eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.5هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«حجت الاسلام فلاح زاده» 📌اگر شخصی مبتلا به گناهی باشد آیا می تواند در آن مورد نهی از منکر کند؟ 🍀 🌺🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«حجت الاسلام دکتر رفیعی» 🔴 دلایل ترک امر به معروف و نهی از منکر❗️ 🍀 🌺🍀
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی ✴️ مردم به عدم رعایت نوبت 🍀 🌺🍀 💠💠💠💠
امام علی علیه السلام: 🔹صَدِيقُكَ مَن نَهاكَ ، و عَدُوُّكَ مَن أغراكَ (١) ✨دوستِ تو كسى است كه [از بديها ]بازَت دارد و دشمنت كسى است كه تو را [به كارهاى بد ]تحريك كند 🔸الصَّديقُ مَن كانَ ناهيا عَنِ الظُّلمِ و العُدوانِ، مُعِينا على البِرِّ و الإحسانِ (٢) ✨دوست، كسى است كه بازدارنده از ستم و تجاوز باشد و يارى كننده بر نيكويى و احسان ----------------------- ١)غُرَرُ الحِكَم : ۵٨۵٧ ٢)غُرَرُ الحِكَم : ٢٠٧٨ 🍀
⏪درج امضای همه مالکان در معامله اگر در یک معامله، مالکان متعدد بوده و یکی از آنها عهده‌ دار مذاکره با خریدار باشد، حتماً باید ذیل قولنامه را همه مالکان امضا کنند، مگر اینکه به یک نفر وکالت در فروش بدهند که در این صورت وکیل از طرف همه مالکانه قولنامه را امضا می‌کند. /Mr_Vakiil
۱. حقوق : مجموعه قوانین است که حاکم بر روابط انسان هاست که با هدف استقراء عدالت و ایجاد نظم به وجود آمده است. ۲. دیه : دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی علیه یا به ولی یا اولیاء دم او داده میشود. ۳. زنا : عبارت است از اجماع مرد با زنی که ذاتا" بر او حرام است. ۴. قوادی : عبارت است از جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط ۵. قذف : نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگری ۶. اقرار : اگر شخصی خبری را اعلام کند که مفاد آن بر ضرر خودش و به نفع دیگری باشد اقرار نام دارد. به شخصی که اقرار می کند مقر گویند. اگر مفاد این خبر به نفع خودش وبه ضرر دیگری باشد ادعا واگر به نفع دیگری وبه ضرر شخص ثالثی باشد شهادت نام دارد. ۷. اهلیت : عبارت است از شایستگی انسان برای دارا بودن یا اجرای حق و تکلیف ۸. نکاح : عبارت است از عقدی که سبب رابطه زنا شویی بین دو جنس مخالف می شود. ۹. طلاق : عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد و نماینده قانونی او ۱۰. دارایی : تمام حقوق و تعهدات شخص اعم از مالی و غیر مالی ۱۱. عده: مدتی که در آن مدت زنی که ازدواجش از طریق طلاق،وفات،فسخ نکاح یا بذل مدت منحل شده نمی توان شوهر دیگری اختیار کند. ۱۲. حرمت : خواستن ترک کاری و راضی نبودن به انجام آن. مثل :قتل و سرقت ۱۳. کراهت : خواستن ترک کاری بدون اینکه انجام آن گناه داشته باشد. مثل : طلاق ۱۴. تدلیس : اعمالی که موجب فریب طرف معامله می شود وشخص فریب خورده تحت شرایط قانونی حق فسخ دارد. ۱۵. ولی : کسی که به حکم قانون اختیار دیگری را در قسمتی از امور داراست. ۱۶. ولی قهری : ولایت پدر یا جد پدری نسبت به صغیر. ۱۷. حریم : مقداری از اراضی اطراف ملک قنات و نهر و امثال آن است که برای کمال انتفاع از آن ضرورت دارد ۱۸. مفهوم اشاعه : انتشار مالکیت شرکاء در همه اجزاء مال مشاء است( یعنی همه شرکاء در همه اجزاء شریکند ) ۱۹. حجر : عبارت است از ممنوع بودن شخص از تصرف در بعضی یا تمام امور خود به منظور از حمایت از او به حکم قانون ۲۰. بذل مدت : صرف نظر کردن زوج از ادامه اثر عقد نکاح در ازدواج موقت وپایان بخشیدن به آن را گویند. ۲۱. تمتع : عبارت است از این که شخص قانونا" شایستگی و توانایی بهره مندی و دارا شدن حقی را داشته باشد. ۲۲. تمکین سلطه و اختیار دادن به دیگری را تمکین گویند. تمكين به معنای انجام وظايف زناشويی است. تمکین از حقوق واجب شوهر بر زن است و در صورت خودداری زن از آن بدون عذر، نفقه او بر شوهر واجب نخواهد بود. در واقع هر یک از زن و شوهر مکلّف به وظیفه خویش است؛ زن به تمکین و مرد به پرداخت مهر و هیچ‏کدام بر دیگری توقف ندارد. ۲۳. نشوز : اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی به معنی تمکین نکردن، نافرمانی و عدم ایفاء وظایف زناشویی از سوی یکی از زوجین است. اگرچه معمولاً نشوز فقط به نافرمانی زن از طریق عدم تمکین به شوهر اشاره دارد اما نافرمانی شوهر نیز در نوشته های فقهی نشوز نامیده می‌شود. ۲۴. سلف یا سلم : به معنای پیش فروش است . ۲۵. اقاله : به معنای بر هم زدن معامله با تراضی و سازش طرفین معامله است. ۲۶. برائت : اصلی است فقهی وعقلی که در امر کیفری ومدنی به کار می آید.برای مثال اصل آن است که هیچ کس مجرم نیست ومبری از ارتکاب جرم می باشد. ۲۷. خیار: تسلط بر از بین بردن اثر حاصل از عقد را گویند. خیار ممکن است ناشی از توافق و تراضی طرفین باشد مانند خیار شرط در عقد بیع که به موجب آن شرط می شود که در مدت معینی برای خریدار یا فروشنده یا هر دو یا نفر سومی اختیار فسخ معامله باشد و یا ممکن است خیار ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس که به موجب آن مادام که مجلس عقد به هم نخورده طرفین حق بر هم زدن معامله را دارند. ۲۸. عقد بیع : ایجاب و قبولی که بر نقل ملک در برابر عوض معلوم دلالت می کند. /Mr_Vakiil
درصورتی که علی‌رغم رسیدن طفل به 7 سالگی و آغاز حق حضانت قانونی پدر، به دلیل انس و وابستگی شدید وی به مادر، حضور در کنار مادر باشد، بنا بر مصلحت مربوطه، حکم به پدر صادر نخواهد شد و حضانت مادر ادامه پیدا خواهد کرد. 🔹تاریخ رای نهایی: 1392/05/14 🔹شماره رای نهایی: 9209970224000760 🔹رئیس شعبه 40 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه/پژوهشگاه قوه قضائیه/Mr_Vakiil
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و سی و سوم و هنوز حرفش تمام نشده بود که چشمان دختر جوان از اشک پُر شد و سرش را پایین انداخت تا صورتش را نبینم و مادرش با درماندگی ادامه داد: «چند وقت پیش با پسره اتمام حجت کردیم که باید تا قبل ماه روزه عروسی بگیره و زنش رو ببره! ولی حالا یه مصیبت دیگه سرمون خراب شده! مادر بزرگ پسره مریض احواله، زمین گیر شده، میگن امروز فرداس که دیگه پیمونه عمرش پُر شه! اگه زبونم لال بمیره، عروسی اینا دوباره یه سال عقب می‌افته!» از ماجرای غم‌انگیز این مادر و دختر و نگاه اندوهبارشان، دلم به درد آمده و باز نمی‌دانستم این قصه به من چه ربطی دارد که چین به پیشانی انداخت و سفره دلش را برایم باز کرد: «حالا هر چی به پسره میگیم زودتر یه جایی رو اجاره کن، دست زنت رو بگیر، برید سر خونه زندگی تون، میگه پولم جور نیس، دستم تنگه!» که کاسه چشمانش از گریه پُر شد و اینبار با حالتی عاجزانه التماسم کرد: «دستم به دامنت دخترم! تو رو خدا، به خاطر همین طفل معصومی که تو راه داری، به من رحم کن! دختر منم مثل خواهرت می‌مونه! فکر کن خواهر خودت گرفتار شده، براش یه کاری بکن! من می‌دونم شما تازه اومدید اینجا و تا یه سال قرار دارید، ولی به خدا ما الان بیشتر از شما به این خونه محتاجیم! اگه شما بزرگی کنید و زودتر از اینجا بلند شید، این دختر منم سر و سامون میگیره!» تازه فهمیدم چه می‌گوید و چه می‌خواهد که باز سردردم شدت گرفت. دلم می‌خواست برایش کاری کنم ولی برای ما هم مقدور نبود و تا خواستم حرفی بزنم، باز التماس کرد: «دخترم! قروبونت برم! نه نگو! حاجی خودش یه هفته اس که داره به شوهرت التماس می‌کنه، ولی شوهرت زیر بار نمیره! آخرین بار همین امروز صبح دوباره بهش زنگ زد، ولی شوهرت قبول نمی‌کنه! حالا من و دخترم اومدیم اینجا، بلکه دلت به رحم بیاد! بلکه شما برای ما یه کاری کنی!» پس تلفن چند شب پیش هم از طرف حاج صالح بود و تخلیه زود هنگام خانه‌اش را می‌خواست که مجید را به هم ریخته و صدای داد و فریادش را بلند کرده بود. کمرم را صاف کردم تا قدری دردش قرار بگیرد و با شرمندگی پاسخش را دادم: «حاج خانم! من به شما حق میدم، ولی وضعیت ما هم اصلاً خوب نیس! ما تازه اول فروردین اومدیم تو این خونه، امروز بیستم اردیبهشته! یعنی ما هنوز دو ماه نیس که اومدیم تو این خونه! باور کنید منم با این وضعم نمی‌تونم دوباره اسباب کشی کنم. ما تازه برای اینجا فرش و موکت و پرده خریدیم. به خدا برامون سخته که...» و نگذاشت حرفم را تمام کنم و نمی‌خواست ناامید شود که باز هم اصرار کرد: «دخترم! تو هم یه زنی! تو بهتر از شوهرت حال من و دخترم رو می‌فهمی! به خدا از حرف مردم خسته شدیم! دخترم داره آب میشه!» نگاهم به دختر جوان افتاد و دیدم که صورت ظریف و سبزه‌اش از گریه پُر شده که جگرم برایش آتش گرفت. با بدن سنگینم به سختی از جا بلند شدم، جعبه دستمال کاغذی را مقابلش گرفتم و اینبار من تمنا کردم: «تو رو خدا اینجوری گریه نکن! آخه من چی کار می‌تونم براتون بکنم؟» که فکری به ذهنم رسید و همانطور که بالای سرش ایستاده بودم با خوشحالی پیشنهاد دادم: «خُب شما با همین پول پیشی که از ما گرفتید، برای دختر و دامادتون یه جایی رو اجاره کنید.» و همین جمله کافی بود تا داغ دل دختر حبیبه خانم تازه شود که سرش را بالا آورد و میان گریه از شوهرش گله کرد: «قبول نمی‌کنه! میگه وقتی بابات خونه داره، چرا ما باید مستأجر بشیم؟ میگه اگه می‌خوای زودتر بریم سر خونه زندگی‌مون، باید بابات خونه رو بده!» با ما همراه باشیدahttps/eitaa.com/zandahlm1357