🥇کدام برای سرمایه گزاری ارزنده‌تر است؟ ربع سکه طلای آب شده صندوق های ملکی صندوق های طلای بورسی ❌ جواب رو ببینی شوکه میشی 👆

‌👿 به شیطان و جن اعتقاد دارید بعد قرآن و اذکار الهی رو باور ندارید ⁉️ ‌ دیدی بعضیا خیلی پولدار و خوشبختن!😒 اینا از تکنیک تسبیح و ذکرهایذمعجزه‌آسا استفاده میکنن #اینجا براتون گذاشتم 👇🏻 👈🏻ذکر جذب ثروت 📿 👈🏻ذکر جلب معشوق 📿 👈🏻ذکر آرامش و سلامتی 📿 🚨هرکی جا بمونه تقصیر خودشه😱

‌🤫تکنیک قرآنی مخفی ‌ برای خانه دار شدن 👌به مدت #هفت_روز به شیوه گفته شده‌ بخواند ...به اذن خدا برآورده می‌شود کافیه خانه ها رو لمس کنی 👇 🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚 🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚🏚 باورم نمیشه خونه دار شدم😍👆

🔷 چگونه همسرتان را صدا بزنید؟ . هر کلمه‎ای یک بار روانی و عاطفی دارد که در روح و فکر شنونده تاثیر می‎گذارد و این تاثیر به مرور زمان پایدار و ثابت می‎شود. در طول روز شاید بارها و بارها همسرتان را صدا بزنید، نحوه صدا کردن همسر می‎تواند وسیله‎ای برای ابراز عشق و محبت است. . اگر انتظار دارید همسرتان به شما احترام بگذارد، باید با او محترمانه برخورد کنید تا او هم با شما همانطور برخورد کند. اگر همسرتان را محترمانه صدا کنید، به او احساس اعتماد به نفس می‎بخشید و این یکی از پایه‎های زندگی زناشویی است. .تمرین شما از دوران عقد شروع می‎شود. شاید برای اولین بار گفتن کلماتی مثل "عزیز دلم، جانم، عشقم، نفسم و..." برای شما سخت باشد، ولی مطمئن باشید بعد از چند بار گفتن هر کدام، برایتان عادی می‎شود و هر دو از گفتن و شنیدن این کلمات لذت می‎برید. 💟      

این تکنیک ساده میتونه برات شمش طلا بیاره ابردوا جشنواره ای برگزار کرد که قول میدم تو ایتا نظیرشو ندیدی تو این جشنواره شمش طلا هدیه میده 😍 اگه بگم همین دیشب ۲۰ نفر طلا هدیه بردن باور میکنی؟ ☺️ همین الان شرایط رو بخون👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2690974064C9bfb349624 👈 لیست برندگان شمش طلا دیشب

‌ 💣 درمان شو ؛ شِمش طلا بگیر این کانال برای تو طلا #جایزه گذاشت ! 👇 https://eitaa.com/joinchat/2690974064C9bfb349624 ‌

بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم مادرم میگفت " اشکال نداره حالا چیکار کنیم تا درست بشه" اما مادر دوستم بهش میگفت "خاک برسرت یه کار درست نمی تونی انجام بدی" امروز هر دو بزرگسال و بالغیم. وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟" و با حداقل اضطراب و عصبانیت مشکل رو حل میکنم. اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر من که نمی تونم یه کار درست انجام بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟" حرفای امروز ما و احساسی که به فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای درونی فرزندمان خواهد شد. مراقب باشیم چه پیامی برای همه عمر به فرزندانمان می دهیم ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎💟      

📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . اون قوچ قهوه ای که بهش جو دادم حسابی چاق وچله شده مشتولوق واسه تو .پرگل بشکن میزدو ازخونه اومد بیرون وعشرت رو فرستاد پی مریم سیاه طولی نکشید که مریم سیاه بایه بقچه تو دستش وعشرت اومدن وسریع رفت تواتاق سکینه .یه ربع بعد صدای کیل کشیدن اومد وپرگل دست سکینه رو گرفته بود ووارد خونه شد وروبه آقام گفت حاجی عروست بار شیشه داره خیلی باید مواظبش باشی ها .نباید بزاری آب تو دلش تکون بخوره .همچین میگه انگار تا الان خیلی کمک حال ما بود وخیلی کار میکرد .مریم سیاه رفت جلو آقامو دوقرون ویه دوتا نخود تریاک مشتولوق گرفت ورفت .نازو اداهای سکینه شروع شده بود هرروز هوس یه چیزی میکرد یه روز آبگوشت پردنبه میخواست درست میکردم میگفت گوشتش کمه یه روز ترخینه میخواست درست میکردی میگفت تند نیست .آقام هم دست به سینه بالای سرش میچرخید وخواسته هاشو برآورده میکرد ومارو کتک میزد ودعوا میکردکه‌چرابهش‌نمیرسیم .سکینه خانم امر کرده بودن که قیمه میخواد توی چند روز یه گوسفند کامل رو با ننه وآقاش خورده بودن .منم فقط دوبسته گوشت بود باهاش قیمه درست کردم .سرشام گفت گوشتش کمه .آقام کمربندشو دراورد وپیش ننه وآقاش افتاد به جون منو خواهرم هرچقدر میگفتم بخدا دیگه گوشت نبود میگفت نه شما ازقصد کم ریختید تو آبروی منو جلوی پدر زن ومادر زنم ببرید .اینقدر زد زد زد تابه زور آقای سکینه دلش سوخت واومد جلوشو گرفت وگفت عیبی نداره حاجی کاریه که شده ما که غریبه نیستیم .چندوقته هم که اینجاییم .دوتا لگد آقام بهمون زدو گفت ازجلو چشمش گم شید .رفتیم نشستیم تو انباری سرد .چقدر دلم برای ننم تنگ شده بود ننه بدبختم چقدر حاملگی بدی داشت یه بار نشد بگه ویار دارم یا اینو میخوام یا اونو میخوام بدتر دائم کتک هم میخورد و تا میفهمید حامله است ازترس اینکه باز هم دختر باشه میمرد وزنده میشد تا لحظه ای که زایمان میکرد وبچه رو میدید .چقدر کتک خورد وچقدر بدبختی کشید حالا این خانم دست به سیاه وسفید نمیزنه وهرروز هم ویار یه چیزی داره وآقام تا شهر میره براش میاره .چقدر دلم برای تنهایی و بی کسی ننم سوخت .یاد اون روزا افتادمو شروع کردم های های اشک ریختن آی ننه بدبخت وساکت من یه بار نشد لب باز کنی وشکایت کنی .اونشب تا صبح گریه کردم .فردا زنعموم اومد خونمون ورفت پیش آقام من براشون چایی بردم وپشت در وایسادم که میگفت:داداشم موسی مریمو یه چندباری دیده وخیلی ازش خوشش اومده حاجی چندوقته هی میگه برو بهشون بگو من گذاشتم تا چهلم آقا بل تموم بشه بعد ..حالا منتظر جواب شمام اگه میخواید تا پیغوم بدم.

امروز جمعه بیست و یکم زمستان و دی ماه از خدای منان برایتان تنی سالم و دلی شاد میخوام . همین دوتا رو که داشته باشید ، انگار خوشبخت ترین انسان روی کره زمینید.... . #آواۍزندگـے🕊 🍃 @avayeezendegii

🍃🍃🍃🍃🌸 🌸🍃 هفت ساله ازدواج کردم از اول روز محضر شوهرم منو اصلا نمیخاست.... 🍃 خیلی دلم گرفته اس احتیاج به راهنمایی دارم هفت ساله ازدواج کردم از اول روز محضر شوهرم منو اصلا نمیخاست ازدواج من توسط مادرش صورت گرفت از اول زندگیم خ‌یانت بهم می‌کنه سکوت کردم چون خودم بارها و بارها دیدم. با چشم خودم وقتی بهش میگم چرا خ یانت میکنی میگه من تو رو نمیخام بشدت آدم بدهن بد خونه همش با تندی با منو دخترش حرف میزنه اما بیرون بگو بخند خوشحال خوب برخورد رو با بقیه داره مخصوصا با مسافر زن الآنم که مدت کمیه بهش شک دارم شدید نمی‌دونم چطور این زندگی کوفتی رو تحمل کنم از اول ازوادجم خ یانت و حالا هم با این کار کثیفش نمی‌دونم چکار کنم ن راه برگشت دارم ن تحمل این زندگی رو چون پدر مادر ندارم که برگردم . لینک کانالمون👇👇 @zan_v_zendegi داستان زندگیتو برامون بفرس👇❤️ @pari_166

💖یک نفس یاد خدا 🌼یک سبد خاطر آسوده و شاد 💖یک بغل شبنم آرامش صبح 🌼یک هزار آینه از جنس دعا 💖همه تقدیم شما 🌼نماز و روزه ها تون قبول حق 💖روزتون بخیر