👈 رمز عظمت سید السادات نامش احمد بود و از القاب مشهورش، سید السادات 💠کرامت نفس و عبادت و شجاعتش زبانزد خاص و عام بود؛ (ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 245) حجت زمانش بسیار او را دوست می داشت و به وجود چنین فرزندی افتخار می کرد و از موقعیت اجتماعی بسیار بالایی برخوردار بود با شهادت پدر بزرگوارش در معرض یکی از سنگین ترین آزمون ها قرار گرفت؛ شیعیان مدینه به خاطر همین موقعیت ویژه اش تصور کردند او جانشین آقا #موسی_بن_جعفر است از این روی به در خانۀ «ام احمد» مادر ایشان آمدند تا با او بیعت کنند ایشان به همراه مردم به مسجد آمدند و همه با ایشان بیعت کردند سپس به منبر رفت و خطابه ای بلیغ در وصف و منقبت برادرش علی بن موسی الرضا علیه السلام ایراد کرد و سپس فرمود: همچنان که شما در بیعت من هستید من در بیعت برادرم علی بن موسی هستم و بر من و شما است که از او اطاعت کنیم سپس از منبر پایین آمده و به اتفاق بیعت کنندگان به خانه برادرش رفته و با #ثامن_الحجج علیه السلام بیعت کردند (بحار، ج 48، ص 307) و اما رضا در حق او این چنین دعا کردند: «هم چنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خدا در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد» ✅و این چنین از این آزمون بزرگ رو سفید بیرون آمد و با این جهاد نفس، مشمول دعای امام زمانش قرار گرفت و صاحب مقامی بس رفیع نزد خدای علیِّ اعلی شد. 🌀ششم ذی القعده سالروز بزرگداشت احمد بن موسی #شاهچراغ علیه السلام گرامی باد. ادامه دارد... https://eitaa.com/doroyaghoot

👈نقطه ای سفید در دریایی از سیاهی را دیدن! از فرماندهان سفاک و بی رحم حکومت عباسی بود؛ از طرف هارون مأموریت یافت به خانه های بنی هاشم در مدینه حمله کند و تمام آن چه که در خانه هست حتی لباس و زیور زنان به جز لباسی که بر تن دارند را غارت کند خواست وارد خانۀ امام رضا شود؛ حضرت فرمود: وارد نشو❗️ من هر آن چه در خانه هست را برایت می آورم از امام اصرار و از او انکار نهایتاً درخواست را پذیرفت و امام هر آن چه در خانه بود برایش آورد. هنگامی که #ثامن_الحجج در مرو بودند #عیسی_جلودی مرتکب خطا و محکوم به اعدام شده بود؛ امام رو به مأمون کردند و فرمودند: او را به من ببخش! حقی به گردن ما دارد مأمون گفت: با آن همه جفایی که در حق شما کرده درخواست عفوش را دارید⁉️ اما جلودى از روی كینه و بغضى كه نسبت به امام رضا علیه السلام داشت، گمان برد كه آن حضرت مجازاتش را از مأمون مى ‏خواهد، از این رو به مأمون گفت: ترا به خدا و به خدمتی که به پدرت هارون داشته ام سوگند می‏دهم كه خواهش او را نسبت به من نپذیرى مأمون گفت: به خدا سوگند سخن او را دربارۀ تو نمی پذیرم. ولی بدان که علی بن موسی الرضا درخواست عفو تو را داشت و من هم طبق خواستۀ خودت حرف او را نمی پذیرم جلاد❗️گردنش را بزن (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص: 161) ⬅️اکنون باید سیره و اخلاق خود را با کرامت امام سنجید؛ ✅خوبی ها را دیدن ❌یا نقطه ای سیاه در دریای خوبی ها را معیار قرار دادن❗️ https://eitaa.com/doroyaghoot