eitaa logo
🤵‌ خاطرات‌ عروس و داماد 👰
8.3هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
174 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده برای کانالداران محترم پذیرفته میشود👇🧿 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 .
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه . کانال خوبی دارین و خوشحالم که تو کانال پر از تجربتون عضوم . میخواستم یه درد و دلی بکنم امیدوارم داخل کانالتون قرار بدین. من دختری هستم که به شدت دل نازکم . سر کوچکترین چیزی گریم میگیره هرچقدر هم میخوام جلوشو بگیرم بدتر میشه .پدر مادر خوبی هم دارم . اجتماعی نیستم و تقریبا درونگرام تو شهری دور از فامیلهامون زندگی میکنم . یه جورایی امید پدر مادرم هستم .این احساساتی بودنم داره تو زندگی و دانشگاه خیلی تاثیر میذاره . مثلا تو بحث گواهینامه گرفتن چون مربی یه کم سرم داد زد اومدم خونه گریه کردم .نامزدم تو زندگی سختی کشیده ولی هر چی باشه پسره وقتی به اون میگم تا اونجایی که میتونه دلداریم میده ولی خب بیشتر از یکی دو روز تاثیر نداره . ترسیدم .خسته شدم . شاید بشه گقت ثبات احساساتی ندارم بعضی وقتا به خاطر این ضعف احساساتی دوست دارم خودمو بکشم خلاص بشم . با اینکه 19 سالمه ولی قلبم درد میگیره . مشکلی قلبی ندارما . سر همین احساساتی بودنم . اگه کسی تجربه یا راهکاری داره امیدوارم ارائه بدید . ندیده دوستون دارم❤️❤️❤️ / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
سلام عزیزم یه اتفاقی همین دیروزتوخونمون افتادپسربزرگم باکوچیکه دعواش افتادواون کتک زد😔پسرکوچیکه پاشداومدپایین توآشپزخونه باحال بغض وغصه فراوان که من تحت تاثیرقراربگیرم وداداشش.دعواکنم! باحالت بغض گفت:ای کاش منم مث دوستم بودم گفتم چطور؟ گفت:دوستم یه داداش داره ده سال ازش بزرگتره براهمین خیلی هوای دوستمو داره واذیتش نمیکنه! بعدزدزیرگریه وگفت ببین من چقدبدشانسم اینم ازپدرومادرمن واقعابابی فکری بچه دارشدید!! میزاشتن داداشی بزرگ میشدبعدکارتون میکردین😭 (میخواس بگه بچه دارمیشدین) 😳شماقضاوت کنیداون لحظه من میتونستم خودموکنترل کنم نخندم که پسرم بامن قهرکرده ومیگه شمابه ناراحتی من میخندین😂 / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇 (تقویم همسران) ⬅️اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی. ✴️ یکشنبه 👈 4 آبان 1399 👈 8 ربیع الاول 1442👈 25 اکتبر 2020 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شهادت امام حسن عسگری علیه السلام " 260 ه.ق " . 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌙🌟 احکام دینی و اسلامی . ❇️ روز شایسته ای است برای امور زیر : ✅ خرید و فروش . ✅ میهمانی و ضیافت. ✅ و ملاقات با قاضی و دیگران نیک است . 👼 برای زایمان خوب و نوزادش تولدی خوب و عمری طولانی خواهد داشت . ان شاء الله ✈️ مسافرت : سفر دریایی و زمینی خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد . @taghvimehamsaran @taghvimehamsaran 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز برای امور زیر خوب است : ✳️ ختنه و نامگذاری فرزند . ✳️ معامله و خرید خانه و آپارتمان . ✳️ و آغاز بنایی و تعمیر خانه و دیوار نیک است. 📛و امور ازدواجی خوب نیست . 🔲این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. 💑مباشرت و مجامعت. مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، برای سلامتی مفید است و فرزند آن حافظ قرآن گردد . ان شاءالله ⚫️ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث بیماری می شود. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #فصد انداختن در این روز، از ماه قمری ، باعث درد در سر است . 😴😴تعبیر خواب خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه 9 سوره مبارکه " توبه "است. اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا فصدوا عن سبیله.. و چنین استفاده میشود که دو نفر برای قطع معامله نزد خواب بیننده بیایند . و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید...... @taghvimehmsaran 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . @taghvimehmsaran 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸ب بامیدپرورش نسلی مهدوی انشاءالله🌸 📚 منابع مطالب کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 025 37 747 297 09123532816 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک شرعا حرام و ممنوع میباشد 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛 مطلب تخصصی و مفید تقویم نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇 لینک کانال اصلی و فعال ما در تلگرام👇 @taghvimehmsaran @taghvimehmsaran @taghvimehmsaran لینک گروه در پیام رسان ایتا و سروش👇 @taghvimehamsaran https://t.me/Taghvimehamsaran
سلام من میخواستم از یکی از خاطره های بدم بگم اقا ما پارسال با یکی از اشناهامون که یه زن و شوهر بودن رفتیم قم و خلاصه ما رفتیم حرم ما هنوز حتی وارد صحن نشده بوریم و توی اون بازارا داشتیم میگشتیم خوش و خرم و بعدش رفتیم بستنی خریدیم و از اونجایی که دستم بند بود چادرم روی شونم افتاده بود که یه خادمای خانوم اومد و با یه لحن خیلییی بدی گفت که چادرتو سرت کن و حجابتو رعایت کن پدر منم بدش میاد از اینکه کسی بخواد به خانوادش دستور بده و یا کلا دست بزاره روی غیرتش 🤦🏻‍♀ جای اینکه به اون خانوم چیزی بگه یکی منو زد که چادرتو درست کن و بنده نتونستم اون بستنی رو که با دلخوشی خریده بودم بخورم و همونجا انداختم توی سطل و انقدر گریه کردم که نگو خیلی بده که پدرت جلوی کسی بزنتت😔 حالا بابام هیچوقت منو نمیزنه اما چون عصبی شده بود اینکارو کرد و بعدش حتی خودش شروع کرد گریه کردن اما خب اون خانوم واقعا اگه میخواست ترویج حجاب کنه کاش لحنشو و دیدشو عوض میکرد با وجود همچین ادمایی هیچوقت هیچکس با زور به حجاب علاقه پیدا نمیکنه نمیدونم چرا قربون امام رضا برم خادماشم مثل اقا خوب و مهربونند اما خادمای حضرت معصومه برعکس بانو اینطوری دل میشکنن شاید بگین خب اون یه کلمه اینطوری گفت ولی نه گیر داده بود و نمیرفت و میگفت چادرتو درست کن😑 تازه باز یکی دیگشون به خواهر من که ۷ سالش بود گیر داده بور میگفت از حالا باید چادر سرت کنی اخه بچه مانتو بلند پوشیده روسریشم که جوری سرشه که موهاش پیدا نیس اونوقت چادر سرش کنه (باز یکی نیاد همونطور که به اون خانوم بیچاره که گفته بود عاشق امام حسینه بگه نه تو اصن قم نرفتیو و تو دروغ میگیو میخوای دیدارو نسبت به خادما بد کنی😏 والا🤷‍♀) / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
🤵‌ خاطرات‌ عروس و داماد 👰
#سرگذشت_رها از جواب رکش بغض می کنم. جوابی بهش نمی دم که بهم پشت می کنه و از اتاق بیرون می زنه. آ
صبح با حال بد چشمم و باز می‌کنم و ناخودآگاه سمت در می‌چرخم. برای چند ثانیه تار می‌بینم اما به محض این که تاری از بین می‌ره قامت ناصرو توی قاب در می‌بینم که دست به سینه ایستاده و خیره نگاهم می‌کنه .  نگاهش خیره صورت پف کرده و خواب الودمه و وقتی متوجه می‌شه که بیدار شدم، تکیه از قاب در می‌گیره و چند قدم جلو میاد. توی جام نیم خیز می‌شم و بدون توجه به گردن گرفتم بخاطر یه طرفی خوابیدنم روی تخت می شینم .  نگاه از صورتم نمی‌گیره و با کمی فاصله ازم روی تخت می‌شینه. بی حرف کاغذ و خودکار جلوم می‌اندازه. سوالی نگاهش می‌کنم. بی حس نگاهم می‌کنه و صداش مثل ریختن بهمن لرز به تنم می‌اندازه: _شمارشو بنویس . نگاهم با تعجب توی صورتش می‌چرخه و اول صبح اینقدر حافظم کار نمی‌کنه که بفهمم دقیقا منظورش با کیه؟ لب‌های خشکم و تکون می‌دم و باصدای خش دار می‌پرسم: _شماره کی؟؟ صورتش سرخ می‌شه و سرم داد می‌زنه : _شماره عمه ی منووو …. شماره همون الاغی که عاشق و شیدای سرکار خانمه .  بغض گلوم‌و می‌سوزونه و دیدم تار می‌شه .  خودکارو محکم تر جلوم روی کاغذ می‌کوبه و با لحن محکم تری می‌گه : _بنویس رها منو سگ تر از اینی که هستم نکن . اشک دیدمو تار می‌کنه و دستام  شروع می‌کنن به لرزیدن . خودکار و با دست لرزون توی دستم می گیرم و چیزی که یه ذهنم میادو می نویسم. سکوت بین مون و صدای هق زدن های خودم می شکونه و نفس های کش دار ناصر . شماره ای که هیچ تصویر واضحی ازش نمی بینم و سمتش هل می دم و مثل بچه های خرابکار، شروع می کنم به  بازی یا انگشتام. با ضرب کاغذو از جلوم برمی داره و موقع بیرون رفتنش از اتاق درو بهم می کوبه. نمی دونم چرا پشت سرش راه میفتم و از اتاق بیرون می رم اما اون بدون نیم نگاهی سمت من از خونه بیرون میره و درو به روم قفل می‌کنه. با دو سمت در میرم و شروع میکنم به در زدن: _ناصر...درو چرا قفل کردی؟ مگه زندانی ام ؟؟؟ درو باز کن ناصر …بخوام فرار کنم اینقدر این خونه راه درو داره که…. حرف تو دهنم میمونه و در با شتاب زیادی باز میشه . ادامه دارد / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
سلام مدتی است که با کانال شما آشنا شده ام خدا خیرتون بده یه حرفایی هست که آدم حتی با نزدیکانش نمیتونه در میان بگذاره ولی در این کانال راحت عنوان میشه در جواب خانمی که با همسرش دختر عمو پسرعمو هستن و همسرش هیچ اهمیتی بهش نمیده عزیزم خیلی تاسف خوردم برای تو چون دقیقا سرنوشتی مشابه تو داشتم من دبیر بودم زمانی که مجرد بودم خواستگاری داشتم که بهم علاقه داشتیم اما همسرم چون َشغل خیلی مهمی تو شهر داشت خانواده هامون مارو سر سفره عقد نشوندند غافل از اینکه دل همسرم پیش دختر عمه ش مونده بود دختر عمه ش قبل از ما ازدواج کرده بود از اون اول احساس کردم همسرم علاقه ای بهم نداره حمایتی نداشتم جایی نداشتم برخلاف میلم مجبور شدم ۲۰ سال با خانواده شوهرم یه جا زندگی کنم خیلی تلاش کردم جایی تو دلش باز کنم نشد با اینکه مطمئن بودم اگه این تلاش رو برای مرد دیگه ای میکردم بنده من میشد شروع کردم ادامه تحصیل فوق لیسانس دکترا در رشته حقوق الان دهها برابرش درآمد دارم دخترم و دوتا پسرام در رشته پزشکی درس خوندن هر چند تموم اینها رو همه می بینن اما شوهرم هیچوقت ندید چون دوستم نداشت ولی من همون روز که پا تو خونه ش گذاشتم هر چی تو دلم بیرون ریختم با اینکه خواستگارقبلیم از ازدواج من حالش بهم ریخته بود و با اینکه آشنا ی خانوادگی بود توی این ۳۰ سال بعد ازدواج ۴ یا پنج بار تو مراسم دیدم و کلا فراموشش کردم عزیزم ناراحتم برای عمر خودم برای عمر تو زندگی بدون مهر و محبت جهنمه هر چند همسر من علی الظاهر خیانتی نکرده ولی یه خانم می فهمه من چی میگم وقتی به جای همسر با یه همخونه زندگی می کنی پس اونقدر اوج بگیر و بالا برو که دستشون بهت نرسه در مقابل مشکلات کوه باش حتی یه کوه یخی الان از نظر موقعیت اجتماعی و شهرت و درآمد خیلی از همسرم بالاتر هستم بارها گفتم بیا از هم جدا شیم من با بچه ها می مونم لا اقل تو برو دلخواهت رو پیدا کن از ترس آبرو این کار رو نکرد ولی ایکاش از اول این وصلت سر نمی گرفت بدترین پرونده هایی که دارم و حالم رو خراب میکنه پرونده ازدواج های اینجوریه و حالم رو خیلی خراب می کنه چون یه بار دیگه زندگی خودم مرور میشه / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
: از نامزدیم پشیمان شدم و نامزدم طلاقم نمیده حالا با یکی دیگه دوست هستم سؤال❓ من یه دختر زیر بیست سال هستم که تو ۱۶ سالگی نامزد شدم اولش یه بچه بودم با حرف یکی از اقواممون با پسره که الان نامزدم هست دوست شدیم و من در عرض ۲ ماه وابستش شدم جوری که همش فکرم پیشش بود بعد ۲ ماه اومد خواستگاریم ما نامزد شدیم اما فقط سه ماه بعد نامزدی بود که کلا پشیمون شدم هر بار که تصمیم به طلاق گرفتم نذاشتن.اما در اخر دیگه به حرف هیشکی گوش ندادمو رفتم درخواست طلاق دادم .الانم ۱۵ ماهه نامزدم رو ندیدم.دیگه بهش هیچ حسی ندارم.اما اونم طلاقم نمیده. الانم با یه پسره اشنا شدم که خیلی دوسش دارم نزدیک یه ساله باهاشم با اینکه میدونم اخلاقش تنده بهم قول داده بعد طلاقم باهام باشه تا همیشه منم خیلی دوسش دارم نمیتونم فراموشش کنم ینی جوری شده که از نامزدم طلاق میگیرم ب خیالمم نیست با این که یه حرفی بینمون میشه زود دیونه میشم.تو رو خدا راهنماییم کنین من خیلی تنهام . / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
سلام داشتیم فیلم تماشا میکردیم(اسم فیلمش یادم نیست) تو فیلم آقایی چون نزدیک عروسی دخترش بود پول قرض کرد و جهیزیه خرید.شبش مهمونی بودن از مهمونی که برگشتن دزد همه ی جهیزیه رو برده بود و چندتا کارتن خالی تو حیاط گذاشته بود.نامزده دختره هم بود.پدره شروع میکنه به گریه و زاری که بدبخت شدم.داماده هم گفت شما اصلا جهیزیه نخریده بودید این کاراتون نقشه هست مادرشوهرم که همه ی قسمت های فیلم رو دیده بود یهو گفت من خودم دیدم پدره دختره پول قرض گرفت جهیزیه خرید.چرا داماده اینجوری میگه وای من غش کرده بودم از خنده😂.آقام میگفت مامان این فیلمه اونم میگفت نه من خودم دیدم جهیزیه گرفت ترکیده بودما یعنی😂😂😂 / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
سلام سلاله جون یه بار یادمه مادرشوهرم اش درست کرده بود 😋 داشتیم با خواهرشوهرام تو پذیرایی میخوردیم و حرف میزدیمو میخندیدیم  من پشت اپن اشپزخونه نشسته بودم  برادرشوهر مجردم تو اشپزخونه بود در یخچالو باز کرده بود  اقا من وسط خنده یه رگباری ازم خارج شد 😱 فقطم برادرشوهرم فهمید چون اون بهم نزدیک بود  دیدم زل زده داخل یخچال داره با تعجب تو یخچالو نگاه میکنه ، ماتش برده بود  آبروم رفت تا چند وقت جلوش آفتابی نمیشدم / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
سلام انگیزه ندارم برای درس خوندن کارشناسی روانشناسی دارم و تا الان بیکارم ازدواج کردم و یه دختر دارم و در انتها جدا شدم از همسرم و دخترم با خودمه که ۴ سالشه خودمم ۲۶ سالمه الان برای ازمون استخدامی ثبت نام کردم اموزگار ابتدایی و اون منطقه فقط ۶ نفر میخواد و من اولش خوب خوندم ولی الان فک میکنم نخونم بهتره بازم بازنده منم مثله همیشه در کل حوصله درس خوندن رو ندارم و فقط گریه میکنم شما راهکار بدید بگید چطور بخونم من خستم از خودم از این زندگیه پوچ آینده ی نامعلوم و دخترم فقط گریه / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═
❣هر چند همسر شما راستگو باشد اما نیاز نیست رازهای دوران مجردی یا و خانواده خودتون رو که به زندگی آیندتون مربوط نیست باز گو نکنین ❣هنگامی که شوهرتون پیش شما نیست با خانواده اون بگیرین و جویای حال اون ها بشین اینکار باعث جذابیت شما پیش اونها میشه. ❣هرگز همسرتون رو در شرایطی قرار ندین که مجبور بشه بین شما و مادرش یک نفر رو انتخاب کنه چون اصولا مردانی که ندارند یکی را انتخاب و دیگری رو ناراحت میکنند. ❣سعی کنید شبها در خانه برای خواب نمانید، البته برای کسانی که خانواده همسرشان در شهرستان است این قضیه استثناء است ، ❣وقتی در شهرستان به منزل خانواده میروید بیش از چند روز موندنتون جالب نیست ،سعی کنید براشون تازگی داشته باشین . ❣در خونه مادر شوهرتون برای انجام بعضی کار ها از او از این کار شما او احترام دریافت میکند و سیاست مهمان بودن شما حفظ میشود، ❣به هیچ عنوان در آنها دخالت نکنین و از همسرتون طرفداری نکنین بگذارین خودشون حل کنند اونها از خون هم هستند و بعد از دعوا صمیمیتشون پا برجاست اما شما عروس اون خانواده هستین !!! / / / هاتونو ارسال کنید به مجموعه کانالهای ما در ایتا پیوندید🔽 🎭 @CeLebriTya 😜 @zaN_shOhar 💏 @DeLaNe36 ═ೋ❅🌸❅ೋ═