شَدیدٍ، وَ حَضَرَهُ کُلُّ قریبٍ وَ بَعیدٍ، فَشَخَصَ بِبَصَرِهِ، وَ طَمَحَ بِنَظَرِهِ، وَ رَشَحَ جَبینُهُ، وَ سَکَنَ حَنینُهُ، وَ جُذِبَت نَفسُهُ، وَ نُکِبَت عِرسُهُ، وَ حُفِرَ رَمسُهُ، وَ یُتِمَّ مِنهُ وُلدُهُ، وَ تَفَرَقَ عَنهُ عَدَدُهُ، وَ قُسِّمَ جَمعُهُ، وَ ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ سَمعُهُ، وَ کُفِّنَ، وَ مُدِّدَ، وَ وُجِّهَ، وَ جُرِّدَ، وَ غُسِّلَ، وَ عُرِیَ، وَ نُشِفَ، وَ سُجِیَ، وَ بُسِطَ لَهُ، وَ نُشِرَ عَلَیهِ کَفَنُهُ، وَ شُدَّ مِنهُ ذَقَنُهُ، وَ قُمِّصَ، وَ عُمِّمَ، وَ لُفَّ، وَ وُدِعَّ، وَ سُلِّمَ، وَ حُمَلِ فَوقَ سَریرٍ، وَ صُلِّیَ عَلَیهِ بِتَکبیرٍ، وَ نُقِلَ مِن دورٍ مُزَخرَفَةٍ، وَ قُصورٍ مُشَیَّدَةٍ، وَ حَجُرٍ مُنَضَّدَةٍ، فَجُعِلَ فی ضَریحٍ مَلحودَةٍ، ضَیِّقٍ مَرصوصٍ بِلبنٍ، مَنضودٍ، مُسَقَّفٍ بِجُلمودٍ، وَ هیلَ عَلیهِ حَفَرُهُ، وَ حُثِیَ
عَلیهِ مَدَرُهُ، فَتَحَقَّقَ حَذَرُهُ، وَ نُسِیَ خَبَرُهُ وَ رَجَعَ عَنهُ وَلیُّهُ، وَ نَدیمُهُ، وَ نَسیبُهُ، وَ حَمیمُهُ، وَ تَبَدَّلَ بِهِ قرینُهُ، وَ حَبیبُهُ، وَ صَفیُّهُ، وَ نَدیمُهُ فَهُوَ حَشوُ قَبرٍ، وَ رَهینُ قَفرٍ، یَسعی فی جِسمِهِ دودُ قَبرِهِ وَ یَسیلُ صَدیدُهُ مِن مِنخَرِهِ، یُسحَقُ ثَوبُهُ وَ لَحمُهُ، وَ یُنشَفُ دَمُهُ، وَ یُدَقُّ عَظمُهُ، حَتّی یَومَ حَشرِهِ، فَیُنشَرُ مِن قَبرِهِ، وَ یُنفَخُ فِی الصّورِ، وَ یُدعی لِحَشرٍ وَ نُشورٍ، فَثَمَّ بُعثِرَت قُبورٌ، وَ حُصِّلَت صُدورٌ، وَ جیء بِکُلِّ نَبیٍّ، وَ صِدّیقٍ، وَ شَهیدٍ، وَ مِنطیقٍ، وَ تَوَلّی لِفَصلِ حُکمِهِ رَبٌّ قدیرٌ، بِعَبیدِهِ خَبیرٌ وَ بَصیرٌ، فَکَم مِن زَفرَةٍ تُضنیهِ، وَ حَسرَةٍ تُنضیهِ، فی مَوقِفٍ مَهولٍ عَظیمٍ، وَ مَشهَدٍ جَلیلٍ جَسیمٍ، بَینَ یَدَی مَلِکٍ کَریمٍ، بِکُلِّ صَغیرَةٍ وَ کَبیرَةٍ عَلیمٍ ، حینَئِذٍ یُلجِمُهُ عَرَقُهُ، وَ یَحفِزُهُ قَلَقُهُ، عَبرَتُهُ غَیرُ مَرحومَةٍ، وَ صَرخَتُهُ غَیرُ مَسموعَةٍ، وَ حُجَّتُهُ غَیرُ مَقبولَةٍ، وَ تَؤلُ صَحیفَتُهُ، وَ تُبَیَّنُ جَریرَتُهُ، وَ نَطَقَ کُلُّ عُضوٍ مِنهُ بِسوءِ عَمَلِهِ وَ شَهِدَ عَینُهُ بِنَظَرِهِ وَ یَدُهُ بِبَطشِهِ وَ رِجلُهُ بِخَطوِهِ وَ جِلدُهُ بِمَسِّهِ وَ فَرجُهُ بِلَمسِهِ وَ یُهَدِّدَهُ مُنکَرٌ وَ نَکیرٌ وَ کَشَفَ عَنهُ بَصیرٌ فَسُلسِلَ جیدُهُ وَ غُلَّت یَدُهُ وَ سیقَ یُسحَبُ وَحدَهُ فَوَرَدَ جَهَنَّمَ بِکَربٍ شَدیدٍ وَ ظَلَّ یُعَذَّبُ فی جَحیمٍ وَ یُسقی شَربَةٌ مِن حَمیمٍ تَشوی وَجهَهُ وَ تَسلخُ جَلدَهُ یَضرِبُهُ زَبینَتُهُ بِمَقمَعٍ مِن حدیدٍ یَعودُ جِلدُهُ بَعدَ نَضجِهِ بِجلدٍ جدیدٍ یَستَغیثُ فَیُعرِضُ عَنهُ خَزَنَةُ جَهَنَّمُ وَ یَستَصرخُ فَیَلبَثُ حُقبَهُ بِنَدَمٍ نَعوذُ بِرَبٍّ قَدیرٍ مِن شَرِّ کُلِّ مَصیرٍ وَ نَسئَلُهُ عَفوَ مَن رَضیَ عَنهُ وَ مَغفِرَةَ مَن قَبِلَ مِنهُ فَهُوَ وَلیُّ مَسئَلَتی وَ مُنحُجِ طَلِبَتی فَمَن زُحزِحَ عَن تَعذیبِ رَبِّهِ سَکَنَ فی جَنَّتِهِ بِقُربِهِ وَ خُلِّدَ فی قُصورِ مُشَیَّدةٍ وَ مُکِّنَ مِن حورٍ عینٍ وَ حَفَدَةٍ وَ طیفَ عَلَیهِ بِکُئوسٍ وَ سَکَنَ حَظیرَةَ فِردَوسٍ، وَ تَقَلَّبَ فی نَعیمٍ، وَ سُقِیَ مِن تَسنیمٍ وَ شَرِبَ مِن عَینٍ سَلسَبیلٍ، مَمزوجَةٍ بِزَنجَبیلٍ مَختومَةً بِمِسکٍ عَبیرٍ مُستَدیمٍ لِلحُبورٍ مُستَشعِرٍ لِلسّرورِ یَشرَبُ مِن خُمورٍ فی رَوضٍ مُشرِقٍ مُغدِقٍ لَیسَ یَصدَعُ مَن شَرِبَهُ وَ لَیسَ یَنزیفُ هذِهِ مَنزِلَةُ مَن خَشِیَ رَبَّهُ وَ حَذَّر نَفسَهُ وَ تِلکَ عُقوبَةُ مَن عَصی مُنشِئَهُ وَ سَوَّلَت لَهُ نَفسُهُ مَعصیَةَ مُبدیهِ ذلِکَ قَولٌ فَصلٌ وَ حُکمٌ عَدلٌ خَیرُ قَصَصٍ قَصَّ وَ وَعظٍ بِهِ نَصَّ تَنزیلٌ مِن حَکیمٍ حَمیدٍ نَزَلَ بِهِ روحُ قُدُسٍ مُبینٍ عَلی نَبیٍّ مُهتَدٍ مَکینٍ صَلَّت عَلَیهِ رُسُلٌ سَفَرَةٌ مُکَرَّمونَ بَرَرَةٌ عُذتُ بِرَبٍ رَحیمٍ مِن شَرِّ کُلِّ رَجیمٍ فَلیَتَضَرَّع مُتَضَرِّعُکُم وَ لیَبتَهِل مُبتَهِلُکُم فَنَستَغفِرُ رَبَّ کُلِّ مَربوبِ لی وَ لَکُم. ستایش می کنم کسی را که منّتش عظیم است و نعمتش فراوان؛ و رحمتش (بر غضبش) پیشی گرفته است. سخن (و حکم) اوتمامیّت یافته (و قطعی است)؛ خواست او نافذ و برهانش رسا و حکمش بر عدالت است.
ستایش می کنم، به سان سپاس آن که معترف به ربوبیّتش و پر خضوع دربندگی اوست. و از گناه خویش (بریده و) کنده شده و به توحید او اقرار می نماید. و از وعید (و بیم) عذابش (به خود او) پناه می برد. و از درگاه پروردگارش امیدوار آمرزشی است که او را نجات بخشد، در روزی که (انسان را به گرفتاری خویش مشغول و) از بستگان و فرزندانش غافل می سازد. از او یاری و هدایت می جوییم و به او ایمان داریم و بر او توکّل می کنیم. از ضمیری با اخلاص و یقین، برای او (به توحید) گواهی می دهم و او را به یکتایی می شناسم. یکتا شناسی فردی مؤمن و استوار (در یقین). و او را یگانه می شمارم، یگانه دانستن بنده ای خاضع. نه در پادشاهی خود شریکی دارد و نه درآفرینشش یاوری. برتر از آن است که مشاور و وزیری داشته باشد و منزّه است از داشتن همانند و نظیری. (بر کردارها) آگاهی یافت و پوشیده داشت. و از نهان امور مطّلع گردید و بدان آگاه است و اقتدار و چیرگی دارد. نافرمانی گشت و آمرزید، طاعت و بندگی اش نمودند و او شکرگزاری نمود. فرمان روایی کرد و عدالت گسترد؛ و برتر از شائبه ی هر نقص و عیبی است و (آنچه شایسته ی هر چیزی بود، به او) عطا فرمود. همیشه بوده و هست و هیچ گاه زوال نمی یابد. و چیزی همانندش نیست. و او پیش از هر چیزی است و پس از هر چیزی. پروردگاری است که به عزّتش یگانه و به قدرت خویش پادشاه (و مقتدر). و به برتری شأنش پاک (و منزّه) است. و به علوّ مقامش (به حق) خود را بزرگ می شمارد. دیده ای او را نمی بیند و نگرشی (در معرفت) بر او احاطه پیدا نمی کند. قوی و مقتدر و بینا و شنوا و برتر و حکیم و رؤوف و مهربان و عزّتمند و داناست. هر آن که به توصیف او برآید، در وصفش حیران ماند. (به آفریدگان) نزدیک است و (در رفعت مقام، از آنان) دور است. (به علوّ شأنش از آنان) دور است و (به آنان) نزدیک است، و دعای کسی را که او را بخواند، اجابت می کند. و به بنده اش روزی می دهد و بدو عطا می فرماید. دارای لطفی است پنهان و قهری قوی و رحمتی گسترده و کیفری دردناک. رحمتش بهشتی پهناور و زیبباست و کیفرش جهنمی در بسته و هلاکت بار. و گواهی می دهم به بعثت محمّد صلّی الله علیه و آله، بنده و فرستاده و برگزیده و حبیب و خلیلش که او را –در بهترین (و ضروری ترین) برهه و در دوران گسیختگی (وحی) و کفر- به عنوان رحمتی برای بندگان خود و نعمتی برجسته از نعمتهای فراوان خویش مبعوث فرمود. خداوند کار (برانگیختن پیامبران به) پیامبری (از جانب) خود را به وسیله او به پایان رسانید و برهان خویش را با وی قوّت بخشید و آن بزرگوار نیز موعظه فرمود و خیرخواهی نمود و به سختی کوشید، نسبت به هر مؤمنی رؤوف و مهربان بود. سروری بخشنده و پاک گهر و راضی (به قضا و حکم حق) بود. رحمت و سلام و برکت و تعظیم و تکریمی (ویژه و فراوان) از سوی پروردگاری آمرزنده و مهربان و نزدیک و اجابت کننده، بر او باد. ای گروهی که نزدم حاضرید؛ شما را به تقوای پروردگارتان سفارش می کنم و به شیوه پیامبرتان یادآوری می نمایم. پس بر شما باد به ترسی که در دلهایتان جای گیرد و هراسی که اشکتان را جاری کند و تقوایی که نجاتتان بخشد، در روزی که هر که وزن نیکی اش سنگین و وزن کار بدش سبک باشد، رستگار شود. درخواست شما (از پروردگارتان) درخواستی توأم با ذلّت و افتادگی و شکرگزاری و فروتنی و توبه و کنده شدن (از گناه) و پشیمانی و بازگشت (به طاعت) باشد. هر کدامتان که غنیمت شمار (فرصت) است، عافیتش را پیش از بیماری و پیری اش را پیش از تهی دستی و فراغتش را پیش از (گرفتاری و) مشغولیت و زمان حضورش را پیش از کوچ، غنیمت بشمارد. پیش از آن که پیر شود و گرفتار بیماری و ناخوشی گردد و (به حالی افتد که) طبیبش از او ملول شود و (نزدیکترین) دوستش نیز از او روی گرداند و عقلش تباه گردد و رشته عمرش بگسلد. آن گاه گفته شود که فلانی به سختی بیمار است و تنش به شدّت نحیف شده و در بستر احتضاری سخت افتاده است. و هر خویش و بیگانه ای (به عیادت و وداع) به بالینش آمده است. پس دیده اش را با خیرگی به بالا افکنده، نگاهش را بدان سو دوخته، پیشانی اش عرق کرده، ناله های دردآلودش آرام شده و جانش گرفته شد.
(در چنین حالی می بینی که) تیره بختی به همسرش روی آورده، گورش را کندند و فرزندانش بی سرپرست ماندند و نفراتش از دور او پراکنده شدند و آنچه جمع آوری کرده بود، تقسیم شده و بینایی و شنوایی اش از بین رفته است. (هم اکنون می بینی) رویش پوشانده، دست و پایش کشیده، رو به قبله اش کشیده اند و برهنه اش نموده، غسلش داده اند؛ (از هر جامه و پیرایه ای) عاری اش داشته، خشکش نموده اند و پارچه ای بر او افکنده و بر او کشیده اند و آماده اش نموده، (قطعه دیگر) کفنش را نیز بر او افکنده اند، (به گونه ای که) از آن کفن چانه اش را بسته، پیراهن وعمامه هم برایش قرار داده، در لفافش پیچیده اند و (نزدیکان) با او وداع نموده، بدرودش گفتند. (اینک می نگری) بر تابوتش حمل نمودند و با تکبیر بر او نماز گزارند و از خانه های پر زرق و برق و قصرهای مجلّل، با اتاقهای منظّم و پی در پی، منتقل شده است. در گوری که برایش کنده اند، گذاشته شد. گوری که تنگ است و با خشتهای محکم چیده شده و سقفش با تخته سنگهایی پوشیده شده است و خاک قبرش را بر او ریخته، کلوخ بر او پاشیدند. پس آنچه که از آن هراسان بود، واقع شد و خبرش به فراموشی سپرده شد و (کسانی که) یار و همنشین و خویشاوند و دوست (او بودند)، از وی برگشتند و تنهایش گذاشتند و همدم و رفیق و یار و ندیمش، کسانی دیگر به جای او برگزیدند. (اکنون) درون قبری قرار گرفته و به مکان تنها و خلوتی سپرده شده. کرمهای قبر در بدنش می دوند و خون و چرک از بینی اش روان است و جامه و بدنش فرسوده می شوند، خونش می خشکد و استخوانش فرسوده می شود. (و بدین گونه است) تا روز حشر او؛ که از قبرش برانگیخته شود و در صور دمیده شود و برای حشر و نشر فرایش خوانند. پس آنجاست که قبور، زیر و رو می گردند و آنچه در سینه هاست، بیرون کشیده (و هویدا) می شوند و هر پیامبر و صدیق و شهید سخنوری (که مجاز به تکلّم است)، آورده می شوند. داوری قاطع آن روز را پروردگاری به عهده دارد که مقتدر بر بندگانش وآگاه و بینا (به حالشان) است. پس بسا ناله هایی که او را رنجور و زمین گیر و حسرتی که فرسوده و نحیفش می گرداند. در جایگاهی هولناک و عظیم و مجتمعی بزرگ و وسیع، در مقابل پادشاهی بزرگوار که به هر کار کوچک و بزرگی داناست. در آن هنگام عرقش تا به دهان می رسد و اضطراب و ناراحتی اش، آرامش او را می رباید. اشکش مایه ترحّم بر وی نمی شود و ناله اش شنیده (و بدان توجّه) نمی گردد. و دلیل (و عذر) او پذیرفته نخواهد بود. نامه عملش به سویش باز می گردد (و به وی سپرده می شود) و بدی کردارش (بر او و دیگران) بیان می شود. هر عضوی از او به بدی کارش گواهی می دهد. چشمش به نگاه او (به حرام) و دستش به سخت گیری (نامورد) او و پایش به گام برداشتن (به سوی حرام)، پوستش به لمس (نامشروع) و شرمگاهش به تماس (به حرام) گواهی می دهند. فرشتگان نکیر و منکر او را (به عذاب وحشتناک) تهدید می کنند و (خداوند) بینا از کارش پرده بر می دارد. پس زنجیر در گردنش افکنده، دستش با غل بسته می شود و کشان کشان و در تنهایی رانده می شود. و در آتش دوزخ عذاب می گردد. و شربتی از آب داغ به وی نوشانیده می شود که چهره اش پخته و پوستش را می کند. فرشته مأمور (عذاب او) به سوی آتش می راندش، او را با گرزی آهنین می زند، (پیوسته) پوستش پس از پخته شدن، به پوستی جدید بر می گردد (و تبدیل می شود). و فریاد استمداد برمی آورد، ولی مأموران جهنم از او روی بر می گردانند. و فریاد سر می دهد و با ندامت دوران طولانی اش را در جهنم می ماند. به پروردگار توانا پناه می بریم از شرّ هر سرانجام (نا خجسته ای) و از او عفو می طلبیم به سان عفو کسانی که از آنان راضی گردید و آمرزش می جوییم همانند کسانی که (ایمان و طاعتشان را) از آنان پذیرفت. زیرا تنها اوست که کفیل خواهش و تقاضای من است. پس هر که از عذاب پروردگارش دور گردانده شود، به قرب حضرتش در بهشت سکنا گزیند و در قصرهایی مزیّن جاودانه ماند و از حوریان زیبا و سیه چشم و خادمان (بهشتی) بهره مند می گردد. و جامهایی (مملو از خوراکی و نوشیدنی) پیرامونش می گردانند و در جایگاه منیع و ممتاز بهشت مسکن یابد و در نعمتهای سرشار به سر برد و از تسنیم (و از نوشیدنی های بهشت) بدو نوشانیده می شود و از چشمه، سلسبیل آمیخته به زنجبیل، می نوشد که با مشک و عبیری سربسته شده که پیوسته نشاط آفرین و سرور انگیز است. از نوشیدنی هایی (پاکیزه) در باغی روشن، (با درختانی) پربار می نوشد که هر کس از آن بنوشد، نه دچار سردرد می شود و نه مست و مدهوش می گردد. این جایگاه کسی است که از پروردگارش بترسد و از نفس خویش بر حذر باشد و آن (نیز) کیفر کسی است که معصیت پروردگارش نماید و نفس (شیطانی) او، نافرمانی آفریدگارش را برایش تزیین نماید.
این کلامی است قاطع و انکارناپذیر و حکمی بر پایه عدل. بهترین سخنی است که (از خدا و رسول) برگرفته شده و برترین پندی است که (درقرآن) بدان تصریح شده است. از سوی پروردگار ستوده نازل شده است و روح القدس (برتر از تمامی فرشتگان و دارای پاکی) ممتاز، آن را بر پیامبری هدایت یافته و بلند منزلت فرود آورده است. درود فرستادگان بزرگوار و گرامی داشتگان شایسته (الهی) بر او باد. پناه می برم به پروردگار مهربان از شرّ هر (شیطان) رانده شده. پس باید هریک از شما (به درگاه خداوند) تذلّل نماید و (به آستانش) دعا و زاری کند تا از پروردگار هر آفریده ای، آمرزش بطلبیم برای خودم و شما. نکات وگریزها 1. معجزه در بلاغت و سخنوری است که در طول تاریخ چنین معجزه ای را سراغ نداریم 2. آیا فرد معمولی به غیر از خلیفة الله میتواند چنین معجزه ای را انجام دهد. 3. این معجزه اتمام حجت بر تمام کسانی است که یک ذره در ولایت مولا علی ع شک دارند. 4. کور شود چشم دشمنان علی ع خصوصا وهابیها با تمام ادعاهایشان در مقابل این خطبه عاجزند 5. این معجزه را کسی بیشتر درک می کند که آشنایی کامل با ادبیات عرب داشته باشد خطبه علاوه بر بی الف بودن دارای بلاغت و ادبیات قوی و.. است. 6. خطبه حرف هزل و لغو نیست بلکه دارای قویترین معانی توحیدی و اخلاقی است. دوستان خطبه را به عشق مولی در منبر و گروهها انتشار دهند @zameneashk1
# بسم الله الرحمن الرحیم 🌷در دوست داشتن علی ع أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسى كه مرا دوست داشته باشد خدا از او راضى است و كسى كه خدا از او راضى باشد بهشت مزد او است. أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً لَا يَخْرُجُ‏ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَشْرَبَ مِنَ الْكَوْثَرِ وَ يَأْكُلَ مِنْ طُوبَى وَ يَرَى مَكَانَهُ فِي الْجَنَّةِ آگاه باشيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد از دنيا خارج نميشود مگر اينكه از حوض كوثر بنوشد و از درخت طوبى بخورد و جاى خود را در بهشت به بيند أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسى كه مرا دوست داشته باشد خدا از او راضى است و كسى كه خدا از او راضى باشد بهشت مزد او است. . أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسى كه مرا دوست داشته باشد خدا از او راضى است و كسى كه خدا از او راضى باشد بهشت مزد او است. أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسى كه مرا دوست داشته باشد خدا از او راضى است و كسى كه خدا از او راضى باشد بهشت مزد او است. أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ الْجَنَّةَ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسى كه مرا دوست داشته باشد خدا از او راضى است و كسى كه خدا از او راضى باشد بهشت مزد او است. أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً قُبِلَ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ قِيَامُهُ وَ اسْتَجَابَ لَهُ دُعَاهُ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد نماز و روزه او قبول مى‏شود و دعاى او مستجاب ميگردد، . أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً اسْتَغْفَرَتْ لَهُ الْمَلَائِكَةُ وَ فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ الثَّمَانِيَةُ يَدْخُلُهَا مِنْ أَيِّ بَابٍ شَاءَ بِغَيْرِ حِسَابٍ با خبر باشيد كسى كه او را دوست داشته باشد ملائكه براى وى طلب آمرزش ميكنند، و در بهاى هشت بهشت براى او گشوده مى‏شود تا از هر درى خواسته باشد وارد شود، أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَعْطَاهُ اللَّهُ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ وَ حَاسَبَهُ حِسَابَ الْأَنْبِيَاءِ هر كس على عليه السّلام را دوست داشته باشد خداوند بزرگ در فرداى قيامت صحيفه اعمال او را بدست راست او خواهد داد و حساب او مثل حساب انبياء است، أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً هَوَّنَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ بدانيد كسى كه على عليه السّلام را دوست داشته باشد خداوند سكرات مرگ را بر او آسان ميكند و گور ويرا باغى از باغستانهاى بهشت ميگرداند، 📚فضائل الشيعة شیخ صدوق ره حدیث اول @zameneashk1