✍️پرسش
آیا کارگر در زمان قرارداد ازمایشی باید بیمه اجباری شود و حقوق دریافت کند؟
✅پاسخ👇
اینکه شما آزمایشی بودید و باید حقوق رو پس بدید اصلا وجاهت قانونی ندارد و در هیچ جای قانون این مورد تایید نشده است در هر صورت شما کار کردید و بابت کارتان میبایست مزد بگیرید و در مورد بیمه از روز اول باید بیمه شما واریز شود حتی در دوران آزمایشی هم بایستی لیست بیمه کارگر واریز شودMr_Vakiil2
✍ اگر همسر و شوهر هر دو مشمول قانون کار باشند ولی از طرف کارفرما به زن حق اولاد تعلق نگیرد چه باید کرد؟
✅ پاسخ:
اگر هر دو ( زن و شوهر ) هر دو استحقاق برخورداری از کمک عائله مندی داشته باشند، کمک عائله مندی به هر دو تعلق میگیرد.
🔹 اگر کارفرما از پرداخت این حق قانونی خودداری نماید ، کارگر می تواند جهت استیفای این حق قانونی، به مراجع حل اختلاف وزارت کار مراجعه نموده و دادخواست تقدیم کند. ضمنا دریافت این حق قانونی مشمول مرور زمان نمی شود و کارگران می توانند حتی بعد از قطع همکاری( یا بازنشستگی ) نیز جهت مطالبه این حق قانونی اقدام نمایند.
#قانون_کار
#حق_عائله_مندی
Mr_Vakiil2
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت دویست و نودم مجید فقط خیره به محمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت دویست و نود و یکم
یوسف را که کمی آرام شده بود، روی زمین گذاشت و دلش حسابی برای لعیا سوخته بود که با ناراحتی توضیح داد: «لعیا خیلی به ابراهیم اصرار کرد که نره، ولی ابراهیم گوشش بدهکار نبود. میگفت میرم اونجا هم حقم رو میگیرم، هم کار میکنم. حالا لعیا با ساجده رفته خونه باباش. تهدید کرده اگه ابراهیم برنگرده، طلاق میگیره! لعیا هم میدونه که دیگه نمیشه رو حرف بابا حساب کرد. بابا دیگه هیچ اختیاری از خودش نداره، همه کارهاش اون دختره وهابیه!» عبدالله نفس بلندی کشید و با حالتی دردمندانه از اینهمه بدبختی پدر ابراز تأسف کرد: «بابا همون یه سال پیش که با این جماعت قرارداد بست، همه اختیار خودش رو از دست داد!» تمام شد! آنچه مادر از همان روز اول نگرانش بود، به وقوع پیوست و پدر همه اعتبار و سرمایهاش را به تاراج داد! دیگر از دست کسی کاری بر نمیآمد که پدر همه هویت اسلامی و انسانیاش را هم به هوای هوس دخترکی از دست داده بود، چه رسد به مال و اموالش که رو به محمد کردم و با دلی که به حال برادرانم آتش گرفته بود، پرسیدم: «حالا تو میخوای چی کار کنی؟» محمد آه سردی کشید و با صدایی که انگار از اعماق چاهی ناپیدا بر میآمد، پاسخ داد: «نمیدونم! داداش عطیه تو اسکله بندر خمیر کار میکنه. قراره با عطیه بریم بندر خمیر، هم زندگی کنیم هم اگه بشه منم برم پیشش کار کنم! امشب هم اومدیم اینجا تا هم از تو و آقا مجید حلالیت بگیریم، هم باهاتون خداحافظی کنیم!» حالا نوبت به ابراهیم و محمد رسیده بود که پس از من و عبدالله به آوارگی و در به دری بیفتند که ابراهیم به دنبال بختی مبهم به قطر رفته بود، لعیا به قهر به خانه پدرش نقل مکان کرده و محمد و عطیه میخواستند زندگیشان را به بندر خمیر منتقل کنند، بلکه بتوانند خرجی روزانه خود را به دست آورند و کار پسران عبدالرحمن به کجا رسیده بود که پس از سالها امارت بر هکتارها نخلستان و دهها کارگر و همکاری با تجار بزرگ، بایستی تن به هر کاری میدادند! حق با مجید بود؛ نوریه جز به هم مسلکان خودش رحم نمیکرد که امشب به روشنی دیدم که اگر مجید سُنی شده و ما در آن خانه میماندیم، طولی نمیکشید که به بهانهای دیگر آواره میشدیم، همچنانکه ابراهیم و محمد به هر خفتی تن میدادند تا کلامی مخالف پدر صحبت نکنند و باز هم سهم شان، در به دری شد! که شمشیر شیطانی وهابیت به اهل سنت هم رحم نکرد و گرچه قدری دیرتر از شیعه، ولی سرانجام گردن سُنی را هم شکست!
با ما همراه باشید🌹💍https://eitaa.com/zandahlm1357
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر.........😭🥀
https://eitaa.com/zandahlm1357
16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای رهبر آزاده
آماده ایم ،آماده
https://eitaa.com/zandahlm1357