#ملک
🔘 ضرورت استعلام وضعیت ثبتی ملک قبل از انجام معامله
▪️افراد زمانی که میخواهند ملک یا زمینی را معامله کنند، لازم است در مورد ملک و مستغلات از اداره ثبت اسناد استعلام کرده و پس از آن اقدام به امضا قولنامه و تبادل وجه معامله کنند. در موارد بسیاری اتفاق میافتد که ملک به علل قانونی در توقیف و یا رهن بوده و گاهی نیز فرد فروشنده اجازه معامله ندارد؛ لذا استعلام و تخصیص کد رهگیری مانع مراجعات قضایی خواهدشد.https://eitaa.com/zandahlm1357
💢نکات مهم خرید ملک
✅ پس از تنظیم سند مبایعه نامه:
*⃣ بر اساس قرارداد و در تاریخ مقرر در دفترخانه ای که جهت تنظیم سند با فروشنده توافق نموده اید به همراه چک رمز دار الباقی ثمن معامله حاضر شوید.
*⃣ چنانچه فروشنده هستید، فراموش نکنید که حضور شما در روز مقرر برای تنظیم سند کافی نیست و می بایست در روز مقرر، استعلامات لازم را جهت انتقال سند انجام داده باشید.
*⃣ چنانچه خریدار هستید، فراموش نکنید که حضور شما بدون همراه داشتن تتمه ثمن معامله، در حکم عدم حضور شماست.
#معامله
https://eitaa.com/zandahlm1357
✅ممنوع الخروجي مرد در صورت وجود بدهی
🔷در صورت عدم پرداخت بدهی (مهریه )زن میتواند تقاضای ممنوع الخروجي شوهرش از کشور را بنمايد .
🔹🔹ممنوع الخروج شدن مرد بدهکار ابزاری است که او را جهت پرداخت بدهی مهریه تحت فشار قرار داده و وادار میکند تا نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام کند .
🔹🔹در برخی موارد اشخاص به لحاظ نوع کار و حرفه خود که لازمه آن خروج از کشور است تقاضاي رفع ممنوع الخروجي دارند که پس از احراز شرایط خاص بدهکار که با مفاد رای صادره مطابقت داشته باشد ممنوع الخروجي بدهکار رفع میشود .
🔹🔹ادعای اعسار از پرداخت یکجای بدهی و حکم تقسیط بدهی از ممنوع الخروجي شخص رفع اثر نمیکند زیرا صدور حکم تقسیط بدهی از سوی مرجع قضایی مجوزی برای رفع ممنوع الخروجي نیست .
✳️ممنوع الخروجي افراد تا زمان پرداخت کامل بدهی ادامه دارد هرچند که سالیان سال از دستور ممنوع الخروجي و اجرای آن گذشته باشد و این محدودیت زمانی ندارد.
#مهریه
https://eitaa.com/zandahlm1357
صدور گواهی عدم سوء پیشینه به صورت الکترونیکی و بدون مراجعه حضوری
با راه اندازی این سامانه توسط مرکز آمار و فناوری اطلاعات دستگاه قضائی و با داشتن کد ثنا در سامانه جامع خدمات الکترونیک قضائی، می توان در سایت WWW.ADLIRAN.IR کمتر از ۲۴ ساعت و با مبلغ ۲۰ هزار تومان این گواهی را به صورت الکترونیکی دریافت کرد
همچنین با مراجعه به سامانه قوه قضائیه می توان اصالت گواهی های صادر شده را کنترل کرد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
✅واخواهی چیست⁉️
ماده ۳۰۵ ـ محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید . این اعتراض واخواهی نامیده می شود . دادخواست واخواهی در دادگاه صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است .
ماده ۳۰۶ ـ مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دوماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است . دراین صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست آن به دادگاه صادرکننده رای اعلام نماید.
❇️نکته :
اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود . جهات زیر عذر موجه محسوب می گردد :
مرضی که مانع از حرکت است
فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد
حوادث قهریه از قبیل سیل ، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد
توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد .
https://eitaa.com/zandahlm1357
#شهید_میشم...:
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 #تا_خدا_فاصلهای_نیست....🍒
👈 #قسمت_بیست_و_هشتم
بعد از مدتی همه اومدن پدرم اول از همه اومد تا اومد داخل عموم بلند شد که بزندش
مادرم نذاشت بعدا همه عموهام اومدن مادرم نذاشت روشون دست بلند کند ولی گفت این بیشرف رو باید ادب کنم (با عموی کوچکم بود) اون رو زد گفت تا حالا چندتا از گند کاری هات رو درست کردم نذاشتم کسی بفهمه... گفت داداش نمیبینی دماغم رو شکسته گفت ایکاش تو رو میکشت من دیهت رو میدادم به پدرم گفت الان پسرت کجاست؟ پدرم چیزی نمیگفت گفت چرا جواب نمیدی پسرت کجاست؟ بگو ببینم به اجازهی کی شناسنامهش رو پاره کردی گفتی از ارث محرومی..؟
تا اینو گفت مادرم بد حال تر شد بردیمش بیمارستان مادرم به پدرم گفت برو دیگه هیچ وقت نمیخوام ببینمت ؛ عموم گفت خواهرم خودت رو ناراحت نکن بخدا پیداش میکنم به اسم خودم براش شناسنامه میگیرم تمام داراییم رو به نامش میزنم...
ولی اثری از برادرم نبود... بهار شده بود ولی هیچ خبری از برادرم نبود دیگه بهم زنگ نمیزد گاهی وقتا میگفتم مُرده
شادی گفت بریم به اون آدرسی که بهمون داد رفتیم تو یه منطقه بود که ماشین نمیرفت با پرس و جو خونه رو پیدا کردم در زدیم یه پیرزن بود گفتیم احسان رو میشناسی؟ گفت نه احسان کیه؟ عکسش رو بهش نشون داد گفت اره میشناسمش...
گفت از کجا آدرسی داری ازش؟ گفت هوا سرده بیاید تو رفتیم داخل خونه خیلی فقیرانه بود یه پسر بچه کوچک بود توی خونه گفتم مادر جان از کجا میشناسیش گفت یه روز با این نوهم سر کوچه بودیم... اومد نوه م رو کول کرد تا از کوچه اومدیم بالا تو راه باهم حرف میزدیم از اون وقت هر از گاهی بهم سر میزنه برام پول یا میوه میاره؛ شادی گفت بخدا احسان دیوانه شده خودش هیچی نداره هر چی در میاره به این پیرزن میده مگه این کیه ولی بعد اشک شادی در اومد گفتم پسر یا دختر نداری عروست کجاست؟ گفت دختر ندارم یه پسر دارم اونم زندانه زنش میگفت که باید بری دنبال پول، آنقدر بهش فشار آورد تا رفت قاچاقی الان یه ساله زندونه زنش ازش طلاق گرفته بچه رو تنها گذاشته و ازدواج کرده بعضی وقتها گاهی میاد و به بچههاش سر میزنه؟ گفتم مگه چندتا نوه داری گفت سه دختر دیگه مدرسه هستن الان شاید بیان...
گفتم مادر جان از احسان آدرسی نداری گفت نه دخترم خیلی کم حرف میزد تا میاومد دلداریم میداد این پسر با همه فرق میکرد هر کی میاد بهم کمک کنه انگار من کنیز اونم طوری بهم کمک میکنه انگار منو خریده ولی این پسر وقتی چیزی میاره ازم تشکر میکنه که اجازه میدم بهم کمک کنم خدا حفظش کنه ، گفت حالا چرا دنبالش هستین که
نوه هاش اومدن تا رسیدن گفت دخترای گلم بشینید درستون رو بنویسید شاید باورتون نشه ولی هردوتاشون یه کیف داشتن شادی اشکش در آمد گریه کرد منم نتوانستم خودم رو کنترل کنم گفتم کلاس چندمید؟ یکیشون گفت من سوم اون یکی گفت من اولم هیچ وقت فکر نمیکردم که اینقدر فقیر باشند شادی گفت هردوتاتون یه کیف دارید گفتن اره مادر بزرگ بهمون قول داده اگر خوب درس بخوانیم برامون کیف بخره...
باشادی رفتیم بازار هر چی تونستیم براشون گرفتیم وقتی بردیم حس عجیبی داشتم نمیتونستم خودم رو کنترل کنم گریهم گرفته بود وقتی میدیدم با یه کم خرت و پرت میشه دل یه خانواده را خوش کرد حس آرامی داشتم تا حالا هیچ وقت نشده بود این حسو داشته باشم....
عموم هرجایی که فکرش رو میکرد دنبال برادرم میگشت ولی هیچ اثری نبود یه روز تمام عموهام اومدن دنبالمون که بریم بیرون برای تفریح که مادرم حالش بهتر بشه ولی هر کاری کردن نرفتیم اونا رفتن شب شادی زنگ زد که فرهاد پسر عموم تصادف کرده و حالش خیلی وخیمه برای مادرم تعریف کردم با خودم گفتم که حالش خوبتر میشه و میگه اینم تلافی احسان...
ولی گفت خاک برسرم چیشده..؟ زود رفتیم بیمارستان وقتی رفتیم همه جلوی در اتاق عمل بودن مادر گریه کرد گفت چی شده دوست و رفیق احسانم چش شده؟ مادر فرهاد گفت خواهر حلالم کن تورو خدا بهت بد کردیم اگر تو حلالمون کنی خدا فرهاد و بهمون بر میگردونه....
⬅️ ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#شکر_در_سختی_ها 34 جـ🍀ـوانی؛ پُر سرعت ترین دوران، برای رسیدن به کمالِ انسانی ست ! ✔️زیـرا؛ آسون تر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#شکر_در_سختی_ها 35
مصیبت،فقط از دست دادن یه عزیز،
یا مشکلاتِ مادی و...نیست❗️
✔️اینکه نیمه هایِ راه،
به چیزی مشغول بشی
و راهو گم کنی؛یه مصیبت بزرگه.
اونوقت میوه نشده، از دنیا میری👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای حسین جان بطلب تا که فقط سیر نگاهت بکنم...
https://eitaa.com/zandahlm1357