عقل خودش معلم کلاس عشق است.
چشمش را باز کن تا به دلت درست عاشق شدن را یاد بدهد. چشم عقل را که میبندی، فقط به عاشق شدن فکر میکنی. چشم عقل را که باز میکنی، او عاشق شدن را کنار عاشق ماندن میبیند.
مالک بیا دوباره به جان ها امان بده
قرآن به نیزه رفت، خودت را نشان بده
بهنظرم که اتفاقات اخیر همهش امتحانه برای منِ نوعی. که دنبال بهونهم بایه اتفاق کل نظام رو ببرم زیر سوال یا کماکان پای نظام و آرمانهای وایمیسم؟
بله...
همه ناراحتیم از این سهلانگاری
ولی مراقب وسوسههای شیطون باشیم:)
به قول شهید جهانآرا:
بچهها مواظب باشیم ایمانمون سقوط نکنه
فی تقلب الاحوال، علم جواهر الرجال!
در درگونی احوال روزگار، جوهر مردان مشخص میشود.
امام علی علیهالسلام
اللهم لا تجعلنی من المعارین
خدایا ایمانمون رو عاریهای قرار نده!
| ضَـمیـرِ مُـشْتَـرَک |
کتاب جدید:) #زخم_داوود #سوزان_ابوالهوی
برای قضاوت زوده ولی فکر میکنم ترجمهش خیلی افتضاحه:|
گریه، خلقت شگفت خداست و تنها زبانی که ادراک غمگنانه را بازگو میکند. بزرگی هرکس به بزرگی غمی است که در دلش پنهان کرده است. غم شوکت دارد، مهابت دارد، هیجان میآفریند و حرارت میبخشد. هرکسی به اندازه ادراکش از حقیقت، غم دارد. آنها که غم را به افسردگی و غصه فرو میکاهند، غم نمیفهمند.
#نخل_و_نارنج
#وحید_یامین_پور
#شما_فرستادین
@Zamire_moshtarak
۱ آوریل ۱۹۸۸، ماجرای حسام در خبرگزاریهای مستقل اسرائیل پخش شد. بچهی ده سالهای که در طول بازجوییهای ارتش اسرائیل، آنقدر کتک خورده بود که مثل یک تکه استیک کوبیده شده، خونی و سیاه شدهبود. برای سربازها مهم نبود که او کر و لال و ازنظر ذهنی کمی عقب ماندهاست.
۱۳ جولای ۱۹۸۸، هفتهنامهی اسرائیلی کوترت راشیت از ناپدید شدن ۲۵ بچه گزارش داد. والدین بچهها به علت ایجاد مزاحمت برای دولت اسرائیل، زندانی شده بودند. والدینی که برای پیدا کردن بچههایشان، به زندانها سرک میکشیدند.
در ۱۹ آگوست ۱۹۸۸، روزنامهی اسرائیلی هادشات سه عکس از بچهی شش سالهای را که با چشمبند در جیپی اسرائیلی نشسته بود، پخش کرد. شواهد نشان میداد که بچههای زیادی در سنوسال او دستگیر میشدند و تا زمانیکه والدینشان پانصد دلار به دولت اسرائیل غرامت نمیدادند، آزاد نمیشدند. اکثر آنها وقتی آزاد میشدند، از ترس، شلوارهایشان را خیس کردهبودند.
#زخم_داوود
#سوزان_ابوالهوی
@Zamire_moshtarak
فلسطین.
کلمه ای که مدتهاست همسایه و رفیقِ کلمهی "اشغالی" شدهاست.
سرزمینی که تا قبل از اشغالش همه آن را با بیت المقدس و زیتونهای بینظیرش و دریای زیبای مدیترانهاش میشناختند.
کتاب از فلسطین میگوید. از زبانِ دخترکی به نام "امل".
من در تمام مدت خواندن کتاب با امل زندگی کردم. از زمان تولدش تا زمانی که آن سربازِ صهیونیست چشم آبی با استرس ماشهیِ را روی پیشانی امل گذاشته بود و درنهایت امل را کشت.
من با امل در کوچه پس کوچههای عین حوض دویدم و بچگی کردم، صبحها بعد از طلوع صبح، در کنار امل و پدرش نشستم تا پدرش، شعرهای خلیل جبران را برایش بخواند، من خودم را در آن زمان حس کردم که اسرائیلیها تسخیر فلسطین را کم کم شروع کردند و مردم را از خانههایشان بیرون کردند و باغهای زیتون را از آنها گرفتند. من در اردوگاه جِنین همراه با امل ترس و وحشت بمباران را تجربه کردم. تیر خوردن عایشهیِ کوچکِ ۶ ماهه را انگار که دیدم.
من، حضور طولانی مدت امل در آن گودال کوچکِ ته آشپزخانهشان برای حفظ جانش را تصور کردم. من برنگشتن پدر امل و مجنون شدن مادر امل و درنهایت مردنش را دیدم.
من با امل بزرگ شدم. جنایتهای اسرائیل را با گوشت و پوستم درک کردم و خیانت یاسر عرفات آشفتهام کرد. تمام آن لحظههایی که امل از کشته شدن همسر برادرش تعریف میکرد را تصور کردم. تصور کردم که چگونه اسرائیلیها شکم مادر را پاره کردند و بچه را از آن خارج کردند. تصور کردم همسر برادرش، چگونه کشته شد و همینها خشم و بغضم را بیشتر از قبل کرد.
حتی تصور همهی اتفاقات با تمام وجود مرا تلخ کرد.
اینکه یک نفر بیاید خانهات را خراب کند، تورا از شهر آبا و اجدادیات بیرون کند، خانوادهات را با جنایتهای متعدد بگیردو...، هیچ کدام از ما شاید آن را درک نمیکنیم. امنیت کلمه پنج حرفی قشنگیاست که فقط نبودنش میتواند معنی حقیقی آرامش را به ما بفهماند. چیزی که سالهاست فلسطینیها آرزویش را دارند. آرزوی یک لحظه بدون ترس زندگی کردن، در کنار مدیترانه قدم زدن، برداشت محصولات زیتونو....
این نکته را هم اضافه کنم که ترجمه کتاب میتوانست خیلی بهتر باشد، تمام مدت خواندن کتاب حسرت میخوردم که ای کاش عربیام قوی بود و کتابِ زبان اصلی را میخواندم.
مخلص کلام، کتاب را بخوانید تا تاریخچه فلسطین را بفهمید و با معرفت بیشتری مرگ بر اسرائیل بگویید.
#زخم_داوود
#سوزان_ابوالهوی
#پست_معرفی
@Zamire_moshtarak
صدیقه طاهره (سلام الله علیها) محور ابتلای تاریخی است و هدایت عالم با بلای ایشان است؛
این نکته در زیارت کوتاه حضرت آمده:
" یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره".
قبل از اینکه ایشان در قالب بشر خلق شوند، خدا امتحانی را از آن حضرت خواسته و ایشان آن امتحان را پس دادند که تلقی من این است که امتحان ایشان، محور عبور عالم از وادی ظلمات به نور است؛ بلای ایشان محور شفاعت کل عالم است و با بلای ایشان است که خوبان عالم به حقیقت نبوت و ولایت متصل می شوند.
#خطبه_فدکیه_مبانی_معرفتی_و_زمینههای_تاریخی
#سید_محمد_مهدی_میرباقری
@Zamire_moshtarak
در روایت آمده محمود بن لبید میگوید: بعد از وفات حضرت رسول "صلیالله علیه و آله و سلم"، حضرت صدیقه طاهره "سلامالله علیها" میآمدند کنار "احد" گریه میکردند; عرض کردم چرا گریه میکنید؟ فرمودند: نمیدانی اینها چه کردند; اگر این کار را نمیکردند، تا قیام قائم بین هیچ دو مومنی بر سرحق اختلاف نمیشد; ریشه اختلاف در جبهه مومنین برکنده میشد اما با کار آنها بنای اختلاف و تفرق گذاشته شد.
#خطبه_فدکیه_مبانی_معرفتی_و_زمینههای_تاریخی
#سید_محمد_مهدی_میرباقری
@Zamire_moshtarak
در روایت دیگر دارد که ظلمتی عالم ملائکه را فراگرفت، ملائکه به سختی افتادند، به خدا پناه بردند، خدای متعال نور حضرت زهرا "سلامالله علیها" را در عرش تجلی داد; در روایت تعبیر "قندیل،" آمده است; یعنی خداوند نور حضرت را در چراغدانی تجلی داد و ظلمت از عالم ملائکه برداشته شد. ملائکه در مقابل خدا به سجده افتادند و از خدا پرسیدند این نور کیست و خدا متعال آن ر ا توصیف کرد. حضرت را "زهرا" میگویند، یعنی درخشنده; با درخشش حضرت، ظلمت از عالم ملائکه برداشته شد.
#خطبه_فدکیه_مبانی_معرفتی_و_زمینههای_تاریخی
#سید_محمد_مهدی_میرباقری
@Zamire_moshtarak
هدایت شده از حاج مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#ببینید
نماهنگ | مادر غمخوار
#رفت_با_منتقم_مادرمان_برگردد
بامداحی: حاج مهدی رسولی
پست ویژه #شب_جمعه و ایام #شهادت_حضرت_زهرا
شاعر: اکبر شیخی
تهیه شده در معاونت رسانه هیئت ثارالله زنجان
#نشر_حداکثری
[ @mahdirasuli_ir ]
[ @sarallah_zanjan ]