eitaa logo
بشری
225 دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
9.5هزار ویدیو
125 فایل
بشری
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻به بهانه سالگرد آزادسازی جنوب لبنان؛ (۱) 💢 از سرنوشت زنان عضو حزب الله چه می‌دانید/ «خدیجه حرز» کیست؟ 🔹امروز جمعه ۲۵ ماه می میلادی، هجدهمین سالگرد آزادسازی جنوب لبنان از اشغال رژیم صهیونیستی است و عید مقاومت و آزادسازی نامیده می‌شود. از همین رو نگاهی گذرا به زنان عضو حزب الله انداختیم، زنانی که کمتر از رشادت‌های آنان شنیده‌ایم. 🌺 @zanan_enghelaby 🔻 کیست؟ 🔸«خدیجه حرز» یکی از زنان عضو محور مقاومت است که نقش  فعالی در روند مبارزات آزادسازی جنوب لبنان داشته است. وی در خصوص کودکی خود می‌گوید که از زمانی که به خودم آمدم، سعی کردم کتاب بخوانم و کمتر در جلسات زنان حضور پیدا کنم. می‌خواستم آتشم به معرفت و علم و دانش را از طریق خواندن کتاب‌های جبران خلیل جبران و داستان‌های ادبی و شاهکارهای ترجمه شده خارجی سیراب کنم.  🔹او تحصیلات خود را در ۱۳ سالگی آغاز کرد. چرا که تحصیل دختران در آن زمان چندان اولویت نداشت. اما این واقعیت نتوانست خود را به خدیجه تحمیل  کند. او تمایل زیادی برای کسب علم داشت و همواره از پنجره مدرسه‌ای که در نزدیکی آنها قرار داشت، نگاه می‌کرد تا خواندن و نوشتن بیاموزد و شعرها را حفظ کند. وقتی مادرش این‌گونه دید، او را در مدرسه ثبت نام کرد.  🔸 در درون خدیجه بیداد می‌کرد. تاریخ فلسطین و قدس اشغالی را خواند و تمایل زیادی به سیاست پیدا کرد. او گفتمان‌های انقلابی خود را در گوشه و کنار مطرح می‌کرد. اما این افکار از سوی خانواده محافظه کار وی رد می‌شد. آنها می‌گفتند: ‌تو را چه به سیاست؟ دختران از سیاست حرف نمی‌زنند. اما خدیجه به این مسائل اهمیت نمی‌داد.  🌺 @zanan_enghelaby 🔹در پی حوادث سپتامبر سیاه در اردن و انتقال مخفیانه عناصر شهادت‌طلب به جنوب لبنان، خدیجه کاری که می‌توانست برای انقلابیون انجام داد. غذا می‌پخت و از طریق فرزندان خود برای شهادت‌طلبان ارسال می‌کرد، چرا که آنها به صورت محرمانه به جنوب لبنان آمده بودند. فرزندان وی نیز روحیه انقلابی و ملی‌گرایانه فلسطینی را آموختند. پسر بزرگش در آن زمان ۱۸ سال داشت.  باعث شد خدیجه به سمت یادگیری پرستاری پیش برود و به هلال احمر فلسطین بپیوندد. ادامه دارد ... 🌺🌿کمیته زنان نيروهای انقلاب اسلامی🌿🌺 🌺 @zanan_enghelaby
🔻مأموریتم که تموم شد، رفتم با حاج همت درباره‌ی برگشتم صحبت کردم. شهید همت بهم گفت: میخوام یه خاطره برات بگم؟ 🔹 وقتی‌ توی پاوه مأموریتم تموم شد، به شهید ناصر کاظمی گفتم: مأموریتم تموم شده و می خوام برم. ناصر پرسید: بریده ای؟ از سوالش تعجب کردم و گفتم: منظورت رو نمی فهمم، حکمم سه ماهه بوده و حالا تموم شده... ناصر کاظمی گفت: مأموریت و مدت مأموریت زیاد مهم نیست! اگه بریدی بیا تسویه حساب کن و برو، اگر هم نبریدی بمان و کار کن، اینجا کار زیاده و پایان ماموریت و تعطیلی هم نداریم... منصرف شدم و دیگه باهاش درباره برگشتن حرف نزدم... 📚سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ ✨ 🌺 ✨ بشری 🌺 @zanan_enghelaby