#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
✨✨ 📚#جهاد_با_نفس 🎧👆 ✨ جلسه: 3 ✨موضوع: سوال از #گوش، #چشم و #قلب 📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت 13 کتاب جهاد.mp3
9.17M
✨✨ 📚#جهاد_با_نفس 🎧👆
✨ جلسه: 4
✨موضوع: رابطه #ایمان و #عمل
📚 شرح روایات کتاب الجهاد اثر شیخ #حر_عاملی (ره)
✨ #درس_اخلاق
✅ ارسال به دیگران فراموش نشود 🙏
═══✼🍃🌹🍃✼══
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
بناهای مسلمانان یکی از مؤلفان در سال ۹۹۳ به من نوشته که ساختمانهای قسطنطنیه عبارتند از: بناهای مس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرگ شبلی
هنگامی که شبلی در بستر احتضار بود، یکی از حاضران به او گفت: ای شیخ بگو لا اله الا اللّٰه. شبلی در پاسخ گفت: خانه ای که تو در آن سکونت مینمایی، نیازی به چراغ ندارد.
ان بیتا انت ساکنه
غیر محتاج الی السراج
کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔰 سلسله جلسات #بصیرتی و #سیاسی با موضوع #تاریخ_انقلاب 16 🌀 بررسی دولت ها و وقایع بعد انقلاب جهت ر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ انقلاب 17.MP3
6.57M
🔰 سلسله جلسات #بصیرتی و #سیاسی با موضوع #تاریخ_انقلاب 17
🌀 بررسی دولت ها و وقایع بعد انقلاب جهت روشنگری سیاسی
🎬 جلسه 7️⃣1️⃣
✳️ #فصل_دوم ، #دولت_هاشمی ( جلسه 8)
🎤 #استاد_عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب
⬅️⬅️ جهت #روشنگری_انقلابی و درست علیه جریان غیرانقلابی برای #انتخابات1400 و روی کار آمدن #دولت_انقلابی ، حتما این فایلها را نشر دهید ، حتی با لینک خودتان ➡️➡️
🔵 داعشی به نام رضاخان
#شما_یادتون_نمیاد_ولی...
💠 جنایات وحشیانه افسران #رضاخان بر ضد مردم #لرستان،در تاریخ بشریت بی سابقه بوده به طوریکه ویلیام داگلاس آمریکایی در کتاب خودش نوشته:افسران رضاخان سر جوانان #لر را قطع میکردند و بعد سینی آهنی گداخته شده ای را بر روی گردن بریده آنها میگذاشتند تا جنازه چند قدم بدود،سپس بر سر تعداد قدمهای آنها شرط بندی میکردند.
📚 منبع: کتاب سرزمین شگفت انگیز و مردمی مهربان و دوست داشتنی/نوشته ویلیام او. داگلاس(قاضی دیوان عالی آمریکا) /صفحه175
🔵 وطن پرستی به نام #رضاشاه
#شما_یادتون_نمیاد_ولی...
💠 #رضاخان_کبیر به حدی به خاک وطن علاقه مند بود که گلشائیان وزیر دارایی زمان رضاخان میگه: در زمان جنگ جهانی دوم و بعد از حمله #متفقین به ایران، قسمت های از خاک کشور توسط متفقین اشغال شد، زمانیکه به رضاخان گزارش دادند که متفقین این مناطق از کشور رو اشغال کردن، درکمال تعجب ما رضاخان گفت: پس املاک ماچه میشود؟ این نقاط که تمام #املاک ماست!!؟
📚 منبع: یادداشتهای شهریور 1320/نوشته عباسقلی گلشائیان (وزیر دارایی زمان رضاشاه ___وزیر دارایی، وزیر دادگستری، وزیر بازرگانی و پیشه و هنر زمان محمدرضاشاه)/ صفحه55
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
⚔ آخرین سرایا 🔻پس از فتح مکه و از بین بردن شماری از بتها، هنوز قبایلی در نقاط دوردست بر بت پرستی بو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اعزام امام علی (ع) به یمن
👈یکی دیگر از سرایا اعزام
امام علی (ع)✨ به "یمن" برای دعوت مردم آن سامان به اسلام بود.
📒بنا به نقل بیهقی، به نقل از براءبن عازب، رسول خدا (ص) خالد بن ولید را برای دعوت مردم یمن🏇 بدان سوی اعزام کرد. 🗣براء میگوید: ما شش ماه در آنجا اقامت کردیم، اما کسی اسلام را نپذیرفت. پس از آن رسول خدا (ص) علی بن ابی طالب (ع) را فرستاد. زمانی که امام به یمن رسید و نامه 💌 رسول خدا (ص) را برای قبیله همدان خواند، همگی مسلمان شدند.
👈سریه دیگر که واقدی و ابن سعد و دیگران آن را روایت کرده اند اعزام امام علی (ع) همراه سپاهی به یمن است. رسول خدا (ص)✨ عمامه ای بر سر آن حضرت بست و به او فرمان داد تا بدون توجه به چیزی به یمن بشتابد.
✅در نصایح رسول خدا (ص) به امام آمده است که ابتدا با دشمن نجنگ، بگذار تا آنها جنگ را شروع کنند⚔ حتی زمانی که یکی از شما نیز کشته شد باز صبوری به خرج داده و به آنان بگو:
آیا موافقید و مایلید تا "لااله الا الله" بگویید⁉️ اگر پاسخ مثبت دادند؛ بگو: آیا نماز میگذارید؟ پس اگر پذیرفتند
بگو: آیا صدقه ای از اموالتان که برای فقرای شماست می پردازید⁉️ پس اگر پذیرفتند چیز دیگری از ایشان مخواه.
🔹امام همراه سیصد نفر بدان سوی رفت. آن حضرت در برخورد با قبیله مذحج آنان را به اسلام فراخواندند،
❌اما نپذیرفتند. پس از یک حمله بیست تن از آنان کشته 👥 شدند. آنگاه امام تاملی کرد و بار دیگر آنان را به اسلام فراخواند. این بار پذیرفتند.
امام غنایم را جمع آوری کرده خمس آن را جدا کردند و بقیه را به جنگجویان دادند. پس از آن ضمن نامه ای شرح واقعه را برای رسول خدا (ص) 📝 نوشتند و حضرت از او خواستند تا در سفر حج -حجه الوداع- به او ملحق شوند و امام نیز چنین کرد.
👌می دانیم که خمس در اصل تعلق به رسول خدا (ص)✨ داشته و اهل بیت آن حضرت در برابر عدم حق استفاده از صدقات و زکوات، از خمس استفاده میکردند. اختیار خمس در دست آن حضرت بوده و می توانستند به کسانی که نیازمند بوده و یا مصلحت در بخشش به آنان بوده، چیزی اعطا🎁 کنند.
👈آنچه که درباره دو سفر امام به یمن قابل توجه است این است که مردم یمن بویژه قبیله همدان و مذحج از همان زمان به آن حضرت علاقمند شدند و بعدها در کوفه، در شمار نزدیکترین یاران آن امام بودند.
🔹ادامه دارد ...
✍بـرگرفته از کتاب: "تـاریخ
سیـاسی اسلام، ج1، ص665-667"،
رسول جعفریان.
#تاریخ_سیاسی_اسلام ۶۴
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: 🔯🔯🔯 #نکته #تاریخی #یهودیت #صهیونیزم 🔯 در نوبت قبل تعدادی از خاندان های زرسالار یهودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
🔯🔯🔯
#یهودیت
#صهیونیزم
#تاریخی
🔯 یهودیان درباری به دنبال خیلی چیزها بودند . اونها معمولا از طریق پزشکان حاذق مخصوص درباریان مشغول کار میشدند . از این طریق کم کم محرم راز شاهان و وزرا و اشراف می شدند و مشاور های فتنه گرانه میدادند . اما شغل محبوب یهودیان در حکومت ها ، جمع آوری مالیات و خزانه داری بود . از این جهت که در گرفتن مالیات ها کاملا جدی و بیرحمانه عمل میکردند و در حساب کتاب دقیق بودند . اما کارکردهای یهودیان درباری در قرون 17 و 18 م از این قرار بود :
🔶 بانکداری
🔷پیمانکاری مالیاتی یعنی جمع آوری مالیات از مردم برای دربارهای اروپایی .
🔶 نظامی گری ؛ یعنی تأمین تدارکات و تجهیزات ارتش ها که شامل 3 بخش بود ؛ سررشته داری یا تامین تدارکات ، جمع آوری و تجهیز نمودن ارتش های مزدور . تجهیزات بطور خاص شامل : تهیه اسب ، باروت ، اسلحه ، . غیره . در لهستان ، شهر برنو کانون مهم فعالیت های یهود در زمینه صنایع نظامی بود . محصول پر آوازه آن تفنگ برنو هستش که در اروپا و خاورمیانه بطور وسیعی فروش میرفت .
🔺 ضرب سکه : در زمانی که نقره کم یاب تر شد و فلز مسکوک بعضی کشورها هم نقره بود ، بنابراین یهود تهیه نقره و ضرب سکه نقره رو عهده دار شد .
🔻 تأمین نیازهای مصرفی و زینتی و تجملاتی ، تأمین سنگ های قیمتی مثل الماس و جواهرات برای درباریان .علاوه بر تأمین تمام لوازم تجملی و عیش و نوش درباریان ، تأمین اسباب هوسرانی در بعد جنسی هم از کارکردهای یهودیان بود که در آن زمان تاسیس شبکه فحشاخانه ها و بکار گرفتن بدکاره ها بود.
🔸 همچنین فعالیت های دیپلماتیک و اطلاعاتی که به دلیل پیوندهای گسترده بین المللی یهودیان در حکومت هابود . البته در هر دو سو .
☑️ بطور مثال جوزف سوسکیند اوپنهایمر ، شورایی خودکامه متشکل از وزرای مارانو نمود و شروع به فروش القاب اشرافی کرد. او برای سرکوب اعتراضات مردمی ، سازمانی پلیسی - جاسوسی خشن بر پا کرد . البته پس از سقوط حاکم ورتمبرگ ، مردم اوپنهایمر را دستگیر کرده به دار کشیدند .
🔴 البته گستره فعالیت های پنهان و آشکار یهود بسیار بیش از اینها بود .
ادامه دارد ان شاءالله
╚═ 🌺⚘════ 💝🌿 ═╝
«فرش اردبیل»مکشوفه از بقعه شیخ صفیالدین که در موزهی ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود
این فرش از نفیسترین قالیهای جهان است و فقط در هرساعت ۱۰ دقیقه درمعرض نوربرای بازدید قرار میگیرد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
بزرگترین فرش دنیا كه ۴۳۴۳متر مربع مساحت دارد به سفارش سلطان قابوس پادشاه كشور عمان در نیشابور بافته شده است.
https://eitaa.com/zandahlm1357
عجیبترین کشف مواد در کشور آلمان در ۲۰۱۴رخ داد
ماموران آلمانی درفرودگاه "لایپزیگ" ۱۹ قالیچه ایرانی حاوی ۴۵کیلوگرم هروئین کشف کردند، هروئینها در بافت فرش تنیده شده بود!
https://eitaa.com/zandahlm1357
سه تا C از ایران که در دنیا زبانزد شده:
اول Cat يا همون گربه (نقشه ايران و گربه پارسی)
دوم Carpet (فرش ايران)
و سوم Caviar (خاويار ايران)
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره خبرنگار العربیه از آشنایی با حاج قاسم در زمان دفاع مقدس
#قهرمان_من
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓 تفاوت آرزوهای ما و حاج قاسم وقتی شمع کیک تولدمان را فوت میکنیم
بخشی از مستند #یک_و_بیست_دقیقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نقاشی شنی روایت بغضآلود رهبر انقلاب از انتظار حاج قاسم سلیمانی پشت درب اتاق عمل جراحی برای همراهی خانواده دوست شهیدش
💯 توی میدون نبرد اشدا علی الکفار و برای مردم مثل پدری مهربان
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خاطره گویی سردار شهید حجازی از حاج قاسم سلیمانی: آن شب سردار عجله داشت و منتظر یک حادثه بود؛ به دختر عماد مغنیه گفت دارم میروم به مقتلم
┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کارتون دختری به نام نل از سری کارتونهای دهه شصت قسمت هشتم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
23.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون دختری به نام نل
از سری کارتونهای دهه شصت
قسمت نهم
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت سیصد و ششم هرچند نتوانسته بودم مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت سیصد و هشتم
با نوای گرم و مهربان مجید سرم را از روی دیوار برداشتم و نگاهش کردم. او هم از صبح به غمخواری غمهایم کنارم نشسته و به قدری نگران حال خرابم بود که پالایشگاه هم نرفته و تنها با آهنگ دلنشین صدایش، دلداریام میداد: «الهه جان! نمیخوای با من حرف بزنی؟» و من حرفی برای گفتن نداشتم که دوباره سرم را به دیوار گذاشتم و در عوض اشک برای ریختن بسیار داشتم و پلکهای پژمردهام یاری نمیکرد که چشمانم از حجم غم سنگین شده و نَم پس نمیداد. دستان غریب و غمزدهام را با هر دو دستش گرفته بود و میدانست دیگر توانی برای دردِ دل کردن ندارم که خودش شروع کرد: «الهه! عزیزم! به خدا توکل کن! آروم باش عزیز دلم!» حالا من هم درست مثل خودش یتیم شده و دیگر پدر و مادری نداشتم که آهی کشیدم و زمزمه کردم: «مجید، بابام...» و با همه ظلمی که در حق من و زندگیام کرده و با آواره کردنم، کودکم را کشته بود، ولی باز هم پدرم بود که بغضی غریبانه گلوگیرم شد و در برابر نگاه مهربانش، با صدایی لرزان ناله زدم: «مجید! من همین پارسال مامانم مُرد، حالا بابام...» و ای کاش فقط مرده بود و لااقل دلم را به فاتحهای خوش میکردم که میدانستم به قعر جهنم سقوط کرده و این طالع نحسش، بیشتر جگرم را آتش میزد که باز در مرداب غم فرو رفتم. حالا باز هم دلم در برابر گردباد شک و تردید به لرزه افتاده بود که اگر در آن شبهای قدر امامزاده، حاجتم روا شده و مادرم شفا گرفته بود، پای نوریه هرگز به خانه ما باز نمیشد و شیرازه زندگیمان اینچنین از هم نمیپاشید، هر چند بختک نحس وهابیت خیلی پیشتر از اینها به جان پدرم افتاده بود که چند ماه قبل از فوت مادر، دستش را به شراکتی شوم با برادران نوریه آلوده کرد. ای کاش لااقل چشمانم قدری دست و دلبازی میکردند تا کمی گریه میکردم و جانم قدری سبک میشد که نمیشد و من در بُهت بلایی که به سر پدر و برادرم آمده بود، تنها به خودم میلرزیدم. مجید پا به پای نفسهای مصیبت زدهام، نفس میزد و هر چه میتوانست از نگاه نگران و لحن لبریز محبت، خرجم میکرد، بلکه قفل قلب سنگ و سنگینم شکسته و بند زبانم باز شود و باز نمیشد. انگار قرار نبود طومار غمهایم به پایان برسد که تا میخواستیم در خنکای لطف و مهربانی آسید احمد و مامان خدیجه، لختی آرام بگیریم باز طوفان مصیبت از سمتی دیگر بر سر زندگیمان آوار شد و اینبار چه مصیبت سهمگینی بود که برادرم به عنوان تروریست بازداشت شده و پدرم در غربت اردوگاه تروریستهای تکفیری، با شلیک مستقیم گلوله به سرش اعدام شده بود، صحنه هولناکی که حتی از تصورش رعشه بر اندامم میافتاد.
با ما همراه باشید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357