#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
رد الشمس در عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد بازگشت مرتبه اول خورشید برای حضرت، روایتی اس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رد الشمس پس از عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
فضل بن یسار از امام باقر (علیه السلام) از جدش امام حسین (علیه السلام) نقل میکند:
پس از نبرد نهروان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از ناحیه نهروانات حرکت کرده ]به سمت کوفه به راه افتادند، در آن زمان شهر بغداد بنا نشده بود[ تا اینکه به منطقه «براثا» رسیدند، در آنجا نماز ظهر را برپا داشت، پس از نماز به راه خود ادامه داد و هنگام عصر به سرزمین بابل رسیدند. وقت نماز عصر فرا رسیده بود، مسلمانان از هر طرف صدا زدند: ای امیر مؤمنان، وقت نماز عصر شده است.
حضرت فرمود: این سرزمین تا کنون سه مرتبه دهان باز کرده و مردم را به کام خویش فرو برده است، برای بار
چهارم نیز چنین خواهد کرد، برای وصیِ پیامبر نماز خواندن در چنین سرزمینی جایز نیست، هر کدام از شما میخواهد میتواند نمازش را در همین جا بخواند.
منافقان گفتند: او نمازش را نمی خواند و نماز خوانها را میکشد! ]منظور آنها از نماز خوانها اهل نهروان بود. [
جویریه میگوید: من گفتم: تا وقتی حضرت نماز نخوانده من نیز نمازم را نخواهم خواند، امروز نمازم را بر عهده وی قرار میدهم.
به همراه یکصد تن از سواره نظام به دنبال حضرت به راه خویش ادامه دادیم تا از سرزمین بابِل خارج شدیم در حالی که خورشید در حال غروب بود و افق سرخ شد.
جویریه میگوید: حضرت رو به من نموده فرمود: جویریه، آب بیاور. من ظرف آب را برای وی بردم، حضرت وضو گرفت آنگاه فرمود: جویریه اذان بگو.
گفتم: هنوز وقت نماز مغرب نرسیده است.
فرمود: برای نماز عصر اذان بگو.
با خودم گفتم: اذان نماز عصر را پس از غروب خورشید بگویم؟! ولی به جهت اطاعت از فرمان حضرت اذان گفتم. فرمود: اقامه بگو. مشغول گفتن اقامه شدم، در همان حال دیدم لبهای حضرت حرکت میکند و
سخنی بر زبان دارد که شبیه صدای چلچلهها است، چیزی از آن نفهمیدم.
ناگهان خورشید را که صدای شدیدی از آن شنیده میشد دیدم ]از سمت مغرب[ بالا میآید، تا به جایی رسید که وقت نماز عصر بود و در آن وضعیّت توقّف کرد.
حضرت از جای خویش برخاست، تکبیرة الاحرام گفته مشغول خواندن نماز عصر شد، ما نیز پشت سرش ایستاده و با وی نماز خواندیم. با پایان یافتن نماز ناگهان خورشید غروب کرد همچون چراغی که در طشت آب بیفتد و خاموش شود، و با غروب خورشید ستارگان آشکار شدند.
حضرت رو به من نموده فرمود: ای کسی که یقینت ضعیف شده، برای نماز مغرب اذان بگو. [۱]
----------
[۱]: . عیون المعجزات ۱؛ الفضائل ابن شاذان ۶۸؛ الروضه ۱۶۹؛ العقد النضید ۱۸؛ مدینة المعاجز ۱/۱۹۵؛ غایة المرام ۶/۲۰۶؛ شرح احقاق الحق ۵/۵۳۸.
#هفتمین_زیارت
#فاطمه_سادات_درچه_ای
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
برزخ در شرح حکمت اشراق آمده است: صورتهای خیالی در ذهن وجود ندارد، چون کبیر در صغیر انطباع پیدا نمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پارسایی
کلینی از امام صادق علیه السلام آورده است: بر قلب شما حرام است که شیرینی ایمان را بچشد مگر اینکه در دنیا زهد ورزد. نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله آورده است: انسان شیرینی ایمان را نمی چشد، مگر اینکه به خوراکی دنیا بی اعتنا باشد.
ایمان
در همان کتاب از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است که: کسی شیرینی ایمان را در قلب خود احساس نمی کند، مگر اینکه نسبت به خوردن دنیا بی اعتنا باشد.
پیش عفوش قلت تقصیر ما تقصیر ماست
عفو بی اندازه میخواهد گناه بی حساب
تفسیر آیه ماغرک
در تفسیر نیشابوری ذیل آیه یٰا أَیُّهَا الْإِنْسٰانُ مٰا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ [۱]، آمده است: در آغاز جوانی خواب دیدم که قیامت بپا شده است، به نظرم گذشت اگر خداوند به من بگوید: ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگارت فریفت؟ چه بگویم: به من الهام شد که بگویم: ای پروردگارم! کرم تو موجب فریفته شدن من شد. سپس همین معنا را در یکی از تفاسیر مشاهده نمودم.
شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان مینویسد: ابوبکر وراق گفته است اگر به من بگویید چه چیز تو را نسبت به پروردگارت فریفت؟ میگویم: کرم تو چنین کرد.
----------
[۱]: ۱) - انفطار، ۶.
ممکن است، نظام الدین نیشابوری که گفته بود رؤیای خودم را در یکی از تفاسیر دیدم، همان تفسیر مجمع البیان باشد چون طبرسی پیش از او میزیسته است و نیشابوری از تفسیر مجمع البیان خیلی بهره برده است.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قسمت 8️⃣ 📜سوره مبارکه فاتحه آیه ۲ 🔹الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ🔹 #یک_آیه_یک_قصه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا