eitaa logo
| ضَـمیـرِ مُـشْتَـرَک |
79 دنبال‌کننده
314 عکس
16 ویدیو
10 فایل
ضـَمیـرِ مُـشـْتَرَکَـــم، آنْچِـنان کـه خـود پـیـداسـت کـه در حِـصـار تـو و ما و من نِـمـی گُنـجَم # کتاب_بخونیم
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا حفظش کنه استادمون رو بهمون گفت: می دونید چرا به امام رضا (علیه السلام) میگن «رضا» ؟؟ رفتیم دنبال دلیلش و هر کدوممون یه چیزی گفتیم، اینکه این لقب رو مامون داده به امام و بعد از امام جواد(علیه السلام) سوال شد که آیا راسته؟ و امام جواد (علیه السلام) گفتن نه و علت اینکه به پدرم می گفتن رضا این بوده که علاوه بر اینکه دوستان ما از ایشون راضی بودند، دشمنان هم راضی بودند و..... خلاصه جواب ها رو بردیم برای استاد و استاد گفتن همه ش درسته اما یه جواب دادن که به دل همه مون نشست... تو صلوات حجج طاهره میخونیم «الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ وَ رَضَّیْتَ بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِکَ» یعنی خدایا سلام و درودت برای علی بن موسی (علیه السلام) که او رو پسندیدی و به وسیله او هر کدوم از آفریده هات رو که خواستی راضی کردی! یعنی هر وقت دیدی کسی از دستت ناراحته و هیچ جوره راضی نمیشه از دستت برو سراغ خود امام رضا، امام رضا بلده چی جوری راضی ش کنه:) +جانم به فدای خودش و اسم قشنگش😍🍃
من باب اینکه دیشب لیله المبیت بود و من یادم رفت اینو دیشب ریپلای کنم
صدا می زنم: هشام! باز می گردد. - آن رقعه که دیروز از منزل ابوالحسن به قاصدی سپرده شد، به قصد مدینه.... هشام نزدیک تر می آید: برای فرزندشان محمد نوشته بودند - مضمونش؟ پیش از آنکه سکوت هشام طولانی شود، خیره کیسه دینار ها می شوم، در می یابد و: - نوشته بودند که; شنیده ام خادمان و همراهانت از بخل، تو را از در کوچک تر خانه بیرون می برند تا با نیازمندان روبرو نشوی، به همان حقی که برگردنت دارم، میخواهمت که از در بزرگ منزل بیرون شوی و هربار و همیشه هم درهم و دینار همراه داشته باشی.... که هیچ کس از در خانه ات ناامید و تهیدست نرود.... می مانم: همین؟ هشام به موافقت سر تکان می دهد و من متحیر، که حاکم من باشم و ابوالحسن میان این همه دغدغه، اندیشه چند محتاج و نیازمند ِ هزاران فرسخ دورتر از خویش داشته باشد.... @Zamire_moshtarak
دچار شدگان به همین موضوعیم برای به بلندای آن ردا!!
دوستاتون رو به کانال دعوت کنید 🍃😍 @Zamire_moshtarak
ارتباط خیلی مستقیمی وجود داره بین تصمیم من برای نخریدن کتاب و تخفیف زدن کتابفروشی ها:) تا تصمیم می گیرم که دیگه کتاب نخرم و همینا رو بخونم، کتاب فروشی ها به صورت همگانی ۲۰ تا ۲۵ درصد تخفیف میزنن:) البته یکی از علت تخفیف کتاب فروشی ها فرداست که روز کتابخوانیه
صبح روز کتاب‌ و کتابخونی تون به خیر😍
این روزا که کتاب فروشی ها اکثرا تخفیف دارن، حتما کتاب رو جز لیست خریدتون قرار بدید
تموم شد:) به بلندای آن ردا روایت زندگی امام رضا(علیه السلام) از زمان هجرت امام از مدینه به مرو هست. اکثرا همون چیزهایی هست که خوندیم و می دونیم ولی انقدر متنش دلنشین و قشنگه که حقیقتا اگه وقت داشتم و تابستون بود، یه روزه تمومش می کردم و گفتم در عین حال خودم از عمد عقب می انداختم خوندنش رو تا تموم نشه:) خلاصه که اوصیکم به خوندنش شدید‌! #به_بلندای_آن_ردا 📚 #سید_علی_شجاعی @Zamire_moshtarak
بی وقفه میریم سراغ بعدی:)
راست میگن:) حقیقتا من خودم به کسایی که کتاب بردن و نیوردن دیگه کتاب امانت ندادم:)
فرض اول، مرگی در کار نیست. اگه مرگ نباشه‌، آدم ها از بزرگترین خطر و بزرگترین تهدیدِ هستی نجات پیدا می کنند. آدم ها برای چی از مریضی می ترسند؟ برای اینکه بیماری همسایه دیوار به دیوار مرگه. برای چی از تصادف با ماشین می ترسند؟ برای اینکه در تصادف احتمال مرگه زیاده. برای چی از قبرستون و مُرده می ترسند؟ برای اینکه قبرستون یعنی خونه مرگ. .... واسه چی از جنگ واهمه دارند؟ برای اینکه جنگ اون ها رو یه راست می بره به جایی که اسمش مرگه. .... از تهدید، از زندان، از شکنجه، از خون، از گلوله‌، از پلیس، از خشونت براس چی می ترسند؟ .... برای اینکه همه این جاده - گیرم بعضی خاکی، بعضی آسفالت، بعضی اتوبان- به جای وحشتناکی می رسند که شما ترسوها و ابله ها اسمش رو از سر ناچاری و بی اسمی - گذاشته ید مرگ. نفسش را در سینه حبس کرد و لحظه ای ساکت ماند. بعد به شدت فریاد کشید: یعنی چون هیچ اسم دیگه ای به عقل ناقص تون نرسید، اسمش رو گذاشته ید مرگ. .... اما این مرگ چی هست یا چی نیست، هیشکی نمی دونه. تنها کاری که ما می کنیم اینه که تا اون جا که ممکنه، تل اونجا که ترس برمون نداره، جلو بریم و بایستیم لبه ی تیز دره ای عمیق. دره ای خیلی عمیق و تاریکی که فکر می کنیم تهِ اون هیولای مرگ خوابیده اما هیچ کدومِ ما حتا نمی تونیم حدس بزنیم که تهِ اون دره چی هست! 📚 @Zamire_moshtarak
تموم شد:) یه کتاب هشتاد صفحه ای‌ِ کوچولو که زود خونده میشه و تو کیف هم راحت جا میشه (یکی از دغدغه های بزرگ من😅) اولین چیزی که باعث شد به سمت کتاب جذب شم "تیتر کتاب" بود. قبلا یه روایت دیده بودم از امام علی (علیه السلام) که می فرمایند دنیای شما پیش من پست تر از استخوان خوک توی دست کسیِ که جذامی داره. خلاصه که همین باعث شد کتاب رو بخرم و به قول خودمون ببینم حرف حسابش چیه:) البته تعریف دوستام از نوشته های مصطفی مستور هم شوقم رو برای خرید کتاب چندین برابر کرد! کتاب روایت گرِ داستانِ زندگی یه سری آدما تویِ یک مجتمع است که پست بودن زندگی دنیا رو بیان میکنه. نویسنده به صورت خیلی ظریف یه شبهه رو مطرح میکنه و میگه اگه خدا واقعا قادر مطلقه چرا وضعیت مطلوب رو برای ما ممکن نکرد؟ چرا این همه سختی؟ و .. و بعد خیلی قششنگ بدون مراجعه به آیات و روایات، شبهه ای که مطرح کرده رو جواب میده😍 در کنار غنی بودن مطالب کتاب، توصیف های کتاب فوق العاده ست، انقدر قشنگ که بعضی جاهاش رو دوباره میخوندم و چشام رو می بستم تا کاملا خودم رو تو محیطی که نویسنده ترسیم ش کرده، تصور کنم... حقیقتا اگه بخوام یه کتاب خیلی خوب، با حجم کم و توصیف های عالی وملموس و مطالب مفید به کسی معرفی کنم، همین کتاب رو پیشنهاد میکنم. و قطعا از همین حالا در کنار کتاب های آقای امیرخانی که برای هدیه دادن انتخاب میشدن، این کتاب هم اضافه شد❤️😍 📚 @Zamire_moshtarak
ببخشید که طولانی شد🙈 ولی اگه حوصله داشتید بخونید پست معرفی کتابِ🌸
‏اوج تبلیغت تو هفته کتابخوانی اینه که روی چهارتا برگه رنگی بنویسی چه قدر ازمخارج ماه رو اختصاص میدی به کتاب و تا حالا نذر فرهنگی کتاب دادی و این صحبت ها؟ خب کوه کندی خواهر من! بعد یه سوال تخصصی! توقع داری ملت اینجوری کتابخونم بشن؟ حقیقتا باید بگم خلاقیتت عمودی تو حلق دشمنای اسلام! +عصبانی طور!
میگه که: بریده باد دستی که کتاب قرض دهد. و بریده باد دستی که کتاب قرض گرفته شده را پس دهد. 😁😁😁 + نظر یکی از اعضای کانال که مثل من زخم خورده :))
حواسم بود که امروز سالگرد شهادتته و یه فرشته مثل تو رو امروز از دست دادیم... هوامونو داشته باش🍃🌸 اگه میشه برای شادی روحش صلوات بفرستید❤️
در منزل خود من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در مطالعه خوابشان می برد. من هم همین طورم. نه این که حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه می کنم; تا خوابم می آید، کتاب را می گذارم و می خوابم. همه ی افراد خانه ما، وقتی می خواهند بخوابند حتما یک کتاب کنار دستشان است. من فکر می کنم که همه خانواده ها باید این گونه باشند. توقع من، این است. باید پدر و مادرها، بچه را از اول با کتاب محشور و مانوس کنند. حتی بچه های کوچک باید با کتاب انس پیدا کنند. باید خرید کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدم بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی مثل لوسترها، میزهای گوناگون، مبلهای مختلف و پرده و... به کتاب اهمیت بدهند. اول کتاب را مثل نان خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند; بعد که این تامین شد به زواید بپردازند. خلاصه، باید با کتاب انس پیدا کنند امامنا🍃🌸 ۷۴/۲/۲۶
درود بر تو ای علی مرتضی... می توانم مستندی از چاه هایی تهیه کنم که درد و دل تو را شنیده اند؟ حتم دارم خاک و سنگش هنوز سوگوارند اگر از شدت غصه غبار نشده باشند و بر دامان ننگین این دنیا ننشسته باشند. که غبار شده اند و نشسته اند بر دامان این دنیایی که شما به عطسه بزی هم قبولش نداشتید! 📚 @Zamire_moshtarak
می خواید درباره عطسه بز چیز بیشتری بدونید؟ رجوع کنید به خطبه ۳ نهج البلاغه با این خطبه میشه سال های سال زار زد😭
به مناسبت ورود حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قم کتاب معرفی کنیم:)
وقتی با خدا معامله می کنی، این طور نیست که چیزی را از تو بگیرد و در عوض آن چیزی به تو بدهد... از مالی که در راهش هزینه می کنی، ۷ خوشه می روید که در هر خوشه اش صد دانه است. یعنی آن مال را از تکاثر به در می آورد و به کوثر تبدیل می کند و تحویل تو می دهد.... جانت را در راهش بدهی، آن را به کمال مزین می کند و تحویل می دهد... و چه معامله ای پرسودتر از این؟ اگر بودی و چشمت به نگاه حسین می افتاد، حتما کیفِ رفتن را در نگاهش می دیدی. اشتیاق او به رفتن هزاران برابر بیشتر از اشتیاق تو به زنده ماندن بود... خواست بگوید روح حسین در زیباترین شکل ممکن عروج کرد و به مرتبه ای صعود کرد که تو حتی در خیال هم آن را تصور نمی توانی کرد. اما به گفتن همین جمله اکتفا کرد: چه چیزی زیباتر از این که بدانی در راهی کشته می شوی که رضای خدا در آن است؟ 📚 @Zamire_moshtarak
و رفت پشت حوصله نورها دراز کشید... + این نویسنده رو با ماه به روایت آه که درباره حضرت ام البنین میشناسم خدایش رحمت کند فاتحه ای بفرستید🍃🌸