در محضر امام روح الله ( ۹ )
✍ آن شبی که شب فوت ایشان، شب #ضربت_خوردن ایشان هست، آن شب مهمان أم کلثوم، می گویند بوده است؛ وقتی که برایش غذا می آورند،ایشان غذا برای #افطارش می آورد، می بیند که #نمک آورده و #شیر؛ می گوید تو چه وقت دیدی من #دو_تا_خورش داشته باشم؟یکی اش را بردار.
می گویند رفته است نمک را بردارد، گفته است:به جان من شیر را بردار. با نمک دو لقمه دست برد و خورد. این حکومت ماست، حکومت اسلام است. حاکم اسلام است.
📚صحیفه نور جلد ۲ صفحه ۲۴۰
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
و خويشتن را گرفتار عذابي دائم نمودند (كاش در مييافتند) كه خود را به عذاب فروخته اند اما نمي دانند ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعيب (ع)
متن حديث
شُعيب عليه السلام الراوندى بإسناده عن الصدوق عن أبيه عن سعد عن أبى عيسي عن البزنطى قال: سألت الرضا عليه السلام عن قوله تعالي (إنّ أَبِى يَدْعُوْكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقِيتَ لَنا) أهى الّتى تزوّج بها؟ قال: نعم، و لمّا قالت: (اِسُتَأْجِرْهُ إنّ خَيْرَ مَنِ اْسَتأجَرتَ الْقَوِىّ الْأَمِينُ) قال أبوها: كيف علمت ذلك؟ قالت: لمّا أتيته برسالتك فأقبل معى، قال: كونى خلفى و دلّينى علي الطريق، فكنت خلفه
اُرشده، كراهة أن يرى منّى شيئاً، و لمّا أراد موسي عليه السلام الانصراف، قال شعيب: ادخل البيت و خذ من تلك العصىّ عصاً تكون معك تدرأ بها السباع. و قدكان شعيب اُخبر بأمر العصا الّتى أخذها موسي. فلمّا دخل موسي البيت وثبت إليه العصا فصارت فى يده، فخرج بها فقال له شعيب: خذ غيرها فعاد موسي إلي البيت فوثبت إليه العصا فصارت فى يده فخرج بها، فقال له شعيب خذ غيرها فوثبت إليه فصارت فى يده فقال له شعيب: ألم أقل لك خذ غيرها؟ قال له موسي: قدرددتها ثلاث مرّات كلّ ذلك تصير فى يدى، فقال له شعيب: خذها، و كان شعيب يزور موسي كلّ سنة، فإذا أكل قام موسي علي رأسه و كسر له الخبز.
شعيب (ع) راوندي باسناد خود از صدوق، از پدرش، از سعد، از ابن عيسي، از برنظي نقل كرده كه از امام رضا (ع) پرسيدم: (پدرم تو را ميخواند تا پاداش آبكشي ات براي ما را بدهد) آيا او هماني است كه [ موسي ] (ع) با وي ازدواج كرد؟ فرمود: آري و چون گفت: (او را به مزدگير كه بهترين آنكه به مزدگيري شخصي نيرومند و امين است) پدرش گفت: چگونه اين را دانستي؟ گفت: چون پيام تو را به او رساندم به طرفم آمد و گفت: پشت سر من باش و راه را نشان ده، و من
پشت سر او بودم چون ناخشنود داشت چيزي از مرا ببيند، و چون موسي (ع) آهنگ بازگشت نمود، شعيب گفت: وارد اتاق شو و از آن چوبدستيها يكي را بردار تا همراهت بوده، بدان درندگان را براني، در حالي كه شعيب موضوع آن چوبدست را كه موسي برداشته بود ميدانست، چون موسي وارد اتاق شد همان چوبدست پريد و در دست او قرار يافت و با آن خارج شد، شعيب گفت: چوبدستي ديگري بردار و موسي به اتاق بازگشت و همان چوبدست به طرف او پريد و در دستش قرار گرفت، شعيب گفت: آيا تو را نگفتم ديگري بردار؟! موسي گفت: سه بار آن را برگرداندم اما در هر سه بار همين به دستم بازگشت، پس شعيب گفت: همان را بردار و شعيب هر سال به ديدن موسي ميرفت و چون بر غذا مينشست موسي روي سرش ايستاده و برايش نان ميشكست۱.
منبع حديث
۱- قصص الأنبياء ۱۵۲، و آيات در سوره قصص / ۲۵- ۲۶.
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357