eitaa logo
زندگی در آخرالزمان
69 دنبال‌کننده
902 عکس
718 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بهشت اجباری🌸 پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و اله و سلم به -المؤمنین علیه السلام فرمودند: ✨«یا علی، قسم به آن خدایی که مرا و مبعوث فرموده، هرگاه بنده ای بلند شود و بگیرد، خدای متعال را از اعضا و او فرو می‌ریزد! و هرگاه بادل و جان در پیشگاه خدا به نماز بایستد، قبل از این که نماز او تمام بشود، خدا گناهان او را می‌آمرزد، همانندروزی که از-متولد شده است! » ✨نمازهای پنج گانه ای که خدا کرده، لطف اوست. بسیاری از افراد -مستحبی نمی خوانند. مستحب نمی گیرند. وجوب نمازهای روزانه، وجوب روزه ماه رمضان لطف خداوند نسبت به ماست. اگر واجب نمی کرد، بسیاری از افراد به سوی خدا نمی رفتند. و از این و بی پایان بی بهره بودند. ✨عده ای در اسیر شدند. آنها را پیش آوردند. حضرت تبسمی کردند. به عنوان گفتند: ما شنیده ایم شما پیغمبر مهربانی هستید. ما را در غل و کردند و شما تبسم می‌کنید؟! حضرت فرمودند: تبسم من برای این است که شما را به زور باید به بهشت ببریم. 📚 امید به رحمت الهی/ حبیب الله فرحزاد.ص۱۰۹،۱۱۰
‍ 🍃🌸در وصف پارسایی بانوی بزرگ اسلام مقام عفت #زهرا (س) به آن حد بود که از اسماء بنت عمیس داستان عجیبی به این شرح نقل شده است: روزی (س) به من فرمود: من از کار مردم مدینه که زنان خود را بعد از وفات به صورت ناخوشایندی برای دفن می‌برند، و تنها پارچه ‌ای بر او می‌افکنند که حجم بدن از پشت آن نمایان است ناخرسندم. 🔸اسماء گفت: من در سرزمین چیزی دیده‌‌ام که با آن جنازه مردگان را حمل می‌کردند، سپس شاخه‌هایی از درخت نخل را برداشت و به صورت تابوت مخصوصی درآورد که پارچه‌ای را روی چوب‏های آن می‌افکندند، و بدن را درون آن می‌گذاردند، به گونه‏‌ای که بدن پیدا نبود. هنگامی که فاطمه بانوی بزرگ اسلام سلام الله علیها آن را مشاهده کرد فرمود: بسیار خوب و عالی است و هنگامی که من از دنیا رفتم مرا با آن بردارید ... و در ذیل همین حدیث آمده است: هنگامی که فاطمه سلام الله علیها چشمش به آن افتاد تبسم فرمود، و این تنها تبسم او بعد از وفات اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم بود! 📚 ذخائر العقبی، ص ۵۴ ✨ولادت سیده نساءالعالمین حضرت زهرا (سلام الله علیها) و روز زن و مادر مبارک باد. @zandagi313
🦋پیروزی قطعی است. ✏️ انقلاب: إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا وَ الَّذينَ هُم مُحسِنُون‏؛ خدا با مردم مؤمن است. هر جا خدا باشد، پیروزی هست. البتّه سختی‌ها وجود دارد، سختی‌ها وجود دارد. درباره‌ی هم خدای متعال میگوید: اگر ما تو را زنده نگه داریم یا از دار دنیا ببریم، عاقبتِ دشمنانت این خواهد شد. شرطش زنده ماندن من و شما نیست امّا پیروزی قطعی است. ✏️ ان‌شاء‌اللّه خدای متعال این پیروزی را به همه‌ی امّت اسلامی در آینده‌ی نه‌چندان دوری نشان خواهد داد و دلها را خرسند خواهد کرد و ملّت را و مردم مظلوم را هم در رأس همه‌ی اینها ان‌شاء‌اللّه خرسند و خوشحال خواهد کرد.۱۴۰۲/۱۱/۳ @zandagi313
🔴عبرتهای عاشورا: 💥مگر ما از جامعه‌ی زمان پيغمبر و اميرالمؤمنين عليهماالسّلام قرصتر و محكمتريم؟! چه كنيم كه آن گونه نشود؟ 🔶نكته‌ای بليغ در قرآن است كه ما را به فكر می‌اندازد. قرآن به ما می‌گويد: نگاه كنيد و از گذشته‌ی تاريخ، درس بگيريد. حال ممكن است بعضی بنشينند و فلسفه‌بافی كنند كه گذشته، برای امروز نمی‌تواند سر مشق باشد. شنيده‌ام كه از اين حرفها می‌زنند و البته، برف، انبار می‌كنند! به خيال خودشان، می‌خواهند با شيوه‌های فلسفی، مسائلی را مطرح كنند. كاری به كار آنها نداريم.  🔸 ‌كه صادق مصدِّق است، ما را به عبرت گرفتن از تاريخ دعوت می‌كند. گرفتن از تاريخ، يعنی همين نگرانی‌ای كه الان عرض كردم. چون در تاريخ چيزی هست كه اگر بخواهيم از آن عبرت بگيريم، بايد دغدغه داشته باشيم. اين دغدغه، مربوط به آينده است. چرا و برای چه، دغدغه؟ مگرچه اتّفاقی افتاده است؟ 💥اتّفاقی كه افتاده است، در صدر اسلام است. من يك وقت عرض كردم: جا دارد ملت اسلام فكر كند كه 💥چرا پنجاه سال بعد از وفات پيغمبر، كار كشور اسلامی به جايی رسيد كه مردم مسلمان - از وزيرشان، اميرشان، سردارشان، عالمشان، قاضی‌شان، قاری‌شان و اجامر و اوباششان - در كوفه و كربلا جمع شدند و جگر گوشه‌ی پيغمبر را با آن وضع فجيع به خاك و خون كشيدند؟! 🔸خوب؛ انسان بايد به فكر فرو رود، كه چرا چنين شد؟ اين قضيه را بنده دو، سه سال پيش، در يكی دو سخنرانی، با عنوان "عبرتهای عاشورا" مطرح كردم. البته درسهای عاشورا مثل درس و غيره جداست. از عاشورا مهمتر، عبرتهای عاشوراست. اين را من قبلاً گفته‌ام. 💥كار به جايی برسد كه جلو چشم مردم، حرم پيغمبر را به كوچه و بازار بياورند و به آنها تهمت خارجی بزنند! 🔸خارجی معنايش اين نيست كه اينها از كشورِ خارج آمده‌اند. آن زمان، اصطلاح خارجی، به معنای امروز به كار نمی‌رفت. خارجی يعنی جزو خوارج. يعنی خروج كننده. در اسلام، فرهنگی است معتنی به اين‌كه، اگر كسی عليه امام عادلْ خروج و قيام كند، مورد لعن خدا و رسول و مؤمنين و نيروهای مؤمنين قرار می‌گيرد. 💥پس، خارجی يعنی كسی كه عليه امامِ عادل خروج می‌كند. 🔸 لذا، همه‌ی مردم مسلمان، آن روز از خارجيها، يعنی خروج‌كننده‌ها، بدشان می‌آمد. در حديث است كه «من خرج علی امام عادل فدمه هدر»؛ كسی كه در اسلام، عليه امام عادل خروج و قيام كند، خونش هدر است. اسلامی كه اين قدر به خونِ مردم اهميت می‌دهد، در اين‌جا، چنين برخوردی دارد. 💥به هنگام قيام-حسين عليه‌السّلام كسانی بودند كه پسر ، -فاطمه‌ی زهرا و پسر را عليهم‌السّلام را به عنوان خروج كننده بر امام عادل معرفی كردند! 💥 امام عادل كيست؟ يزيد بن معاويه! 🔸آن عدّه، در معرفی امام حسين عليه‌السّلام به عنوان خروج كننده، موفّق شدند. خوب؛ دستگاهِ حكومتِ ظالم، هر چه دلش می‌خواهد می‌گويد. مردم چرا بايد باور كنند؟! مردم چرا ساكت بمانند؟! آنچه بنده را دچار دغدغه می‌كند، همين جای قضيه است. 🔸می‌گويم: چه شد كه كار به اين‌جا رسيد؟! چه شد كه امّت اسلامی كه آن قدر نسبت به جزئيّات احكام اسلامی و آيات قرآنش دقّت داشت، در چنين قضيه‌ی واضحی، به اين صورت دچار غفلت و سهل‌انگاری شد كه ناگهان فاجعه‌ای به آن عظمت رخ داد؟! رخدادهايی چنين، انسان را نگران می‌كند. 💥 مگر ما از جامعه‌ی زمان پيغمبر و اميرالمؤمنين عليهماالسّلام قرصتر و محكمتريم؟! چه كنيم كه آن گونه نشود؟ 🔸 خوب؛ به سؤالی كه گفتيم «چه شد كه چنين شد؟» كسی جواب جامعی نداده است. مسائلی عنوان شده است كه البته كافی و وافی نيست. به همين دليل، قصد دارم امروز كوتاه و مختصر، درباره‌ی اصل قضيه صحبت كنم. آن‌گاه سررشته‌ی مطلب را به دستِ ذهن شما می‌سپارم تا خودتان درباره‌ی آن فكر كنيد. كسانی كه اهل مطالعه و انديشه‌اند، دنبال اين قضيه تحقيق و مطالعه كنند و كسانی كه اهل كار و عملند، دنبال اين باشند كه با چه تمهيداتی می‌توان جلو تكرار چنين قضايايی را گرفت؟ ۲۰ /خرداد/ ۱۳۷۵ بیانات در دیدار فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) / عوام و خواص ادامه دارد👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandagi313
🔴عبرتهای عاشورا 💥اين خونها، همه هدر خواهد رفت. 🔶اگر امروز من و شما جلو قضيه را نگيريم، ممكن است پنجاه سال ديگر، ده سال ديگر يا پنج سال ديگر، جامعه‌ی اسلامی ما كارش به جايی برسد كه در زمان -حسين عليه‌السّلام رسيده بود. مگر اين‌كه 💥چشمان تيزی تا اعماق را ببيند؛ نگهبان امينی راه را نشان دهد؛ مردم صاحب فكری كار را هدايت كنند و اراده‌های محكمی پشتوانه‌ی اين حركت باشند 🔸آن وقت، البته، خاكريزِ محكم و دژِ مستحكمی خواهد بود كه كسی نخواهد توانست در آن نفوذ كند. و الاّ، اگر رها كرديم، باز همان وضعيت پيش می‌آيد. آن‌وقت، 💥 اين خونها، همه هدر خواهد رفت. 🔸در آن عهد، كار به جايی رسيد كه نواده‌ی مقتولينِ-بدر كه به دست و و بقيه‌ی سرداران اسلام، به درك رفته بودند، تكيه بر جای زد، 💥سرِ جگر گوشه‌ی همان پيغمبر را در مقابل خود نهاد و با چوبِ خيزران به لب و دندانش زد و گفت: ليت اشياخی ببدرٍ شهدوا جزع الخزرج من وقع الاسل يعنی كشته‌های ما در جنگ بدر، برخيزند و ببينند كه با كشنده‌هايشان چه كار كرديم! 🔸 قضيه، اين است. اين‌جاست كه قرآن می‌گويد عبرت بگيريد! اين‌جاست كه می‌گويد: «قُلْ سِيرُوا فِی الْأرْضِ» در سرزمين تاريخ سير كنيد و ببينيد چه اتّفاقی افتاده است؛ آن‌گاه خودتان را برحذر داريد. 🔸بنده، برای اين‌كه اين معنا در# فرهنگ كنونی كشور، ان‌شاءاللَّه به وسيله افراد صاحب رأی و نظر و فكر شود و دنبال گردد، نكاتی را به اختصار بيان می‌كنم: 🔸ببينيد عزيزان من! به جماعت بشری كه نگاه كنيد، در هر جامعه و شهر و كشوری، از يك ديدگاه، مردم به دو قسم تقسيم می‌شوند: 💥 يك قسمْ كسانی هستند كه بر مبنای فكر خود، از روی فهميدگی و آگاهی و تصميم‌گيری كار می‌كنند. راهی را می‌شناسند و در آن راه - كه به خوب و بدش كار نداريم - گام برمی‌دارند. يك قِسم اينهايند كه اسمشان را خواص می‌گذاريم. 💥قسم ديگر، كسانی هستند كه نمی‌خواهند بدانند چه راهی درست و چه حركتی صحيح است. در واقع نمی‌خواهند بفهمند، بسنجند، به بپردازند و درك كنند. به تعبيری ديگر، تابع جَوّند. به چگونگی نگاه می‌كنند و دنبال آن جوّ به حركت در می‌آيند. اسم اين قسم از مردم را می‌گذاريم. پس، ⚡️جامعه را می‌شود به خواص و عوام تقسيم كرد. بیانات در دیدار فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) / عوام و خواص ۲۰ /خرداد/ ۱۳۷۵ ادامه دارد👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/zandagi313
🔴عبرت های عاشورا 💥ابتدا سابقه‌داران اسلام - اعم از و ياران و كسانی كه در جنگهای زمان شركت كرده بودند - از امتيازات برخوردار شدند، كه بهره‌مندی مالی بيشتر از بيت‌المال، يكی از آن امتيازات بود. چنين عنوان شده بود كه تساوی آنها با سايرين درست نيست و نمی‌توان آنها را با ديگران يكسان دانست! اين، خشتِ اوّل بود. 🔶امروز به دنيای اسلام و به كشورهای مختلف اسلامی و سرزمينی كه خانه‌ی خدا و در آن قرار دارد، نگاه كنيد و ببينيد چه فُسّاق و فُجّاری در رأس قدرت و حكومتند! 🔸بقيه‌ی سرزمينها را نيز با آن سرزمين قياس كنيد. لذا، شما در زيارت عاشورا می‌گوييد: «اللهمّ العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد» در درجه‌ی اوّل، ⚡️گذارندگان خشت اوّل را لعنت می‌كنيم، كه حق هم همين است. 🔸اكنون كه اندكی به تحليل حادثه‌ی عبرت‌انگيز نزديك شديم، به سراغ می‌رويم: 💥دورانِ لغزشِ خواصِ طرفدارِ حق، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پيغمبر شروع شد. ⚡️ به مسأله‌ی خلافت، اصلاً كار ندارم. 🔸مسأله‌ی خلافت، جدا از جريان بسيار خطرناكی است كه می‌خواهم به آن بپردازم. قضايا، كمتر از يك دهه پس از رحلت پيغمبر شروع شد. 💥ابتدا سابقه‌داران اسلام - اعم از صحابه و ياران و كسانی كه در جنگهای زمان پيغمبر شركت كرده بودند - از امتيازات برخوردار شدند، كه بهره‌مندی مالی بيشتر از ، يكی از آن امتيازات بود. چنين عنوان شده بود كه تساوی آنها با سايرين درست نيست و نمی‌توان آنها را با ديگران يكسان دانست! ⚡️اين، خشتِ اوّل بود. 🔸حركتهای منجر به انحراف، اين گونه از نقطه‌ی كمی آغاز می‌شود و سپس هر قدمی، قدم بعدی را سرعت بيشتری می‌بخشد. انحرافات، از همين نقطه شروع شد، تا به اواسط دوران عثمان رسيد. 🔸 در دوران خليفه‌ی سوم، وضعيت به گونه‌ای شد كه برجستگان صحابه‌ی پيغمبر، جزو بزرگترين سرمايه‌داران زمان خود محسوب می‌شدند! توجّه می‌كنيد! يعنی همين صحابه‌ی عالی‌مقام كه اسمهايشان معروف است - ،، و غيره - اين بزرگان، كه هر كدام يك كتاب قطور سابقه‌ی افتخارات در و و داشتند، در رديف اول سرمايه‌داران اسلام قرار گرفتند. 🔸يكی از آنها، وقتی مُرد و طلاهای مانده از او را خواستند بين ورثه تقسيم كنند، ابتدا به صورت شمش درآوردند و سپس با تبر، بنای شكست و خرد كردن آنها را گذاشتند. مثل هيزم، كه با تبر به قطعات كوچك تقسيم كنند! طلا را قاعدتاً با سنگِ مثقال می‌كشند. ببينيد چقدر طلا بوده، كه آن را با تبر می‌شكسته‌اند! اينها در تاريخْ ضبط شده است و مسائلی نيست كه بگوييم شيعه در كتابهای خود نوشته‌اند. حقايقی است كه همه در ثبت و ضبط آن كوشيده‌اند. ⚡️مقدار درهم و ديناری كه از اينها به جا می‌ماند، افسانه‌وار بود. 🔸همين وضعيت، مسائل دوران عليه‌لصّلاة والسّلام را به وجود آورد. 💥يعنی در دوران آن حضرت، چون عدّه‌ای مقام برايشان اهميت پيدا كرد، با علی در افتادند. بيست و پنج سال از رحلت پيغمبر می‌گذشت و خيلی از خطاها و اشتباهات شروع شده بود. ❤️ نَفَس اميرلمومنين عليه‌الصلاة والسلام نَفَس پيغمبر بود. 🔸 اگر بيست و پنج سال فاصله نيفتاده بود، اميرالمؤمنين عليه‌الصّلاة والسّلام برای ساختن آن جامعه مشكلی نداشت. اما با جامعه‌ای مواجه شد كه: «يأخذون مال الله دولا و عبادالله خولا و دين‌الله دخلا بينهم» 💥جامعه‌ای است كه در آن، تحت‌الشّعاع قرار گرفته بود. جامعه‌ای است كه اميرالمؤمنين عليه‌الصّلاة والسّلام، وقتی می‌خواهد مردم را به جهاد ببرد، آن همه مشكلات و دردسر برايش دارد! خواص دوران او - خواص طرفدار حق يعنی كسانی كه حق را می‌شناختند - ⚡️اكثرشان كسانی بودند كه دنيا را بر آخرت ترجيح می‌دادند! 🔸 نتيجه اين شد كه اميرالمؤمنين عليه‌الصّلاة والسّلام بالاجبار سه جنگ به راه انداخت؛ عمر چهار سال و نه ماه حكومت خود را دائماً در اين جنگها گذراند و عاقبت هم به دست يكی از آن آدمهای خبيث به شهادت رسيد. ۲۰ /خرداد/ ۱۳۷۵ بیانات در دیدار فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) / عوام و خواص ادامه دارد👇👇👇👇👇
🔴عبرتهای عاشورا 💥اثری كه توّابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثری كه شهدای كربلا گذاشتند، نيست! به‌خاطر اين‌كه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند. ♦️چرا چنين كاری كردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعی در يك لحظه‌ی حسّاس، به جای اين‌كه از ابن زياد بترسند، از خدا می‌ترسيدند، تاريخ عوض می‌شد. ♦️ گيرم كه عوام متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنی كه دوْر مسلم بودند، از او دست كشيدند؟ بين اينها افرادی خوب و حسابی بودند كه بعضيشان بعداً در كربلا شهيد شدند؛ اما اين‌جا، اشتباه كردند. البته آنهايی كه در كربلا شهيد شدند، كفّاره‌ی اشتباهشان داده شد. درباره‌ی آنها بحثی نيست و اسمشان را هم نمی‌آوريم. ♦️اما كسانی از خواص، به كربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفيق پيدا نكردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابين شوند. چه فايده؟! ♦️وقتی -حسين عليه‌السّلام كشته شد؛ وقتی فرزند از دست رفت؛ وقتی فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتی حركت تاريخ به سمت سراشيب آغاز شد، ديگرچه فايده؟! ♦️لذاست كه در تاريخ، عدّه‌ی توّابين، چند برابر عدّه‌ی شهدای كربلاست. شهدای همه در يك روز كشته شدند؛ توّابين نيز همه در يك روز كشته شدند. اما اثری كه در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثری كه شهدای كربلا گذاشتند، نيست! به‌خاطر اين‌كه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند.