#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و هشتاد و ششم سخنان بعد از نم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و هشتاد و هفتم
ولی شاید او بهتر از من، حرارت به پا خاسته در جانم را حس کرده بود که سنگینی نگاهش را بر نیمرخ صورتم احساس کردم و صدایش را شنیدم: «پس چرا اونشب که داشتی قضیه تخلیه خونه رو برای آسید احمد و مامان خدیجه تعریف میکردی، نگفتی به خاطر اینکه تو رو به جان جوادالائمه (علیهالسلام) قسم داده بودن کوتاه اومدی، ولی بعد اونهمه اتفاق بد برامون افتاد؟ اگه دلت پیش امام جواد (علیهالسلام) نبود، چرا شکایت نکردی که به خاطرش ثواب کردی و کباب شدی؟» و چه هنرمندانه به هدف زد و من چه ناشیانه از تیررس سؤالش گریختم که با دستپاچگی پاسخ دادم: «خُب من نمیخواستم منت بذارم...» که خندید و با زیرکی عارفانهای زیرِ پایم را خالی کرد: «سرِ کی منت بذاری؟ مگه امام جواد (علیهالسلام) اونجا نشسته بود؟» به سمتش برگشتم و در برابر آیینه چشمان عاشقش ماندم چه جوابی بدهم که خودش پاسخ داد: «پس حضور امام جواد (علیهالسلام) رو حس کردی! پس احساس کردی داره نگات میکنه!» و به جای من، نگاه او در ساحل احساسی زیباتَر شد و دل یک دختر سُنی را شاهد عشق پاک تشیع گرفت: «میبینی الهه؟ حتی اگه تو باهاش درد دل نکنی و حضورش رو قبول نداشته باشی، اون حضور داره! اون کسی که اون روز دل تو رو نَرم کرد تا برای حبیبه خانم یه کاری کنی، امام جواد (علیهالسلام) بود! اون کسی هم که اون شب یه جوری نگات کرد تا روت نشه چیزی جلوی آسید احمد بگی، خود آقا بود!» پس چرا خدا در برابر اینهمه پاکبازیام، چنین سیلی محکمی به صورتم زد که به یاد حوریه بغضی مادرانه گلویم را گرفت و گلایه کردم: «پس چرا اونجوری شد؟ چرا امام جواد (علیهالسلام) یه کاری نکرد حوریه زنده بمونه؟» و حالا داغ حوریه، در آتش زیر خاکستر مصیبت مادرم هم دمیده بود که زیر لب ناله زدم: «مثل مامانم، اون روزم بهم گفتی دعا کن، مامان خوب میشه، ولی نشد!» و بیاختیار کاسه چشمانم از اشک پُر شد و میان گریه زمزمه کردم: «پس چرا جواب منو نمیدن؟ پس چرا من هر وقت بهشون التماس میکنم، عزیزم از دستم میره؟» و دیگر نتوانستم ادامه دهم که سرم را پایین انداختم تا رهگذران متوجه گریههای بیصدایم نشوند. مجید هم خجالت میکشید در برابر چشم مردم، دستم را بگیرد تا به گرمای محبتش آرامش بگیرم و تنها میتوانست با لحن دلنشینش دلداریام دهد: «الهه جان! قربونت برم! گریه نکن عزیز دلم!» نگاهش نمیکردم، ولی از لرزش صدایش پیدا بود، دل او هم هنوز میسوزد: «الهه جان! منم نمیدونم چرا بعضی وقتها هر چی دعا میکنی، جواب نمیگیری، ولی بلاخره هیچ کار خدا بیحکمت نیس!» من هم میدانستم همه امور عالم بر اراده حکیمانه پروردگارم جاری میشود، ولی وقتی زخم دلم سر باز میکرد و داغ قلبم تازه میشد، جز به بارش اشکهایم قرار نمیگرفتم که تا نزدیک خانه گوشم به دلداریهای صبورانه مجید بود و بیصدا گریه میکردم. سرِ کوچه که رسیدیم، اشکهایم را پاک کردم تا عبدالله متوجه حالم نشود که مجید به انتهای کوچه خیره شد و حیرتزده خبر داد: «اینکه ماشین محمده!»
با ما همراه باشید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: آيا ميتوان گفت اسلام در دنيا به خوب و بد اين گونه اعمال كاري ندارد و وظيفه يي مقرر نمي كند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
اين جاست كه سخن امام فقيد ما، آن داعي الي اللَّه و فاني في اللَّه آشكار ميشود كه اسلام را به اسلام ناب محمّدي (ص) و اسلام امريكايي تقسيم ميكرد. اسلام ناب محمّدي، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمايت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازش ناپذيري با زورگويان و فتنه گران است؛ اسلام اخلاق و فضيلت و
معنويت است. اسلام امريكايي، چيزي به نام اسلام است كه در خدمت منافع قدرتهاي استكباري و توجيه كننده ي اعمال آنهاست؛ بهانه يي براي انزواي اهل دين و نپرداختن آنان به امور مسلمين و سرنوشت ملتهاي مسلمان است؛ وسيله يي براي جدا كردن بخش عظيمي از احكام اجتماعي و سياسي اسلام از مجموعه ي دين و منحصر كردن دين به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پايگاهي براي رتق و فتق امور مسلمين - چنان كه درصدر اسلام بوده است - بلكه به عنوان گوشه يي براي جدا شدن از زندگي و جدا كردن دنيا و آخرت). اسلام امريكايي، اسلام انسانهاي بي درد و بي سوزي است كه جز به خود و به رفاه حيواني خود نمي انديشند؛ خدا و دين را همچون سرمايه ي تجار، وسيله يي براي زراندوزي يا قدرت طلبي ميدانند و همه ي آيات و رواياتي را كه برخلاف ميل و منفعتشان باشد، بي محابا به زاويه ي فراموشي ميافكنند و يا وقيحانه تأويل ميكنند. اسلام امريكايي، اسلام سلاطين و رؤسايي است كه منافع ملتهاي محروم و مظلوم خود را در آستانه ي آلهه ي امريكايي و اروپايي قربان ميكنند و در مقابل، به حمايت آنان براي ادامه
ي حكومت و قدرت ننگين خود چشم ميدوزند؛ اسلام سرمايه داراني است كه براي تأمين سود خود، پا بر همه ي فضيلتها و ارزشها ميكوبند. آري، اين اسلام امريكايي است كه مردم را به دوري از سياست و فهم و بحث و عمل سياسي ميخواند؛ ولي اسلام ناب محمّدي، سياست را بخشي از دين و غيرقابل جدايي از آن ميداند و همه ي مسلمين را به درك و عمل سياسي دعوت ميكند؛ و اين چيزي است كه ملتهاي مسلمان بايد همواره از امام فقيد
خود و زبان گوياي اسلام به ياد داشته باشند. ۳) امروز يكي از مسايل مهم جهان اسلام، دشمنيِ كينه توزانه و ديوانه وار جبهه ي شيطان و بخصوص شيطان بزرگ، با اسلام و مفاهيم و عقايد اسلامي است. اگرچه دشمنيِ برنامه ريزي شده و همه جانبه با اسلام، از آغاز پيدايش استعمار سابقه دارد و استعمارگران در سدههاي اخير كه كشورهاي اسلامي را جولانگاه غارت و چپاول و كشتار و تجاوز خود كرده بودند، به اسلام به چشم مانع و سد مستحكمي در برابر فتنه انگيزيهاي خود نگريسته و آن را آماج حملات سياسي و فرهنگي شديد قرار دادند و برنامه ي جدايي مسلمين از قرآن و اسلام را با مكرهاي شيطاني خود و از جمله با ترويج فساد و ابتذال و فحشا به اجرا گذاشتند، و ليكن از هنگامي كه آتشفشان انقلاب اسلامي، خرمن اميدهاي آنان را به آتش كشيد و فروغ اميد را بردل مسلمانان جهان تابانيد و حيات دوباره ي اسلام در جهان را نويد داد، قدرتهاي استكباري همچون گرگ زخم خورده، به هجومي همه جانبه و سراسيمه و ديوانه وار عليه اسلام دست زدند، كه البته دور از انتظار نبود، و به طور حتم سنتهاي الهي در شكست و فضيحت آنان محقق خواهد شد - ان شاءاللَّه - چنان كه قرآن فرموده است:.....
https://eitaa.com/zandahlm1357